سخنرانی دکتر رباب صدر در همایش «ادیان در خدمت انسان» در پاریس
باید بگویم که انسان میتواند تعاریف مختلفی از تسامح را بیان کند، اما دست یافتن به دیدگاه امام موسی صدر دربارۀ تسامح چندان دشوار نیست. تسامح در نظر امام اصلی اساساً انسانی است. صرفاً نوعی رفتار نیست بلکه یک سبک زندگی است که در هر بخشی از زندگی او یافت میشود و همچون قلمروی است که هر اندازه دیدگاه فکری و تجربۀ انسانی وسعت بیشتری یابند، آن نیز وسیعتر میشود.
هنگامی که دربارۀ تسامح در اندیشۀ امام صدر سخن میگویم تصاویری از امام در ذهنم شکل میگیرند که مایلم شما را در آنها شریک کنم:
تصویر اول:
امام موسی صدر از هنگام ورودش به لبنان با خود پیام گشودگی نسبت به دیگری را آورد، لبنان را پذیرفت و دردهایش را حس کرد و دریافت که لبنان سرزمینی بارور است که با تمامی فرق و طیفهای متنوعش سزاوار این تجربۀ فرهنگی است؛ تجربهای که جز با همزیستی و تسامح میان لبنانیان مسلمان و مسیحی به دست نمیآید. اما بر این نکته چنین تأکید میکند: «لبنان از گذشتههای دور با تسامح و همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان آشناست.»(1) و این نکته ریشه در ایمان عمیق او به این نکته دارد که: «تسامح وظیفه ای دینی است که تمامی ادیان آسمانی به آن باور دارند.»(2) او با چنین ایمان مطلقی به قدرت لبنان و فرزندان آن به فراروی و گذشت از کینهها و نفرتهای گذشته، به راههایی برای پیوند دست یافت و با شرکت درآیین مذهبی که در کلیسای صور برای بزرگداشت جناب پاپ یوحنای بیست و سوم برگزار شده بود، دربارۀ سند «صلح در زمین» که جناب پاپ آن را صادر کرده بود، سخن گفت و در آن دربارۀ اهمیت دین در بنا کردن ثبات و صلح جهانی توضیح داد. او گفت: «چه بسیار سزاوار است برای ما در لبنان که از محبت و تسامح استفاده کنیم و دعا و درود را برای روح جناب پاپ تقدیم کنیم.»(3) بنابراین، ما تفسیری حیاتیتر از تسامح نزد امام صدر را استنباط میکنیم، که عبارت است از بالابردن شأن نیروی برادری در وطن واحد، از طریق محبت و تسامح. و چنین مینماید که جهان امروز ما، بیش از هر چیز به سخنی نیاز دارد که جایگاه انسان را بالا ببرد و سخنی که انسانیت را به انسان بازگرداند، زیرا خشونت و تعصب و نژادپرستی در جوامع بیداد میکند و انسانها را از هم دور کرده است. از این رو، تسامح در سخنان امام، با عبارات مختلف، به هدف ساختن سرمایهای ملی آمده است که افراد را به یکدیگر نزدیک کند و آنان را گرد هم آورد تا جامعهای نیرومند را تشکیل دهند و ارتقا بخشند.
تصویر دوم:
پس از گسترش موج انتقامگیری در لبنان که دامنۀ آن بیگناهان را نیز فرا گرفت، امام موسی صدر حرکتی بر ضد این رسم و طرفداران آن آغاز کرد و در تاریخ 15 ژوئن 1975 پیمان آشتی میان دو خانواده برقرار کرد تا جلو خونریزی گرفته شود و گفت: «هدف از رسالتهای الاهی نخست ترویج صلح در زمین و بعد از آن، خارج شدن انسان از تاریکی به سوی نور است.»(4) امام صدر معنای این خارج شدن را اینگونه تفسیر میکند: «خارج شدن از تاریکیهای جهل و فقر و بیماری وعقب ماندگی و پلیدیها و الودگی های زیست محیطی و تنبلی و ظلم و تجاوز و تمامی انواع تاریکی.»(5) و از آنجا که صلح به قلب و عقل انسان صفا و روشنی میبخشد و نفرت را که موجب فساد است نفی میکند، این به معنای ارتباط پایدار صلح با تسامح است. این همانچیزی است که منجر میشود به «نور علم و رفاه و سلامتی و پیشرفت و نظافت و کوشش و عدل و مساوات و تمامی انواع نور... وقتی تمام اینها را در نظر میآوریم، متوجه میشویم که بنیان همۀ تلاشها و پیشرفت در زمینههای دین و جامعه و علم، زمینهسازی و ترویج صلح است.»(6) امام تأکید میکند: «در تفرقه و اختلاف در سطح جوامع هیچ خیری نیست.»(7) از این رو، در سخنان امام، تسامح و آشتی، در راه ایجاد محیط امن و برخوردار از صلح و وحدت است.
