دورۀ مطالعاتی «شناخت لبنان معاصر بر اساس سیره و سرگذشت امام موسی صدر» از سری دورههای «سیر مطالعاتی امام موسی صدر» است که نهمین جلسۀ آن ۱۹دی ۱۳۹۴ برگزار شد. در ادامه گزارش تفضیلی این جلسه را می خوانید:
در این جلسه مبارزات امام موسی صدر در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۴ میلادی و مهمترین تحولاتی که در آن سالها در لبنان روی داده، بررسی می شود. امام موسی صدر از سال ۱۹۷۰ میلادی مبارزات سیاسی خود را آغاز کرد. از مهمترین اهداف امام میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مبارزه با فئودالیسم سیاسی در لبنان؛
- مبارزه با تعصب و فرقهگرایی؛
- ادامۀ جنش محرومان برای حمایت از محرومان همة فرقهها و نه فقط شیعیان؛
- و مهمتر از همه، تلاش برای دفاع از جنوب لبنان در برابر حملات ارتش صهیونیستی.
اسرائیل بدون هیچ مانعی و در هر زمان به لبنان حملة هوایی و زمینی یا توپخانهای میکرد و بیشتر این حملات متوجه جنوب لبنان و محرومین بود. به جز چند روستای مسیحی و سنی، جمعیت جنوب لبنان را شیعیان تشکیل میدهند. اما به دلیل ضعیف بودن حس شهروندی و نبود وابستگی ملی در لبنان، پیروان دیگر فرقهها در مناطق دیگر به تجاوزهایی که به کشورشان میشد، توجهی نمیکردند. برای مثال مسئلۀ جنوب لبنان برای درزیها و مارونیها و مسیحیها در منطقۀ جبل لبنان یا سنیها در شهرهای صیدا و طرابلس و بیروت اهمیتی نداشت و تا زمانی که آتش به مناطق خودشان نرسید، همدردی نکردند.
امام قصد داشت تا دولت را وادار کند که هویت ملی و احساس شهروندی را برای تمامی مردم لبنان، بدون در نظر گرفتن وابستگی فرقهای، به رسمیت بشناسد. ایشان تلاش بسیاری کرد و برای پیشبرد اهداف خود سخنرانیها کرد و اعلامیهها پخش کرد و بهویژه از خود مردم کمک گرفت. در سال ۱۹۷۴ میلادی تظاهرات مردمی بسیار گستردهای در صور و بعلبک برگزار شد.
در ۲۸ دسامبر ۱۹۶۸ میلادی، اسرائیل فرودگاه بیروت را بمباران کرد. در این حمله ۱۳ هواپیمای شرکت هواپیمایی خاورمیانه (میدل ایست) منهدم شد. این موضوع ضربۀ اقتصادی شدیدی بر لبنان وارد کرد، زیرا این شرکت مهمترین شرکت هواپیمایی لبنان بود و ارتباط میان لبنان و جهان خارج از این طریق بود. بهانۀ اسرائیل برای این اقدام این بود که فلسطینیهای حاضر در لبنان هواپیمای اسرائیل را در آتن یونان به آتش کشیده بودند.
این حمله نمونهای از حملات ددمنشانۀ اسرائیل به لبنان بود که هیچکس قادر به مقابله با آن نبود. ارتش لبنان نه از نظر سیاسی و نه از نظر لجستیکی و امکانات نظامی توان مقابله با ارتش اسرائیل را نداشت.
سال ۱۹۷۰ میلادی آغاز دورۀ مبارزات گستردۀ امام موسی صدر، بهویژه برای حمایت از جنوب لبنان است. ارتش صهیونیستی در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۴میلادی مرتباً به لبنان حمله میکرد. هدف اسرائیل اشغال جنوب لبنان و دسترسی به منابع آبی رودخانۀ لیطانی بود. حملات اسرائیل برای جنوبیها بسیار گران تمام میشد و کسی که باید از طرف جنوبیها فریاد میکشید و اعتراض میکرد، امام موسی صدر بود. ایشان برای حمایت از جنوب لبنان دولت را با سخنرانیها و پیامها و موضعگیریهای خود تحت فشار قرار داد. از جمله اقدامات شیعیان در مقابل بیتوجهی دولت، استعفای نمایندگان شیعه در پارلمان بود.
