در مقابل پدیدههای اجتماعی نمیتوان بیاعتنا بود؛ «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک عنه مسئولا.» اندر باب مسئولیت اجتماعی اگر قرار باشد که به اصطلاح حق مطلب را ادا کنی آن شعر زیبای سعدی: «بنی آدم اعضای یکدیگرند - که در آفرینش ز یک گوهرند» به یاد میآید. و اینکه به فرمایش حضرت نبی اکرم (ص): «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم.» این مقدمهای برای بیان مسئولیتپذیری شخص شخیص و نامدارِ معنوی، امام موسی صدر، است که میتوان با نام یک شخصیت شناخته شده جهان اسلام در قرن بیستم از او یاد کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
«انما المؤمنون الذین آمنوا با و رسوله ثم لم یرتابوه و جاهدوا بأموالهم و أنفسهم فی سبیل الله اولئ هم الصادقون.»
با سلام خدمت حضار محترم، استادان گرامی و با تشکر از برگزار کنندگان بزرگداشت حضرت امام موسی صدر، که یکی از مصادیق بارز آیه مبارکهای هستند که قرائت کردم. من در خصوص موقعیت و اوضاع و احوال حضرت ایشان بحثی ندارم، چون دوستان دیگر حق مطلب را ادا کردهاند و ادا میکنند. فکر میکنم بهتر باشد من بحث را به نحوی آغاز کنم که موضوع جنبه حقوقی پیدا کند. اصل مسئولیت انسان یکی از مسائلی است که حیات و سعادت جامعه به آن بستگی دارد و مسئولیت یکی از اوصاف بارز انسان است. این مسئولیت یا فردی است و یا اجتماعی. مسئولیت فردی در مقابل اعمال فردی و در مقابل پدیده اجتماعی از مظاهر موجودیت انسان به شمار میرود. هر کسی مسئول اعمال فردی خویش است: «من عمل صالحاً فلنفسه و من اسأَ فعلیها.» (۴۱: ۴۶)
در مقابل پدیدههای اجتماعی نمیتوان بیاعتنا بود؛ «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک عنه مسئولا.» اندر باب مسئولیت اجتماعی اگر قرار باشد که به اصطلاح حق مطلب را ادا کنی آن شعر زیبای سعدی: «بنی آدم اعضای یکدیگرند - که در آفرینش ز یک گوهرند» به یاد میآید. و اینکه به فرمایش حضرت نبی اکرم (ص): «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم.»
این مقدمهای برای بیان مسئولیتپذیری شخص شخیص و نامدارِ معنوی، امام موسی صدر، است که میتوان با نام یک شخصیت شناخته شده جهان اسلام در قرن بیستم از او یاد کرد. مسئولیت امام موسی صدر نیکوکاری و حساس بودن به مسائل پیرامون خود، به عنوان یک شخصیت اجتماعی و اهتمام به امور مظلومان خاورمیانه بهویژه فلسطین و فلسطینیان و مردم پراکنده لبنان بود. به هر حال مؤمن واقعی کسی است که با ایثار جان خود یا دست کم بیخوف و وحشت از فدا کردن جان خود، راهبریِ مبارزه با ظلم را بر عهده داشته باشد. امام موسی صدر در واقع از مظاهر بارز این جهاد مقدس و ایثار جان خویش است.
اما ذکر این مصیبت لازم است که متأسفانه در جهان اسلام گرفتار نفاق و نیرنگ و دورویی هستیم، هر چند که بارها سوره منافقون را قرائت کردهایم. در جامعه اسلامی نفاق و نیرنگ سخت بر پیکره این دین مقدس آسیب میزند. امام موسی صدر به نام قربانی یک نفاق، محل توجه و تأمل است؛ نفاقِ متداول در جوامع اسلامی. امام موسی صدر قربانی سرسپردگی و نفاق است. این نکتهای است که به هر حال داستانش را دوستان میدانند؛ از ایران تا لبنان و از لبنان تا لیبی. در واقع قهرماننماییهایی که برخی از سران کشورهای اسلامی میکنند، نشان دهنده همان نفاقی است که اثرش ضربه زدن بر پیکره اسلام راستین است. در این زمینه علیرغم اینکه سخنرانیها و مطالب از دیدگاه فلسفی، اجتماعی و دینی است، من با نگرش حقوقی به طور خلاصه درباره آن بحث میکنم.
