مجلس اعلای شیعیان لبنان مهمترین و فراگیرترین نهاد سیاسی و دینی برای جامعۀ تشیع لبنان است. از دیرباز تمامی فرقهها در لبنان تشکیلات سیاسی و مذهبی داشتهاند. تشکیلات اهل سنت «دارالفتوا» یا «المجلس الإسلامی الشرعی» نام دارد و در رأس آن مفتی اهل سنت است. درزیها نیز مرکزی دینی با نام «دار الطائفة الدرزیة» دارند. تا سال ۱۹۶۹ میلادی تنها فرقهای که سازمان یافته نبود، شیعیان لبنان بودند. سازماندهی جامعۀ تشیع یکی از مهمترین اهداف امام موسی صدر یا بهتر است بگوییم که مهمترین هدف ایشان بود. رسیدن به این هدف مستلزم مقدماتی بود که ایشان از بدو ورود به لبنان درصدد فراهم آوردن این مقدمات برآمد تا اینکه زمینه برای درخواست و اجرای چنین طرح بسیار بزرگ و مهمی فراهم شد.
امام صدر برای دست یافتن به این هدف نیازمند معرفی خود و تأکید بر لزوم تشکیل سازمانی فراگیر برای شیعیان بود. بنابراین، به روستاها و شهرهای مختلف لبنان از فرقههای گوناگون سفرکرد. در ابتدا، حتی شیعیان لبنان نیز چنین نیازی را احساس نمیکردند و زمینه برای چنین تحولی فراهم نبود، زیرا فئودالیسم سیاسی بر جامعۀ شیعه حاکم بود. در منطقة بعلبک در شرق لبنان، عشایر حضور داشتند و عشایر نیز رئیس عشیره داشتند و مسائلی مانند وابستگیهای عشیرهای وجود داشت. در جنوب نیز خانوادۀ اسعد، احمد اسعد و بعد از او پسرش کامل اسعد رئیس پارلمان، فئودال منطقه بودند. آنها برنامهای برای شیعیان نداشتند، جز اینکه موقعیت خود و خانوادة خود را حفظ کنند.
امام صدر معتقد بود که شیعیان نیز مانند بقیة فِرَق نیازمند نهاد و تشکیلات هستند. با پیگیری و تلاش ایشان طرح تشکیل مجلس اعلای شیعیان در سال ۱۹۶۸ میلادی در پارلمان لبنان تصویب شد و در سال ۱۹۶۹ میلادی این مجلس آغاز به کار کرد.
اجرا شدن این طرح مستلزم نوعی بینش و آمادگی در درون شیعیان و روابط میان شیعیان و سایر فرقههای مذهبی بود.
امام موسی صدر در ۱۵ اوت ۱۹۶۶ در مصاحبهای نیاز به تشکیل مجلس را مطرح کرد. بعد از این مصاحبه، شخصیتهای شیعه و جریانهای فکری و اساتید و عشایر از امام حمایت و بر اهمیت این موضوع تأکید کردند. در همین میان، گردهمایی بسیار بزرگ و گستردهای در شهر بعلبک برگزار شد و عدۀ بسیاری در آن شرکت کردند. امام موسی صدر در آن گردهمایی سخنرانی کرد و به نکات بسیار مهمی دربارة شیعیان اشاره کرد:
اول، چرا نیمی از روستاهای شیعه از آب، برق، خدمات عمومی، مدرسه، مسجد، بیمارستان، ادارات دولتی، آسفالت، طرحهای توسعهای و بسیاری امکانات دیگر محروم هستند؟
توسعه فقط مختص بیروت و مناطق مسیحینشین و سنینشین بود. ایشان برای اولین بار مسئلة محرومیت را مطرح کرد. بعدها این مسئله منجر به شکل گرفتن حرکت اجتماعی و سیاسی جنبش محرومان شد.
دوم، ۹۸ درصد جامعۀ تشیع فاقد بینش صحیح دینی هستند.
بیان این نکته بسیار اهمیت داشت، زیرا بالاترین مرجع جامعۀ تشیع این مسئله را مطرح کرد. این سخن بدین معنا بود که مشکل فقط محرومیت از توسعه یا پروژههای توسعهای نیست، بلکه محرومیت دینی و عقیدتی نیز وجود دارد.
۹۸ درصد از شیعیان لبنان نمیدانستند که تشیع به چه معناست و بیان این موضوع بسیار مهم بود. ایشان با تأکید بر مسئلۀ حرمان و فقدان بینش صحیح دینی، نیاز به تأسیس نهادی برای جامعۀ تشیع را مطرح کردند.