| آن زمان نوزده نمایندۀ شیعه در مجلس حضور داشتند که استعفای آنان قدرت تصمیمگیری را از پارلمان سلب میکرد،. زیرا اگر فرقهای در پارلمان حضور نداشته باشد، پارلمان کامل نیست و نمیتواند تصمیمگیری کند. برای اولین بار در سال ۱۹۷۰ میلادی هیئتی به نام هیئت یاری جنوب تشکیل شد که سران فرقههای مذهبی اعم از مسیحی و شیعه و سنی در آن شرکت داشتند. این هیئت با ابتکار امام موسی صدر شکل گرفت. گرچه سران سیاسی فرقهها، ایمانی به مذاهب خود نداشتند، موضعگیری روحانیون سخنگویِ پیروان فرقهها بسیار اهمیت داشت و گرچه روحانیون مسیحی در سیاست دخالت نمیکردند، وقتی مسئلۀ ملی و اجتماعی مطرح بود، آنان هم چارهای نداشتند جز اینکه در کنار علمای مسلمان وارد فعالیت شوند. |
در ۲۶ می۱۹۷۰ میلادی امام موسی صدر از مردم برای اعتصاب عمومی برضد دولت دعوت کرد تا دولت را به توجه و دفاع از جنوب وادار کند. این دعوت به نوعی آزمونی برای سنجش نفوذ مردمی امام موسی صدر و قدرت اجتماعی ایشان بود. اعتصاب بهقدری گسترده شد که کل کشور تعطیل شد. چنین اعتصابی در تاریخ لبنان سابقه نداشت. این اعتصاب دولت و تصمیمگیران و سیاستمداران را به شدت در فشار قرار داد و در عین حال، اولین نشان از قدرت اجتماعی و مردمی امام موسی صدر و میزان تأثیر ایشان بر مردم محسوب میشد. امام موسی صدر ادوات اقتصادی نداشت و اگر مردم به دعوت ایشان لبیک گفتند و اعتصاب عمومی صورت گرفت و همة ادارات دولتی، سندیکاها، اتحادیههای کارگری و مغازهدارها اعتصاب کردند، نشاندهندة این بود که وی صرفاً رهبر شیعیان نیست، بلکه بر کل لبنان تأثیر دارد و میتواند کشور را به اعتصاب بکشاند.
از درخواستهای اعتصابکنندگان این بود که چرا همۀ بودجة کشور صرف توسعه و پروژههای عمرانی در مناطق مسیحینشین و بیروت میشود و برای مناطق دوردست مانند جنوب و منطقة بقاع بودجهای اختصاص نمییابد. پس از آن، دولت مجبور شد که مجلس جنوب را تشکیل و ۳۰ میلیون لیره از بودجة دولت را به آن اختصاص دهد تا اقدامات توسعهای و عمرانی در جنوب لبنان صورت گیرد. البته، دولت تصور میکرد که با این رشوه میتواند امام موسی صدر را خاموش و حرکت او را متوقف کند. امام موسی صدر از این اقدام دولت استقبال کرد، زیرا ۳۰ میلیون لیره در آن زمان مبلغ اندکی نبود و با این مقدار بودجه میشد کارهای بسیاری در جنوب لبنان صورت داد.
از دیگر اقدامات امام موسی صدر در سال ۱۹۷۰ میلادی مسئلۀ آشتی عشایر شیعه در منطقۀ بقاع و پایان دادن به مسئلۀ خونخواهی بود. ساکنان منطقۀ بقاع در شرق لبنان اکثراً شیعه و عشایر هستند و تعصب عشیرهای در آنها بسیار قوی است. اگر فردی از عشیرهای با فردی از عشیرة دیگر نزاع میکرد و در این میان شخصی کشته میشد، عشایر با یکدیگر درگیر میشدند و عدهای بیگناه به قتل میرسیدند. مسئلة خونخواهی ارتباطی با اسلام و مکتب اهل بیت (ع) نداشت، زیرا قرآن در چند جا به صراحت بیان میکند که: «وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى.»
پایان دادن به این عادت زشت امری دشوار مینمود. امام موسی صدر در ماه اوت سال ۱۹۷۰ میلادی به بعلبک در منطقۀ بقاع سفر کرد و با توجه به نفوذ و محبوبیتش در سراسر لبنان، بهویژه در میان شیعیان، توانست میان سران عشایر صلح برقرار کند. سران عشایر میثاقنامة مشترکی امضا کردند و قسم خوردند که از مسئلة خون و خونخواهی دست خواهند کشید. آنان تعهد کردند که اگر کسی از یک عشیره شخص دیگری از عشیرة دیگری را به قتل برساند، افراد عشیره نباید از قاتل حمایت کنند و باید او را به دستگاه قضایی تحویل دهند. این اقدام بسیار مهم بود و به مسئلة خونخواهی در میان عشایر پایان داد.
