حورا صدر، مدیر موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
امامی مسلمان به محراب کلیسایی کاتولیک دعوت میشود و موعظۀ روزه را القا میکند؛ در جایگاهی و برای منسکی که فقط کشیش مسیحی کاتولیک میایستد و مؤمنان را مخاطب میسازد.
شارل حلو، رئیسجمهور اسبق لبنان، این واقعه را اینگونه بیان میکند: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در کلیسایی کاتولیک برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نه تنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق است.»
آیا این اتفاق شگفتآور نیست؟
آری، شگفتآور است، اما برای آنان که او را کمتر میشناسند. اینکه امام منسکی مسیحی را به جا میآورد و موعظۀ آغاز روزه را القا میکند، یک «اتفاق» در زندگی او نیست، بلکه حاصل روندی است که از سالها پیش آغازیدن گرفته است. این واقعه حاصلِ عمل و مواجهۀ او در لبنان و با لبنانیان است؛ عملی که برخاسته از اندیشه و تعریف او از ادیان و جهانبینی از یکسو، و انسانشناسی و نگاه او به انسان از سوی دیگر است.
امام موسی صدر در آن محراب وعظ چه گفت؟
سخنان و دیدگاهها و مفاهیمی که او در کلیسای کبوشین مطرح میکند، تنها موضع رهبری مسلمان نیست و تنها نتیجۀ قرار گرفتن در جایگاه موعظه در محراب کلیسا نیست، بلکه با خواندن و شنیدن آن کلمات، درمییابیم که فراتر از اینهاست.
او همۀ انسانها، بلکه انسانیت را مخاطب میسازد و از ادیان و انسان و مسائل و دغدغه و موانع رشد او سخن میگوید؛ از هدف و غایت ادیان؛ از وحدت و یکی بودن هدف همۀ ادیان؛ از رنجها و نیازهای انسان؛ از انسان که ادیان برای خدمت به او آمدهاند؛ از اینکه باید همۀ نیروهای انسانی و نیروی همۀ انسانها را حفظ و تقویت کرد.
به آدمی هشدار میدهد که مبادا به دام طاغوتهایی درافتیم که مکرر چهره عوض میکنند و به دام سودجویانی که برای منافع خود ادیان را گرفتار مصیبت و اختلاف میکنند و رنج انسان را دو چندان میسازند.
فریاد میآورد که مبادا از هدف اصلی ادیان که خدمت به انسان است، دور شویم و انسان را به نابودی کشیم.
او به اخلاق میپردازد و از آسیبهای دروغ و تکبر و غرور سخن میگوید که تعامل میان انسانها را مختل میکند.
و سرانجام، از آزادی سخن به میان میآورد که اصل و اساس و سرچشمۀ همۀ تواناییهای انسان است و از سلب آزادی و قالبهای متعدد و متغیر آن و از استبداد و سیاست محرومکردن مردم از فرصتها و نیز از خویشتنخواهی و خویشتنپرستی.
سیام بهمن 1353 تاریخی است که پدران کلیسای کبوشیین بیروت از امام موسی صدر دعوت میکنند تا موعظۀ آغاز روزۀ بزرگ را القا کند.
سالروز این سخنرانی که حدود چهل سال پیش ایراد شد، فرصتی است برای ما که امروز به اهمیت این اتفاق بیندیشیم، زمینهها و علتهای آن را بررسی و تحلیل کنیم و مبانی نظری و عملی گفتوگو را نزد امام موسی صدر بشناسیم و نیز گفتهها و سخنان او را بازخوانی کنیم تا از منظومۀ فکری و عملی او بهره گیریم که امروزمان و جهانمان سخت نیازمند چنین گفتمانی است. جای او خالی است که امروز اگر در صحنه حاضر بود، چه ارمغانهای نجاتبخش دیگری برای آشفتگیهامان داشت.