برای من، به عنوان یک فرد غیرلبنانی، بسی دشوار است که درباره امام صدر و تأثیری که ایشان در عرصه لبنان داشتهاند، سخن بگویم، به ویژه آنکه پیش از من نیز علمای دین در این باره سخن گفتهاند، با اینهمه، نیکوست که برخی از ابعاد مهم زندگی و اندیشه این شخصیت برجسته را مورد اشاره قرار دهم. شخصیتی که نه تنها لبنان، بلکه تمامی خاورمیانه، خاستگاه ادیان سه گانه آسمانی و عرصه رویارویی پیروان آنها را، تحت تأثیر قرار داد.
خانمها و آقایان، در ابتدا لازم میدانم به نمایندگی از جناب اسقف آنتونیو ماریا ویلیا که مرا مفتخر کردند و به عنوان نماینده خود در این همایش برگزیدند، به استحضار سرکار خانم رباب صدر و تمامی شرکت کنندگان در جلسه برسانم که جناب سفیر، امید آن دارند که این همایش، دستاوردهای قابل توجهی برای تحکیم وحدت و همدلی میان همه لبنانیها در بر داشته باشد.
برای من، به عنوان یک فرد غیرلبنانی، بسی دشوار است که درباره امام صدر و تأثیری که ایشان در عرصه لبنان داشتهاند، سخن بگویم، به ویژه آنکه پیش از من نیز علمای دین در این باره سخن گفتهاند، با اینهمه، نیکوست که برخی از ابعاد مهم زندگی و اندیشه این شخصیت برجسته را مورد اشاره قرار دهم. شخصیتی که نه تنها لبنان، بلکه تمامی خاورمیانه، خاستگاه ادیان سه گانه آسمانی و عرصه رویارویی پیروان آنها را، تحت تأثیر قرار داد.
آنچه بیش از هر چیز جلب نظر میکند این است که امام صدر، یک انسان باورمند و مؤمن هستند، و در واقع ایمان به پروردگار، مبنای اصلی ایمان و باور ایشان به انسان را تشکیل میدهد، به ویژه انسانهای نیازمند، تهیدست، حاشیهنشین، ستمدیده و مستضعف که از نظر ایشان باید مورد حمایت و مساعدت قرار گیرند، تا کرامت خویش را بازیابند و از تمامی حقوقی که حافظ و ضامن این کرامت است، بهرهمند شوند.
امام صدر در عین حال که به «عمل» بها میدادهاند، مرد اندیشه و فرهنگ هستند، به گونهای که بخش مهمی از وقت خویش را به بحث و پژوهش و آگاهی از محتوای فرهنگها و ادیان دیگر اختصاص میدادند.
ایشان با دو پاپ معاصر بودهاند: پاپ «ژان» بیست و سوم و پاپ «پل» ششم. او در نامههای مشهور آن دو عالیجناب، «صلح و آرامش در سراسر زمین» و «تحول و پیشرفت ملتها» را آموزهها و مبانیِ اصلیِ صلح و پیشرفت یافت. جمله مشهور پاپ پل ششم، یعنی «تحول کامل انسان، تحول همه انسانها و تحول کامل همهجانبه برای انسان»، در واقع اصل مهم و اساسی اندیشه و عملکرد امام صدر است. ایشان مبانی و مستندات مکتوب جامعه واتیکانی و کاتولیک را مورد توجه قرار دادند و بدین ترتیب، به شناخت گستردهای نسبت به مسیحیت دست یافتند که شناخت ژرف ایشان به اسلام را نیز تثبیت میکرد و همین موجب شد که ایشان یکی از طلایهداران گفتگوی میان اسلام و مسیحیت باشند.