اقدامات دیگری نیز در سال ۱۹۷۰ میلادی صورت گرفت، مانند انتخابات ریاستجمهوری و انتخابِ سلیمان فرنجیه
، رهبر مارونیهای شمال لبنان، به سمت رئیسجمهور و انتخاب کامل اسعد از فئودالهای شیعۀ جنوب به سمت رئیس پارلمان.
اقدام دیگر امام موسی صدر در سال ۱۹۷۰ میلادی دربارۀ برنامههای رادیویی بود. تا آن زمان رادیو لبنان که متعلق به همة فرقهها بود و زبان دولت محسوب میشد، برنامههایی مطابق با سلیقه و عرف هر فرقهای اجرا میکرد. برای مثال تبلیغات دینی شیعیان را اشخاص غیرمسئول برعهده داشتند. امام موسی صدر به این موضوع اعتراض کرد و تصویب شد که همۀ برنامههای دینی که از رادیو و تلویزیون لبنان پخش میشود، باید به تأیید مجلس اعلای شیعیان برسد و مجلس در جایگاه نهاد سیاسی و اجتماعی و مذهبی در این زمینه اشراف کامل و نظر داشته باشد. این اقدام هم دستاورد بسیار مهمی در زمینة امور تبلیغاتی بود.
در سال ۱۹۷۱ میلادی امام موسی صدر به کشورهای مراکش، به دعوت سلطان حسن دوم پادشاه مغرب، و نیجریه و مصر سفرهایی کرد. ژ، رئیسجمهور مصر، نیز در همین سال وفات کرد و قبل از وفاتش، امام موسی صدر با او ملاقات داشت. ملاقاتی که قرار بود ۲۰ دقیقه باشد، اما یک ساعت و نیم به طول انجامید. جمال عبدالناصر که محبوبیت بسیاری در همۀ جهان عرب داشت، به شدت مجذوب شخصیت و اندیشههای امام موسی صدر شد. همچنین، امام موسی صدر در جایگاه اندیشمند شیعه در جلسات مجمع پژوهشهای اسلامی الازهر [۱] شرکت میکرد. در آن زمان شیخالأزهر، شیخ محمد فحام بود.
در همین زمان و پس از شکست ارتش مصر در سال ۱۹۶۷ میلادی، این ارتش با ارتش اسرائیل در کانال سوئز در حال جنگ فرسایشی بود. امام موسی صدر در شهر سوئز به جبهه رفت و از سنگرهایی که سربازان مصری در آن حضور داشتند، بازدید کرد. ایشان نماز جمعه را در شهر سوئز در میان مقاومین و افسران و سربازان ارتش مصر خواند و پس از نماز برای آنان سخنرانی کرد. امام در سخنان خود از فداکاریهای ارتش مصر در مقابل ارتش صهیونیستی تجلیل کرد و افسران و سربازان ارتش مصر و مقاومین در کانال سوئز را به شدت تحت تأثیر قرار داد.
سخنرانی امام موسی صدر در جایگاه رهبر شیعیان در روزنامههای مصر و لبنان بازتاب گستردهای داشت. [۲]
در سال ۱۹۷۲ میلادی به جز درگیریهای پراکنده میان ارتش لبنان و سازمانهای فلسطینی و ادامۀ تجاوزات و حملههای اسرائیل به جنوب لبنان اتفاق خاص دیگر رخ نمیدهد. در این اوضاع و احوال اسرائیل تجاوزات و حملههای نظامی خود را تشدید میکند و خطوط قرمز را زیر پا میگذارد و تجاوزات او منحصر به جنوب نمیشود.
