مبارزه ای که امام موسی صدر آغاز کرد و مسئولیت رفیع او به عنوان یک روحانی، تنها در حد تغییر حالت از محرومیت به یک جنبش ملی، که دارای مطالباتی است، محدود نشد. بلکه از حد و مرز مشکلات داخلی فراتر رفت و وارد مرحله رویارویی با خطر و شری شد که کشور و امت عرب و اسلام و حتی مسیحیت را در داخل خانه مورد هدف قرار داد.
بسم الله الرحمن الرحیم و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد و علی آل الطیبین الطاهرین.
عزیزان و برادرانم، سلام خدا و رحمت و برکات او بر همه شما. اگر این نبود که عرب گفتار و سخن را دوست دارد، بدون مجامل و تعارف آنچه را برادر و دوستم جناب آقای سید حسن نصرالله گفتند عیناً تأیید میکردم و از تریبون پایین میآمدم. اما عادت و عرف ما این است که سخنرانها هم صحبت کنند، اگرچه برخی از سخنها و حتی همه آن تکراری باشد.
مبارزه ای که امام موسی صدر آغاز کرد و مسئولیت رفیع او به عنوان یک روحانی، تنها در حد تغییر حالت از محرومیت به یک جنبش ملی، که دارای مطالباتی است، محدود نشد. بلکه از حد و مرز مشکلات داخلی فراتر رفت و وارد مرحله رویارویی با خطر و شری شد که کشور و امت عرب و اسلام و حتی مسیحیت را در داخل خانه مورد هدف قرار داد.
این شر اسرائیل است. مقاومت، به عنوان یک مبارز، برای توجه دادن مردم به یک دشمن معمولی نبود، بلکه این دشمن کسی است که گستره پروژه ایدئولوژیک خود را به نیمی از مساحت جغرافیایی جان عرب یعنی از نیل تا فرات تعریف کرده است. او پروزه سیاسی خویش را بر زور، تروریسم دولتی، تجاوز، اشغال و شرک سازی بنا نهاد و بر کشتار مخالفین متمرکز کرده است.
پیش از پرداختن به مسئله مقاومت که موضوع همایش است، ناچارم از حرکت این پروژه تجاوزکاران که اسرائیل به عنوان نماد و نماینده آن مطرح است، تصویری ارائه کنم.
این پروژمان خطری ک امام در مه بیانیا، سخنرانیا و سخنان بدان پرداخت است. امام موسی صدر در ر مایش و دیداری ک شرکت داد است، اسرائیل را خطری برای لبنان، عرب، مؤمنین، تمدنا، رسالتا و فرنگ ا دانست و آن را مورد حمل قرار داد است.
او ب مسئله قدس شریف، ب عنوان شری مقدس ک نماد گفتگوی اسلام با دیگر ادیان است و مچنین محل معراج پیامبر است. توج خاص مبذول داشت است.
امام صدر قدس را مرکز تعامل دین با فرنگا و تمدنا، و فراگیر شدن اسلام در مه ملتا میداند. بنابراین یودی کردن قدس، و اانت ب مسجد الاقصی و کلیسای قیامت و انتشار فساد در قدس با روح اسلام تعارض دارد، و بر ما واجب است ک برای از میان برداشتن آثار این جنایت از قدس با شجاعت و بدون ترس از مرگ تلاش کنیم.
امام صدر در مورد لبنان موارد زیر را مورد توج ما قرار میدد:
اول: بر اساس نقشایی ک صیونیستا ب چاپ رسانداند، و مدارکی ک داریم میفمیم ک اسرائیل ب جنوب لبنان طمع دارد. صیونیستایی ک پروژه اسرائیل را طراحی کردند و یا حتی نقشایی ک قبل از حکومت اسرائیل طراحی شد است و نیز بر اساس رفتار خود اسرائیلیا این مسئل قابل درک است.
دوم: لبنان ب عنوان کشوری ک شامل مذاب متعدد، جنسیتای مختلف است و در یک نظام دموکراتیک مسالمتآمیز ادار میشود، برای حکومتی ک بر بنیاد مذبی خاص و یا نژادی خاص استوار باشد، قابل تحمل نیست.
بسیار مم است ک ما اکنون ب آن گفتگو و خلاصه آن نظری بیندازیم. در آن کنفرانس امام در خصوص آوار شدن ملت فلسطین روشنگری کرد و موضع خویش را در مورد مفوم سرزمین، سرزمین معاد اعلام کرد.
