امام موسی صدر همواره برای نصیحت کردن، یا به تعبیر دقیقتر، امر به معروف، پیشقدم بود.
ما عادت داشتیم برای گردش و تفریح به بیرون شهر برویم. در یکی از این گردشها آقا موسی از من جدا شد و سراغ عدهای از بچهها رفت و مدتی در کنار آنان نشست و سپس برگشت. با تعجب از این رفتار ایشان سؤال کردم، چرا که آن بچهها غریبه بودند و با ما نسبتی نداشتند. ایشان جواب دادند: رفتم نصیحتشان کنم تا مبادا بازیشان به قمار منجر شود.
...
امام موسی صدر همواره برای نصیحت کردن، یا به تعبیر دقیقتر، امر به معروف، پیشقدم بود. روزی در حمام بودیم که مردی وارد شد و با کفش چوبین خود، مرتب سر و صدا میکرد، در حالی که ما با پای برهنه رفت و آمد میکردیم، آقا موسی از وی دلیل این کار را پرسید. مرد جواب داد که حمام ناپاک و نجس است. امام همواره مقاومت عجیبی در برابر وسواس در شرایط طهارت و عبادت از خود نشان میداد، لذا با آن مرد بحث و گفت وگو کرد به این امید که وسواس او را برطرف سازد.
منبع: شرف الدین، سید حسین، امام موسی صدر، گذارها و خاطرهها، تهران، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، ۱۳۸۸، ص۴۹