وقتی زیر نام امام موسی صدر میایستی، این فرصت را داری که آدمهای مختلفی را ببینی که گاهی نقطۀ مقابل هم هستند و شاید تنها وجه اشتراکشان علاقهشان به او باشد.
وقتی زیر نام امام موسی صدر میایستی، عادت میکنی مردمی را که جلو غرفه میایستند، مشتری نبینی و گاهی به سؤالهای طولانی شان جواب بدهی. یا حتی برای کسی بگویی سید موسی صدر که بود.
امروز هم مثل همیشه افراد مختلفی را دیدیم: از طلبه و روحانی تا جوانی که گفت آشنایی با امام اعتقاداتش را به او برگرداند. تا خانمی که دنبال
آثار بنت الهدی صدر بود. تا پزشک جوانی که ایستادن در غرفه را تبرک میدانست و زن میانسالی که از شنیدن کم کاریها متاثر شد و گفت: ولی ما دعا میکنیم و منتظریم.
امروز نظرهای مختلفی برایمان نوشته شد: از انتقاد بابت قیمت کتاب، تا شکایت بابت اینکه با سرگرم شدن به چاپ کتاب از وظیفۀ اصلی مان که آزادی امام است غافل شدهایم.
از مخاطبی که به جای جملۀ امام موسی صدر را آزاد کنید، نوشت: او را آزاد میکنیم.
از کسی که اظهار تأسف کرده بود در میان این همه انسانی که هستند، «او» نیست.
از کسی که نوشته بود بیمار است و آرزویش این است که امام موسی صدر را ببیند.
امسال این فرصت را داریم که
کتابهای شهید صدر را هم عرضه کنیم. هر سال از ما سراغ این کتابها را میگرفتند و جوابی برایش نداشتیم. امسال اما بعد از سالها این کتابها در دسترس است و استقبال از آن بسیار خوب. حس خوبی دارد برای دو پسرعمویی کار کردن که بودنشان سراسر برکت و روشنایی بود.
امسال قرار است هر روز میزبان دکتر طباطبایی باشیم؛ تصویرش از دیروز میهمان غرفه شده و چه خوب که جلو غرفه گذاشتهایم و خودمان پشت سرش میایستیم؛ دیدن هربارۀ عکس، تازه شدن داغ دلمان است.
امروز، خانم غرفه دار مؤسسۀ جام جم که در نزدیکی ما هستند، سراغمان آمد و از دست دادن دکتر را بهمان تسلیت گفت و یاد سالی را زنده کرد که درست روبه روی هم بودیم و دکتر که مهمانمان بود، کتابی به او هدیه کرده بودند.
تشکر میکنم و یاد سالهای قبل دوباره زنده میشود.
تصویر روز:دیدن بعضی آدمها فی نفسه خوب است، به خاطر تجربههایشان، به خاطر چیزهایی که دیدهاند و لمس کردهاند. امروز صبح چند دقیقهای میزبان
دکتر ابراهیم یزدی بودیم. کسی که هم امام صدر را درک کرده و هم دکتر چمران را. همین علت برای خاص بودن و عزیز بودن کسی نزد ما کافی است، اگر همراه آن دو عزیز هم بوده باشد، این احترام دو چندان میشود. دکتر یزدی جزو نسلی است که این شانس را داشتهاند که انسانهای بزرگی را درک کنند. آرامش و گشاده رویی ویژگی مشترک همۀ آنان است.