هیچ وقت یادم نمیآید که درباره نماز و حجاب به من تذکر داده باشد. تنها تاکید ایشان بر شیکپوشی و مرتب بودن در عین سادگی بود.
امام موسی صدر به دخترها خیلی اهمیت میداد. یک بار به برادرم صدری گفت اگر شرایطی پیش بیاید که ناچار به اولویتبندی تحصیل فرزندانم شوم، این اولویت را به دخترهایم میدهم تا پسرها.
در سیزده سالگی به خواست پدر، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتم. یادم هست قبل از آنکه پیش برادرهایم بروم، به آنها سفارش کرده بود مبادا وقتی حورا میآید کارها را به دوش او بیندازید. کارها را تقسیم کنید تا کسی خسته نشود. این شد که فقط آشپزی به من افتاد و خرید خانه، جارو زدن، شستن لباسها و... به برادرانم محول شد.
هیچ وقت یادم نمیآید که درباره نماز و حجاب به من تذکر داده باشد. تنها تاکید ایشان بر شیکپوشی و مرتب بودن در عین سادگی بود. به همین خاطر وقتی در یک دورهای نسبت به آراستگی و پوششم بیتوجه شده بودم، یاد آور شد که حجاب تو باید مردم را جذب کند. باید شیک باشد نه اینکه مردم از دیدن نوع پوششت خسته و دلزده شوند. پدر تأکید زیادی به دور هم بودن اعضای خانواده حتی برای ساعاتی محدود، داشت. وقتی که سفر نبود، در ایام تعطیل حتماً همه کنار هم بودیم و امام موسی صدر نیز، به کارهایش میرسید. بعضی وقتها هم از شهر بیرون میرفتیم و در یک جای خوش آب و هوا استراحت میکردیم.
منبع: مجله سپیده دانایی، مهرماه ۸۶، ص۴۵