انسان خلیفه خدا در زمین است، بدین معنا که انسان در هدایت موجودات هستی و در قرار دادن آنها در مسیر درست خلقت اختیار دارد.
میدانیم که خداوند انسان را خلیفه خود در زمین میداند. خلیفه کسی است که در کار و مسوولیت جانشین آدمی است و اهداف او را با اراده و اختیار محقق میسازد. پس قلم و کتاب خلیفه انسان نیستند، بلکه خلیفه مختار است و مدیریت و طرح کارها را عهده دار میشود و با آنها اهداف اصیل آدمی را تحقق میبخشد.
انسان خلیفه خدا در زمین است، بدین معنا که انسان در هدایت موجودات هستی و در قرار دادن آنها در مسیر درست خلقت اختیار دارد.
همچنین، قرآن میافزاید آنچه آدمی در زندگی در تملک دارد، امانت خداوند در نزد اوست. ثروت یا مقام و تجربه یی که به دست میآوریم، امانت خداوند است و ما جانشین خداوند برای تصرف در این امور هستیم.
خداوند به ما امر کرده است: «و انفِقُوا مِمّا جعلکم مُّستخلفِین فِیهِ». از این آیه و دیگر آیات پی میبریم که آدمی مکلف است در زندگی به اراده خداوند در خلقت تحقق بخشد. انسان امکانات و توانمندیهایی دارد که میتواند با آنها مقاصد و خواستهها و اهداف الهی را در خلقت محقق سازد. پس وقتی که آدمی در راه درست و صراط مستقیم گام بر میدارد، اراده خداوند را در زمین اجرا میکند.
از همین رو، انسان نماینده و خلیفه خداوند است و به تبع آن این کارها را با «بسم الله» انجام میدهد، چنان که قاضی به اسم مردم یا به اسم عدالت حکم میدهد. پس انسان در زندگی خود به اسم خداوند کار میکند: انگار چنین میگوید که خداوند فاعل اصیل امور و اشیاست.