در زمانی نه چندان دور، رویدادی در لبنان رخ داد که این کشور را نورانی کرد و فرزندان لبنان هنوز آن را در خاطر دارند و از آن نور و روشنایی میگیرند. لبنانیها مرد خوشسیما با قامتی بلند و ایستاده و با چشمانی آبی را که گویی در آسمانها میدرخشید، به یاد میآورند. آن مردی که اگر به چیزی و به امری می نگریست، در نگاهش دو بُعد دیده میشد: بعد آسمانی و بعد زمینی. در بعد زمینی آن، تواضع ایشان تو را مجذوب میکرد و در بعد آسمانیش، خوبی و نکوییاش تو را به او وابسته.
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و درود بر سرور رسولان حضرت محمد و خاندان پاک و مطهرش.
حضار محترم و سروران گرامی،
خواهران و برادران، سلام و درود بر همه شما
در زمانی نه چندان دور، رویدادی در لبنان رخ داد که این کشور را نورانی کرد و فرزندان لبنان هنوز آن را در خاطر دارند و از آن نور و روشنایی میگیرند. لبنانیها مرد خوشسیما با قامتی بلند و ایستاده و با چشمانی آبی را که گویی در آسمانها میدرخشید، به یاد میآورند. آن مردی که اگر به چیزی و به امری می نگریست، در نگاهش دو بُعد دیده میشد: بعد آسمانی و بعد زمینی. در بعد زمینی آن، تواضع ایشان تو را مجذوب میکرد و در بعد آسمانیش، خوبی و نکوییاش تو را به او وابسته.
در هر دو حالت ایشان انسانی است، صاحب عقلی برتر و ابداعکننده و دارای علمی وسیع که فکر در پهنای بیانتهای آن گم میشود. برای شناختن وی به فکر کردن زیاد نیازی نیست چرا که هر کس او را بشناسد، فریاد بر خواهد آورد که همانا ما ایشان را شناختیم، آیا ماه مخفی میماند؟
هر کس که همعصر و همدوره ایشان نبوده و یا اینکه با ایشان معاشرت نداشته، بر شناختن ایشان مُصر خواهد شد، زیرا که بر شناخت این شخصیت که اسطوره این عصر است، مشتاق است. این مرد، امام موسی صدر است. حضور این مرد همان رویدادی است که از لبنان را نورانی کرد. در آن زمان در لبنان کتابهایی خوانده میشد که از نظر هدف و منبع و دیدگاه و عقیده خیلی متنوع و متعدد بود، بعضی از آنها برای مدتی خوب و مفید بود و برخی دیگر برای هیچ زمان و مکانی مناسب نبود، زیرا که این کتابها زاییده فرهنگهای متعصب و فاسدی بود که دستهای صهیونیستی و استکباری آن را نوشته بود، و هدفشان فاسد کردن نسلهای عربی و اسلامی بود. شروع این طرح از لبنان بود. در آن زمان لبنان طرح صحنه بیهودگی سیاسی و نمایشهای پوچ و منحرفی بود که دستهای خبیث و افکاری هدفدار آن را میساخت.
امام موسی صدر از ایران به سوی لبنان آمد، از ایرانی که در آن دیده به جهان گشود و بر اساس تربیتی عالی و مبتنی بر اصول امامت که بر طبق اصول رسول اکرم (ص) است، پرورش یافت. پیش از آن در نجف که مرقد جدش امام علی (ع) قرار دارد، برای آموختن علوم قرآنی و بلاغت و نهجالبلاغه و علوم دیگر اقامت داشتند. ایشان از نظر مقام فکری با مراجع بزرگ برابری میکرد. تا اینکه با امام خمینی (ره) ملاقات کرد و از روح انقلابی ایشان که از روح جدشان امام حسین (ع) نشأت گرفته بود، الهام گرفت. همچنین از افکار و طرحهای فیلسوف امت و شهید بزرگ آیتالله سید محمد باقر صدر بهره برد.