در ۲۱ فوریۀ ۱۹۷۳ میلادی ارتش اسرائیل به دو اردوگاه فلسطینی بداوی و نهرالبارد در شهر طرابلس در شمال لبنان حمله کرد که در نتیجۀ آن بسیاری از لبنانیها و فلسطینیها کشته شدند. در آوریل سال ۱۹۷۳ میلادی کماندوهای ارتش اسرائیل شبانه از طریق ساحل به بیروت وارد شدند. ایهود باراک که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد، به همراه عدهای از کماندوهای اسرائیلی با لباس زنانه وارد بیروت و خیابان شیک وردان شد و سه تن از فرماندهان فلسطینی و سازمان فتح به نامهای ابویوسف نجار و کمال ناصر و کمال عدوان را در آپارتمانهایشان به قتل رساند. پس از این ماجرا یاسر عرفات دستور داد که همة شخصیتهای فلسطینی به اردوگاه صبرا و شتیلا بازگردند و در منطقۀ حفاظتشده ساکن شوند. | |
ترور فرماندهان سازمان آزادیبخش فلسطین و سازمان فتح ضربۀ بزرگ و در عین حال، هشداری به فرماندهان سازمانهای فلسطینی بود. آنها متوجه شدند که باید بیشتر مراقب رفتار و محل سکونتشان باشند. البته، در آن زمان جنجال شدیدی به راه افتاد و عدة بسیاری، ارتش و سازمان اطلاعاتی لبنان را متهم به همکاری با اسرائیل کردند. این اتهامات باعث شد که صائب سلام از رهبران مهم اهل تسنن لبنان و نخستوزیر وقت استعفا دهد.
مهمترین حادثۀ سال ۱۹۷۳ میلادی جنگ ششم اکتبر و برنامهریزی دقیق ارتش مصر و سوریه برای حمله به کانال سوئز و عبور از آن است. ارتش مصر به استحکامات تسخیرناپذیر بارلو در ساحل شرقی کانال سوئز را حمله و تا صحرای سینا پیشروی کرد.
ارتش مصر در این جنگ پیروزیهایی به دست آورد و هیجان بسیاری بر جهان عرب حاکم شد. امام موسی صدر نیز در لبنان با اعلامیهها و جلسات و سخنرانیهایی از این پیروزی حمایت کرد. این سخنرانیها گویای مواضع امام موسی صدر دربارۀ مسئلۀ فلسطین و وحدت میان ارتشها و مبارزه با اسرائیل است.
اتفاق مهم دیگر سال ۱۹۷۳ میلادی که محبوبیت امام موسی صدر را نشان میدهد، سفر ایشان به مکه است. مقامات بلند پایۀ عربستان از امام موسی صدر استقبال کردند. امام پس از حج به کشورهای بحرین، امارات، قطر و کویت میرود. در همة این کشورها مقامات رسمی و نخبگان و شیعیان استقبال بینظیری از ایشان میکنند. در نهایت، ایشان از کویت با هواپیمای اختصاصی به بیروت باز میگردد. بازگشت ایشان پس از دو ماه به بیروت با استقبال کمنظیر مردم همراه است. این استقبال در تاریخ لبنان بیسابقه است و شاید تا به امروز نیز تکرار نشده باشد. دهها هزار نفر در فرودگاه منتظر امام بودند. سالنها و باند و بام فرودگاه مملو از لبنانیان بود. | |
نمایندۀ رئیسجمهور هنگام حرکت امام موسی صدر از فرودگاه در کنارش مینشیند و تا مجلس اعلای شیعیان در منطقة حازمیه او را همراهی میکند.
سال ۱۹۷۴ میلادی اوج حرکت اجتماعی و سیاسی امام موسی صدر است. در این سال امام موسی صدر جنبش محرومان را تأسیس کرد. گرچه شیعیان منطقة جنوب و بقاع بیشترین محرومیت را داشتند، حرکت امام موسی صدر با عنوان جنبش محرومان صرفاً به شیعیان اختصاص نداشت. این جنبش، محرومان همة فرقههای مذهبی اعم از سنی و درزی و مسیحی را نیز شامل میشد. به همین سبب، وقتی امام موسی صدر جنبش محرومان را به راه انداخت، بسیاری از شخصیتهای فکری و روحانی فرقهها حرکت ایشان را تأیید کردند.
