گزارش دوازدهمین جلسه از دوره مطالعاتی «شناخت لبنان معاصر بر اساس سیره و سرگذشت امام موسی صدر» با حضور محمدعلی مهتدی
دوره مطالعاتی «شناخت لبنان معاصر بر اساس سیره و سرگذشت امام موسی صدر» از سری دورههای «سیر مطالعاتی امام موسی صدر» است که دوازدهمین جلسه آن دهم بهمن ماه ۱۳۹۴ برگزار شد. بخش سوم از گزارش جلسه دوازدهم را در ادامه میخوانید:
نگاهی به منشور جنبش أمل
جنبش أمل منشوری دارد که خیلی هم مفصل نیست. اولین بند این منشور ایمان به خداست. یعنی کسی حق دارد عضو تشکیلات شود که به خدا ایمان داشته باشد. امام صدر شرح میدهد که ایمان به خدا تنها ادعایی زبانی نیست و مربوط به دین و مذهب خاصی هم نیست. هر انسانی از هر دین و مذهبی اگر به خدای خالق ایمان داشته باشد و طبق وظایف دینی خود عمل کند، شخص مطلوب ماست و میتواند عضو جنبش ما شود.
انسان مبارز در راه مبارزه باید با سختی و دشواری روبهرو شود تا ورزیده شود. خداوند در سورههای انفال و توبه میفرماید که شما دنبال راه بدون سنگلاخ و خار هستید، ولی ما میخواهیم شما ورزیده شوید و سختی بکشید و در سختیها ساخته شوید. امام علی(ع) در نهجالبلاغه این مثال را میآورد که درختی که در کنار جویبار قرار دارد و مرتب آب میخورد با درختی که در کوهستان قرار دارد و کم آب میخورد، متفاوت است. درخت کوهستانی بسیار سخت است و با اره هم به آسانی بریده نمیشود، ولی درخت کنار جویبار به راحتی حتی با دست هم شکسته میشود.
جملات امام موسی صدر در این سخنرانی در مورد بندهای منشور جنبش محرومان بسیار مهم هستند. مثلاً در جایی میگوید: «در مسیر خود با دشواریهایی مواجه شدیم، ولی آن دشواریها را تجلیِ عنایتِ خداوند میدانیم که میخواهد ما را در حل مشکلات و برطرف کردن رنجهای خود کارآزموده کند.» مضمون این جمله سخن حضرت زینب(س) در مجلس یزید است. یزید در آن مجلس گفت: دیدید خدا شما را کشت و ما را پیروز کرد و ایشان در پاسخ گفتند؛ «ما رأیت إلا جمیلا.» زنی که برادرها و بچههایش در مقابل چشمانش شهید شدند، میگوید که من جز لطف و منت خدا خود چیزی ندیدم. بنابراین، دشواریها از نظر ایشان لطف خداست، نه مانع راه. محبوبیت جنبش محرومان به دلیل وابستگی به این ایدئولوژی است و باعث شده است که جناح راست و چپ و دولت برضد این جنبش با یکدیگر متحد شوند.
امام صدر به نکته جالبی اشاره میکند و آن اینکه ما امکانات محدودی در جنبش محرومان داریم، ولی دیگران امکانات گستردهای دارند. به این دلیل که ما به هیچ کشوری وابسته نیستیم. کسانی که به کشورهای دیگر وابسته هستند، پول دریافت میکنند و حقوق میدهند.
اگر کسی قصد عضویت در جنبش محرومان را داشت، در ابتدا باید ثبت نام میکرد و سه ماه دوره آزمایشی میگذراند تا شایستگی ورود او به جنبش محرومان سنجیده شود. داوطلبان پس از گذراندن سه ماه و در صورت پذیرفته شدن، در کلاسهای عقیدتی و آموزش نظامی که دکتر چمران آن را اداره میکرد، شرکت میکردند. این داوطلبان نه تنها پولی دریافت نمیکردند، بلکه موظف بودند ماهیانه پنج لیره معادل سه دلار حق عضویت پرداخت کنند. در حالیکه، حزب کمونیست به اعضای خود بیتوجه به اینکه به ایدئولوژی کمونیسم معتقد هستند یا نه، ماهانه صد دلار پرداخت میکرد. جنبش محرومان در تصمیمگیری استقلال داشت و هیچ کشوری نمیتوانست بر آنها فشار آورد. امام تأکید میکند که حرکت ما در راه خدا و برای عشق به خدا و برای خدمت به انسانها و محرومان است و ما به دنبال کسب مقام و سیاستبازی نیستیم.
