امام موسی صدر نه تنها زیر بار این مخالفتها نرفت بلکه از کلیسا خواسته بود که کشیشی را هر هفته برای تعلیم آموزشهای دینی این دو کودک به آنجا بفرستند.
اوایل دهه ۷۰میلادی بود که آیت الله العظمی خوئی با هدف رسیدگی به امور کودکان بیسرپرست، موسسهای خیریه در بیروت تأسیس کردند و مسئولیت آن را بر عهده امام موسی صدر گذاشتند. امام موسی صدر هم من را برای سرپرستی آنجا انتخاب کردند. در این موسسه علاوه بر نگهداری از کودکان، امور درسی و آموزشی آنها هم پیگیری میشد.
همان زمان اطلاع پیدا کردیم، در نزدیکی این خیریه دو کودک مسیحی هستند که پدرشان را در جنگهای داخلی از دست دادهاند. با توصیه امام موسی صدر مسئولیت نگهداری این دو کودک را هم پذیرفتیم. ابتدا کمی تعجب برانگیز بود و بعضیها اعتراض داشتند که چرا در موسسهای که از طریق یک مرجع تقلید و برای کودکان شیعه تاسیس شده کودک مسیحی پذیرش میشود؟ خصوصا که در آن زمان رقابتهای سیاسی و نزاعهای طایفهای هم در اوج خود بود.
اما امام موسی صدربه عنوان یک فقیه نه تنها این کار را خلاف شرع نمیدانست که یک وظیفه به شمار میآورد. درحقیقت بر اساس نگاه انسانی امام موسی صدر فرقی بین انسانها نبود و آنها همه کرامت داشتند. به همین دلیل زیر بار مخالفتها نرفتند و از ما خواستند که با جدیت کار خود را ادامه دهیم. نکته جالب توجه این بود که با نظر امام موسی صدر به کلیسا هم اطلاع دادیم و هماهنگ شد تا هفتهای یکبار کشیشی برای آموزش دینی آن دو کودک بیاید و ساعتی را با آنها باشد. ما به هیچ وجه فشاری برای یادگیری آموزههای دینی و مذهبی خود روی آنها نداشتیم.
این دو کودک تا زمانی که در این موسسه بودند، همچون سایر کودکان و بدون هرگونه تبعیضی زندگی کردند و درس خواندند.
منبع: مصاحبه گروه تاریخ شفاهی مؤسسۀ امام موسی صدر با عاطف عون