امام موسی صدر تمام بار رسالت علمی و انقلابی را به تنهایی بر دوش کشید، تا اینکه به لبنان آمد و برای نشاندن و کاشتن بذر آن جایی را جستجو کند، شاید که نهال معرفت و فرهنگ و سیاست و اجتماع و دین حنیف و انقلاب بر ضد ظالمین رشد کند و شکوفا شود، و بلندهمتان و پژوهشگران غذای روح و عقل و بدن از آن برگیرند و کسانی که خستهاند و به دنبال آرامش و امنیت هستند در زیر سایه آن آرام گیرند و کسانی که از زیبایی و کمال لذت میبرند، از آن بهرهمند شوند.
یکی از اولین کارهایی که امام صدر به آن اقدام کرد، جستجوی عقلهای جوانی بود که دین را تعقل کردند و به آن ایمان داشتند و میدانستند که اسلام دین عقبماندگی و جهل و تعصب و خرافاتنیست، بلکه دین دنیا و آخرت، دین پیشرفت و بخشش است، دین آیاتی است که به سوی علم دعوت میکند و میگوید: «اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الأکرام، الذی علم بالقلم، علم الانسان مالم یعلم» (به نام خداوند آفریننده جهان بخوان، آدمی را که از خون بسته بیافرید، بخوان قرآن را که پروردگار تو بهترین است، خدایی را که بشر را نوشتن به قلم آموخت، آنچه نمیدانست به او تعلیم داد.) این همان دینی است که با علم و عمل صالح و خدمت به انسانیت و پذیرفتن یکدیگر دنیا و آخرت را اصلاح میکند.
این چنین بود که امام موسی صدر به این گروهها که در معرض افکار گمراه کننده، که از شرق و غرب به سوی آنها میآمدند، روی آورد، تا آنان را اصلاح و به سوی آنچه به صلاحشان است، راهنمایی کند. ایشان به مانند دیگر علمای دین فقط به موعظه هفتگی و مناسبتها و حسینیهها اکتفا نمیکردند، بلکه پا به فراتر نهادند و به تأسیس پروژههای خیریهای پرداختند که دست جوانان را بگیرد و به سوی کشتی نجات ببرد و از نابودی رهایشان سازد.
دشمن صهیونیستی زمین مقدس فلسطین را اشغال کرده بود و دائماً اعمال تجاوزگرانه خویش را علیه لبنان و همه عربها ادامه میداد در حالی که عربها در خواب به سر میبردند و شکستخورده بودند و این فرصت را به دشمن دادند که در امور داخلی و سیاستهای خارجی کشور خویش دخالت کند و روزهای جنگ و آشتی را برای آنان آن طور که می پسندید، مشخص میکرد و بین آنان اختلافات مذهبی و قبیلهای و سیاسی و اجتماعی را از طریق تبلیغات و خریدن وجدان های دست نشانده بوجود میآورد. از اینجا بود که امام صدر با تمام توان وارد عمل شد و جنبش محرومین، متشکل از مخلصان و فرزندان این وطن، را تشکیل داد. بعدها گروههای مقاومت لبنانی، «امل»، از دل این جنبش متولد شد، زیرا که سلاح زینت رجال است. مقاومت اسلامی راه انقلاب اسلامی را که امام خمینی (قدس سره) آن را رهبری کرد، در پیش گرفت. یکی از برجستهترین انقلابیون حمزه عصر، شهید دکتر مصطفی چمران با این جنبش همراه و همگام بود.
تشکیل این مقاومت به وسیله امام موسی صدر حس دینی و شعور وطندوستی را بیدار کرد و تکان داد و با این حس و شعور توانست از وحدت و همبستگی لبنان و همزیستی بین مسلمان و مسیحی را حفظ و از مقاومت فلسطینی، تنها ستاره درخشان در شب دنیای عرب در آن زمان حمایت کند. این مقاومتها با روح صدری و خمینی گونه خود توانست دشمن را شکست و به اشغالگریهای آن پایان دهد.
