این پرسش مطرح است که علاقه و وابستگی به امام موسی صدر و اندیشه های او در همسالان و هم عصرانش آیا دچار تغییر شده و اگر چنین است، از چه شکل و ماهیتی برخورداراست؟ پرسش دیگر اینکه تعلق خاطر نسل جدید که امام موسی صدر را از نزدیک ندیده و دوران حضور او را درک نکرده واجد چه ویژگی هایی است؟
حمید قزوینی، پژوهشگر و محقق حوزۀ تاریخ، در یادداشتی که به مناسبت سالروز تولد امام موسی صدر در اختیار پایگاه اینترنتی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر قرار داده، نوشته است:
زاد روز چهره های علمی ، فرهنگی و اجتماعی بهانه ای است تا به نقش و جایگاه ایشان و آثار برجای مانده از آن ها پرداخته شود. و البته کم نیستند کسانی که در این کار به مبالغه و غلو هم می پردازند. اما پر واضح است که به رغم برگزاری چنین آیین هایی که بعضاً شکل تشریفاتی هم به خود گرفته ، نوع نگاه جامعه به آن شخصیت وضعیت ثابتی ندارد و با گذشت زمان دچار تغییرات جدی می شود.
بدون تردید زمان در تغییر میزان و نحوه وابستگی و علاقه به نمادها و رهبران اجتماعی نقش تعیین کننده ای دارد. علاقه و نزدیکی به شخصیت های سیاسی واجتماعی نسبتی مستقیم با نزدیکی یا دوری از زمان آنها دارد. و معمولاً با گذشت زمان از شدت علاقه و وابستگی دوستداران کاسته می شود. ( البته به استثنای انبیا و ائمه هدی که متصل به حقیقت مطلق هستند و جایگاهی فرا زمانی و فرا مکانی دارند) بر این اساس باید گفت علاقهمندی به شخصیت های برجسته اجتماعی در شکل اولیه خود باقی نمیماند، چرا که زمان، دخالتی آشکار در تمایلات نسلهای مختلف به افراد و پدیده های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دارد.
مثلاً علاقه یک دانشجوی جوان به یک استاد برجسته که سال ها قبل از دنیا رفته با شاگردان مستقیم او یکسان نیست و حتی ممکن است شاگردان قدیمی هم به مرور در شیوه ابراز علاقه دچار دگرگونی های مهمی شوند که محصول گذشت زمان و تأثیرات فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی متعدد است.
اکنون این پرسش مطرح است که علاقه و وابستگی به امام موسی صدر و اندیشه های او در همسالان و هم عصرانش (درلبنان و ایران و سایر کشور های منطقه) آیا دچار تغییر شده و اگر چنین است، از چه شکل و ماهیتی برخورداراست؟ پرسش دیگر اینکه تعلق خاطر نسل جدید که امام موسی صدر را از نزدیک ندیده و دوران حضور او را درک نکرده واجد چه ویژگی هایی است؟ آیا در این زمینه هم دچار دگرگونی های متاثر از زمان هستیم؟
به نظر می رسد پاسخ به این پرسش ها اگرچه در ظاهرچندان سخت نیست وگذری هرچند کوتاه به محافل سیاسی، فکری و فرهنگی همه چیز را روشن می کند. اما برای دستیابی به نتایجی کارشناسانه که در تحلیل تاریخ و فهم عملکرد امام صدر و رسیدن به تئوری های جدید در شاخه های مختلف علوم انسانی به کار آید، نیازمند بررسی های دقیقتری است.
اینکه چرا کسانی دیروز مخالف بودند و امروز موافقند؟ آن ها که موافق بودند چرا امروز موافقت بیشتری دارند؟ چرا شمار علاقمندان کاهش نمی یابد و روز به روز بر شمار آن ها افزوده می شود؟ نسل جدید کدام بخش از نیاز های خود را در وجود او و اندیشه هایش جستجو می کند؟ چرا جریان های سیاسی و فکری مختلف با وجود تفاوت های مهمی که با هم دارند خود را مخاطب اندیشه های او می دانند؟ چرا از دایره وابستگی های شور انگیز و دلدادگی های عاطفی کاسته نمی شود؟ چرا اندیشه و عمل او روزبه روز توجه بیشتری بر می انگیزد؟
و نهایتاً اینکه چرا زمان با او و اندیشه هایش نه تنها نتوانست همان کاری را بکند که با بسیاری دیگراز شخصیت ها کرد که در جذب مخاطب و وابستگی به او تأثیر مثبت هم داشت؟