امام صدر در شرح بندهای منشور درباره چگونگی ایجاد وحدت و تفرقه توضیح میدهند. انسانهایی که به ایدئولوژی درست و پاک معتقدند، خود به خود مانند پیکرهای با اجزای هماهنگ و متحد میشود. در اسلام میان پیغمبران و مؤمنان رقابتی وجود ندارد. زمانی که هدف دنیا، مال دنیا و پول باشد، رقابت و نزاع رخ میدهد. ایشان میگوید که میان ما هیچ ستیزی وجود ندارد و این ایدئولوژی باعث ایجاد وحدت میان ماست که باید این وحدت و ایدئولوژی حفظ شود و همه به آن پایبند باشیم.
اولین بند منشور ایمان به خداست. امام صدر اسلام را اینگونه شرح میدهد که اسلام هویتی قومی نیست، بلکه عقیده و به معنای تسلیم شدن در برابر خداوند است. وی مثالهایی از قرآن مجید از قول پیامبران میآورد که در آنها حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) بیان میکنند که ما «مسلم» به معنای تسلیم شدن در برابر خدا هستیم. حال شما هر دینی داشته باشید، مسیحی و یهودی و یا مسلمان باشید، اگر خود را با اندیشه و کار و جسمتان تسلیم خدا کنید، مسلمان هستید. امام صدر بر مسئله ایمان تأکید دارد. به همین دلیل، در بیانات خود فقط از اسلام سخن نگفته است تا این جنبش شامل مسیحیها نیز شود. نیز از تشیع استفاده نکرده تا شامل غیرشیعیان هم شود.
امام صدر تأکید میکند که اگر اسلام به معنای تسلیم شدن در برابر خدا به نهاد تبدیل شود، دچار انحراف میشود. چون انسانها به جای اندیشیدن به خدا و تسلیم شدن در برابر او، به حفظ نهاد و تشکیلات میاندیشند. همانطور که دکتر شریعتی در کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی گفتهاند، هر جریانی تا زمانی که نهضت و جنبش است، همه با هم متحد هستند. اما هنگامی که این نهضت و جنبش نهادینه و به تشکیلات تبدیل شود، به خود و اعضای خود و حفظ تشکیلات میاندیشد که در آن صورت نوعی شرک به وجود میآید و دیگر به خدا و تسلیم شدن در برابر او فکر نمیکند. هدف حفظ تشکیلات میشود و رکود پدید میآید و نهضت و جنبش از حرکت باز میایستد.
امام موسی صدر در این سخنرانی تأکید میکند که هنگامی که دین به قدرت و نهاد تبدیل شد، فساد نیز ایجاد میشود. مثلاً وقتی کلیسا در قرون وسطا به قدرت تبدیل شد، اسقفها کشتار بسیاری انجام دادند و انسانها را تکفیر کردند و در آتش سوزاندند و با هر اندیشه و حرکت نوآورانهای مبارزه کردند. آنها با دریافت مبالغی از مردم سند بهشت میفروختند. همه مفاسدی که کلیسا در قرون وسطا دچار آن شد، بر اثر انحراف از خط حرکت حضرت مسیح(ع) بود. وقتی کلیسا به تشکیلات و نهاد، تبدیل شد حفظ آن و حفظ قدرت آن اهمیت بسیاری یافت.
اتحاد زر و زور و تزویر
امام موسی صدر به سخنان دکتر شریعتی اشاره میکند و اتحاد زر و زور و تزویر را بیان میکند. «زر» ثروتمندان هستند و «زور» قدرتمندان سیاسی و نظامی هستند و «تزویر» نیز روحانیونی هستند که در خدمت قدرت و ثروت قرار دارند و کار آنها توجیه رفتارهاست.
تزویر در اسلام پس از خلفای راشدین و در مسیحیت در قرون وسطی رخ داده است. در اسلام پس از تأسیس سلسله بنیامیه و بنیعباس و بنیعثمان که پادشاهی بودند، صدمات بسیاری بر دین وارد شد. آنها نهضت را به مؤسسهای تبدیل کردند و خودشان در رأس قدرت قرار گرفتند. هدف آنها حفظ مؤسسه به نام اسلام و با سوءاستفاده از آن بود. در دربار معاویه و یزید به اصحاب پیغمبر(ص) پول داده میشد تا برای توجیه سیاستهای بنیامیه حدیث جعل کنند.