ما در طول تاریخ شاهد پدیده شوم ناپدیدشدن اجباری بودهایم، خصوصاً که دولتهای به اصطلاح سیطرهجو با ناخجستگی و با توسل به زور سنتی و استبداد عمل میکنند. اما گاهی برای آنکه ظاهر خود را موجه نشان دهند، از حیلههای ناجوانمردانه، همچون ناپدید کردن اجباری استفاده میکنند. من در یکی از اسناد بینالمللی و متن یک مذاکره بینالمللی مطلبی را یادداشت کردهام که عبارت آن را میخوانم و این مسئلهای است که به امام موسی صدر خاتمه نمییابد و بلای متداول در جوامع، بهویژه جوامع جهان سوم، است. گروهی از راه میرسند و با زور وارد خانه مردم میشوند. خانه ثروتمند و فقیر، هر جا که باشد، مهم نیست. بیشتر با لباس شخصی یا بعضاً با لباس نظامی، اما همیشه مسلح هستند.
بیهیچ دلیلی و بیحکم بازداشت و اغلب بدون معرفی خود و سازمانی که از طرف آن مأموریت دارند. با توسل به زور یک یا چند نفر از اعضای خانواده را به سمت ماشینی میکشند و میبرند و در این کار از هیچ زور و فشار بیرحمانهای دریغ نمیکنند و آنگاه سردمداران اصلی در مقابل چنین حرکتی اظهار تأسف میکنند. این حیله و نیرنگی است که در استبدادِ جدید مشاهده میشود. نکته این است که کشور لیبی از جمله کشورهایی است که رئیس و سرپرست و مدیرش با تظاهر به جلوههای مردمیِ اتحادِ جماهیرِ خلقی، بسیار خلقیِ لیبی، در واقع شیطنتآمیزترین کارها را انجام میدهد و یکی از مواردش قربانی بزرگ جامعه اسلامی، امام موسی صدر، است. با توجه به این پدیده جدید ما شاهدیم که نظامِ حقوقیِ داخلی و بینالمللی به این موضوع حساسیت نشان میدهد و برای رفع و رجوع کردن این بلای مداوم تدبیری میاندیشد.
در خصوص مبارزه بینالمللی با ناپدیدشدنهای اجباری دو اقدام بینالمللی و یک اقدام منطقهای را به عرض دوستان میرسانم. اقدام بینالمللی اول: اعلامیه حمایت از همگان در مقابل ناپدیدشدن قهری و اجباری است. این اعلامیه به موجب قطعنامه ۴۷۳۳ هجده دسامبر ۱۹۹۲ مشتمل بر ۲۱ ماده است، که ضمن تعریف موضوعِ آن، درباره رفتار ناهنجارِ ربودنِ اشخاص مطالبی را بیان میکند که جالب توجه به نظر میرسد. به هر حال مفاد این اعلامیه ضمن تعریف ناپدیدشدن اجباری، از ماده یک به بعد، این عمل را تقبیح میکند و آن را خلاف کرامت و منزلت انسانی، و به زبان بینالمللی خلاف موازین بینالمللیِ حقوق بشر میداند. در این خصوص، بهویژه خطابِ این اعلامیه به دولتها است که، اولاً با تدوین قوانین و مقرراتی در مقام مقابله با این کردار زشت باشند و ثانیاً خود مبتکر و عامل این عمل ناشایست نباشند، که نتیجه آن ایجاد مسئولیت بینالمللی است. برای اجرایی کردن این قضیه شاهد تأسیس یک گروه کاری به نام کار گروه ناپدیدشدنهای اجباری و قهری هستیم که به موجب قطعنامه ۱۷۳/۳۳ سال ۱۹۷۹ نهادهای بینالمللی دست به کار مقابله با آن شدند.
این گروه کاری بینالمللی، که متشکل از ۵ عضو با تقسیم جغرافیایی است، با دورههایی یک ساله، دو ساله و سه ساله توانست کارهایی انجام بدهد. طبق آماری که در اختیاردارم این نهاد بینالمللی در خصوص پنجاه هزار نفر ناپدیده شده در ۷۰ کشور اقدام و تلاش و تکاپو کرده است. بههرحال فعالیت این گروه کاری ضمن تلاش برای بازیابی ناپدیدشدگان، حمایت از خانوادههای قربانی و برقراری ارتباط با دولت مربوطه است و طبعاً اقدام بینالمللی نوعاً اقدام غیر قضائی و صدور رأی یا اظهارنظر در جلسات و مطرح کردن موضوع در کمیسیون حقوق بشر است.
