کتاب سفر شهادت هفتمین کتاب از مجموعۀ در قلمرو اندیشۀ امام موسی صدر است که شامل گفتارهایی دربارۀ واقعۀ عاشوراست. نوشتۀ پیشرو گزیدهای از سخنان جناب آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی در مراسم رونمایی این کتاب در مؤسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر است.
آثار علمی امام موسی صدر، بسیار ارزشمند است. به گفتۀ پدرم، استاد دوانی، به سبب غلبۀ چهرۀ سیاسی امام موسی صدر بر دیگر ابعاد شخصیتی ایشان، وجوه دیگر این عالم، از جمله بُعد علمی ایشان به درستی شناخته نشده است. ایشان مجتهدی برجسته و فقیهی روشنبین بود. بنابراین، عرضۀ آثار علمی این مرد فرهیخته و بزرگ عالم تشیع به جامعۀ علمی کشور از طرف مؤسسۀ امام موسی صدر کار ارزشمندی است.
در این نشست قصد داریم کتاب سفر شهادت را بررسی و تحلیل کنیم که شامل سخنرانیهای امام موسی صدر دربارۀ قیام حضرت سیدالشهدا (ع) است. امام صدر در این کتاب برای تحلیلی که از قیام حضرت سیدالشهدا (ع) ارائه دادهاند، اشاراتی به وقایع قیام امام حسین (ع) کردهاند. اما نقل این وقایع امتیاز و تمایز این کتاب نیست، چون حوادث یکسان بودهاند و بسته به نقل معتبر یا غیرمعتبر، منابع متفاوت میشوند. اهمیت این کتاب در تحلیلهای آن است و این تحلیلها در این مجموعه اصل هستند. در اینجا به برخی از این تحلیلها اشاره میکنم.
• بنای امام موسی صدر توجه به اهداف و ابعاد گوناگون قیام امام حسین (ع) است و نه صرفاً نظر کردن به بُعد عاطفی آن. البته، ایشان بر بُعد عاطفی نیز تأکید میکنند و تعبیر بسیار زیبایی دارند که اگر از آنچه بر امام حسین (ع) گذشته است، اندوهگین نشویم، نشانۀ ضعف ایمان و بیایمانی است و مفهوم مخالف آن را اینگونه مطرح میکنند که اگر کسی با خواندن یا شنیدن آنچه بر حضرت سیدالشهدا (ع) گذشت، اندوهگین نشود، فاقد ایمان است. این اصل درستی است که به زیبایی آن را عنوان میکنند. اما این مسئله سبب نمیشود که فقط از بُعد عاطفی به این واقعه نگریست و اهداف والای قیام را که میتواند در هر زمان و مکانی جاری و ساری باشد، مدنظر قرار نداد.
• ایشان تعلیل بسیار زیبایی برای گریه بر امام حسین (ع) دارند، مبنی بر اینکه گریه برای نو کردن اندوه و کینه و میل به انتقام و خشم بر باطل است. اگر بر امام حسین (ع) گریه میکنیم، صرفاً برای سبک کردن انسان در این مصیبت نیست. گریه باید انسان را در برابر باطل محکمتر به میدان بیاورد و میل به انتقام و خشم بر جبهۀ باطل را در او برانگیزد.
• امام موسی صدر در موارد متعددی، تحلیلها و برداشتهای زیبا و ارزشمندی از اقدام امام حسین (ع) و حرکت تاریخساز ایشان بیان کردهاند. ایشان تعبیری برای آمادهسازی اصحاب برای شهادت بیان کرده و به زیبایی مطرح میکنند که امام حسین (ع) میدانست که پایان این کار شهادت است. مبادا هنگامی که یاران آن حضرت میخواهند مقابل دشمن قرار گیرند ضعف امکانات و کمی نیروها باعث کاهش عزت این حرکت شود. امام صدر میگوید که امام حسین (ع) یاران را بهگونهای آماده میکنند که هنگام قرارگرفتن در مقابل دشمن، گویی بر آنها غلبه دارند و کوچکترین نشانی از ضعف و حقارت و ذلت در آنها نمیماند. پس از آمادهسازیِ اصحاب، نوبت به آمادهسازی زنان، خانواده و حرم میرسد. امام حسین (ع) بهگونهای آنان را برای چنین امر مهمی آماده میکنند که دشمن نتواند ذلتی در میانشان مشاهده کند.