امام موسی صدر بیان میکند که اسلام واقعی اسلام تمدنی است. ایشان به آیاتی از قرآن از قول پیامبران اشاره میکند که همگان بر مسلمانی اذعان دارند. مثلاً حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) پس از برپا کردن خانه کعبه چنین دعا میکنند «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً».[1]
نمونه این آیات از زبان حضرت عیسی(ع) در سوره آل عمران آمده است: «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.» حواریون مسلمان نیستند و مقصود از مسلمان تسلیم شدن است.
امام صدر در ادامه بیان میکند که اسلام قرآنی، اسلام تمدنی است. و سپس، به مقاله دوست کشیشش پدر یواکیم مبارک اشاره میکند. یواکیم مبارک از اسقفهای مسیحی و به قرآن و اسلام و به ویژه اهل بیت (ع) علاقهمند بود، ولی در جوانی سکته و فوت کرد. یواکیم مبارک مقالهای درباره تشیع نوشته است که متن آن در کتاب «سیره و سرگذشت امام موسی صدر» منتشر شده است. بسیار جالب و لذتبخش است که فردی مسیحی اندیشه اهل بیت (ع) را اینگونه معرفی کند.
در مقاله یواکیم مبارک آمده است: «مسیحیت در مشرق زمین باید از حیث تمدن امروزی اسلام بیاورد؛ اسلام متمدن، اسلام پیوندها، اسلام مدنیت و اسلام دستاوردهای بشر. اسلام از حیث تمدن امروزین همان اسلام قرآنی است که به تحجر نمیانجامد و به سازمان (نهاد) تبدیل نمیشود. از این رو، وقتی ما به اندیشه اسلامی بازمیگردیم، درمییابیم که عملاً اسلام بهترین راهحل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ماست.»
مالکیت در اسلام
مبحث دیگر امام موسی صدر در این سخنرانی مالکیت در اسلام و بحث اقتصادی و فلسفی است. آیتالله شهید سید محمدباقر صدر در کتاب «اقتصادنا» نیز به آن اشاره کردهاند و در مقالات اقتصادی امام موسی صدر نیز وجود دارد. امام صدر معتقد است که در جوامع سرمایهداری انسان مالک پول، خانه و ثروت خود است و مختار است که هر کاری با ثروتش انجام دهد. مثلاً آن را بسوزاند یا به دریا بریزد یا ببخشد. در جوامع سوسیالیستی فقط دولت مالک است. اما اسلام نه آن سرمایهداری لجامگسیخته را قبول دارد و نه مکتب کمونیسم را که در آن انسان حق مالکیت چیزی را ندارد.
ایشان شرح میدهد که مالکیت در اسلام مالکیتی تحت قواعد خاص است. ثروت و مایملک در اسلام امانت است. بسیاری از ما تصور میکنیم که پولی که در جیب داریم، متعلق به خودمان است. ایشان تشریح میکند که واقعیت قرآنی و آنچه در نهجالبلاغه آمده است این است، که پول و ثروت نزد انسان امانت است و مالک آن خداست. شما حق دارید از ثروت خود به اندازة نیازتان استفاده کنید و مابقی را باید در راه خدا مانند زکات، خمس، بخشش به همسایه، قوم و خویش، زن و فرزند و انفاق مصرف کنید و در عین حال، حق اسراف ندارید: «كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ.»[2]
تبذیر به معنای از بین بردن پول و ثروت است که در اسلام حرام و کار شیطانی محسوب میشود. در سوره اسراء آمده است: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا.»[3] تبذیر یعنی بیهوده خرج کردن پول. اگر پول و ثروت خود را در آب بریزید یا بیهوده خرج کنید، مسئول هستید و عذاب خواهید شد. بنابراین، حق اسراف ندارید و به اندازه نیازتان باید برداشت کنید. برخی تصور میکنند چون خمس میدهند، میتوانند بقیه ثروت خود را هر گونه که مایلاند، مصرف کنند. اما امام علی(ع) تأکید دارد که شما حق دارید به اندازه کفاف از مال خود استفاده کنید و بقیه نزد شما امانت است.
