آنچه میخوانید متن سخنان استاد محمد اسفندیاری در جلسۀ نقد و بررسی کتاب سفر شهادت است. این جلسه مورخ دهم دیماه ۱۳۹۱ در موسسۀ فهیم در شهر قم برای نقد و بررسی این کتاب تشکیل شده است.
مجموعه آثار امام موسی صدر در حال تدوین است و تاکنون چند جلد آن منتشر شده و کتاب سفر شهادت جلد هفتم از این مجموعه است. من تجربیاتی دربارۀ مجموعه سازی دارم و لازم میدانم این تجربیات را منتقل کنم. بیتردید از مهمترین سرمایههای هر جامعه، متفکران آن هستند. بعد از درگذشت هر متفکر، برای حفظ آثارش و جلوگیری از فراموش شدن و به تاراج رفتن آن، آثار را چاپ و منتشر میکنند یا به صورت مجموعه آثار ارائه میدهند. گذشتگان ما به این کار اهتمام نورزیدند. به همین سبب، ضایعات بسیاری در این زمینه متحمل شدیم. برای نمونه، به حسن بن موسی نوبختی از اعلام و متکلمان بزرگ شیعه در قرن سوم و چهارم اشاره میکنم. ایشان ۴۴ کتاب داشت، اما از مجموع آثار ایشان تنها «فِرَقُ الشیعه» باقیمانده و سایر آثار از بین رفته است. و چه بسیار عالمان دیگری که اسامی آنان را در کتابها میخوانیم، ولی آثارشان از بین رفته است. چون اعقاب و نسلهای بعد برای جمعآوری آثار آنان اهتمام نورزیدند.
چاپ آثار به دو صورت است. آثار برخی متفکران به صورت کتابهایی مستقل چاپ میشود و آثار برخی دیگر بهصورت مجموعه آثار چاپ میشود که این دو با هم فرق دارد. برای نمونه اگر ویل دورانت از دنیا برود، ضرورتی ندارد که آثارش بهصورت مجموعه چاپ شود. زیرا، کتابهایش مشخص است. کتابهایی مانند تاریخ تمدن، درآمدی بر تاریخ تمدن، تاریخ فلسفه، لذات فلسفه و تفسیرها. اگر همین چند کتاب به چاپ برسد، آثار ویل دورانت حفظ میشود. اما نقطه مقابلش فرد پراکندهنویسی مثل برتراند راسل است. وی آثار و مقالات متعدد و پراکندهای دارد که باید بهصورت مجموعۀ آثار چاپ شود. این تدبیری است که برای متفکرانی با آثار پراکنده اندیشیده شده است.
ویژگیهای مجموعه آثار متفکران اینگونه است:
- یکدست و یک شکل و یک اندازه است.
- با یک قلم حروفنگاری شده است و صفحهآرایی یکسانی دارد.
- هر جلد اختصاص به یک موضوع دارد.
- نمایهسازی شده است.
- آنچه به بیان و بنان متفکر و دانشور آمده، ولو غلط و اشتباه، باید چاپ شود. اگر مخالفتی با مطلبی وجود دارد، باید در پاورقی یا جای دیگر ذکر شود و نباید در متن کتاب آورده شود. در واقع، لزومی به مصلحتسنجی نیست.
- در هر مجموعه مانند مجموعۀ در قلمرو اندیشۀ امام موسی صدر، هر مقاله و کتاب باید شناسنامه داشته باشد. یعنی مشخص شود که مقاله اول، مقاله دوم و... در چه تاریخ و مکانی القا شده است و اگر دستنویس است، نسخهاش کجاست. یا بر اساس چه نسخهای چاپ شده است.
همانطور که عرض کردم، کتاب سفر شهادت جلد هفتم از مجموعۀ آثار امام موسی صدر است. بنابراین، باید هر آنچه امام صدر درباره امام حسین (ع) گفتهاند، در این مجموعه درج شده باشد. در این جلسه قصد داریم که به نقد و بررسی این کتاب بپردازیم که من صحبتهایم را با نقد کتاب آغاز میکنم. در این خصوص متذکر موارد ذیل میشویم:
- با توجه به اینکه در مقدمۀ کتاب کامل توضیح داده نشده است، نمیدانیم که آیا این مجموعه، جامع است یا خیر.
- استخراج منابع دقیق و یکدست نیست. برای مثال، منبع حدیث حضرت زینب (س) که فرموند: «اَللهم تَقبّل منا هذا القربان»، عوالمالعلومبحرانی ذکر شده است. عوالم العلوم مانند بحار منبع دسته دوم است. عوالمالعلومبحرانی هم همینگونه است. وقتی مطلبی نقل میشود، بایست منبع اصلی ذکر شود.
- در خطابهای از امام صدر آمده است که امام حسین (ع) فرمود: «اِن کان دین مُحمد لَم یَستقِم اِلا بقتلی، فیا سیوف خذینی.» این جمله مشهور است و همهجا آمده است، ولی منبعی ندارد. اگر منبعیابی دقیقی صورت میگرفت، معلوم میشد که این حدیث از حضرت نیست. شعری است از شیخ محسن هویذی حائری که در کتاب دیوان الحائرات آمده است.
