شاید بتوان گفت که پس از سید جمال الدین اسدآبادی برترین چهره روحانی شیعی در تجربه تعامل بین المللی امام سید موسى صدر است.
تجربه موفق امام صدر به عنوان یک روحانی فاضل و برجسته حوزه علمیه قم در لبنان و به تبع آن بسیاری کشورهای دیگر جهان از زوایای گوناگون قابل بررسی و مطالعه همه این زوایا بسیار مهم و ضروری به نظر میرسد. مطالعه دقیق این تجربه میتواند برای امروز ما راهگشا باشد و به بسیاری از پرسشهای موجود در عرصه تبلیغ دینی، ارتباط با مخاطب جهانی، تعامل با ملیتها و مذاهب گوناگون و حتى تأسیس نهادهای اجتماعی و مذهبی مردمی در جوامع چند فرهنگی پاسخ دهد و این نکته همان چیزی است که امام صدر در سخنرانی مشهور خود در دارالتبلیغ اسلامی قم به صورت غیر مستقیم به آن اشاره کرد.
یکی از بارزترین وجوه تجربه درخشان امام موسى صدر در لبنان ارتباطش با مسیحیان بوده و این موضوع همچنان پس از گذشت سه دهه از غیبتش مورد توجه و اهتمام مسیحیان لبنانی است.
آنچه در این میان بر اهمیت این موضوع میافزاید این است که ایشان؛ نه از موضع یک فرد عادی و حتى یک روحانی ساده بلکه از جایگاه یک فقیه و عالم برجسته دینی به این میدان قدم نهاد و راه تازهای گشود و به تجربههای جسارت آمیز و نو دست زد.
او فرزند بیت ۹۰۰ ساله مرجعیت و برآمده از محیطی عالم پرور و سنتی بود و خاندانی از بزرگان حوزه قم و نجف و جبل عامل را نمایندگی میکرد و حلقه وصل چندین شاخه از این شجره طیبه درازپای و سایه گستر بود که اینک به فراخور شرایط اجتماعی جدید یکی از ثمراتش چون علامه بزرگ و نابغه کم نظیر شهید سید محمدباقر صدر به طهارت غیرمسلمانان فتوا میداد و ثمره دیگرش چون سیدموسى صدر در میدان عمل و صحنه زندگی به برقراری رابطه با آنان میپرداخت.
امام سید موسى صدر در مواجهه با سیل خانه کن و ویرانگر تبلیغات تعصب آمیز ضد اسلامی تصویری شگفت و متفاوت از اسلام و شیعه به جهان و خصوصا مسیحیان نشان داد که باعث شد ظرفیتهای تازهای برای ارتباط ایجاد کند تا جایی که حتى توانست از موقعیت خود در نزد پاپ ژان پل دوم برای حمایت از امام خمینی و انقلاب اسلامی بهره گیرد.
این تجربه یک آزمون تازه و نو برای روحانیت شیعه در تعامل با مسیحیت و گفتگوی بین ادیان بود و از همین رو نیز حساس و پرخطر. او نه تنها در نجف و قم هر روز به بهانهای (مانند عکسی که از سخنرانی وی در جمع زنان بیحجاب به آیت الله خوئی عرضه کردند و...) در معرض بدگویی بود، بلکه حتى در خود لبنان نیز به شدت در آماج حملات قرار گرفت.
با این حال به رغم همه تنگ نظریها و بدخواهیهای هم کیشان خود امام صدر توانست بیش از انتظار در این مسیر پیش رود و توفیق یابد. ویژگیها و امتیازات فردیاش همچون دانش گسترده و هوش و نبوغ خاص و زیبایی و هیبت ظاهری در کنار تلاش و پشتکار بیسابقهاش باعث شد تا در مدتی کوتاه چنان موقعیت و محبوبیتی میان مسیحیان لبنان بیابد که کمتر کسی تاکنون بدان دست یافته است.
میگویند در یکی از دیدارهای ایشان با مخاطبان جوان مسیحی وقتی مدیر برنامه قصد دعوت او برای سخنرانی را داشت، گفت: «امروز کسی در میان ماست که با دیدن او احساس میکنیم دوباره عیسى مسیح در میان ما حاضر شده است.»
