امام موسی صدر از همان ابتدا که جانشین سید عبدالحسین شرفالدین در شهر صور در منطقۀ جبل عامل در جنوب لبنان شد، رنجهای شیعیان و محرومیت آنان را درک کرد؛ که نتیجۀ قرنها بیتوجهی به این فرقه بود. این محرومیت از عصر ممالیک تا دورۀ عثمانی وجود داشت و پس از قیمومت فرانسه و تکروی یک فرقه در حکمرانی و بهرهگیری از سرمایهها و منابع کشور نیز ادامه یافت.
او دریافت که وجود رهبر یا شورای رهبری برای شیعه (همانند دیگر فرقهها) که نگهبان حقوق فرقه و پیگیر محرومیتزدایی از آن باشد، امری بنیادین و ضروری است. این رهبری باید جانشین فئودالیسم (انحصارطلبی) موروثی شیعه از عصر عثمانی میشد که همۀ اهتمام خود را برای حفظ کرسی ریاست پارلمان به مدت یک سالِ قابل تمدید، گذاشته بود. ریاست این مجلس با رضایت مسیحیان بود که پارلمان را به شکل ۶-۶ مکرر به انحصار خود درآورده بود.
از این رو، میبینیم که امام موسی صدر در سخنرانیهای خود در حسینیهها، در مراسم فاتحه، در خطبههای نماز جمعه، در جشنهای دینی یا در کنفرانسهای مطبوعاتی، حقوق شیعیان را با صدای بلند مطالبه میکرد. مهمترین این دیدارها و مطالبهگریها عبارتاند از:
۱. در مقر انجمن هدایت و ارشاد علمی در تاریخ ۱۹۶۶/۲/۱۶ میلادی
در این دیدار که گروهی از علما و نمایندگان شیعه از جنوب و بقاع در آن شرکت کردند، امام در سخنانی خواستار اجرای عدالت و عمل به قانون بر اساس حقوق شهروندی –و نه فرقه- شد و احقاق حقوق فرقههای محروم را خدمتی ملی و اجتماعی به لبنان دانست.
حاضران در این دیدار توافق کردند که نامهای دستنویس به رئیسجمهور وقت، شارل حلو بنویسند و در آن بر اهمیت مشارکت دولت در ستمزدایی از گروههای محروم لبنانی تأکید کنند. در این نشست، اجرای طرحهای توسعه برای همۀ مناطق تصویب شد و در بیانیۀ نشست، با توجه به گزارشها و آمارهای موجود دربارۀ ستمِ روا رفته بر شیعیان در همۀ مراکز دولتی، مقرّر شد که این نشست به کنفرانسی دائمی برای مطالبۀ حقوق قانونی شیعه تبدیل شود. [۱]
۲. هیئت ارفد
مطالباتی که حاضران در نشست پیشگفته مطرح کردند، برگرفته از آمارهایی بود که برخی مؤسسات لبنانی و غیرلبنانی انجام داده بودند و نشان دهندۀ میزان زیان واردشده به شماری از فرقههای لبنانی و از جمله شیعه بود. در تاریخ ۱۹۵۹/۳/2۵ میلادی به درخواست رئیسجمهور وقت فؤاد شهاب، هیئتی به نام ارفد به سرپرستی پدر لوبریه، مدیر مؤسسۀ پژوهشی توسعه که به اختصار ارفد خوانده میشود، وارد لبنان شد. رئیسجمهور شهاب قصد داشت که این هیئت پژوهشی فراگیر دربارۀ اوضاع و نیازهای لبنان و امکان توسعۀ اقتصادی و اجتماعی در آن صورت دهد. پس از ۹ ماه بررسی میدانی، گزارش این هیئت از تفاوت حیرتانگیز در درآمد عمومی میان لبنانیان پرده برداشت؛ همچنانکه نشان داد درآمد و سطح معیشت در مناطق روستایی و محلههای حاشیهنشین در شهرها و روستاهایی که بیشتر ساکنان آن مسلمان سنی و شیعه هستند، بسیار پایینتر از درآمد و سطح معیشتی ساکنان بیروت و شهرها و محلههایی است که طبقات بورژوا و متوسط مسیحی در آنها زندگی میکنند. از دیگر آمارهای شگفتآور این پژوهش، این بود که تنها ۴ درصد از لبنانیان، ۳۲ درصد از کل درآمد ملی لبنان را در اختیار خود دارند. در نامۀ پدر لوبریه آمده است: «دستهای از لبنانیان در سطح جوامع ثروتمند آمریکایی زندگی میکنند و در عین حال، عدهای دیگر از لبنانیان در مناطق روستایی و حومۀ شهرها همانند مردمان عهد حضرت ابراهیم زندگی میکنند. [۲]»
۳. امام صدر و مجلس شیعیان
در سال ۱۹۶۶ میلادی امام صدر فعالیت سیاسی خود را گسترد. او به مسجد و حسینیه و کلیسا و کنفرانسهای علمی و فرهنگی و نشستهای فکری در همۀ مناطق لبنان میرفت و در این مرحله بود که اصطلاحات طرح اصلاح سیاسی او شکل گرفت:
مناطق محروم، اجرای عدالت اساس حقوق شهروندی و نه تقسیمبندی فرقهای، حقوق محرومان، درخواست تأسیس مجلسی برای ساماندهی امور شیعیان همانند مجالس رسمی اهل سنت و دروزیان و مسیحیان [۳].
