امام موسی صدر تأکید کرد که لزوماً هرچه را که این فلاسفه گفتهاند ما قبول نداریم اما چیزهایی گفتهاند که مورد تأیید ماست.
وقتی برای سخنرانی به دانشگاه آمد با نحن شیعه و نحن مسلم و شیعه کذا و مسلم کذا شروع نکرد. برای دانشجویان دانشگاه آمریکایی بیروت که از هر صنفی آنجا پیدا میشد اصلاً راجع به دین صحبت نکرد بلکه مسائل فلسفی را بسیار زیبا تحلیل کرد و جا انداخت. واقعاً بهترین معلم فلسفه بود. ما که دانشجو بودیم و وقتمان کم بود و ایشان هم هزار گرفتاری داشت و متأسفانه نمیتوانستیم زیاد ایشان را ببینیم.
از ابتدا شروع کرد مثل دانههای تسبیح از سقراط شروع کرد تا رسید به فلاسفۀ معاصر. آراء همه را تحلیل کرد و تأکید کرد که لزوماً هرچه که این فلاسفه گفتهاند را ما قبول نداریم اما چیزهایی گفتهاند که مورد تأیید ماست. امام موسی صدر نکات مثبت را از آراء هرکدام انتخاب کرده بودند و مانند دانههای تسبیح کنار هم گذاشته بود. عجب آدم منطقی است این آقا. یک روحانی مانند بقراط و دکارت و منتسکیو فکر میکند، هیچ کس در ایشان تعصب نمیدید. اول همه را آرام نزدیک میکرد آن وقت جذب میکرد، این چیزی بود که امام موسی صدر در شیوۀ تبلیغ به کار گرفته بود. یک شیوۀ تبلیغ غیرمستقیم.
منبع: مصاحبه گروه تاریخ شفاهی مؤسسۀ امام موسی صدر با دکتر علی اکبر صالحی