امام موسی صدر روح ایثارگری، حس والای اسلامی و وطندوستی به لبنان عطا کرد. این همه را از طریق سخنرانیها، جلسات، روابط و دوستیها و از طریق موسسات، قبل از اینکه دستان خبیثی که در تاریکی حرکت میکند، او را برباید، انجام داد. همانا این روح بود که توانست نسلهای مقاومت لبنانی را تربیت و یک جامعه مقاوم تاسیس کند. نسلهایی که توانستند دشمن اسرائیلی را با اولین شکست خود آشنا سازند و پیروزی و آزادی را برای این وطن به ارمغان آورد، و برای امت تاریخی سراسر عزت، کرامت و بزرگی بسازد.
اما در حوزه اجتماعی، از طریق مجلس اعلای شیعیان که آن را خود پایهریزی کرد، و از طریق روابط اجتماعی و دینی و سیاسیاش در سطح لبنان و کشورهای عربی، توانست هویتی درخشان برای شیعیان به ارمغان آورد. شیعیانی که قبلا فراموش شده بودند، و یا بهتر است بگوییم از نظر گروههای دیگر بهایی به آنان داده نمیشد. ولی به لطف توانمندیها، اندیشهها، دیدارها، گفتگوها و حضور امام موسی صدر در رسانههای عربی و غربی و جهانی شیعیان لبنان جانی دوباره گرفتند. او از تشیع واهداف و عطایانی انسانی و جاویدان آن سخن گفت.
امام موسی صدر همان گونه که نمونه و الگویی در دوران صلح بود، در دوران جنگ نیز الگو بود. او باعث خاموش شدن شعلههای کشتار قبیلهای در یک وطن و در میان برادران یک قبیله و خانواده میشد.
بسیار پیش میآمد که خود را در معرض خطر قرار میداد تا بین فرزندان یک وطن و یک دین و یک خانواده فتنه ایجاد نشود، و این چنین بود که تاریخ موضعگیری و اعتصاب ایشان را در مسجد «صفا» ی بیروت که در اعتراض به هجوم دستهای از مردان مسلح به روستای مسیحی صورت گرفت، ثبت کرده است.
چه کسی این مرد بزرگ را از میدان جهادش پنهان کرد؟ در زمانی که تلاشهای او به بار نشسته بود و از لبنان حمایت میکرد؟ آنان کسانی هستند که با مقدرات و سرنوشت امت بازی میکنند. سلطهگران ملتهای مستضعف، کسانی که استکبار جهانی گماشته است و سازمان اطلاعات صهونیستی آنان را تربیت کرده است، تا راه را بر مردان دلیر که بنا بر عهد خود با خدا در راه علم و جهاد و ایمان و عمل صالح قدم بر میدارند، سد کنند. تا این امت در خواب و ضعف باقی بماند و استکبار بتواند از ثروتها و منابع بشری آن بهره بَرَد و آنان را به بردگی کشد. زیرا که میداند این امت دارای امکانات بشری و مادی و معنوی است و اگر به پا خیزد، قیامش به لطف رهبران مخلص و آزاد به مانند طوفانی است که کسی در برابرش نمی تواند بایستد، مگر آن که سوارِ کشتی دوست و برادر باشد و متعهد بر دوستی و اخلاص.
ماه اوت دگر بار رسید بدون اینکه امام موسی صدر به آغوش خانواده و شاگردان و دوستداران و اعضای مقاومت باز گردد. زیرا دستی مخفی که این جرأت را به خویش داد و او را در تاریکی ربود هنوز قطع نشده است و هنوز قدرت انجام خیانتها و بازیهایش را دارد.
ما امید فراوانی به رهبر و ملت جمهوری اسلامی ایران داریم تا امام موسی صدر را از بند رها سازند. امام صدری که ماه لبنان بود و امروز نیز در پشت شب مخفی شده است و حقا که این ماه نمایان خواهد شد و خواهد درخشید و تا ابد در فکر و قلبمان خواهد ماند.