امام موسی صدر معتقد بود حلقه مفقوده وحدت بینالادیان و المذاهب تاکید بر جنبه انسانی اهداف دین است و به جای تاکید بر احکام دین و تلاش برای خوانش وحدت از زاویه احکام باید تلاش داشت گفتمان وحدت در اهداف را تسری داد.
۱. مسئله وحدت بینالادیان و المذاهب که در تعبیری دیگر تقریب بینالادیان و المذاهب نیز گفته میشود با توجه به ارتقاء جایگاه ادیان در عرصه کنونی حیات بشر یکی از چالشهای جدید در عرصه بینالملل به حساب میآید.
در این بین مهمترین جنبه تنشزا و تضاد آفرین ادیان نسبت به یکدیگر خود حقبینی و دیگر ستیزی است که این تفسیر از دین، ادیان را بیشتر به پدیدههایی متعلق به یک قشر خاص تبدیل میکند.
۲. این تفسیر از دین، هویت دینی را به هویتی قشری و یا صنفی تقلیل میدهد و عملا نافی هویتی به نام هویت انسانی میشود.
۳. نفی و یا کمرنگ شدن هویت انسانی در بین دینداران زمینه رشد تفکر درون دینی و پایبندی و التزام به احکام دین به مثابه شاخص دینداری، بدون توجه به غایت و هدف دین را بوجود میآورد.
۴. در چنین شرایطی مفهومی به نام «دین ما» به طور ضمنی انگیزههای پاسداری و تعهد به آن را در دینداران تقویت میکند.
۵. اصالت بخشیدن به احکام دین و همچنین خود حقپنداری تسری یافته در متن دینداران و همچنین التزام به پاسداری از «دین ما» صحبت از وحدت ادیان و یا تقریب مذاهب را نزد آنان به معنای «پذیرفتن دین ما» تبدیل میکند پس وحدت با این معنای خاص مورد قبول پیروان ادیان واقع میشود که عملا به معنای بیوحدتی است.
۶. ادیان با این قرائت به مهمترین عامل تولید خشونت و رادیکالیسم در حیات بشری تبدیل میشوند آن چنان که جنگهای بینالادیانی و بینالمذاهبی در طول تاریخ بشری از خونریزترین جنگهای تاریخ بشری است که نمونه تاریخی آن جنگهای صلیبی و نمونه معاصر آن تقابل یهودیت و اسلام و همچنین اقدامات تروریستی موجود در جهان اسلام است.
این در حالی است که راه برون رفت از چنین وضعیتی جلوگیری از در تلازم قرار گرفتن هویت انسانی و هویت دینی است.
امام موسی صدر معتقد بود حلقه مفقوده تقریب و وحدت بینالادیان و المذاهب تاکید بر جنبه انسانی اهداف دین است و به جای تاکید بر احکام دین و تلاش برای خوانش وحدت از زاویه احکام باید تلاش داشت گفتمان وحدت در اهداف را تسری داد.
امام موسی در جایی در همین باره چنین میگوید: «ادیان یکى بودند، زیرا در خدمت هدفى واحد بودند: دعوت به سوى خدا و خدمتِ انسان و این دو، نمودهاى حقیقتى یگانه اند.
و آنگاه که ادیان در پى خدمت به خویشتن برآمدند میانشان اختلاف بروز کرد؛ توجه هر دینى به خود آنقدر زیاد شد که تقریبا به فراموشى هدف اصلى انجامید. اختلافات شدت گرفت و رنجهاى انسان فزونى یافت.
و چون هدف را فراموش کردیم و از خدمت انسان دور شدیم، خدا هم ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد و ما به راههاى گوناگون رفتیم و به پاره هاى مختلف بدل گشتیم و در پى خدمت به منافع خاص خود برآمدیم و معبودهاى دیگر، غیر خدا، را برگزیدیم و انسان را به نابودى کشاندیم.
امام موسی صدر معتقد است توجه ادیان به خود و فراموشی هدف ادیان عامل تضاد و تخاصم بینالادیان گشته است؛ این تاکید امام موسی بیانگر این است که ادیان در بستر خودخواهی دینداران به عامل تنازع تبدیل گشته است.
او در جایی دیگر همه انبیاء را در یک جبهه میداند و حضرت مسیح (ع) و حضرت رسول (ص) را هم نوا در خدمت به انسان میداند و چنین میگوید: «این حضرت مسیح است که فریاد مىزند: «هرگز! هرگز محبت خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمىشود!» و صداى او در جانها مىپیچد و ندایى دیگر از پیامبر رحمت اوج مىگیرد که: «هرگز به خدا و روز واپسین ایمان نیاورده است کسى که سیر به بستر خواب رود اما همسایهاش گرسنه باشد» (بحار الانوار، ج ۷۲ص۳۶۲)
امام موسی صدر حکمت شریعتهای مختلف را در پیشی گرفتن بر خیرات و نه در خود حقپنداری ادیان دانسته و به این آیه استناد میدهد که «لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنکُم شِرعَةً و مِنهاجا و لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ اُمَّةً واحِدَةً و لکِن لِیَبلُوَکُمْ فى مآ ءاتکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ» (براى هر گروهى از شما شریعت و روشى نهادیم و اگر خدا مىخواست همه شما را یک امت مىساخت. ولى خواست در آنچه به شما ارزانى داشته است بیازمایدتان. پس در خیرات بر یکدیگر پیشى گیرید. همگى بازگشتتان به خداست).
با این اوصاف باید اذعان داشت که در حوزه وحدت نیازمند یک نوسازی گفتمانی هستیم و مشکل وحدت را باید با طرح گفتمان «خدمت به انسان» و «سبقت در خیرات» پی ریزی کرد و نه در اثبات حقانیت ادیان و تسلط یکی بر دیگری گفتمانی که برگرفته از این روایت باشد: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنْفَعُهُمْ لِعِیَالِهِ.
یادداشت: مجتبی احمدی/پایگاه امت واحده