اما برای رویارویی با تجاوز چارای جز مقاومت نبود. لازم است فراموش نشود ک مقاومت، ب عنوان یک پروژ از ثمرات افکار امام سید موسی صدر است. اگر بخوایم بیان دقیقتری داشت باشیم، امام صدر دینشناس و مجتدی است ک جاد را تکلیفی دینی معرفی کرد. از مین خاستگا است ک امام صدر مبارزه ملت فلسطین را تصحیح یک اشتبا تاریخی بزرگ میداند ک از مرز فلسطین گذشت و امروز برای دفاع از ادیان و برای دفاع از قداست بیت المقدس، و برای روشن ساختن دروغ زشت اسرائیل، مبنی بر اینک خداوند ب آنان وعده خاص داد است، مطرح است. وعدای ک اسرائیل برای تحقق آن ب بمبای ناپالم متوسل میشود.
در عرص عربی امام صدر در پیامی ب مناسبت جنگ رمضان ب تاریخ ۸/۱۰/۱۹۷۳ میلادی چنین آورد است: «اگر پیام اسلام (ص) ب ما فرموداند ک ما در ما رمضان میمان خداوند کریم ستیم، باید دانست ک جاد برای یاری دین خدا و پاک کردن مقدسات و شرافت انسان از ممترین شرایط این میمانی و برترین نتایج آن است. اگر قرآن یک شب از شبای ما مبارک رمضان را از زار ما بتر دانست است، پس شایست است آغاز آزادسازی کشورمان را پایان توطئایی قرار دیم ک زار ما پیش در کنفرانس صیونیستی شر بازل آغاز شد و مچنان ادام دارد، و این توطئا آن قدر شعل کشید ک سرزمین ما را ب منطقه انفجار و ویرانی مبدل ساخت.
امام موسی صدر در تاریخ ۶/۷/۱۹۷۵ در کنفرانسی مطبوعاتی خبر تولد گروای مقاومت لبنان (أمل) را اعلام کرد. این ولادت در یک شرایط استثنایی ب وقوع پیوست، زیرا امام نمیخواست قبل از ایجاد آمادگی کامل و آموزشای لازم ولادت (أمل) را اعلام کند. ولی در پادگانی ک جوانان «أمل» آموزش میدیدند، فاجعای رخ داد. در این حادث بمبی در دست یکی از تعلیمدندگان منفجر شد و بیش از ۲۶ نفر از یکصد جوان در حال آموزش شید، و ۳۴ نفر دیگر مجروح شدند. در این بار امام صدر میفرمایند: «این جوانان ثابت کردند ک وطنپرستی، ن شعار است و ن کسب سود و ن معامل و ن متاعی برای مبادل و عرض و تقاضا بلک وطن پرستی ابعاد وجود انسان است و نیز شرافت و عرصه رسالت او حمایت از وطن از جان و خون واجبتر است. حتی در شرایطی ک نیروا نامتوازن و نابرابر باشد و آمادگی برای این دفاع واجب فوری است.»
این جوانان امام حسین (ع) را الگوی خویش ساخت بودند و ب قافله او ماحق شدند و جان خود را برای حق و عدالت قربانی کردند. آنان بر این ضرورت تأکید کردند ک باید مه سلاحا ب سمت دشمن نشان رود. ب زودی دیدیم ک جوانان این گرو شرف دفاع از تلال طیب، و تلال شلعبون از بنت جبیل را ب خود اختصاص دادند. اسرائیل در آن زمان در حال فرام کردن مقدمات بود تا با ایجاد گروای مسلح از میان مزدوران خود از مناطق مرزی ب اشغال لبنان دست بزند.
این عوامل ب کشتار پادگان مرجعیون دست زدند و در آن ۲۵ نفر مرتکب کشتار حانین شدند و منطق را ب طور کامل ویران کردند. مین مزدوران در بازار بنت جبیل دست ب کشتار زدند و ۳۲ نفر را شید و ۳۰ نفر را مجروح ساختند. پیش از آن و در طول سالیان حتی یک روز م تجاوزات اسرائیل متوقف نشد و مردم غیر نظامی لبنان و دارایی آنان دف روزانه نیروای اشغالگر اسرائیل بودند. امام صدر نسبت ب طوفان اسرائیل، ک از جانب جنوب وزیدن گرفت است، شدار داد، و در زمانی ک حکومت از وظیفه خویش در دفاع از کشورشان خالی کرد، امام صدر ولادت این جنبش شریف ملی را ک اعضای آن در را استقلال کشور و جلوگیری از تجاوزات اسرائیل مچیز خود را فدا میکنند، اعلام کرد.