امام موسی صدر در دهه ۱۹۶۰ به همراه دوستان مسیحی خود، از جمله اسقف «ژوزف خوری»، که در آن سالها اسقف شهر صور بودند، و اسقف «یواکیم مبارک»، در همایشهای «دار الندوه اللبنانیه» که درباره موضوع گفتگوی اسلام و مسیحیت بود، شرکت داشتند. از امام صدر برای سخنرانی در مدارس و مراکز آموزشی مذهب کاتولیک و حتی کلیساها دعوت به عمل آمد. ایشان به تمامی مناطق لبنان سفر کردند. به جنوب و شمال و مناطق بقاع و جبل لبنان و بیروت رفتند تا بر ضرورت گفتگو، وفاق و همزیستیِ میان پیروان اسلام و مسیحیت تأکید کنند. ایشان تمام لبنانیها را مخاطب قرار دادند تا اهمیت کشورشان را به آنان یادآور شوند و بدین ترتیب، دیر زمانی بود که ایشان بر وحدت ملت لبنان تأکید داشتند، آن هم با وجود تنوع مذهبی و طایفهای این کشور که در نوع خود نمونهای منحصر به فرد در سراسر جهان به شمار میآید.
در این باره، اجازه میخواهم به نوشته جناب پاپ ژان پل دوم تحت عنوان «امیدی تازه در لبنان» اشاره کنم، آنجا که مرقوم فرمودند: «مسلمانان و مسیحیان لبنان در طول قرنهای متمادی، در کنار یکدیگر زیستهاند؛ گاهی با صلح و همکاری متقابل، و گاهی هم در حال درگیری و نزاع با یکدیگر. از این رو باید ضمن انجام گفتگوهایی که احساسات همه افراد گروههای مختلف در آن مورد توجه قرار گیرد، راهی برای همزیستی مسالمتآمیز و سازندگی کشور بیابند... از نگاه آنان که نیتی پاک دارند، معقول نیست که افراد یک جامعه در یک سرزمین زندگی کنند، اما روابط میان آنان به بیاعتمادی و دشمنی و کینهتوزی، آن هم تحت عنوان «دین» منجر شود.»
توسعه مستمر جامعه لبنان چنین اقتضا میکند که دیگری را محترم بشماریم و تکتکِ ما تلاش کنیم که عدالت و مساوات، بیش از پیش محقق شود و مرزهای منافع شخصی و گروهی را درنوردد، چنان که حبر اعظم، جناب پاپ نیز در مرقومه خویش آوردهاند:
«از آنجا که لبنانیها نیز همچون دیگر ملتها، به سرزمین خویش به طور ویژه عشق میورزند، لازم است که به سرزمین خود توجه و به دور از سستی و ملال، روابط برادرانه خویش را حفظ کنند و ساختار سیاسی و اجتماعی عادلانه و منصفانهای ایجاد کنند، که همه اشخاص و گروهها را محترم بشمارد و بتواند جامعهای پدید آورد که در آن، همگان برای ساختن خانه مشترک خویش تلاش کنند. در زندگی اجتماعی، مهمترین کار «خدمترسانی» به تمامی برادران است، به گونهای که همگان با استفاده از همه ابزارهای موجود، هماهنگ و منسجم عمل کنند. لازمه این امر آن است که رفتارهای خودخواهانه و خودکامه را کنار بگذاریم و چندان به وارستگی برسیم که گویی خویشتن را از یاد بردهایم و میخواهیم آحاد امت را از طریق اداره عمومی به سعادت رهنمون شویم.»
در پایان لازم میدانم به یکی از اولویتهای امام صدر، که از نظر حضرت مسیح (ع) نیز اولویت به شمار میآمد، اشاره کنم، و آن عبارت است از کار و تلاش برای محرومان و فقرا. حضرت مسیح (ع) نیز انسانهای گرسنه و تشنه، عریان و غریب و اسیر و بیمار را مورد توجه ویژه قرار میداد. در انجیل متی (۲۵ - ۴۰) آمده است: «به راستی شما را چنین خبر دهم که هرگاه برای این برادران کوچک من (فقرا و ناتوانان) کاری انجام دهید، پس به تحقیق برای شخص من قدمی برداشتهاید.»
هدف از این سخنان مختصر آن بود که برخی از ویژگیهای امام موسی صدر، آن مرد فرهنگ و گفتگو و آن مصلح اجتماعی و یاور تهیدستان و محرومان را مورد توجه قرار دهیم.
اینک فرصت را به دیگران وا میگذارم تا ویژگیهای این فرد مقاوم و پایدار را بیان کنند. بلکه باید بگویم که او «پدر مقاومت و پایداری» است. از خداوند والای توانای مهربان میخواهیم که نعمتهای بیپایان خویش را بر ما ارزانی دارد.