در چنین وضعیتی لازم بود شیعیان سازماندهی شوند و نهادی مسئول سازماندهی و ساماندهی اموری از قبیل شغل، دانشگاه، مدرسه، بیمارستان و... برای شیعیان باشد. امام موسی صدر در آن سخنرانی تأکید کرد که ۱۶ فرقة مذهبی موجود در لبنان همه ساماندهی شدهاند و برای خود نهاد مسئول دارند و در این میان فقط جامعة تشیع از این موضوع بیبهره است.
نجیب جمالالدین، شاعر، نویسنده و پژوهشگر لبنانی، از آغاز حرکت امام موسی صدر همراه ایشان بود و کتابی به نام الشیعه علی المفترق [۱] را نوشت. این کتاب یکی از منابع مهم است و همة کسانی که دربارۀ تاریخ معاصر شیعه در لبنان پژوهش میکنند، به این کتاب نیاز دارند. جمالالدین این کتاب را تحت تأثیر وجود امام موسی صدر نوشت. به اعتقاد او امام موسی صدر موجب شد تا شیعیان لبنان وارد عرصۀ جدیدی در لبنان شوند.
وی تحولات سیاسی و اجتماعیای را که امام موسی صدر ایجاد کرده بود، در کتاب خود بررسی کرد تا نشان دهد که شیعیان در آن مرحله به همراه امام صدر در حال گذر از نقطة عطفی هستند که وضعیت آنها را متحول خواهد کرد. این جمله نیز از ایشان است: «ما در کنار این مرد بزرگ در حال عبور از نقطة عطف تاریخی هستیم. راه پیمودن در کنار او به پیروزی و موفقیت و پویایی و حرکت و رهایی و عروج تا عرش الهی منجر میشود و بدون امام جز رکود و درجا زدن حاصلی نخواهیم داشت.» این جمله نتیجهگیری یک نویسنده، شاعر و مؤلف از حرکت امام موسی صدر است. واقعیت این است که اگر حرکت امام موسی صدر نبود، شیعیان سازماندهی نمیشدند و به موقعیت امروز در لبنان دست نمییافتند.
پس از سخنرانی امام موسی صدر مخالفتها بر ضد ایشان آغاز شد. از مهمترین تهمتها تفرقهافکنی میان مسلمانان بود. آنها معتقد بودند که تشکیلات سیاسی و دینی سنیها، امور شیعیان را نیز در بر میگیرد. بنابراین، نیازی به تشکل جدید برای شیعیان نیست.
اما باید توجه داشت که عملاً چنین رویکردی در جامعۀ لبنان وجود نداشت. یعنی سنیها حاضر نبودند که جامعة شیعه را پوشش دهند. در دورهای با حضور نمایندهای از شیعیان در دارالفتوای اهل سنت موافقت کردند. امام موسی صدر نیز قبل از اقدام برای تأسیس مجلس اعلای شیعیان، همة تلاش خود را کرد که حقوق شیعیان را در ذیل همان مجلس شرعی اهل سنت استیفا کند، اما به جایی نرسید. کسی شیعیان را جدی تلقی نمیکرد.
امام موسی صدر دو ماه پس از سخنرانی خود یعنی در ۷ اکتبر ۱۹۶۶ مصاحبهای با مجلة معروف الحوادث انجام داد. وی در این دو ماه ساکت بود و فقط بازتابهای مختلف دیدگاهش را رصد میکرد و نقدها را میشنید. او در این مصاحبه به بسیاری از انتقادها پاسخ داد.
مجلۀ الحوادث مهمترین مجله در لبنان و جهان عرب بود و در همهجا توزیع میشد. همچنین، سلیم اللوزی سردبیر و مدیرمسئول این مجله از شخصیتهای مهم مطبوعاتی در جهان عرب محسوب میشد.
سلیم اللوزی در سال ۱۹۷۷ میلادی در جنگهای داخلی ترور و مجلۀ او به لندن منتقل شد، اما این مجله هرگز جایگاهی را که در لبنان داشت، در لندن به دست نیاورد. امام در مصاحبۀ خود تصریح کرد که قصد مصاحبۀ عمومی نداشتم، اما الحوادث را انتخاب کردم تا سخنانم به گوش همگان برسد.