مانگون ک گفتم امام صدر پس از تظارات بعلبک در ۷/۳/۱۹۷۴ بارا اعلام کرد: «ما میخوایم آماد شویم. میخوایم نسلی تربیت کنیم ک در یک دست سلاح و در دست دیگر خود داس کشاورزی را بردارند. ما ب شدت نیازمند آموزش نظامی ستیم و از حکومت خواستار این عمل بودایم، اما کسی نیست ک ب این درخواست ما پاسخ مثبت دد. ما ناچاریم فرزندان خود را آموزش دیم و آنان را مسلح کنیم تا از شرافت و ناموس خود محافظت و نقش خود را در حفظ کشور ایفا کنیم.»
این تظارات نقطه عطفی در موضعگیری ما بود. ایشان حرکت خود را از بعلبک ب صور ادام داد و در تاریخ ۵/۵/۱۹۷۵ م فرمودند: مرزا، کشور را حفظ میکند و کمربند پایتخت است ک آن را محافظت میکند.» پیش از اعلام موجودیت جنبش امل امام صدر از دولت خواست تا افراد مسلح را جذب و آنان را ب صورت ملیشیای ملی سازماندی کند تا از لبنان دفاع کنند. امام فرمود: «من ب آنان گفتم من پیرمرد حاضرم بروم و در مرزا برای دفاع از کشور بمیرم.» در بسیاری از مناسبتا آن حضرت میفرمود: «تعامل با اسرائیل و کمک گرفتن از آن ب ر شکل و در ر اندازای حرام است و خیانت و پیمان شکنی ب شمار میرود. و پایداری و صبر در برابر آزارا، بیماری و محرومیت، علی رغم تطمیعای اسرائیل، جاد در را خدا و نجات کشور است.»
اما تجاوزات اسرائیل بالا میگرفت و دیدیم ک تاجم اسرائیل ب نام عملیات لیطانی انجام شد و تاجم دوم ک مزدورانتر بود ب وقوع پیوست. ب نظر من این عملیات تکمیل کننده عملیات اول بود و در شکل ربودن امام صدر و مراانوی، برادر شیخ محمد یعقوب و برادر عباس بدرالدین، ب دست رژیم لیبی مجسم شد. این عملیات چار ما و نیم پس از تاجم اسرائیل ب اجرا درآمد. آیا این یک تصادف است؟
آنچ مورد انتظار آنا نبود این است ک بذر مقاومت در سرزمینی پاک در حال رشد و بالندگی بود. مقاومت سلاح شادت طلبی را ابداع کرد و در مقابل قدرت فولادین، نیروی حسینی را ب کار گرفت و زنان ما ب میدان رفتند.
در اینجا لازم است برای اثبات یک حقیقت تاریخی تأمل کنیم. حقیقت این است ک پیروزی انقلاب اسلامی در ایران معنویت را در ملت ما تقویت کرد، مانگون ک معنویت و توان نیروای بازدارنده عرب را قوت بخشید. شرایط ب گونای شد ک ر نیروی مقاومی مشاد میکند برای گرفتن حقوق خویش دارای توان بسیار و حمایت مردمی قدرتمندی است. سفارت اسرائیل یک شب در خیابان فلسطین و خیابان قدس و بسیاری از شرایط متحول شد. این نیروی مؤمن ب خدا رگون سل انگاری در گرفتن حق را مردود میداند.
ما مچنین ب سوری و حافظ اسد ک در گذشت و حال و آیند قلعه مقاومت و ستون پایداری است، پشتگرم بودیم. با صراحت میگویم ک یاران صدر، خمینی و اسد حضور مقتدرانه خود را محقق ساختند و پیمان ۷۱ ما میرا ب سقوط کشاندند.
در صیدا، نبطی و صور لحظای افتخارآمیزی برای ملت ما رقم خورد. در ان نگام مقاومت ب فرماندی محمد سعد نیروای اشغالگر اسرائیل را در صیدا و شرق آن و در خط ساحل از صیدا تا صور و تا پل «الحمرا» و از مه نواحی زرانی و دو سوم منطقه صور و نصف منطقه بنت جبیل و نصف منطقه نبطی وادار ب عقب نشینی و تحمل شکست کرد. ما در این پیروزی ب یچ وج تنا نبودیم و نمیخوایم سم یچیک از کسانی را ک در این پیروزی نقش داشتند، نادید بگیریم.