الف. ملاقات با رئیسجمهور شارل حلو
در تاریخ ۱۹۶۶/۲/8 میلادی هیئتی از مناطق محروم به ریاست رئیس وقت پارلمان آقای صبری حماده و امام موسی صدر و شیخ حسین خطیب نزد رئیسجمهور رفتند و مطالبات مناطق محروم و ضرورت برخورد عادلانه در زمینۀ استخدامی و توزیع طرحهای توسعه میان همۀ مناطق را به وی اعلام کردند. این مطالبات در نشست انجمن هدایت و ارشاد مطرح شده بود. [۴]
ب. واکنش رؤسای سنتی شیعه
رؤسای فئودال شیعه، جنبش امام موسی صدر را خطری برای موجودیت خود در مقام رهبران سنتی فرقه به حساب آوردند؛ خطری که نمیتوان در درون فرقه آن را نادیده گرفت. آنان جنبش امام صدر را تهدیدی برای برنامۀ سیاسی خود میدیدند و از این رو، کوشیدند که محبوبیت امام صدر را مخدوش کنند. برای نمونه طرفداران کاظم خلیل (نماینده مجلس) در صور برضد جایگاه دینی امام صدر تهمت پراکنی کردند، ولی این اقدام ناکام ماند، زیرا واکنش عمومی در حمایت از امام صدر را به دنبال داشت از جمله:
- انتشار بیانیهای در شهر صور به منظور دعوت به اعتصاب در اعتراض به تلاش برای توهین به امام صدر؛
- برگزاری اعتصاب سراسری در شهر صور و دیگر روستاهای لبنان در حمایت از امام صدر و بر ضد تهمت پراکنی ها؛
- برگزاری مراسمی در صور با سخنرانی استاندار جنوب. وی در سخنان خود متعهد شد که شایعه پراکنان را مورد پیگرد قرار دهد؛
- سرازیر شدن گروههای شیعیان از مناطق مختلف به سوی شهر صور در حمایت از امام صدر [۵].
این موضع گیری های مردمی و رسمی امام صدر را بر آن داشت که آشکارا بر ضرورت ساماندهی امور شیعیان در لبنان از طریق تأسیس مجلسی ملی تصریح کنند؛ مجلسی که همچون مجلسهای دیگر فرقهها پاسدار حقوق فرقه باشد. این موضع امام پس از آن بود که طرح او برای تأسیس یک مجلس ملی برای همۀ مسلمانان لبنان پذیرفته نشد.
در تاریخ ۱۹۶۶/۸/۱5 میلادی میلادی امام موسی صدر کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کرد و در آن از موضع مطبوعات لبنان در قبال شایعات برضد خود قدردانی و از حمایت مردمی و دولتی از خود ابراز خشنودی کرد. امام این تهدید را به فرصت بدل کرد و طرح خود را برای تأسیس دستگاهی که ضامن پاسداری از امور و اوقاف و مؤسسات شیعه و عهدهدار ساماندهی امور شیعیان باشد، مطرح کرد.
امام صدر از همۀ هموطنان شیعه خواست که از راه ارسال تلگراف به رئیسجمهور و رئیس پارلمان و نخستوزیر نظر خود را اعلام کنند و صدور حکمی همانند حکم قانونی شمارۀ ۱۸ در خصوص ساماندهی اهل سنت و نیز همانند قانون مربوط به ساماندهی دروزیان را مطالبه کنند. [۶]
۴. ملاقاتهای میدانی (مردمی) امام صدر
امام صدر در پاسخ به سفر هیئتهایی از مردم بعلبک و بقاع به صور در حمایت از وی، در رأس کاروانی متشکل از صدها خودرو به بعلبک رفت.