امام موسی صدر در مصاحبة خود بیان کرد که تشکیل مجلس اعلای شیعیان به معنای جدایی شیعه از سنی نیست، بلکه زمینهای است برای وحدت اسلامی. زمانی که شیعیان پراکنده هستند و سخنگو و نهاد مشترکی ندارند، چگونه میتوانند با دیگر فرقهها تعامل و گفتوگو داشته باشند. وقتی دو گروه میخواهند با یکدیگر گفتوگو کنند، باید بدانند که چه کسی هستند و در کجا ایستادهاند و چه منافع و مزیتهایی دارند تا با یکدیگر گفتوگو و داد و ستد کنند. بنابراین، این مجلس کاملکنندۀ مجلس سنیهاست، نه در مقابل آن.
امام موسی صدر بیان کرد که هدف ما از تأسیس مجلس، ایجاد زمینهای برای تعامل با فرقههای مذهبی دیگر است. نهادها نمایندة فرقههای مذهبی هستند و میتوانند به نمایندگی از پیروان خود با فرقههای دیگر تعامل و گفتوگو و داد و ستد فکری و فرهنگی بکنند. بنابراین، این نهاد به هیچ عنوان به معنای تثبیت فرقهگرایی نیست، بلکه به معنای ایجاد زمینهای برای توافق و تعامل و همکاری میان فرقههاست. امام موسی صدر دو وظیفه را برای مجلس شیعیان شرح میدهد:
* آگاهیبخشی دینی
شیعیان لبنان بینش صحیحی از دین نداشتند و فعالیت گستردهای در این زمینه لازم بود.
* ارتقای سطح اجتماعی و اقتصادی جامعۀ تشیع. شیعیان مانند مذاهب دیگر به مدرسه، بیمارستان، جاده، آب، برق و فرصتهای شغلی نیاز داشتند. این مسئله وظیفۀ دولت بود که متأسفانه پیگیری نمیشد. در آن زمان کامل اسعد رئیس پارلمان بود و فقط مسائل و مشکلات روستای خود را پیگیری میکرد و به شیعیان توجهی نداشت.
پس از این مصاحبه و بیان این اهداف، بسیاری بهویژه شخصیتهای متنفذ و فئودال شیعه مانند کامل اسعد و برخی خوانین در جنوب و منطقة بقاع به شدت ترسیدند، زیرا گمان میکردند که امام صدر قصد دارد با این تشکیلات همهچیز را بهدست بگیرد. بلافاصله، پس از مصاحبة امام موسی صدر، مخالفتها صورت گرفت و خوانین و بسیاری دیگر به امام موسی صدر اتهاماتی زدند. از این زمان به بعد حملات شدیدی بر ضد امام صدر آغاز شد. پشت صحنۀ این حملات خوانین و فئودالیسم سیاسی و بسیاری از شخصیتها و روحانیون شیعه و روزنامهها بودند.
سال ۱۹۶۷ میلادی امام موسی صدر به آفریقا و کشورهایی سفر کرد که لبنانیهای مهاجر در آن حضور داشتند. در این فاصله شخصیتهای شیعه و سیاستمداران طرفدار امام موسی صدر فعالیت خود را برای تأسیس مجلس و آمادهسازی مقدمات آن ادامه دادند. طبیعتاً، برای این کار باید لایحه و طرحی به پارلمان میرفت و این موضوع قانونی میشد.
روند کار بدینترتیب بود که ابتدا لایحه در پارلمان تصویب میشد. سپس، به امضای رئیسجمهور میرسید و در نهایت، در روزنامة رسمی ثبت میشد. هرکدام از این مراحل مستلزم رایزنی و مذاکره بود.
هفتم مارس ۱۹۶۷ میلادی عدهای از نمایندگان شیعه طرحی دو فوریتی را به پارلمان ارائه دادند. نمایندگان دوفوریت این لایحه را تصویب کردند و بلافاصله، این طرح برای بررسی به کمیسیون ویژه سپرده شد تا نتیجة آن را در صحن علنی ارائه کنند. این طرح در صحن مجلس رأی آورد و در ۱۶ می۱۹۶۷ به تصویب پارلمان لبنان رسید و پس از توشیح رئیسجمهور در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۷ در روزنامة رسمی چاپ شد و رسمیت یافت.
تشکیلات مجلس اعلای شیعیان بدین شرح بود:
*مجمع عمومی؛
*هیئت شرعی؛
* هیئت اجرایی.
