به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، محمد امین (نفری) از مبارزان ایرانی پیش از انقلاب است که در عراق و لبنان و سوریه مشغول فعالیت بود. او در ادامه آموزش‌های چریکی و پس از آشنایی و ارتباط با امام موسی صدر و شهید چمران در انفجار اردوگاه عین البنیّة در معرض موج انفجار قرار گرفت و مجروح شد. نفری همچنان گرفتار عوارض این حادثه انفجار است، انفجاری که در پی آن موجودیت گروه امل در لبنان آشکار و اعلام شد.

محمد امین با نام مستعار احمد نفری در سال 1329 متولد شده و دروس حوزوی را در ایران آغاز کرده است. او در پی اتفاقات سال 1342 و شروع مبارزات انقلابی به عراق رفت و از همان زمان فعالیت‌های مبارزاتی علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد.


به بهانه دیدار و عیادت دختر امام موسی صدر با محمد امین، بخشی از گفت‌وگوی او با گروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر درباره سابقه مبارزاتی و حضورش در لبنان را در ادامه مرور می‌کنیم.

از چاپ اعلامیه در بیروت تا ترجمه کردن نوشته‌های بازرگان

من در بیروت مسئولیت چاپ و انتشار اعلامیه‌های امام خمینی (ره) را بر عهده داشتم، کتاب و اعلامیه چاپ می‌کردیم و به ایران می‌فرستادیم. فعالیت‌های من زیر نظر امام موسی صدر بود، مرحوم چمران نیز اطلاع داشت و از مجلس اعلای شیعیان حقوق و کمک مالی می‌گرفتم. خود امام موسی صدر برای من حقوق تعیین کرده بود. یک بار یادم هست که امام موسی صدر من را خواست و گفت من می‌خواهم نظر خاص آقا (امام خمینی) را نسبت به خودم بدانم. من رفتم نجف و خدمت امام رسیدم و گفتم که ما طرفداران شما هستیم. دلمان می‌خواهد نظر واقعی شما را نسبت به امام موسی صدر بدانیم چون ممکن است ما همکاری داشته باشیم با امام موسی صدر نظر شما برای ما مهم است. ایشان گفت که در لبنان سرنوشت شیعه به دست ایشان است. یعنی دربست تایید کرد ...

علاوه بر این من به فعالیت‌های مهندس بازرگان هم خیلی علاقه‌مند بودم. از همان ابتدای مبارزات کتاب‌های مرحوم بازرگان را می‌خواندم و خلاصه‌نویسی می‌کردم. مرحوم چمران هم به بازرگان علاقه‌مند بود، بعد از آمدنم به لبنان با توصیه شهید چمران و امام موسی صدر این خلاصه‌ها را به عربی برگرداندم. قرار بود که ترجمه‌ها در کتابی چاپ شود اما مجروحیت من در اردوگاه عین البنیّة لبنان و برگشتنم به ایران و دستگیر شدنم، مسیر را عوض کرد.

دستگیری در ایران به اتهام ارتباط با امام موسی صدر

بعد از برگشتنم به ایران دستگیر شدم. در زمان بازجویی‌ها، دکتر ازغندی منوچهری معروف به ازغندی، از اول تا آخرش می‌گفت: «موسی صدر، موسی صدر. چه کسان دیگری زیر چتر موسی صدر پدرسوختگی می‌کردند؟» اطلاعاتشان درباره امام صدر و فعالیت‌های ایشان خیلی بالا بود. اتهام اصلی من هم همکاری با امام موسی صدر در لبنان بود و همچنین به ما «گروه فریب‌خورده‌های خمینی» می گفتند، چنین اصطلاحی را به کار می‌بردند. البته ماجرای ارتباطم با شهید اندرزگو هم به پرونده اضافه شده بود. من از سال 1355 تا 1357 که انقلاب شد و یک گروه صد و چند نفره از اوین آزاد شدند، در زندان بودم. خبر ربوده شدن امام صدر را هم در زندان و از طریق رادیو شنیدم.»