در اجتماعی مردمی که به همین مناسبت و با حضور هزاران نفر از مناطق مختلف در بعلبک برگزار شد، سخنرانان بر ضرورت انتخاب «مفتی کل» برای شیعیان تأکید کردند و امام صدر را فرد مناسب برای این منظور دانستند. امام صدر نیز در سخنرانی بر اهمیت همبستگی میان همۀ افراد فرقه و همکاری با دیگر فرقهها برای رسیدن به اهداف مورد نظر تأکید کرد. [۷]
این تحولات، با اظهارات مطبوعاتی امام صدر در گفتوگو با عدهای از روزنامهنگاران همزمان شد. امام در گفتوگو با مجلۀ الحوادث آشکارا اعلام کرد که نمایندگان شیعه، طرح تأسیس مجلس اعلای شیعیان را به نشست عادی پارلمان تقدیم خواهند کرد. وی گفت که این طرح هیچ تعارضی با مجلس شرعی اهل سنت ندارد بلکه مکمل آن است. [۸]
۵. موضع فئودالیسم (انحصارطلبان) سیاسی در قبال مجلس اعلای شیعیان
کامل اسعد یکی از مهمترین مخالفان تأسیس مجلس اعلای شیعیان بود. او تشکیل این مجلس را موجب کاهش نفوذ خود میدانست و جایگاه مردمی امام صدر نیز بر این نگرانی او میافزود. با این حال، او نتوانست از تشکیل این مجلس در دورۀ رئیسجمهور شارل حلو جلوگیری کند، زیرا او در آن زمان رئیس پارلمان نبود و صبری حماده که ریاست مجلس را بر عهده داشت، از امام صدر و طرح تأسیس مجلس حمایت میکرد. [۹]
روزنامهنگار حسین قطیش در یادداشتهای خود دراینباره نوشته است: نمایندگان شیعه دربارۀ تأسیس مجلس دو دسته بودند، چراکه کامل اسعد و جناح او (که شامل ۷ نماینده مجلس بود) با تأسیس این مجلس مخالف بودند. آقای اسعد معتقد بود که در صورت تأسیس چنین مجلسی، امام صدر ریاست آن را بر عهده خواهد گرفت. این در حالی بود که اسعد و خاندان او بهویژه مادر او (ام کامل) و عدهای از بزرگان و علمای طرفدار جناح اسعد، با موسی صدر مخالف بودند و هرگونه ایفای نقش او را خوش نداشتند. [۱۰]
ولی صبری حماده که آن زمان رئیس پارلمان بود، در برابر این مخالفت آنان میایستاد. او از کسانی که با همکاری عدهای از نمایندگان برای تأسیس این مجلس تلاش میکردند، حمایت میکرد و آنان را جنبش جوانان فرهیختۀ شیعه مینامید.»
حسین قطیش میافزاید: «باید اشاره کرد که سفیر مصر، الحمید غالب، فشار بسیاری بر صبری حماده وارد میکرد. فشار او که در آن زمان بیشترین نفوذ را در دولت لبنان داشت با تأسیس چنین مجلسی مخالف بود، ولی صبری حماده با پشتیبانی رئیسجمهور فؤاد شهاب در مقابل این فشارها ایستادگی کرد. فؤاد شهاب پشتیبان مطالبات امام صدر و موافق تأسیس مجلسی ملی برای شیعیان بود، ولی موضع خود را علنی نمیکرد. [۱۱]»
۶. نشست مؤسسان
حسین قطیش در یادداشتهای خود نقل میکند: «در تاریخ ۱۹۶۷/۱/25 میلادی قرار شد که جلسهای در منزل حاج ابراهیم غدار با حضور آقایان احمد قبیسی، احمد اسماعیل، محمد علی الرز، مالک بدر الدین، فخری علامه، احمد درزی، محسن الحاج، نجیب جمال الدین، ابراهیم کوثرانی، ابورضا الحاج و دیگران برگزار شود. آقای نبیه بری نیز به این جلسه آمد. او موظف شده که هرماه به احمد قبیسی درخواست بازنگری در بخشنامهای که شیعه را وابسته به حساب آورده بود، نه مستقل، به دادگاه مربوط تقدیم کند. [۱۲]»
