فاطمه صدرعاملی در گردهمایی کانون گفتوگوی موسسات امام موسی صدر گفت: متاسفانه فضای گفتوگو در جامعه ما کمرنگ شده و این مسئله باعث ایجاد بحرانهای اجتماعی و اخلاقی در کشور میشود.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، پنجمین گردهمایی سالانه کانون گفتوگوی موسسات امام موسی صدر، صبح امروز، پنجم اسفند 1395 در تالار ایوان شمس برگزار شد. در این همایش ضمن سخنرانی فاطمه صدرعاملی، مسئول کانون گفتوگو، میزگردی با عنوان «گفتوگو و دیگری» نیز برگزار شد و در ادامه تعدادی از راهنمایان کانون گفتوگو از تجربیات گفتوگویی خود برای حضار در همایش گفتند و در پایان یک تمرین دسته جمعی گفتوگویی با شرکت همه حاضران در سالن برگزار شد.
سخنرانی فاطمه صدر عاملی، مسئول کانونهای گفتوگو با موضوع «مفهوم گفتوگو» را در ادامه می خوانید.
چرایی رویکرد ما به گفتوگو
تاسیس کانون به عنوان زیرمجموعه موسسات امام موسی صدر در سال 1383 با نام پروژه گفتوگو اتفاق افتاد. در این کانون با الهام از روش امام موسی صدر در تعامل با ادیان دیگر و با مطالعه آثار اندیشمندان، طرح گفتوگو تدوین شد. امام صدر همیشه توصیه میکردند که از بزرگان بیاموزید اما به آن اکتفا نکرده و راهکارهای مناسب با مقتضیات زمان را فرا بگیرید. از زمان تشکیل کانون گفتوگو مرحوم دکتر صادق طباطبایی بسیار به ما کمک میکرد و اکنون در زمان دومین سالگرد وفات ایشان هستیم.
اهداف کانون گفت وگو
پس از بررسی و تحقیقهای بسیار اهداف کانون در این موضوعات تدوین شد: «پرورش مهارتهای گفتوگو»، «شناسایی و برطرف کردن موانع گفتوگو در جامعه»، «پایدار ساختن فرهنگ گفتوگو در جامعه»، «جمع آوری تجربیات ملی و منطقهای» و «ایجاد ارتباط حضوری و مجازی بین علاقهمندان به گفتوگوی واقعی».
اما سوال اینجاست که چرا موسسات امام صدر به گفتوگو روی آوردند؟ متاسفانه گفتوگو در میان مردم رو به فراموشی است و تعامل اجتماعی چندانی میان مردم صورت نمیگیرد. در نتیجه خلاقیتها نیز کم شده و جامعه به تعالی نمیرسد.
اکنون موانع بسیاری بر سر راه باهم اندیشیدن و تفکر جمعی وجود دارد، بر این اساس متاسفانه اخلاق اجتماعی با بحران مواجه شده است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که چون گفتوگو وجود ندارد، بنابراین نمیتوان چندان به آن جامعه گفت.
معنای گفتوگوی واقعی
گفتوگو در ذات انسان قرار دارد و انسان اساسا موجودی اجتماعی است. بنابراین گفتوگو سادهترین راه برای مدنیت است و برای پیشرفت انسان نیز امری ضروری است. گفتوگو فقط به معنای رد و بدل کردن اطلاعات نیست بلکه ذهنها و شعورها را با هم مرتبط ساخته و در نهایت بدل به وسیلهای برای دسترسی به حوزههای مشترک انسان میشود.
ما با گفتوگو ریشههای سخنمان را متوجه شده و جویای سخنان دیگری نیز میشویم. با گفتوگو به ریشه سوءتفاهمات پی برده و به این نتیجه میرسیم که گفتوگوی واقعی سازنده وجود است. در گفتوگوی واقعی توجه به همبستگی بین انسانها و انسان و جهان وجود دارد. بیان گفتوگو کننده بر مخاطب تاثیر میگذارد و روند گفتوگو به مثابه مدل فرستده و گیرنده نیست.
گفتوگوهای تاثیرگذار در جهان امروز
مقوله گفتوگو در طول تاریخ بشر وجود داشته اما رویکرد امروز دارای معنای تازهای است. بحثهای علمی نیلز بور و آلبرت انیشتین در تاریخ علم مشهور است و بور در کتابی به نام «مساله فیزیک اتمی» به ثبت آنها پرداخت. این دو دانشمند بارها با یکدیگر صحبت کرده، اما چون گشودگی به هم نشان نمیدادند به بیفایده بودن آن رسیدند. شاید اگر گفتوگوی خود را به معنای واقعی دنبال میکردند، به نظریههای جدیدتری دست مییافتند.
گفتوگوهای دیوید بوهم، فیزیکدان با کریشنا مورتی، عارف بودایی هم بسیار مشهور است. پس از این گفتوگوها بوهم بسیار به موضوع علاقهمند شد و کتابهایی درباره گفتوگو نوشت. همچنین گفتوگوهای کریشنا مورتی با هیوستن اسمیت هم بسیار مشهور است. در این گفتوگوها هر دو از نقدهای رادیکال بر علیه همدیگر استفاده میکردند، اما فضای همدلی در گفتوگو حاکم بود.