علمای سنی شهر صیدا مانند شیخ احمد الزین و شخصیتهای درزی و مسیحی ارتودکس و اسقفهای کاتولیک مانند کشیش یواکیم مبارک یا اسقف جورج حداد در کنگرۀ تأسیس جنبش محرومان شرکت کردند. این جلسه در شهر صور برگزار شد و ۱۹۰ نفر از شخصیتهای مهم اجتماعی، سیاسی، دینی و فرهنگی لبنان از همة فرقهها، بیانیۀ حمایت از حرکت امام موسی صدر را امضا و منتشر کردند. اسامی روشنفکرانی که بیانیه را امضا کردهاند، در کتاب سیره و سرگذشت امام موسی صدر به ترتیب حروف الفبا آمده است. حضور این اشخاص و امضای آنها اقدام مهمی بودو نشان میداد که این حرکت فرا فرقهای است و اتحاد و وحدت محرومان و روشنفکران از همة فرقهها در مقابل کسانی است که قدرت سیاسی و اقتصادی را در احتکار دارند.
این جنبش قیام شیعیان به رهبری امام موسی صدر مثلاً برضد مارونیها نبود، زیرا عدة بسیاری از شخصیتهای مذهبی و دینی و اجتماعیِ مارونی در حرکت امام موسی صدر حضور داشتند و در جناح مقابل، فئودالهای شیعه و سنی هم حضور دارند. بنابراین، برای اولین بار حرکتی شکل گرفت که فرا فرقهای بود و این امر در تاریخ لبنان بسیار پراهمیت است.
| امام موسی صدر تجمعات مردمی به راه انداخت و در این تجمعات گفتمانش صرفاً اسلامی و شیعی نبود. برای مثال در مناسبتهای مذهبی مانند عاشورا بحث مظلومیت و ستمدیدگان در مقابل ستمگران از هر فرقهای را مطرح میکرد. ایشان از عاشورا و اربعین امام حسین (ع) بیشترین بهره را برای ترویج چنین گفتمانی برد. اولین تجمع در منطقة بعلبک صورت گرفت. در آن تجمع ۷۵ هزار مسلح لبنانی به مناسبت اربعین حسینی حضور یافتند و هنگامی که اتومبیل امام موسی صدر وارد منطقة رأسالعین شد، ۷۵ هزار شلیک هوایی صورت گرفت. در لبنان رسم است برای تجلیل از شخصیتها شلیک هوایی میکنند که به معنای خوشحالی است. |
امام موسی صدر سخنرانی مهمی در بعلبک انجام داد. در بخشی از سخنان خود گفت:
«از امروز دیگر شکایت و ناله نمیکنیم. میگویند ما متاوله [۳] هستیم. نام ما متاوله نیست، نام ما مخالفان و معترضان است. قیام کردهایم و با هر نوع طغیان و تعدی سرِ ستیز داریم. ما در برابر طغیان و ستم، از جانب هرکه باشد، ایستادهایم، هرچند به بهای جان و زندگیمان تمام شود. راستی، هدف ما از این تلاشها چیست؟ آیا نابود کردن هدف ماست؟ آیا برای آشوب قیام کردهایم؟ یا برای اسلحه؟ در قاموس ما واژۀ ویرانی و نابودی وجود ندارد. ما جز خیر لبنان چیزی نمیخواهیم. ما میخواهیم در نبرد اعراب بر ضد اسرائیل مشارکت کنیم. ما جز خدمت به انسانِ رنجکشیده در سراسر جهان هدفی نداریم.
بسیار صبر کردهایم و بسیار نصیحت و اندرز دادهایم و بحث و بررسی کردهایم. اما دیگر به نصیحت و تقاضا امیدی نداریم. حق خود را تمام و کمال میخواهیم، نه تنها در باب مشاغل و مناصب اداری، بلکه بیست [۴] موردِ مذکور در فهرست خواستهها را مطالبه میکنیم و به هیچچیز کمتر از آن راضی نخواهیم شد.
آنان باید خواستههای ما را محقق سازند، در غیر اینصورت، دیگر نباید از ما توقعی داشته باشند. آنان هستند که با این رفتارِ نادرستِ خود موجب نابودی لبنان میشوند، نه ما. ما لبنانی شرافتمند و با عزت میخواهیم و با کسانی که میخواهند لبنان را به دوران فئودالیسم و عصر ممالیک بازگردانند، سرِ ستیز داریم. ای مدعیان حمایت از لبنان، بدانید که خوار کردن شهروندان جز خواری و ذلت میهن نتیجهای ندارد. سلامت و سربلندی میهن از سربلندی فرزندان آن است. چطور ممکن است وطن جاودانه بماند، در حالی که شهروندان به حقوق کامل خود دست نیافتهاند؟»
سخنرانی ایشان بسیار مفصل است. پس از هر جملۀ ایشان، غریو جمعیت و شلیک هوایی بلند میشد. ارتش لبنان ۳۰ هزار نفر نیرو داشت، ولی ۷۵ هزار نفر جمعیت در آن تظاهرات شلیک هوایی میکردند.
