واژهها معنای گستردهای را به ذهن آدمی منتقل میکنندو در پیوندی عمیق با دیگر واژگان هستند. گاه پیبردن به معنا و ژرفای واژه ای در نگاه اول کاری سهل به نظر میآید. گاه خودِ واژه گویا و واضح است، اما در لایههای درونی خود معانی پنهانی دارد که باید بدان پرداخت تا تبلور یابد.
از جملۀ این واژگان، «خبرنگار» است. چنین به نظر می رسد که این واژه خود گویاست و ظاهرش نشان می دهد که نیازی به بحث و بررسی ندارد. خبرنگار کسی است که خبر را مینگارد و در اختیار جامعه قرار میدهد، به همین سادگی!
اما ماجرا به همین سادگی هم نیست، امروز خبر و خبرنگار و خبررسانی یکی از عرصههای چالش برانگیز و پرتنش است. باید نگاه ژرفتری به واژگان داشته باشیم و در آنها تدبر کنیم. باید بدانیم چه انتظاری از خبرنگار داریم؟ چه برنامهای در دستور کار دارد؟ چه چیز را چگونه مینگارد؟
خبرنگار امروزه نقشاجتماعیِ پررنگی بر عهده دارد. نقشی که می تواند سفید، سیاه یا خاکستری باشد. نقشی سفید آنجا که با جان و دل، با صداقت و درستی آگاهی میبخشد، بازیگری سیاه آنگاه که در کتمان حقایق میکوشد و منفعل و خاکستری زمانی که در سمت باد حرکت میکند.
امروز تنوع و کیفیت رسانهها یکی از معیارهای سنجش کشورهاست. در خاورمیانه کشور کوچک لبنان موقعیت ویژهای از این نظر دارد. تنوع و تکثر رسانهها و خصوصاً روزنامه، در این کشور زبانزد است. لبنان به دلیل وضعیت خاص سیاسی و جغرافیایی و انسانی، یکی از بزرگترین مراکز خبری خاورمیانه است، اگر نگوییم مهمترین. النهار، مهمترین روزنامه منطقه، در این کشور است و تعدادی از خبرنگاران سرشناس از این سرزمین برخاستهاند.
امام موسی صدر در مقام رهبر شیعیان لبنان در این سرزمین کوشید تا سطح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شیعیان آنجا را ارتقا بخشد. وی از جمله عالمان زمانشناس روزگار ماست که کارنامهای پر برگ و بار و در خور بررسی دارد. پرداختن به این کارنامۀ علمی و عملی از حوصله این یادداشت فراتر است. اما در بررسی کارنامۀ ایشان، ارتباط ژرف و مؤثر و گسترده با خبرنگاران یکی از وجوه برجسته عملکرد وی است. جالب اینکه خود زمانی سردبیر نخستین نشریۀ حوزۀ علمیه قم با نام مکتب اسلام بود.
در لبنان، سرزمین فرصت ها و تهدیدها، جان خبرنگار در خطر است. هرگاه قلمی به دست گرفته میشود و حقی بیان میشود، در مقابل آن اسلحهای قرار می گیرد و برای رسیدن به هدف تنها رویکرد برای خاموشی خبرنگار و یک تفکر، ترور است.
کامل مروه یکی از قربانیان این نوع ترور است. امام موسی صدر در هفتمین روز شهادت وی سخنانی ایراد میکند. این سخنرانیِ کوتاه امام، اهمیتی ویژه دارد. غسان توینی، خبرنگار مشهور لبنانی، پس از این سخنرانی امام موسی صدر، به دیدار وی می رود و می گوید: صاحب این کلام کسی است که من باید خود و روزنامهام النهار را در اختیار وی بگذارم و از امروز من و النهار در خدمت شما هستیم. (نقل به مضمون).
امام در این گفتار به جایگاه مطبوعات، وظایف و رسالت و حقوق خبرنگار و وظایف جامعه در قبال خبرنگار میپردازد، که شاید بررسی این موارد از منظر عالم دین خالی از لطف نباشد.
وی جایگاه مطبوعات را چنین به تصویر می کشد:
«مطبوعات محرابی است برای پرستش خدا و خدمت به انسانها و اگر از عهدۀ وظایف خود برنیاید، دامگه شیطان و مایۀ تخریب انسانیت خواهد بود. این عرصه از مهمترین و حساسترین میدانهای جهاد است، زیرا افکار عمومی را شکل میدهد؛ فرهنگآفرین است؛ خوراک روح را فراهم میآورد؛ مراحل جدید تکامل معنوی را پیمینهد؛ عواطف مردم را پیراسته میکند و آنان را به نیکی و راستی رهنمون میشود.»