آقای نبیه بری میگوید: «طرح تأسیس مجلس اعلای شیعیان، امام صدر را در معرض شدیدترین حملهها و اتهامهای فئودالیسم (انحصارطلبان) سیاسی قرار داد، ولی امام صدر طرح خود را همچنان دنبال کرد و عدهای را برای فراهم کردن مقدمات تأسیس مجلس اعلای شیعیان و زمینهسازی برای حمایت لازم از این طرح تعیین کرد. این عده در منزل حسین الحسینی در خلده یا در منزل نجیب جمالالدین در رأس النبع گرد هم میآمدند.» آقای بری برخی از این افراد را نام برده است: شیخ عبدالأمیر قبلان، شیخ محمد یعقوب، حسین الحسینی، احمد قبیسی، نجیب جمالالدین، مالک بدرالدین، حسین کنعان، حسین یتیم و نبیه بـری. [۱۳]
گامهای عملی برای تولد مجلس اعلای شیعیان
همزمان با سفر امام صدر به آفریقا و بازدید از کشورهای غنا، نیجریه، ساحل عاج، گینه، سنگال و سیرالئون، طرح پیشنهادی قانون تأسیس مجلس اعلای شیعیان در تاریخ ۱۹۶۷/۳/۷ میلادی آماده شد. [۱۴]
حسین قطیش دراینباره میگوید: «در یکی از جلسات کمیتش مؤسسان مجلس توافق شد که ۲ هیئت برای دیدار با آقایان صبری حماده و کامل اسعد تشکیل شود. آقای صبری حماده در دیدار با هیئت مزبور تصریح کرده بود که او در برابر همۀ فشارهایی که بر ضد او وارد میشود، خواهد ایستاد و در هر گامی برای تأسیس مجلس اعلای شیعیان به ریاست سید موسی صدر ما را همراهی خواهد کرد.
اما آقای اسعد معتقد بود که باید طرح نمایندگان حزب او برای تأسیس مجلس ملی شیعیان تقدیم پارلمان شود. این طرح با محتوای طرحی که هیئت مؤسسان تدوین کرده و مورد حمایت آقای صبری حماده و اکثریت نمایندگان بود، سازگاری نداشت. بهمنظور رسیدن به طرحی یکپارچه، چندین دیدار مشترک در پارلمان صورت گرفت. در یکی از این دیدارها آقای صبری حماده صدای خود را در برابر کامل اسعد بلند کرد و حتی چنان عصبانی شد که با کف دستانش محکم بر روی میز کوبید، به گونه ای که شیشۀ ضخیم روی میز شکست. او با اسعد با لحنی تند سخن گفت و اسعد سخنان او را توهینآمیز دانست و جلسه را با عصبانیت ترک کرد.»
قطیش میافزاید: «آقای محمود عمار مأمور تدوین گزارش نهایی طرح شد و آن را به آقای صبری حماده داد و او نیز به نوبۀ خود آن را به جلسۀ مشترک ۲ کمیتۀ مالی و دادگستری ارجاع داد. در آن جلسه طرح مزبور با تغییرات نهایی آن تصویب شد و آقای حماده طرح را در جدول دستور کار نشست عمومی پارلمان در تاریخ ۱۹۶۷/۵/6 میلادی قرار داد. امام صدر در اثنای سفر دورهای خود به آفریقا، تماس گرفت و خواستار افزودن مادهای به این طرح شد تا بر اساس آن به مجلس شیعیان اجازۀ تأسیس دانشگاه هم داده شود. آقای حماده نیز این ماده را به طرح افزود. این قانون تصویب شد، ولی رئیس جمهور شارل حلو با قانونی که غلطهایی دارد، مخالفت کرد. بدین ترتیب، قانون تصحیح شد و سرانجام، شکل نهایی و تصحیح شدۀ آن در جلسهای دیگر در تاریخ ۱۹۶۷/۱۱/21 میلادی تصویب و در روزنامۀ رسمی شمارۀ ۱۰۳ در تاریخ ۱۹۶۷/۱۲/25 منتشر شد.»