پس از این تظاهرات در چهارم آوریل ۱۹۷۴میلادی، معروف سعد، رئیس سازمان مردمی ناصریستها و شخصیتی ملی و از هواداران امام موسی صدر، تجمع بزرگی در مسجد عمری شهر سنینشین صیدا برگزار کرد. در این تظاهرات جمعیت بسیاری شرکت کردند. امام موسی صدر عمداً مسجد عمری را انتخاب کرد تا نشان دهد که این جنبش و مطالبات آن، فقط مسئلة شیعیان نیست.
وقتی امام موسی صدر از شهر غازیه در جنوب به صیدا رسید و وارد آن منطقه شد، غریو جمعیت بلند شد و استقبال باشکوهی از ایشان صورت گرفت. اما زمان سخنرانی، طرفدارن دولتی برق را قطع کردند. این عمل نشان میداد که میخواهند مانع سخنرانی ایشان شوند. اما امام صدر با همان صدای رسا فریاد زد که برق را قطع کردند تا صدای من به شما نرسد. اما مهم نیست، بیایید جلوتر تا پیام من را بشنوید ایشان آن سخنرانی را در تاریکی و بدون میکروفن ایراد کرد. بنابراین، تاکتیک ایشان تظاهرات مردمی و تحریک مردمی از همة ادیان و فرقهها بود.
منزلگاه بعدی، پنجم ماه می۱۹۷۴ میلادی مصادف با وفات حضرت فاطمه (س) در شهر شیعهنشین صور است. در این شهر جمعیتی دو برابر جمعیت بعلبک تجمع کردند. یعنی ۱۵۰ هزار تفنگچی جمع شدند، اتفاقات این روز را در کتاب لبنان شهید چمران مطالعه کنید. مخالفان شبانه در جاده میخ پاشیدند تا راه بسته شود و مردم نتوانند خود را به محل تجمع برسانند.
دکتر چمران شرح میدهد که به همراه چند جوان غیور شیعة بعلبک درختی را از ریشه کندیم و بر پشت کامیون بستیم و در جاده حرکت کردیم تا میخها را با شاخههای درخت جارو کنیم.
آنها میخها را داخل کیسههایی جمع کردند و به امام موسی صدر دادند. ایشان نیز در آن سخنرانی میخها را به مردم نشان داد و گفت که این میخها را در جاده ریختهاند تا شما به اینجا نرسید و صدای من را نشنوید. سخنرانی صور انقلابی در لبنان محسوب میشود. در آن سخنرانی امام میگوید:
«از این به بعد دیگر از آسایش و خواب و خوراک خبری نیست و فقط مبارزه است و فریاد بزنید که استراحت را بگذارید برای تنبلها و آدمهای راحتطلب. ما از این به بعد نه آرام میگیریم و نه استراحت میکنیم و فقط مبارزه و مبارزه میکنیم.»
۱۵۰ هزار نفر در این تظاهرات مدام شلیک هوایی میکردند، بهطوری که امام مجبور بود آنها آرام کند و از آنان بخواهد که گلولهها را برای مبارزه با اسرائیل نگه دارند. این مسئله به شدت دولت را میترساند، بهویژه که ایشان اعلام کرد که بیروت شهر بعدی برای تجمع است. تظاهرات از بقاع شروع شد و به صیدا و صور رسید و حال به پایتخت خواهد رفت. دولت از این تهدید به شدت ترسید و سلیمان فرنجیه شخصی را نزد امام موسی صدر فرستاد که از این کار منصرف شود.
امام موسی صدر حومة بیروت یا مناطق شیعیان را برای تظاهرات انتخاب نکرد، بلکه قلب بیروت و میدان شهدا را برای این کار انتخاب کرد. میدان شهدا در جنگ داخلی خط مرزی منطقة مسلماننشین و مسیحینشین بود. در کنار میدان شهدا، مسجد بزرگی به نام مسجد عمری قرار دارد که رفیق حریری پس از ترور در آن دفن شد. امام موسی صدر به دلیل سنی بودن مسجد عمری، آن را برای تظاهرات در بیروت انتخاب کرد. از نظر بافت اجتماعی خانوادههای تاریخی سنی در بیروت غربی ساکن هستند و عدۀ اندکی از شیعیان در این شهر زندگی میکنند. اکثر شیعیان در حومۀ بیروت ساکن هستند.