ما در را پیروزی مه نیروای مقاومت را در ساختن دولت مشارکت دادیم. برای اولین بار در لبنان وزارتی ب نام وزارت امور جنوب و مقاومت تأسیس و مقاومت ب یک فرنگ ملی تبدیل شد. آری امروز مقاومت یک اصل ملی است و توسع و آزادی شعار ماست.
مچنین مقاومت اسلامی ب عنوان یک نیروی مقاوم نوآور مطرح شد ک بترین نمونای پایداری و زیباترین حماسای مقاومت را اجرا میکند و در شکومندترین روش مانگی برای نمایندگی ملت متجلی شد.
ما توانستیم دولت را نیز ب سنگر و موضع مقاومت بیاوریم. ما مچنین موفق شدیم وحدت ملی را ک شعار امام صدر بود و موار تأکید میکرد ک ممترین و برترین روشای مقاومت مین وحدت ملی است، تحقق بخشیم.
ما با برگیری از مه ابزارای پایداری و دیپلماتیک و مقاومت مسلحان و نیز با پشتیبانی مستمر سوری و جموری اسلامی ایران اشغالگران اسرائیلی را از سرزمین لبنان بیرون برانیم. در اینجا لازم است تأکید کنم ک دف ما پایان دادن ب اشغال و بیرون راندن ارتش اسرائیل ب طور کامل از خشکی، دریا و وا ب پشت مرزا است.
برادران عزیز
ما در حالی ک حول محور امام صدر، خط او و را روشن مقاومت و مکتب او در زندگی گرد م میآییم، رژیم لیبی بار دیگر ب گمرا ساختن و دروغپردازی دست زد است و میکوشد تا خود را از جنایت ربودن امام صدر تبرئ کند و تبعات این فعل خود را ب گردن دیگران بیندازد. دقیقاً مانگون ک برادران یوسف پس از انداختن آن حضرت در چا عمل کردند.
در اینجا قصد دارم ک خلاص سخن بگویم، زیرا از نظر من اساسمان است ک برادر عزیزم جناب آقای سید حسن نصرالل فرمودند. اما ناچارم در مورد برخی از مسائل توضیحاتی ارائ کنم.
خطاب من ب بعضی از قلم ب دستا و برخی از افراد کاسه داغتر از آش است ک میگویند: نبی بری نگامی ک نمایند رزیم لیبی را ب پارلمان دعوت نکرد، این رفتار شایسته رئیس مجلس نبود. من ب آنان اعلام میکنم ک از ۹ سال پیش تاکنون ب عنوان رئیس پارلمان روشای رسمی را ب طور دقیق انجام ندادام، مگر نگامی ک نماینده لیبی را ب طور رسمی ب یچ مراسمی دعوت نکردام. چرا؟ ن ب این دلیل ک امام صدر نسبت ب جنبش أمل، حزب الل و شیع حالت پدری دارد، ن، ب این سبب نیست. آیا امام موسی صدر شروند لبنان نیست؟ آیا او یک ربر ملی نیست؟ آیا ما ب آنچ رسیدایم یعنی پیروزی مقاومت، وحدت ملی و رسیدن ب طائف و... بدون ربری امام صدر میرسیدیم.
آیا معقول است ک اسرائیلیا برای باز پسگیری جسد یک سرباز اسرائیلی زار، دو زار، س زار و پنج زار اسیر آزاد کنند. آیا معقول است ک انگلیسیا برای جسد دو نفر از سربازان خود ک میگویند در منطق بقاع غربی است بارا آنجا را حفر کنند... عزیزان آیا درست است ک مسئله امام وشیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین اینگون باشد. پس کجاست آزادی خبرگزاری؟ من نمیخوام از امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب صحبت کنم... ب این قلمایی ک از آزادی مطبوعات مینویسند میگویم ک این عباس بدرالدین، خبرنگار است، کجاست؟ آیا درست است ک مه حرکتای ما خطا باشد. ضرب المثلی جالب میگوید: مقتول و مظلوم راضی است، ولی قاتل راضی نمیشود. آیا درست است ک ما را ملامت کنند؟
موضوع دیگر اینک مسئله جدیدی را مطرح کرداند. از خود میپرسم میش مین کار را میکردم اما چرا این بار میکوشند برای کشور مشکلی ایجاد کنند؟ من اعتقاد دارم ک آنان پررو شدند. من بر آنچ جناب برادر سید حسن نصرالل برای بار سوم گفت چیزی نمیافزایم.
