سخنان محمد السماک درباره ارتباط رهبر شیعیان لبنان با مفتی اهل سنت لبنان و تلاش برای وحدت و همزیستی
دکتر محمد السماک از چهرههای دانشگاهی و فعالان رسانهای لبنان است که تألیفات متعددی در موضوعات فکری و فرهنگی دارد. او سالها مشاور شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان و مدیر بخش ارتباطات دارالفتوی بوده است.
السماک در دیدار و گفتوگو با گروه تاریخ شفاهی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر به سؤالات آنها دربارۀ رابطۀ امام موسی صدر و شیخ حسن خالد، مفتی اهل سنت و فعالیتهای امام برای وحدت پرداخته است. بخشی از گفتههای او را در ادامه میخوانید.
«این رابطه مراحل مختلفی داشت که مهمترین مرحلۀ آن همکاری برای رسیدن به وحدت و اتخاذ موضع مشترک اسلامی در لبنان بود. در حقیقت امام موسی صدر و مفتی حسن خالد از طریق تفاهم «اسلامی-اسلامی» با تفاهم «اسلامی-مسیحی» پیوند ایجاد میکردند. بالطبع این رابطه بر اساس احترام و محبت و ایمان مشترک به فعالیت برای خدمت به مسلمانان و میهن بود.
یکبار که هر دو نفر در دارالفتوی بودند و میخواستند نماز بخوانند، امام موسی صدر برای امامت نماز، مفتی حسن خالد را جلو فرستاد. مفتی هم دوست داشت امام نماز بخواند، اما ایشان گفت نه شما جلو بایستید. بعد هر دو نفر همراه با بعضی روحانیون سنی و شیعه با نهایت سادگی و بدون تکلف و تصنع با هم نماز خواندند.
یکی از موضوعاتی که همیشه هر دونفر به آن توجه داشتند چگونگی اتخاذ موضع مشترک در برابر اسراییل و یکپارچهسازی فعالیتهای ملی بود.
دیدارهای متعددی (میان شیخ حسن خالد و امام موسی صدر) انجام میشد. از اهداف این دیدارها این بود که چگونه با هم کار کنیم تا لبنان و همزیستی با طوایف دیگر را حفظ کنیم. ابتدای همزیستی با طوایف دیگر، یا به تعبیر ایشان زندگی مشترک، این است که مسلمانان با هم به شکلی که قرآن کریم فرموده «انما المومنون اخوه» همزیستی داشته باشند. یعنی برادری خود را تقویت کنند و در ادامه از این همزیستی مسلمانان، به همزیستی با طوایف دیگر و از جمله با مسیحیان برسیم.
افکار امام موسی صدر در زمینه روابط مسلمانان با یکدیگر، وحدت بخش بود و در زمینه روابط اسلامی مسیحی افکاری ملی و نزدیک کننده داشت. برای همین از او خوشمان میآمد چون برای تفاهم مسلمانان در قالب تفاهم اسلام و مسیحیت در میهنی با طوایف و ادیان متعدد تلاش میکرد. به نظر ما در آن زمان او یک روحانی افزون بر سایر روحانیون شیعه نبود، او امامی اسلامی بود و رهبری ملی و بر این اساس با او تعامل میکردیم.
نگرش امام موسی صدر به وحدت اسلامی از نگاهی عمیق فقهی و ژرفنگرانه بر میخواست و از روی ایمان بود. او مردی صاحب رسالت بود. برای همین در خارج لبنان بسیار مورد توجه و تأیید قرار گرفت. از طرف متفکرین اسلامی سایر کشورها مورد اهتمام بود. مشعل تفاهم اسلامی را، نه از نظر عاطفی و سیاسی، بلکه از لحاظ فکری حمل میکرد. یعنی وارد عمق شریعت اسلامی میشد و از آن یکسری مبادی استخراج میکرد که بر پایه آن دیدگاه خود را درباره وحدت اسلامی پایه گذاری میکرد.
ترور شیخ حسن خالد و ربودن امام و اخفای او خلاء بزرگی را برای ما ایجاد کرد. چون هر دو نفر برای ایجاد پلهای ارتباطی تلاش میکردند، که متاسفانه قبل از برپا شدن این پلها، هر دونفر از صحنه کنار رفتند و می بینیم چقدر امروز خلاء وجود آنها احساس میشود و البته هزینه زیادی را به همین دلیل پرداخت میکنیم.»