در جامعه معاصر ایران هم گفتوگوهای تاثیرگذار هانری کربن، اندیشمند برجسته فرانسوی و مرحوم علامه طباطبایی بسیار مشهور است. این گفتوگوها نتایج مهمی دربر داشت و کتابهای مهمی از دل آن تولید شد.
گفتوگو یک مهارت فراموش شده است
متاسفانه نارساییهایی در جامعه ما وجود دارد که باید از آنها یاد گرفت. گفتوگو گرچه بدیهی و ساده به نظر میرسد، اما با پیچیده شدن روابط اجتماعی موانعی بر سر راه آن وجود دارد. گفتوگو یک مهارت فراموش شده است و قواعد و اصولی دارد.
ما گفتوگو را در کارگاهها یاد میگیریم. در کارگاهها از یک سو مهارتها آموزش داده شده و از سوی دیگر خودشناسی اعضا مورد توجه قرار میگیرد. راه و روش مطلوب بر محور مهارتهایی است که بر اثر تجارب علمی به دست آمده و در واقع از راه آموزشهای معمولی قابل انتقال نیست. مهم، فراهم کردن فضایی است تا افراد بتوانند خود گفتوگو را بیاموزند و به موانع گفتوگو در وجود خویش پی ببرند.
محتوای فعالیتهای کارگاهها بیشتر تجربیات و خاطرات شرکت کنندگان است. برای تنظیم برنامه کارگاهها و تمرینها از شناختی که از تحقیقات علمی به دست آمده نیز کمک گرفته میشود.
عموم فلاسفه بر این باورند که بینش انسان گزینشی است و نمیتواند همه چیزها را برداشت کند. بنابراین باید پردههایی را که روی شناخت چیزها وجود دارد، کنار زد. برای این منظور این راهکارها مناسب به نظر میآیند: «به تعلیق درآوردن برداشتهای خود به طور موقت»، «بر ساختار ذهن خود نظارت داشتن» و «داشتن ذهن باز و گشودگی». این سه موضوع در قالب تمرینهایی در کارگاهها تعلیم داده میشود. در این کارگاهها مهارتهای گفتوگو یعنی موضوعاتی چون «احترام تام»، «از دل سخن گفتن»، «پرهیز از شتاب»، «ذهن باز»، «خوب گوش دادن»، «جانبداری سازنده» و «موضوع یاد گیرنده» نیز آموزش داده میشوند.
کاربردهای گفتوگو
به طور کل در همه جنبههای زندگی به گفتوگو نیاز داریم. به عنوان مثال جامعه مدنی با گفتوگو شکل میگیرد و، تنها با گفتگوهای جمعی میتوان نیازهای اجتماعی را شناخت.
همچنین ارزشهای اخلاقی نیز با گفتوگو رشد پیدا میکنند. در مواقع بحران اجتماعی برای تحول در منش انسانها تنها معرفی ارزشها کفایت نمیکند. در راستای گفتوگو میتوان ارزشها را در طول زمان آموزش داد.
گفتوگوی بین نسلها و ایجاد معنای مشترک نیز به وسیله مهارت گفتوگو شکل واقعیت به خود میگیرد. همچنین با گفتوگو میتوان به حل چالشهای بین سنت و مدرنتیه رسید. گفتوگو میتواند آراء و شکاف میان آراء سنت گرایان و متجددان را از بین برده و پلی بین آنها ایجاد کند. فهم مشترک بین سنت گرایان و متجددان با گفتوگو شکل میگیرد و آنها آراء همدیگر را خواهند شناخت.
در نهایت گفتوگو باعث حفاظت از محیط زیست نیز میشود. گفتوگو با دیگران زمینه گفتوگو با طبیعت و ارتباط آگاهانه با آن را فراهم میکند. ارتباط آگاهانه و منصفانه با طبیعت همان گفتوگو با طبیعت است، بنابراین احترام در این گفتوگو نیز صدق پیدا میکند.
کارگاههای کانون گفتوگو
در کانون گفتوگوی موسسات امام موسی صدر سه نوع کارگاه وجود دارد: «آشنایی با گفتوگو»، «پرورش راهنمای گفتوگو» و «توانمند سازی والدین».
یادگیری کارگاهی نیز ویژگیها و نکات مثبتی را دربر دارد. در این نوع از یادگیری طرف راست مغز نیز که متعلق به خاطرات است فعال میشود، چرا که در گفتوگو خاطرات نیز مهم است. کارگاه ها بر تجربیات افراد استوار است. کارگاه محلی برای یادگیری و مهارت در تغییر رفتار است. اکثریت افرادی که در کارگاهها شرکت کردند، از آن راضی بوده و بیان کردهاند که ارتباط آنها با دیگران بهتر شده است. همچنین همه شرکت کنندگان در این کارگاهها مدام تلاش کردهاند تا توانمندیها و دانشی را که فراگرفتهاند به دیگران انتقال دهند.