حجت الاسلام والمسلمین سید محمد علی ایازی، مدرس حوزه و دانشگاه
اعتقاد دارم جای امام موسی صدر از دو منظر در مباحث دینی و پژوهشی ما خالی است؛
۱. تفسیر عصری از دین
مسلماً کلیات معارف دین دستخوش تغییر نمیشود. اما نمیتوان با اکتفا به این کلیات و بدون هیچ برداشت نویی پاسخ نیازهای آدمی را در هر دورهای برآورده کرد. به بیان دیگر، تطبیق دین با مسائل و مشکلات و نیازهای مخاطبان مسلمان در هر دوره و عصری، نیازمند روزآمد کردن آن است. به این کار اصطلاحاً تفسیر عصری از دین گفته میشود. امروز، تفسیر عصری از دین رویکردی است که جای آن خالی است. هرچند عدهای از اسلامشناسان و متفکران ما در این راه گامهایی برداشتهاند، اما جای نوع خاص نگاه امام صدر به دین و انسان و جهان در این رویکرد خالی است.
امام موسی صدر در آثار و تألیفات خود متناسب با مخاطبان، در حوزههای مختلف اجتماعی و اعتقادی و حتی مسائل اقتصادی با این رویکرد در صدد مرتفع کردن نیاز آنان بوده است. اهمیت گرایش ایشان رویکرد جهانی به تفسیر دین است، بگونهای که مخاطبان گوناگون بتوانند آن را بفهمند. شاید بتوان گفت که این مسئله عرصهای است که جای کار و فعالیت بسیار دارد و یکی از چالشهای امروز نسل جدید با حوزۀ تبیین دین هم همین مسئله است. نسل جدید برخی از مسائلی را که امروز مطرح میشود، بهخوبی درک نمیکند و یا آن را متناسب با نیازهای امروز خود نمیبیند. از این رو، پژوهشگران باید این مسائل را نظاممند و روشمند کنند تا بتوانند بدون افراط و تفریط تبیین و روزآمد کنند و از این باب ما کمبودی را احساس میکنیم.
۲. زبان و بیان اقناعی
باید توجه داشت که در تبیین دین ما با دو امر سروکار داریم: یکی اصل دین است و دیگری چگونگی تبیین و ارائه دین به مخاطب است. اینکه از چه زبانی برای بیان مسائل دینی استفاده کنیم، مسئلۀ جداگانه و حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، انتخاب زبان مخاطب وابسته به شناخت جامعه است و از این جهت جای امام موسی صدر نیز خالی است. مردمشناسی و فهم چالشهای معنوی و دینی جامعه یکی از نیازهای شخصیت دینی و روحانی است. وقتی انسان قصد دارد آموزههای دین را بیان کند، اینکه با چه مقدمهای و با توجه به چه نکاتی باید آن را مطرح کند، و از چه زبانی برای بیان آن استفاده کند، مسئله مهمی است. حتی اگر ما برداشتها و دیدگاههای واحد را هم در نظر داشته باشیم، با بیانهای متفاوت صورتهای متفاوتی از آن برداشت واحد خواهیم داشت. قرآن کریم میفرماید:«ادعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ.» ما باید بتوانیم این توصیه را با مخاطب امروز تطبیق دهیم. این کار یکی از برجستگیهای امام موسی صدر است. در واقع، این کار توجه به مقایسه و تطبیق زبانی و یافتن بهترین زبان و بیان برای مخاطبه است. پیدا کردن زبان مخاطب امروز بسیار اهمیت دارد.
در همین جا باید به نکتهای اشاره کنم که از آن حیث در میان علمای عصر حاضر شاید امام موسی صدر کمنظیر باشد، اگر نگوییم بینظیر. امام موسی تنها مخاطبان شیعه خود را نمیشناخت. در اثر ارتباطی که با جوامع و فرهنگها داشت مخاطبان خود را میشناخت و ادبیاتی را تولید میکرد که فرادینی و فرامذهبی و به تعبیری انسانی بود. او با نگاه بینالادیانی فقط شیعیان را مخاطب نمیساخت. او هم با اهل سنت و هم با مسیحیان به گفتوگو میپرداخت و در دیر و کلیسا و مجامع اهل سنت نیز پیام دین را تبیین میکرد. فهم و زبان او مخاطبان غیرشیعه را نیز تحت تأثیر قرار میداد.
بهطور خلاصه، امام موسی صدر در عین فهم عصری از دین، بیان و زبان قابل فهم برای انسان امروز -حتی غیرشیعیان- دارد. در واقع، امام موسی صدر واجد زبان اقناعی برای بیان مسائل و برداشت خود از دین است. توجه به این فهم و زبان و شناخت آن برای امروز ما هم میتواند در حوزهها و مراکز فرهنگی و رهبری دینی راهگشا باشد.