داستانها و موارد متعدد از سطوح و اشکال مختلف روابطش با مسیحیان لبنان و کشورهای دیگر نقل شده و اسناد و تصاویر گوناگون از این تجربهها موجود است که تحلیل و بررسی آنها بسیار مهم است. شاید بتوان این روابط را به چهار گروه با اهداف و رویکردهای متفاوت تقسیم کرد:
۱- روابط کلان سیاسی
گاه این روابط شکل رسمی و سیاسی دارد که در سطح کلان و ملی با هدف ایجاد هویت مستقل برای جامعه شیعه یا حل مشکلات اساسی طوائف و ادیان گوناگون مسلمان و مسیحی برقرار میشود. در این سطح از روابط او به عنوان مدیری برجسته و سیاستمداری بزرگ میدرخشد؛ چنانکه حتى برخی از مسیحیان اعتراف میکنند که اگر قانون لبنان اجازه ریاست جمهوری به غیرمسیحیان میداد، او بهترین گزینه بود.
در این عرصه اوگاه با رؤسای جمهور و چهرههای سیاسی رابطه صمیمانه برقرار میکند و گاه برای برقراری آتش بس میان فلسطینیهای مسلمان و لبنانیهای مسیحی به تحصن و اعتصاب غذای جنجالی دست میزند.
۲- روابط فرهنگی و مذهبی
گاهی نیز این روابط صبغه دینی و فکری پیدا میکند و چه در سطوح رهبران مذهبی و چه در فضای نخبگان علمی و فکری با رویکرد آشنا ساختن آنان نسبت به حقیقت اسلام و تشیع و برقراری رابطهای صمیمی و مثبت شکل میگیرد. در این زمینه نیز امام صدر توفیقات فراوان پیدا کرد که مشهورترین تجربه مذهبی او یعنی سخنرانی کلیسای کبوشیه شاهد این مدعاست. این کلیسا در مرکز بیروت برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت کاتولیک شاهد موعظه یک عالم مسلمان در آغاز ایام روزه مسیحی بود. او از حضور فعال و عزتمندانه در این موقعیتها استقبال میکرد و از ظواهری طبیعی چون انتشارتصویرش در زیر صلیب ابایی نداشت بلکه از این فرصتها برای رفع نگرانی و ایجاد اطمینان در طرف مقابل و ابراز احترام به دین مسیحیت بهره میجست. همچنین مقاله ارزشمند او با موضوع اسلام و پاسخ به نیازهای قرن بیستم که در محفل برجسته و نامدارعلمی با نام «الندوة اللبنانیة» ارائه شد، بازتاب گسترده و مثبتی در میان نخبگان مسیحی یافت و نام او را در کنار بزرگانی از طوائف مختلف اسلامی و مسیحی چون یواکیم مبارک، جورج خضر و صبحی صالح ماندگار کرد.
حضور مکرر امام صدر در مجالس علمی دانشگاه های مسیحی و جلسات بحث و گفتگوی آزاد و انتشار مقالات و نوشتارهای دینی و فکری ایشان در نشریاتی چون روزنامه «النهار» به مرور باعث شد آن بزرگوار توفیقات روزافزون در حوزه فرهنگی و دینی پیدا کند.
۳- روابط اجتماعی و عمومی
اشتغال امام صدر به برقراری رابطه با نخبگان سیاسی و فرهنگی باعث نشد تا او از روابط گسترده اجتماعی غافل شود. او همزمان به شکل وسیعی با شهروندان مسیحی رابطه داشت و حتى در هنگام تأسیس مجلس اسلامی شیعه محل ساختمان این نهاد دینی اسلامی و نیز محل سکونت خود را در منطقه مسیحی نشین «حازمیه» انتخاب کرد. او در این راستا رابطهای مودت آمیز و خاطره انگیز با همسایگان مسیحی خود در بیروت و دیگر شهروندان مسیحی در نقاط مختلف لبنان مخصوصا مناطق روستایی جنوب لبنان برقرار کرد.