سؤالی که در اینجا در ذهن مطرح میشود این است که چگونه مطبوعات محراب پرستش خدا و میدان جهاد است. مگر نه این است که در روزگار ما باید دوربین و قلمی در دست داشت و فقط انتقال اطلاعات داد.
شاید دور از ذهن نباشد که تصور کنیم مراد امام موسی صدر در بیان این جملات تفسیری از آیه شریفۀ «ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ؛ نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسد» بوده است. چراکه معتقد است روزنامهنگارميتواندبا قلم معجزهگر خویش جامعهاي صالحبيافريند. با جملهای هر چند کوتاه به ایفای نقش پدري راهنما و دلسوز ومخلص و هدايتگري فرزانه پرداخته و انسان را به سمت موجودی صاحب کرامت، روشنفکر، خیرخواه و خداپرست سوق دهد.
برای ادای چنین رسالتی، جامعه باید شرایط مناسب را برای خبرنگار فراهم آورد. نمیتوان از یک سو، چنین رسالتی از خبرنگار متوقع بود و از سوی دیگر، حقوق وی را نادیده گرفت. امام صدر دو وظیفه در قبال خبرنگار برای جامعه بر میشمرد و بر آنها تأکید بلیغ دارد:
1.فراهم کردن امکانات.امکاناتی که خبرنگار را از هر لغزشی دور بدارد. ایشان معتقد است که خبرنگار نباید به فقر و تنگدستی دچار شود. فقرِ خبرنگار، او را از مسیر اصلی خود منحرف میکند و در مسیری قرار می دهد که دامگه شیطان و مایۀ تخریب انسانیت است. در این صورت واقعیات منتقل نخواهد شد و چشم و گوش خبرنگار فسادها و لغزشها و کوتاهیهای اجتماعی و سیاسی و ... را نخواهد دید.
2. برخورداری از آزادی.و اما، آزادی، واژهای که تعابیر و تفاسیر گوناگون، گاه همسو و گاه غیر همسو در کتابهای فلسفه و کلام و عرفان از آن بدست میآید و پیوندی عمیق و ناگسستنی با انسان دارد. زمانی آزادیِ بیان و اندیشه آرزویی دستنایافتنی مینمود. امروزه کلیدواژههایی همچون آزادی، آزادی اندیشه و آزادی بیان پیوندی جداناشدنی با حرفۀ خبرنگاری دارد.
امام صدر سه خصلت برای آزادی بر میشمارد:
نخست اینکه حمایت و حفظ آزادی ممکن نخواهدبود، مگربا خود آزادي.
دوم اینکه آزادی حدبردار نیست. و آزادی کامل، عينِحقاست، حقيکه جانبخدا است.
ویژگی سوم آزادی این است که پدیدهای درونی و بیرونی است. بدین معنا که جنبه درونی آن رهایی از نفس و جنبه بیرونی آن رهایی از بند دیگران است:«آزاديِ حقيقي دقيقاً رهایي از عوامل فشارخارجي و عوامل فشار داخلي است. آزادیای که با آزادي ديگرانت زاحم داشته باشد، درحقيقت، بندگيِنفْسِ خويشتن وشهوتطلبي است.» گویی این عبارت امام صدر همان سخن امیرالمومنین است که فرمودند: «لاتَكُ نعَبدَ غَيرِكَ وَ قَد جَعَلَكَ اللّهُ حُرّا[1]؛ بنده ديگرى مباش كه خدا تو را آزاد آفريد.»
آزادی از جمله مفاهیمی است که امام صدر در دیگر سخنان خود نیز بدان پرداخته است و اساساً، آن را یکی از ابعاد وجودی انسان میداند و از نظر او پیشرفت و تعالی جامعه و انسان در گرو آزادی فکر و اندیشه و عمل انسان است. آزادیای که انسان را به کمال برساند و برای خدمت به انسان باشد. و اعتقاد دارد جامعه ای که در آن آزادی نباشد، در واقع، در آن جامعه «کرامت انسان و خوشگمانی به انسان به رسمیت شناخته نشده است.»
سالهاست که آزادیخواهِ لبنان، امام مقاومت، امام موسی صدر در اسارت است. عصایت را به میلههای زندان بزن موسی تا شاید بار دیگر صدای آزادیخواهیت به گوش جهانیان برسد. کاش، روزنامهنگاران و مردمی که برای احقاق حق الهی آنان یعنی آزادی تلاش کردی، قلم به دست گیرند و برای نجاتت تلاش کنند. تا برای آزادیت فریاد برآورند... تا ...