در آن زمان وساطتهای بسیای صورت گرفت. نمایندهای نیز از طرف رئیسجمهور نزد امام آمد و از امام مصرانه خواست که تجمع در پایتخت را لغو کند.
در سال ۱۹۷۵ میلادی وضعیت لبنان آتش زیر خاکستر بود. با ترور معروف سعد و حادثۀ تیرباران اتوبوس فلسطینیها جنگ داخلی آغاز میشود. برخی تحلیلگران خفه کردن حرکت اجتماعی- مردمی امام موسی صدر را علل آغاز جنگ داخلی لبنان میدانند. در سال ۱۹۷۶ میلادی، امام موسی صدر در مصاحبهای در قاهره، مهمترین علل جنگ داخلی لبنان را خاموش کردن این حرکت دانست.
در طول جنگ داخلی تمام تلاش امام موسی صدر صرف متوقف کردن جنگ شد، زیرا او معتقد بود که اسرائیل و آمریکا پشت این جنگ قرار دارند و هدف، تجزیة لبنان و ضربه زدن به مقاومت فلسطین و لبنان است.
امام خمینی (ره) در آن سال نامهای به امام موسی صدر نوشت. متن این نامه در کتاب سیره و سرگذشت امام موسی صدر در صفحه ۳۳۲ چاپ شده است. این نامه پاسخی بود به کسانی که در اوایل انقلاب معتقد بودند که امام موسی صدر انقلابی نبوده و مخالف مقاومت فلسطین است و نقشی در انقلاب ایران نداشت. در این نامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت مستطاب، سید الاعلام و حجت الاسلام جناب آقای صدردامت برکاته امیدوارم حالتان خوب باشد. از تلاش و جهاد شما در راه احقاق حقوق شیعیان و کوتاه کردن دست ستمکاران تشکر میکنم. امیدوارم خداوند شما را برای ما حفظ فرماید و در راه بسیج نیروهای جوان در راه خدا موفق بدارد و به جای نعمتهای گذرا از نعمتهای جاویدان بهرهمند گرداند.
آنچه از امور طبیعی در اختیار ماست، از دست میرود و رستگاری از آن کسی است که امور فانی را در راه رسیدن به باقی فدا کند و به نعمات جاویدان دست یابد. «قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا» ۱. «وراء» که در این آیه ذکر شده، همین عالم طبیعت است، زیرا در این عالم میتوان نورانیت حاصل کرد، و با رحلت از این عالم بازگشتن محال است و دستیافتن غیرممکن.
از خداوند متعال میخواهم ما پیران را همچون جوانان گردانَد که نور فطرت در وجودشان خاموش نشده است.
و از آن جناب میخواهم که ما را دعا کنید که حُسن عاقبت نصیبمان شود و آنچه از عمرمان باقی مانده، همچون گذشته سودمند باشد.
والسلام علیکم.
روح الله الخمینی
۸ ذی الحجه ۱۳۹۴ هـ. ق
این نمونهای از ارتباط میان حضرت امام (ره) با امام موسی صدر و حمایت ایشان از حرکت امام موسی صدر است در پاسخ به بدخواهانی که تبلیغات بسیاری در اینباره کردند.
------
[۱] مجمع البحوث الإسلامیة
[۲] بخشی از سخنان امام در کتاب سیره و سرگذشت امام موسی صدر، جلد یک، صفحۀ ۲۲۸ آورده شده است.
[۳] متاوله لقبی است که در طول تاریخ به شیعیان میدادند و به معنای حیوان دمدار است.
[۴] در جلسهای که در گذشته تشکیل شده بود، امام موسی صدر ۲۰ مورد شا مل کوچکترین درخواستها در مورد استخدام شیعیان و واگذاری پستهای دردولت به شیعیان تا شرکت در مبارزه علیه اسرائیل و مسلح کردن جنوب و اجباری کردن سربازی و ایجاد مقاومت و ارسال ارتش به جنوب و... را لیست کرده بود. دولت تصور میکرد با دادن چند امتیاز امام موسی صدر خاموش خواهد شد. اما ایشان گفت که دیگر تمام شد. دیگر بیشتر از این نه تقاضا و نه التماس و نه نصیحیت میکنیم و تمام ۲۰ مورد را تمام و کمال میخواهیم.