سپس اضافه کرد که من عازم لیبی هستم و در پی این هستم که این سه جناح، یعنی سوریه، لیبی و مصر را به یکدیگر نزدیک کنم. اعتقاد ایشان این بود که نزدیک شدن این سه کشور، در انقلاب ایران تأثیر دارد و به همین دلیل هم عازم لیبی بود
ساعت ۱۲ شب که شد، به همراه آقای موسی صدر و یک روحانی دیگر که اکنون اسمشان را فراموش کردهام [شیخ محمد یعقوب] و بعدها به همراه آقای صدر ناپدید شد، [از دمشق] به طرف لبنان حرکت کردیم....
صحبتهای مختلفی به میان آمد. از جمله صحبتهایی که مطرح شد این بود که ایشان گفت که الآن تلفنی به من خبر دادند که شریف امامی نخستوزیر خواهد شد.... ایشان اوضاع ایران را تحلیل کردند و وضعیت را در صورت روی کار آمدن شریف امامی تشریح میکردند؛ اینکه وضعیت چگونه خواهد شد؟ آیا کودتایی صورت خواهد گرفت؟ ایشان روند انقلاب را پیشبینی میکرد و تحلیل مینمود.
سپس اضافه کرد که من عازم لیبی هستم و در پی این هستم که این سه جناح، یعنی سوریه، لیبی و مصر را به یکدیگر نزدیک کنم. اعتقاد ایشان این بود که نزدیک شدن این سه کشور، در انقلاب ایران تأثیر دارد و به همین دلیل هم عازم لیبی بود. ملاقاتهایشان در سوریه نیز به همین منظور بود.
از جمله مسائلی که در بین راه مطرح شد، این بود که ایشان میگفتند به نظر من امام باید امسال به مکه برود و من حاضرم وسایل سفر ایشان را فراهم کنم. دولت سعودی را وادار میکنم که رسماً ایشان را برای ادای فریضه حج دعوت کند. رابطه من با عراق خوب نیست، عراقیها با من خوب نیستند؛ من از پشت مرز عراق به این طرف، میتوانم در خدمت ایشان باشم.
در واقع اینها پیامهایی بود که به من میگفتند تا به امام بگویم.... ایشان علاوه بر این، نامهای هم نوشتند تا به حضرت امام تقدیم کنم. نامه ایشان دربسته بود و من نامه را نخواندم؛ ولی مضمون نامه همان دعوت از امام بود و خودشان گفته بودند که من این مطلب را در نامه مینویسم.... آقای صدر به ایشان [شیخ علی پاکستانی] گفتند که برای بنده اولا، اتاقی در هتل بگیرد چون خودشان فردا عازم لیبی بودند. ثانیا، گذرنامهام را به سفارت عراق بفرستد و ویزا بگیرد تا بتوانم به عراق بروم....
آقا موسی گفته بودند که مسافرت من به لیبی دو سه روز بیشتر طول نمیکشد. در این مدت من به لیبی میروم و بر میگردم. وقتی من از لیبی برگردم، شما هم از عراق به اینجا باز گشتهاید. من نامه را از ایشان گرفتم و به طرف هتل برگشتم و ایشان هم در همان ساعت به طرف لیبی پرواز کرد.... آقای موسی صدر به این سفرشان بسیار خوشبین بودند و میگفتند که در این سفر میخواهم سه کشور مصر، سوریه و لیبی را به یکدیگر نزدیک کنم.... دو سه روزی که گذشت، شایعه مفقود شدن ایشان اوج گرفت. میگفتند که ایشان ناپدید شده است.
منبع: خاطرات آیت الله طاهری خرم آبادی، ج۲، ص۲۰۹-۲۱۱