تصویر سوم:
در 28 ژوئن 1975، امام موسی صدر با خانوادۀ خود خداحافظی کرد تا به خانۀ خداوند پناه ببرد، زیرا جنگجویان در لبنان، خاک وطن را آلوده کردند. او تحصن کرد، روزه گرفت، نماز گزارد، دعا کرد... تا به وسیلۀ فرهنگ اعتراض بدون خشونت، برای تحریک وجدان انسانها بهره ببرد و به یادشان بیاورد که وطن، امانت خداوند بر زمین است. او خود دربارۀ این اعتصاب میگوید: «این قدمی که برداشتهایم، اگر خداوند آن را به پیروزی برساند، آغاز فصل جدیدی در تاریخ لبنان خواهد بود، فصل جدیدی است پس از آنکه هموطنان از صدای شلیک گلولهها خسته شدهاند و شیوع خشونتی را که برضد هموطنان به کار میرود، درک کردهاند. آغاز فصلِ غلبه بر سلطه گری و غلبۀ نرمش برخشونت است و بازگشت به شرف انسانی و رحمت بشری.»(8) او به خشونت متقابل دست نزد بلکه دریافت که خشم و نفرت راهحل مناسبی نیست. او با این اعتقاد به اعتصاب غذا پرداخت که ابزارهای مسالمتآمیز کارآمدتر از سلاح جنگ است و اینکه نیروی ایمان بر انسان و بر محیط او تأثیرگذار است.
سخن نهایی
بنابراین، فرهنگ مبارزه بدون خشونت و موضع مقاومت مسالمتآمیز بخشی است از ابتکار سازنده ای که گفتمان چشمپوشی از اختلافات و توجه به مهربانی و عطوفت به جای آن را بنا مینهد. حتی فراتر از این نیز میرود، آنجا که خودش را و لبنانیان را در مقابل «مسئولیت بزرگ تاریخی مان در برابر وطن و در برابر تاریخ و در برابر نسلها» قرار میدهد «که زخمها را به فراموشی بسپاریم و آستین بالا بزنیم و هرکداممان به اندازۀ توانمان از میهمنمان محافظت کنیم»(9)
از این روست که نمیتوان تسامح را نزد امام صدر، تنها یک واژه یا کلام در نظر گرفت بلکه ارزش والایی است که ابعاد و افقهای وسیعی دارد، به گونهای که پیشاپیش قدرت و توانایی آن را برای خلق ارادهای زنده دریافت که رشتههای برادری لبنانیان را محکم میکند: «لبنان در ذات خود، کشور تسامح و کشور تعدد مذاهب است... و از بحرانهای که دچارش میشود کمک میگیرد تا نیروی تازهای برای تقویت خویش استفاده کند.»(10)
این تصاویر سهگانه نشاندهندۀ این است که امام در زندگیاش و در فعالیتهایش با کولهباری از تسامح و رحمت و عطوفت به پیش میرفت و تجربۀ انسانی او در گشودگی و گفتوگو و همزیستی، بهترین دلیل بر این حقیقت است، زیرا دستیافتن به آن جز با تسامح و پذیرش دیگری وگذشت ممکن نیست.
برای سخنم خاتمهای بهتر از سخن امام صدر دربارۀ تسامح و نگاه دوراندیش او نسبت به آیندهای درخشان نمییابم: «ما هموطنانی مسلمان و مسیحی میخواهیم که با یکدیگر زندگی کنیم، علیرغم هر اتفاقی که در گذشتۀ نزدیک یا دور افتاده باشد و علیرغم هر خونریزی و ویرانی که رخ داده باشد. آنچه رخ داده است، نتیجۀ کردار ما و ارادۀ ما نبوده است. ما از آن برائت میجوییم و بر همزیستی با یکدیگر در وطن واحد اصرار میورزیم و با آرزوهایمان و ارزشهایمان و رسالت تمدنیمان زندگی میکنیم.»(11)
----------------
پی نوشت ها:
1. الأسبوع العربی، 22/10/1977؛ یعقوب ضاهر، مسیرة الإمام السید موسی الصدر، بیروت، دار بلال، 2014، چاپ دوم، جلد 8، ص 83
2. یعقوب ضاهر، همان، جلد 2، ص 296.
3. همان.
4. صدر، موسی، التغییر ضرورة حیاتیة: مسئولیة بناء الحضارة ، بیروت، مرکز الإمام الصدر للأبحاث و الدراسات، 2011، ص 97.
5. همان.
6. همان.
7. همان.
8. الحوادث، 11/7/1975؛ صدر، موسی، حوارات صحفیه ج 1: تأسیساً لمجتمع مقاوم، بیروت، مرکز الإمام الصدر للأبحاث و الدراسات ، 2007، ص 582.
9. النهار، 16/6/1975؛ صدر، موسی، التغییر ضرورة حیاتیة: مسئولیة بناء الحضارة، بیروت، مرکز الإمام الصدر للأبحاث و الدراسات ، 2011، ص 100.
10. صدر، موسى، حوارات صحفية 1: تأسيسًا لمجتمع مقاوم، بيروت، مرکز الإمام الصدر للأبحاث و الدراسات ، 2007، ص326
11. النهار، 17/4/1976