- در دو جای دیگر امام موسی صدر گفتهاند: «همانگونه که شنیدهاید کسی که از گفتن حق ساکت باشد، شیطان لال است.» اتفاقاً، مترجم یا ویراستار توجه داشتهاند که این جمله را داخل گیومه بیاورند. اما در مصدریابی آن دقت کافی نکردهاند که مأخذ آن را بیابند. اگر مأخذش را جستوجو میکردند، درمییافتند که این جمله ترجمۀ حدیث «الساکت عن الحق، شیطان اخرس» است.
- نکتۀ دیگر اینکه در سراسر کتاب تاریخها میلادی است.
- دیگر اینکه، کتاب را دو نفر ترجمه کردهاند. چون حجم کتاب زیاد نیست، بهتر بود یک مترجم میداشت.
- در سراسر کتاب بعد از نام ائمۀ معصومین حرف اختصاری (ع) آمده است. باید دید آقای صدر از چه کلمهای استفاده کردهاند. ممکن است در سخنرانیهای مختلف از عبارت دیگری مانند «رضیالله عنه»، «سلام الله» و غیر اینها استفاده کرده باشند. بنابراین، آنچه به بیان یا بنان آقای صدر آمده است، باید ثبت و ضبط شود.
- نکتۀ دیگر اینکه ترجمه این کتاب بسیار روان، شیرین و خوب است. میگویند ترجمهای خوب است که بوی ترجمه ندهد. اما من معتقدم ترجمهای خوب است که مقداری بوی ترجمه دهد. میگویند اگر ترجمه زیبا باشد، باوفا نیست. باوفا باشد، زیبا نیست. من معتقدم ترجمۀ باوفا بهتر از ترجمۀ زیباست.
بررسی محتوایی
نباید در تحلیل واقعۀ عاشورا از نگاه امام موسی صدر و دیگر بزرگان، ذرهبین به دست گرفت و از برخی امور جزئی خردهگیری کرد. برای مثال، نباید گفت که چرا امام موسی صدر حدیثی نقل کردهاند که در واقع حدیث نیست. ایشان در وضعیتی این مطالب را ارائه کردهاند که در جبهۀ مقابل اسرائیل ایستاده است و امکاناتی که در اختیار داشتند، محدود بوده است. نباید نگاه آکادمیک به آثار امام موسی صدر و دیگر متفکران دهۀ ۴۰ و ۵۰ در ایران داشته باشیم. اما کتاب امام موسی صدر روحی دارد که قصد دارم در این جلسه، روح یا گفتمان ایشان را بررسی کنم و نه گفتارهای ایشان را.
ایشان چه گفتمانی را نمایندگی میکرد؟ قرن دوازدهم و سیزدهم تقریباً دورۀ انحطاط شیعیان است و کتابهای مقتلی هم که در این دو قرن نوشته شده، اغلب کتابهای ضعیفی است. قرن چهاردهم و قرن پانزدهم که در آن به سر میبریم، مقتلها، کتابها و دیدگاهها تغییر کرد و ارتقا یافت. یکی از متفکران و دانشورانی که دیدگاههای جالب توجهی دارد، امام موسی صدر است. ایشان نمایندۀ گفتمان انقلابی درمورد امام حسین (ع) است. یعنی گفتمان انقلابی را ایشان رهبری میکرد. به تعبیر دیگر، امام موسی صدر منادیِ امام حسینِ ظلمستیز است، نه منادیِ امام حسینِ مظلوم. مظلوم در دنیا بسیار است. قبل از امام حسین (ع) بوده و بعد از ایشان هم خواهد بود. لذا، امام موسی صدر از امام حسینی سخن میگوید که ظلمستیز است و در مقابل قدرت میایستد. اگر امام حسین (ع) جلوۀ مظلومیت باشد، کارکردها و نتیجهاش متفاوت خواهد بود. امام حسینی که جلوه و تجلی مظلومیت باشد، منحصر در عزاداری، تعزیه و روضه میشود. اما امام حسین که تجلی ظلمستیزی باشد، سرمایه و سلاح مبارزان میشود. آقای صدر از امام حسینِ ظلمستیز برای مبارزه با اسرائیل، سرمایه و سلاحی ساخت. در قرن چهاردهم مسلمانان با پدیدهای به نام استعمار و استبداد داخلی مواجهه شدند. لذا از سرمایهای به نام امام حسین (ع) که ندای «هیهات من الذله» سر داد، برای مبارزه با استبداد استفاده کردند. از اینرو، بسیاری از متفکران و آقای صدر از این سرمایه استفاده کردند. امام موسی صدر در بسیاری از سخنرانیها به نفس قیام امام تکیه میکند. در گفتار امام موسی صدر، که گفتمان انقلابی است، امام حسین (ع) ظلمستیز و دعوتگر است و نه فقط مظلوم. امام موسی صدر همۀ این تعبیرات را بهکار میبرد. دعوتگر به تشیع سرخ است و امام حسین (ع) را تنها جلوه مظلومیت نمیداند. و این مسئله به این دلیل است که امام موسی صدر مقتضیات زمان را به خوبی میداند. امام موسی صدر سفر امام حسین را سفر شهادت میداند.