طبق اساسنامۀ تنظیمشده، همۀ نخبگان شیعه مانند رئیس پارلمان که بالاترین مرجع سیاسی است، وزاری کنونی و سابق شیعه، نمایندگان کنونی و سابق شیعه در پارلمان، اساتید دانشگاه، مهندسان، پزشکان، روحانیون، کارمندان درجۀ سوم به بالای دولت و مدیران، عضو مجمع عمومی محسوب میشوند. مجمع عمومی بالاترین مرجع تصمیمگیری در مجلس اعلای شیعیان است.
اعضای هیئت شرعی ۱۲ نفر از روحانیون شیعه بودند. این روحانیون ضمن عضویت در مجمع عمومی، در هیئت شرعی نیز مسئولیت داشتند. آنان در امور دینی با یکدیگر مشورت میکردند و نظر میدادند.
اعضای هیئت اجرایی ۳۰ نفر بودند که مجمع عمومی آنان را انتخاب میکرد. در رأس این دو هیئت رئیس و دو نایبرئیس قرار داشت. یکی از دو نایبرئیس روحانی و از اعضای هیئت شرعی و دیگری غیرروحانی بود.
عدهای از فقها و حقوقدانان مانند شیخ عبدالأمیر قبلان، رئیس فعلی مجلس اعلا، و شیخ محمد یعقوب و حسین الحسینی و احمد قبیسی و نجیبجمالالدین، نویسندة کتاب الشیعه علی المفترق، و مالک بدرالدین و حسین کنعان و حسین یتیم، جلساتی را در منزل نجیب جمالالدین در محلة رأسالنبع در بیروت یا در منزل حسین الحسینی، نمایندة پارلمان، در محلة خلده در جنوب بیروت تشکیل میدادند. اساسنامۀ مجلس در این جلسات نوشته شد و فهرستی از نخبگان تهیه شد.
اولین انتخابات مجلس در ۲۲ ماه می۱۹۶۹ میلادی برگزار شد و امام موسی صدر به ریاست مجلس اعلای شیعیان انتخاب شد. شیخ سلیمان یحفوفی از علمای معروف منطقة بقاع نائب اول و عدنان حیدر نائب دوم شدند. این روز و این انتخاب حاصل تلاش چندین ساله بود و دستاورد مهمی محسوب میشد.
امام موسی صدر که فعالیتهای خود را در لبنان از سال ۱۹۶۰میلادی آغاز کرد. در سال ۱۹۶۹ میلادی این درخت میوه داد و مجلس اعلای شیعیان آغاز به کار کرد. او همیشه معتقد بود که در نبود نهادی فراگیر، نیرو و توان نخبگان شیعه به هدر میرفت، زیرا فرصتی برای ارائۀ این دانش وجود نداشت. تشکیل مجلس اعلای شیعیان همة این نیروها و نخبگان را در یک چارچوب جمع و فعالیت آنها را هدفمند کرد.
انتخابات در بیروت برگزار شد و پس از آن، امام موسی صدر به سمت محل سکونت خود در شهر صور حرکت کرد. مردم از محل حرکت امام تا شهر صور به خیابانها ریخته و طاق نصرت زده بودند و گاو و گوسفند ذبح میکردند. ساعتها طول کشید تا امام به شهر صور برسد. او همهجا از ماشین پیاده میشد و با مردم صحبت میکرد و به مردم لبخند میزد و برای آنها سخنرانی میکرد. آن روز برای شیعیان بسیار تاریخی و با شکوه بود و به شیعیان عزت ویژهای بخشید.
طبیعتاً، این حرکت مخالفانی داشت. کامل اسعد و فئودالهای سیاسی دیگر فرقهها، بهویژه مسیحیان مارونی، احساس میکردند که موقعیت خود را از دست دادهاند. حزب کتائب و کمیل شمعون و مهمتر از همه، شاه ایران و ساواک از قدرت امام صدر ترسیده بودند.
پس از به رسمیت رسیدن این نهاد، لازم بود که مکان و ساختمانی برای آن ایجاد شود. بنابراین، در منطقۀ حازمیه، مرز میان منطقة شیعهنشین و مسیحینشین بیروت، ساختمان بسیار زیبایی با سرمایة ثروتمندان شیعه تهیه شد. البته، نمای این ساختمان نیز باید عظمتی میداشت که نشاندهندة عظمت فکر و اندیشة این فرقه باشد. پس از آن فعالیتهای امام از شهر صور به بیروت منتقل شد و ساختمان مجلس اعلای شیعیان محل همة فعالیتها، مشورتها و جلسات و بحثها و پیگیری مسائل شد.
