پدربزرگم که بسیار نگران حال ایشان شده بودند، به حرم حضرت معصومه (س) رفتند و به ایشان متوسل شدند.
دربارۀ تولد پدرم، این طور برایم نقل کرده اند که بیبی جان (مادربزرگم) برای زایمان پدرم خیلی به سختی افتاده بودند و حالشان به حدی بد بوده است که اهل خانه نگرانشان شده بودند. درد زیادی داشته اند و زایمان سختی برایشان پیشبینی میشده.
پدربزرگم [آیت الله سید صدرالدین صدر] که بسیار نگران حال ایشان شده بودند، به حرم حضرت معصومه (س) می روند و به ایشان متوسل می شوند و گویا ایشان به حضرت گفته بودند که اگر یک تار مو از سر بیبی کم شود، شکایت شما را به برادرتان امام رضا میبرم.
اما خب، بحمدالله دعای ایشان مؤثر واقع شد و مشکلی برای بیبی جان (مادربزرگم) پیش نیامد پدرم با سلامت کامل به دنیا آمدند.
منبع: مصاحبه گروه تاریخ شفاهی مؤسسه امام موسی صدر با خانم حورا صدر