امام صدر در سخنان خود بیان میکند که در اسلام مالکیت وجود دارد، ولی این مالکیت، مالکیتی تحت ضوابط است. البته، اسلام داروغهای بالای سر کسی نگذاشته و انجام دادن این اعمال را بر عهده خود اشخاص گذاشته است. شخص باید بداند که رها نیست، بلکه تحت نظر و زیر ذرهبین قرار دارد و حرکت و سخنش ثبت و ضبط میشود و روزی نامة اعمالش در مقابلش قرار خواهد گرفت و خواهند گفت: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا.» این کارنامه توست، ببین چه کردهای و خود به حسابت رسیدگی کن.
اگر کسی واقعاً به خدا و به آن روز ایمان دارد، طبیعتاً، باید خود را کنترل کند و اسراف و تبذیر نکند و به اندازه کفاف خرج کند و به فقرا ببخشد و انفاق کند: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً.»
نکته دیگر قدرت است. امام موسی صدر برای این بخش پادشاهان را مثال میزند که خود را جانشین خدا و اراده خدا بر زمین میدانستند و به آنها ظلالله اطلاق میشد. ایشان شرح میدهد که پرستش پادشاه و تقدیس او خلاف قرآن است. در سوره نمل آمده است: «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً».[4]
ایشان شرح میدهد که پادشاهان چگونه خود را جانشین خدا و ظلالله میدانستند، اما همه زندگیشان و رفتارشان با مردم برخلاف قرآن بوده است.
نکته دیگر «تزویر» است. مقصود از تزویر علمایی است که در همه ادیان در خدمت قدرت سیاسی، نظامی و مالی قرار داشتند. مثال قرآنی تزویر بلعم باعورا است. بلعم باعورا عابدی اهل فقه بود و مردم او را تقدیس میکردند. شبی دختر مریضی را نزد او آوردند و او وسوسه شد و به دختر تجاوز کرد و با این کار همه علم و فقاهت و عباداتش بر باد رفت. خداوند میفرماید: «وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث.»
امام صدر پس از این مثالِ قرآنی به نکته جالبی اشاره میکند و آن اینکه همه مَثَلهای خداوند در قرآن بسیار محترم و مؤدبانه است؛ حتی وقتی از فرعون یا نمرود یا قارون سخن میگوید. و تنها جایی که مثال سگ را میآورد، درباره این عالم منحرف است. همانگونه که میدانید «کلب» یا «ابن کلب» در زبان عربی بدترین ناسزاست. بنابراین، اگر عالم دینی از هر مذهب و دینی منحرف شود و در خدمت زر و زور قرار گیرد، وضعیتش در دنیا و آخرت از فرعون و نمرود و قارون بدتر است.
امام صدر بیان میکند که هدف ما ایجاد تشکیلات و وابستگی به آن نیست. هدف ما از ایجاد تشکیلات تمشیت امور مردم است. تشکیلات برای ما وسیله برای پیش بردن امور و خدمت به مردم است، نه برای معبود شدن.
امام صدر در پایان تأکید میکند که ما نهضت و حرکت هستیم نه نهاد و سازمان، و به قشر و گروه خاصی هم وابسته نیستیم. در مسیر انسان، علم و عمل و نیت و اخلاق مهم است. امام صدر بر مسئله اخلاق تأکید بسیاری دارد، زیرا علم به تنهایی کافی نیست و زمانی خوب است که از آن استفاده عملی شود و استفاده عملی از علم زمانی مثبت است که نیت، خدمت به خدا و خلق خدا باشد و همه اینها زمانی خوب است که توأم با اخلاص و نیت پاک باشد.
توضیحات ارائهشده خلاصهای از سخنرانی سه ساعت و نیمه امام موسی صدر بود که متن کامل آن را میتوانید در کتاب «سیره و سرگذشت امام موسی صدر» مشاهده کنید. باید تأکید کنم که بینش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی امام موسی صدر و هدف از تاسیس جنبش محرومان و آنچه برای لبنان و منطقه و جهانیان میخواست، در این سخنرانی به آن اشاره شده است.فایل صوتی جلسه دوازهم را از
بخش اول گزارش دانلود کنید.
[1] «پروردگارا، ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده و از نسل ما، امتى فرمانبردار خود [پديد آر] و آداب دينى ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى، كه تويى توبه پذير مهربان.»
[2] بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد.(اعراف، 31)
[3] چرا که اسرافکاران برادران شیطان هایند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است. (اسراء، 27)
[4] و عزت مردم را به ذلت تبدیل میکنند.