• امام صدر تحلیل بسیار زیبا و ارزشمندی نیز از عظمت حضرت زینب (س) در قیام و انقلاب حسینی و پیامرسانی قیام دارد و نقش زن را در پیدایش قیامها و انقلابها و تحولات اجتماعی بسیار اساسی قلمداد میکند. ایشان بر اهمیت تربیت دختران در کنار تربیت پسران تأکید میکند. شاید در موقعیتی که امام موسی صدر این سخنان را ایراد میکند، یعنی بیش از چهار دهۀ پیش توجه به پسران بیش از دختران بوده است. حتی از قول پیغمبر (ص) حدیثی مطرح میکند با این مضمون که بهترین فرزندان، دختران هستند. ایشان تربیت دختران را سبب سلامت جامعه و موفقیت مردان میداند.
• امام صدردربارۀ رابطۀ میان حج و عمره و زیارت خانۀ خدا و اعمال حج با زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) تعبیر ارزشمندی ارائه میدهند. قرائت زیارت عاشورا در روز عرفه و نیمۀ رجب و ماه رجب تأکید شده است. میدانیم که رجب موسم عمره و ذیحجه نیز موسم حج تمتع است. بنابراین، ایشان میفرماید که علت این مسئله این است که در حقیقت حج واقعی از طریق امام حسین (ع) شناخته میشود.
ملاحظاتی در باب کتاب
در اینجا باید بگویم که سخنرانی با نوشتن یک متن بسیار متفاوت است و اقتضائات خود را دارد. ممکن است شخص هنگام سخنرانی در نقل برخی مسائل دچار سهو شود و برخی مسائل به درستی بیان نشوند. اگر خود سخنران متن را بازنگری کند، طبعاً اشکالات آن برطرف میشود. در کتاب سفر شهادت نیز نکات بسیار محدودی از این سهوها مشاهده کردم که در اینجا متذکر میشوم:
• ایشان در سخنان خود به تغییر و تحول مردم در مواجهه با امام حسین (ع) اشاره میکند و نام عبیدالله بن حر جعفی را به عنوان یکی از متحولشدهها میآورد. تصور میکنم که این اسم به اشتباه ذکر شده است و باید به جای آن زهیر بن قین درج شود. ایشان در جای دیگری نقش عبیدالله حر را منفی میداند و اینها با یکدیگر سازگار نیستند. به نظرم در ترجمه اشتباه صورت گرفته است.
• در خصوص ورود حضرت زینب (س) به مجلس عبیدالله بن زیاد میگویند که حضرت وارد جایگاهی شدند که پیش از این خانه و مقر حکومت پدر خود بود. اما این نکته نیز درست نیست. چون وقتی امیرالمؤمنین (ع) وارد کوفه شدند، در دارالإماره فرود نیامدند، بلکه خانهای معمولی را انتخاب کردند.
از زمان عثمان این رسم جا افتاد که سیاست از دیانت جدا باشد. بنابراین، دارالإماره در کنار مسجد ساخته شد تا مسجد فقط بُعد عقیدتی و عبادی داشته باشد و دارالإماره نیز مرکز سیاسی باشد. بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) و صلح امام حسن (ع)، معاویه بر عالم اسلام مستولی و زیاد بن ابیه پدر عبیدالله بن زیاد نیز حاکم کوفه شد. وی مسجد کوفه و دارالإماره را بازسازی کرد و کاخهای حیره شهر باستانی در نزدیکی کوفه را تخریب کرد و با سنگها و ستونهای آنها مسجد و دارالإماره را بنا کرد. بنابراین، حضرت امیر (ع) و حضرت زینب (س) در این دارالإماره حضور نداشتند.
• در جای دیگری به شریح قاضی و فتوای او بر شهادت حضرت اباعبدالله (ع) اشاره دارد که این نقل در منابع درجۀ اول و اصلی نیامده است و از طرفی شریح، زیرکتر از آن بود که چنین سابقهای از خود بر جای بگذارد. همچنین، عبیدالله بن زیاد نیازی به فتوای شریح و امثال او نداشت و دیگر اینکه اگر شریح چنین گناه عظیمی مرتکب میشد، مختار او را به هلاکت میرساند، در حالی که مختار با او برخوردی نداشت و از او خواست که در کوفه به قضاوت ادامه دهد که او هم نپذیرفت و بنابراین اخراج شد.