از آنجا که به دلیل تنوع جمعیتی و ترکیب جغرافیایی مناطق لبنان بسیاری از روستاهای جنوب هم ساکنان شیعی و هم ساکنان مسیحی دارند زمینه تاریخی این رابطه - به رغم همه مشکلات و سوابق نزاعها و درگیریها – وجود داشت. امام صدر از این زمینه به خوبی استفاده کرد و رابطه اجتماعی موفق و اثربخشی را با این ساکنان مسیحی شکل داد.
از مشهورترین نمونهها برای این نوع رابطه میتوان به داستان بستنی فروش شهر صور اشاره کرد. این فروشنده مسیحی به دلیل خودداری همسایگان مسلمان از مراجعه به او در حال ورشکستگی بوده که به عنوان آخرین امید و تنها راه حل به سراغ امام صدر میآید و مشکل خود را مطرح میکند. پس از مدت کوتاهی امام صدر به مغازه او مراجعه میکنند و ضمن سفارش دادن بستنی از او میخواهند که میز را بیرون مغازه بگذارد تا همه مردم ایشان را ببینند و بدین ترتیب دوباره به کسب و کار او رونق میدهند و او را نجات میبخشند.
همچنین نقل شده که یک بار کلیسایی دچار آتش سوزی میشود و عدهای از مسیحیان بنابر برخی قرائن شایعه میسازند که این کار توسط مسلمانها صورت گرفته است. این موضوع باعث ایجاد زمینه فتنهای گسترده علیه مسلمانان میشود و اندک اندک دامنه وسیع تری پیدا میکند. در همان ایام نیز ساخت مسجدی در نزدیکی کلیسا آغاز شده بود و امام صدر برای آغاز کار ساخت مسجد و تشویق مردم به تأمین هزینه آن دعوت شده بود. ایشان ضمن دعوت مردم مسلمان منطقه به پرداخت مبالغی جهت ساخت مسجد اعلام میکنند که هرچه جمع شود میان مسجد و کلیسا نصف خواهد شد و برای تعمیر و بازسازی کلیسای سوخته نیز هزینه میشود. همین تدبیر هوشمندانه باعث میشود نه تنها آتش فتنه خاموش شود بلکه چندی بعد خود مسیحیان مسبب اصلی حادثه را که فردی مسیحی بوده پیدا و معرفی کنند.
۴- روابط شخصی و فردی
هنوز هم وقتی با مردم مسیحی لبنان از طبقات مختلف اجتماعی گفتگو میکنیم با شگفتی تمام درمی یابیم که بسیاری از آنان با امام صدر رابطهای شخصی و عاطفی داشتهاند و طوری از او سخن میگویند که گویی از یک دوست صمیمی و نزدیک حرف میزنند.
این نوع رابطه طیفهای گوناگونی از افراد را دربر میگیرد؛ از نخبگان ادبی همچون حقوقدان و شاعر معروف «بولس سلامه» گرفته تا افراد عادی چون یک فروشنده یا راننده یا پزشک.
در این سطح از روابط امام صدر تأثیری عمیق بر افراد باقی میگذارد و آنان را اسیر محبت خود میکند. نگاه الهی او به انسان و دیدگاه خیرخواهانه او نسبت به همنوعانش چنان اثرگذار است که به مصداق روایت «کونوا دعاة لنا صامتین» (با زبان خاموش مردم را به سوی ما دعوت کنید) با عمل خود شوق به مکتب اهل بیت را در دل همگان میانداخت.
استاد رشاد فرزند بولس سلامه که خود شخصیتی برجسته است، نقل میکرد که یکبار وقتی پدرم از یک جلسه در شهر صور به بیروت برمی گشت امام صدر هم به همراه پدرم آمد و در ماشین او سوار شد. پدرم تصور کرده بود که امام صدر در بیروت کاری دارد و به همین جهت با او همراه شده است اما وقتی به بیروت میرسند پدرم متوجه شده بود که امام صدر تنها برای احترام به او، وی را تا بیروت همراهی کردهاند و قصد برگشت به سوی صور را دارند. او میگفت این موضوع چنان در پدرم تأثیر گذاشت که تا آخر عمر با شور و حالی خاص از این موضوع یاد میکرد و امام صدر را میستود.