در سال ۱۹۷۵ میلادی جنگ داخلی آغاز و مناطق میان مسیحی و مسلمان تقسیم شد تا جایی که قتل براساس هویة (شناسنامه) رخ میداد. ساختمان مجلس اعلای شیعیان که در مرز منطقة مسیحی و شیعه قرار داشت، آسیب فراوانی دید و فاقد امنیت شد. در سالهایی که جنگ پیشرفت کرد، عملاً، این ساختمان قابل استفاده نبود. بهویژه، پس از ربودن امام موسی صدر در سال ۱۹۷۸ میلادی و گسترش جنگ داخلی لبنان، به این ساختمان آسیبهای بسیاری وارد شد و ساکنان آن به حومة جنوبی لبنان یعنی منطقة خلده رفتند و در آنجا ساکن شدند و همة فعالیتهای شیعیان به آنجا منتقل شد.
در دوران جنگ داخلی، مجلس اعلا و مدارس پرستاری و جنبش أمل در ساختمانی به نام مدینةالزهراء در جنوب بیروت که امنیت بیشتری داشت، مستقر شدند. سالها شهید چمران در آن ساختمان حضور داشت. مدتها بعد، پس از امضای موافقتنامۀ طائف و حل بحران و استقرار صلح و آرامش در لبنان، از آنجایی که مسئلۀ حفظ امنیت در مقابل عملیات تروریستی مهم بود، ساختمان مجلس شیعیان به حومۀ بیروت منتقل شد که امروز حزبالله و حرکت أمل در آن حضور دارند.
پس از ربودن امام موسی صدر در سال ۱۹۷۸ میلادی در لیبی، مرحوم علامه شیخ محمدمهدی شمسالدین نائب رئیس، امور مجلس را اداره میکرد. او شخصیت بسیار فکور و فقیه و اندیشمند بزرگی بود و کتابهای بسیاری در باب اندیشة اهل بیت (ع)، فقه و اصول نگاشته بود. شمسالدین رنج بسیاری کشید تا فوت کرد و پس از او شیخ عبدالأمیر قبلان که امروز نیز بسیار سالخورده است، رئیس مجلس اعلای شیعیان شد.
امروز مجلس تلاش دارد که فراتر از رقابتهای سیاسی فعالیت کند. مثلاً جنبش أمل و حزبالله که نیروهای مهم در صحنۀ شیعه هستند، قاعدتاً باید در زیر چتر این نهاد بزرگ فعالیت کنند. در رأس جنبش أمل آقای نبیه بری، رئیس پارلمان، قرار دارد و شخصیت سیاسی بسیار مهمی است و در رأس حزبالله، سید حسن نصرالله قرار دارد که محبوبیتش از لبنان فراتر رفته و در همۀ جهان عرب محبوب است. این دو شخصیت از نظر پایگاه مردمی و موقعیت به مراتب بالاتر از شیخ عبدالأمیر قبلان، رئیس مجلس اعلای شیعیان قرار دارند. در سالهای اخیر با قدرت گرفتن حزبالله و أمل و حمایتهای جمهوری اسلامی ایران، این دو شخصیت سیاسی قدرت بسیاری یافتهاند و طبیعتاً، موقعیت آنان در لبنان از مجلس اعلا بالاتر است. اما با این حال مجلس همچنان به وظیفة خود عمل میکند و از نظر قانونی نمایندة شیعیان در لبنان است.
مجلس اعلای شیعیان فعالیتهای مختلفی دارد. مثلاً بیمارستان مجهزی به نام الزهراء تأسیس کرده است. هلالاحمر ایران نیز بیمارستانی در جنوب لبنان در شهر نبطیه تأسیس کرده که بسیاری از پزشکان ایرانی در آنجا فعالیت میکنند. بیمارستان دیگری به نام امام خمینی در شرق لبنان در منطقۀ بعلبک ایجاد شده است که آن نیز کمک بسیاری به شیعیان میکند. مجلس چند سالی است که دانشگاهی به نام «الجامعة الإسلامیة» در جنوب بیروت در منطقة خلده تأسیس کرده است.
در جنگ داخلی لبنان همۀ فعالیتهای شیعه در ساختمان مدینةالزهراء متمرکز بود و پس از جنگ و ایجاد آرامش این ساختمان با تغییراتی به دانشگاه اسلامی تبدیل شد که روز به روز جایگاه خود را محکمتر میکند و در رشتههای مختلفی در مقاطع مختلف دانشجو میپذیرد.
دانلود فایل صوتی جلسۀ هفتم
-----
[۱] شیعه بر سر دو راهی است.