اولاً: میخوام بگویم ک امام صدر متعلق ب أمل، حزب الل و یا شیع نیست، بلک او متعلق ب مه لبنان است.
ثانیاً: لبنان نگامی ک بر اسرائیل پیروز شد، در حقیقت از خاستگا کرامت و سرافراز خویش حرکت را آغاز کرد. ما امام صدر را میخوایم، ب این دلیل ک ما در لبنان از انسان و از بالاترین ارزش دفاع میکنیم.
من در این شرایط از اسقف و از جناب مفتی قبانی و از ر روحانی دفاع میکنم. این روحانیون و بزرگان دین بسیار مسافرت میکنند. آیا اگر مسافرت کردند، ربود شدند، این مسئل قابل قبول است؟ این حرف صحیح است آیا جنبش أمل و حزب الل ۲۲ سال قاصر بودند؟ من در مه دوران گذشت، حتی در دوره میلیشاا، ادعا میکنم ک یچ یک از فرزندان امام صدر از جمل جنبش أمل و حزب الل کسی از شروندان لیبی را ب قتل نرساند و نربوداند. حال رکس دلیلی و شادی در رد این ادعا دارد میتواند ارائ کند. آیا امکان کشتن و ربودن لیبیاییا را نداشتیم. برادران دا بار این امکان برای ما فرام شد است.
یک بار برادر مصطفی دیرانی س لیبیایی را بازداشت کرد. پس از بازجویی آنان را آورد. گفتم: اینا ک ستند؟ گفت: لیبیایی. گفتم: منتظر چیستی؟ گفت: فردا صبح. گفتم: مین امشب آنا را آزاد کن. ما در این بار کی تجاوزی کردایم؟ چرا این گون است؟ چرا اینگون عقل بشر را ب مسخر گرفتاند بفرمائید ب ایتالیا پاسخ دند. میخوام با صراحت کامل بگویم، کسانی ک آن س نفر را در لیبی ربودند، رئیس آنا گفت ک کسانی را ب ایتالیا بفرستید. او شخصی است بلند قامت؛ ب طول یک نفر و نصف بلک ب طول دو نفر. اما آنان یک نفر کوتا قد را ب جای وی فرستادند.
مدارک در تل موجود است. آنان نوشتن بلد نبودند. حتی نوشتن ب زبان عربی. این عاقلان نیست و حقیقتاً مضحک است. حتی توطئگر م نتوانست ب درستی توطئه خود را طراحی کند. بالاتر از این میخوام بگویم، چگون ممکن است حول مقاومت در لبنان گردم آییم و در مورد ربر این مقاومت و بزرگ و مؤسس آن سل انگاری کنیم؟ لذا من از اینجا اعلام میکنم و تذکر میدم ک ما میدانیم چ میگذرد. من اطلاع دارم ک برخی تلاش میکنند تا بعضی فعالیتای امنیتی صورت بگیرد. ببینید، بگذارید بگویم فعالیتای امنیتی کار ماست، و ر وقت بخوایم ب عنوان رئیس پارلمان یا عضو مقاومت ب امور امنیتی میپردازیم. یچ زمانی این دو را جدا از م ندیدام. ن ن یئتای امنیتی بفرستید و ن اینگون یئتا را بپذیرند. ما میگوئیم ن کمیتای تحقیق مشترک و ن کمیتای امنیتی یچ کدام کارساز نیست. این مسئل ک تصادف اتومبیل نیست. مسئل این است ک امام صدر ربود شد و در لیبی مخفی شد است. از مینرو رژیم لیبی مسئول سرنوشت او است. این مسئل یک موضعگیری شخصی نیست. حتی فراتر از یک موضعگیری حزبی یا طایفای و یا مذبی است. مسئله امام صدر در حقیقت یک آرمان لبنانی، ملی، مذبی و اسلامی است. امام صدر شخصیتی است ک جامع مه این اوصاف است. من مجدداً تکرار میکنم ک ما برای کشف سرنوشت امام خود و ربر مقاومت و محرومین یچ تلاشی را ب تأخیر نمیاندازیم و از یچ کوششی فروگذار نمیکنیم. زند باشید، و مقاومت امام صدر و لبنان زند باد.
--------------
I. این سخنان را امام موسی صدر در کنفرانس مطبوعاتی در شهر بن در خصوص مسئلۀ فلسطین و طمع اسرائیل به لبنان در دهم اوت ۱۹۷۰ اظهار داشته است.
II. گفتگوی امام صدر با روزنامۀ لاکروا در پاریس سال ۱۹۷۰