روایت آیت الله شبیری زنجانی از روزی که با امام موسی صدر معمم شدند.
آیت الله شبیری زنجانی، هم درس و هم مباحثه امام صدر در دوره طلبگی در مصاحبه با گروه تاریخ شفاهی مؤسسۀ امام موسی صدر خاطرهای از روز عمامه گذاری امام نقل کرده است. بخشی از خاطره او را در ادامه میخوانید.
روزی که با آقا موسی معمم شدیم
مرحوم آقای صدر بزرگ، آقای صدرالدین با جلالت و موقعیتی كه داشت، با عموم مردم و افراد مختلف بسیار مهربان بود وآنها را به حساب میآورد، این عطوفت و مهربانی خیلی استثنایی نسبت به عموم بود و نسبت به ماها هم بیشتر از همه بود چون با آقای آقا موسی همبحث بودیم. و این منشأ علاقه خاصی شده بود و عطوفتی که نسبت به عام داشت، نسبت به ما عطوفت خاصی داشت.
۱۱ ذیالقعده (روز تولد امام رضا ع) آقای صدر به ما فرمود كه شما بیایید با آقا موسای ما معمم بشوید. من و پدرم به منزل ایشان رفتیم، آقای خمینی هم که دوست پدرم بودند حضور داشتند و ظاهراً شخص دیگری نبود. ما همین چند نفر بودیم. عمامه من را آقای صدر گذاشت و عمامه آقا موسی را حاج آقای ما.
معمم شدن آقا موسی را آقای حاج آقا رضا (برادر امام صدر) هم اطلاع نداشت. از خود ایشان شنیدم که میگفت: «با آقای خمینی میرفتیم سیدی را از فاصله دور به من نشان داد و پرسید سید رو میشناسی؟ گفتم: نه. گفتند: آقا موسی اخوی شماست که معمم شده.»
حاج آقای ما از طلبگی ما راضی بود كه خب بالاخره ما هم درس میخواندیم، میفرمود: دست آقای صدر خوب بود و تو طلبه درسخوانی شدی. وقتی حاج آقا ابراهیم [برادرم] میخواست معمم بشود، پدرم توصیه کردند که آقای حاج آقا رضا این کار را بکند چون در آن زمان آقای صدر فوت شده بودند. معتقد بودند دستشان خوب است. آقای حاج آقا رضا انصافاً از افرادی بود در رفاقت و صفا و صمیمیت اصلاً نمونه نداشت. یعنی نمونهاش بسیار نادر است. آقای آموسی هم اخلاق واقعاً عجیبی داشت. و من از جهات اخلاقی نمونهاش را سراغ ندارم.