به گفته قطیش، انتخابات نخستین هیئت اجرایی مجلس زیر نظر آقای صبری حماده در روز یکشنبه ۱۸/۵/۱۹۶۷ میلادی برگزار شد و در تاریخ ۱۹۶۹/۵/22 میلادی نیز امام موسی صدر با ۴۰ رأی از مجموع ۴۰ رأی به ریاست این مجلس انتخاب شد و از آن پس امام لقب گرفت. [۱۵]
ادامه مخالفتها با مجلس شیعیان
با وجود تصویب قانون تأسیس مجلس اعلای شیعیان، کامل اسعد به مخالفت خود با آن ادامه داد. در آغاز تأسیس مجلس، در دورۀ ریاست جمهوری شارل حلو، اسعد رئیس پارلمان نبود، ولی پس از اینکه ریاست جهوری سلیمان فرنجیه در اوت ۱۹۷۰ رئیس جمهور شد، کامل اسعد به ریاست پارلمان رسید. او همچنان اختیارات دادهشده به مجلس اعلای شیعیان را تهدیدی برای آیندۀ ریاست خود میدید. [۱۶] از این رو، جناح اسعد جلسات مجلس اعلای شیعیان را تحریم کردند و ضمن مخالفت با موضع گیری های مجلس، با تصمیماتی که نمایندگان طرفدار امام صدر میگرفتند، همراهی نمیکردند. [۱۷]
جناح اسعد توسط احمد دکروب، امام صدر را متهم کردند که دیگر از حکمتی که در او سراغ داشتند، برخوردار نیست و او عرصۀ دین را رها کرده و وارد میدان سیاست شده است؛ میدانی که مردم حق ورود به آن و دفاع از مصالح خود را به ما (جناح اسعد) دادهاند. [۱۸]
دامنۀ حملهها به امام صدر گسترش یافت. از جمله تلاش کردند که از سخنرانی او در حسینیة شهرک غازیه جلوگیری کنند و در شهرک یاطر نیز برای برگزاری سخنرانی او مشکلاتی پدید آوردند. [۱۹] آقای حسین الحسینی نیز در داخل ساختمان پارلمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. [۲۰]
از جمله حملههای سازماندهیشده بر ضد مجلس شیعیان و امام صدر، صدور بیانیهای به اسم اتحادیۀ علمای شیعه بود. در این بیانیه به نحوهٔ انتخاب هیئت شرعی، نقش هیئت شرعی در مجلس، ریاست مادامالعمر اعتراض شده بود و از شیعیان و مؤمنان و نمایندگان و وزیران شیعه خواسته شد که این "رسوایی و نمایش خندهدار"! را متوقف کنند.
آنچه در این نوشتار آمد، خلاصهای از تلاشها و پیگیریهای امام موسی صدر در راه تأسیس مجلس اعلای شیعیان بود. او در این راه متحمل سختیها و رنجهای فراوان شد. آنگونه که گذشت مخالفان از طیفهای مختلف تأسیس مجلس را تهدیدی برای منافع خود میدیدند. این افراد موانع فراوانی در مسیر تأسیس مجلس ایجاد کردند، امام موسی صدر را تهدید و تطمیع کردند و حتی قصد جان ایشان را داشتند. با این همه در سال ۱۹۶۷ میلادی قانون مجلس در پارلمان لبنان به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ میلادی با انتخاب امام موسی صدر به ریاست مجلس، این اولین سازمان رسمی شیعیان لبنان آغاز به کار کرد و فصل جدیدی از تاریخ شیعیان لبنان را ورق خورد.
...............................
[۱]. یعقوب ضاهر، مسیرة الامام السید موسی الصدر، بیروت، دار بلال، ط ۱، ۲۰۰۰، ج ۱، ص ۱۸۴
[۲]. حرکة أمل، السیرة و المسیرة، بیروت، دار بلال، ط ۱، ۲۰۰۱، ج ۱، ص ۳۸۵-۳۸۷.
[۳]. پیشین، ج 1، ص 139
[۴]. روزنامة الحیاة، ۱۹۶۶/۲/۱۹
[۵]. الحوادث، ۱۹۶۶/۱۰/7
[۶]. روزنامههای لبنان در تاریخ ۱۹۶۶/۸/۱۶
[۷]. الحیاة، ۱۹۶۶/۸/20
[۸] الحوادث، ۱۹۶۶/۱۰/7
[۹]. حرکة أمل، السیرة و المسیرة، پیشین، ج 1، ص ۳۵۵
[۱۰]. اللواء، ۸ سپتامبر ۲۰۱۵.
[۱۱]. پیشین
[۱۲]. اللواء، ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۵
[۱۳]. نبیل هیثم، نبیه بری، اسکن هذا الکتاب، بیروت، دار بلال، ۲-۴۰ م، ص 82
[۱۴]. الحیاة، ۱۹۶۷/۳/8
[۱۵]. اللواء، ۸ سپتامبر ۲۰۱۵
[۱۶]. حرکة أمل، السیرة و المسیرة، ج 1، ص 355
[۱۷]. الحیاة، ۱۹۷۴/۱/۱3
[۱۸]. النهار، ۱۹۷۴/۱/۱۹
[۱۹]. النهار، شمارههای ۸ و ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ و ۲۰ و ۲۱ و ۲۵ و ۲۷ و ۱۹۷۴/۲/28
[۲۰]. مجلة الدیار، شماره ۴۶، مارس ۱۹۷۴