در این زمینه من این سؤال را مطرح میکنم که آیا درباره امام موسی صدر این اقدام بینالمللی انجام شده است یا نه؟ بههرحال به نظر میرسد که این مسئله موضوعِ بسیار مهمی است که نظام بینالمللی نمیتواند به آن بیاعتنا باشد. البته از نظر موازین حقوقی داخلی یا بینالمللی، افراد، همه، دارای منزلت برابرند. هیچکس از نظر شأن و منزلت انسانی بر دیگری برتر نیست. اما با توجه به تأثیرگذاری سازنده افراد برای ساختن یک جامعه گاهی به این نتیجه میرسیم که پیگیری ناپدیدشدن یک فرد باید اقدامی جمعی باشد. بدین معنا که ممکن است یک فرد به منزله یک توده بشری و جمعیت فراوان باشد. اگر چنین حالتی باشد، در صورت قتل، نسلکشی تلقی میشود و در صورت ناپدید شدن، یکی از مصادیقِ بارزِ جنایت علیه بشر است. اگر با این دیدگاه به مسئله بنگریم ما میتوانیم این موضوع را جنایت علیه بشر تلقی کنیم.
اقدامات بینالمللی دیگری هم امکانپذیر است، خصوصاً که اخیراً در نظام بینالمللی اساسنامه جدیدی تدوین شده و در شرف اجرایی شدن است. در این اساسنامه آمده است که دولتها میتوانند متهم باشند. دولت لیبی از جمله دولتها است که در قبال این عمل خود علیالاصول مسئولیت بینالمللی دارد. منتها در این وقت کم نمیتوانم وارد ریز مقررات شوم. جزئیات و زمینه فنی دارد که نوعاً به جلسات تخصصی مربوط است. با صحبتهایی که من امروز شنیدم امام صدر هنوز در لیبی به سر میبرند و زنده هستند. اینجا اگر لیبی متعهد نباشد، دولتهای ایران و لبنان میتوانند مدعی این قضیه باشند؛ دولت علیه دولت، تا در این خصوص اقدام بشود.
از این بابت بایستی که ملاحظهکاریها کنار گذاشته شود. دولت ایران بنا به دلایلی با دولت لیبی روابط سیاسی ویژهای داشت، که اگر از بالا فکر کنیم محظورات و اگر از میان مردم فکر کنیم ارتباطات مانعِ اقدام شایسته در این زمینه بوده است.
به نظر میرسد که با توجه به وضعیت خاصی که رهبر لیبی دارد و در واقع دفاع از او در جهان موجود اصولاً عُقَلایی به نظر نمیرسد، باید دولت ایران در این زمینه اقدام شایستهای بکند و حتی از طریق دادگاه کیفری لاهه قضیه را پیگیری کند. به هر حال، من، به عنوان یک شهروند، تکیه و تأکید بر مواضع غیر صمیمانه دولت لیبی دارم که باید در این زمینه اقدامات شایسته را بکند. در هر صورت، با توجه به وقت محدود بیش از این مصدع اوقات نمیشوم و صرفاً اعلام انتظار میکنم.
صحبت از انتظار نام نیک و خاطره عبرتآمیز و حمایتگرایانه امام موسی صدر است. امام موسی صدر میتوانست در کشور خودش یا در هر صحنه داخلی و بینالمللی زندگی شایسته و در عین حال آبرومندانهای داشته باشد. ولی او برای اتحاد و برتری مسلمانان به پا خاست، که متأسفانه در سراسر تاریخ، زمامدارانِ مسلمانان مایه افول آن بودهاند و میبینیم که نام بلند و بزرگی برای خودش پیدا میکند و برای بشر افتخار است.
به هر حال آنچه مسلم است از درگاه خداوند میخواهیم و امیدواریم که حضرت ایشان از قید و بند رهایی پیدا کنند. در هر صورت از آنجا که سرنوشت همه به آخرت سپرده میشود نام امام موسی صدر هم در این دنیا و هم در آن دنیا از افتخارات بزرگ خواهد بود.
و السلام علیکم و رحمه الله.