یک بار پس از آن‌که پدرم در صور حضور یافت و در مدرسه جعفریه شعر خواند وقتی قصد بازگشت داشت، امام صدر برای احترام و محبت به او گفتند من می‌خواهم در ماشین شما بنشینم و ماشین خودم پشت سرمان بیاید. بعد با هم آمدند و وقتی به بیروت رسیدند، پدرم گفته بود تشریف بیاورید قدری استراحت کنید و بعد به کارهایتان در بیروت برسید؛ اما امام صدر به او گفتند که من در بیروت کاری ندارم، فقط آمدم شما را بدرقه کنم و به صور برگردم. این رفتار امام صدر به شدت باعث تعجب بولس سلامه شد و بسیار در او تأثیر گذاشت. امام صدر همچنین با بسیاری دیگر از این نویسندگان و شعرا ارتباط عاطفی و مکاتبه داشتند که برخی از این آثار مانند نامه ایشان درباره کتاب سلیمان کتانی منتشر شده است.....

منبع: محمدرضا زائری، پدر، پسر، روح القدس، مقدمه