سیری در اندیشه تفسیری امام موسی صدر درباره معراج پیامبر
مسجدالاقصی و رمز جهانی شدن اسلام
اشغال فلسطین و آوارگی مردم آن و تجاوزهای رژیم صهیونیستی به کشورهای همسایه، فصلی مهم از تاریخ معاصر خاورمیانه و جهان اسلام را به خود اختصاص داده است.
امام موسی صدر از ابتدای حضور در لبنان، با وجود دغدغههای مختلف اجتماعی و فرهنگی که برای شیعیان و جامعه آن روز این کشور داشت، از موضوع فلسطین و تبعات ناشی از بحران آفرینی و اشغالگری رژیم اسرائیل در منطقه غافل نبود و این مسئله را مختص یک کشور و ملت نمیدانست و ابعاد مختلف آن را در کانون توجه قرار میداد.
دراین مسیر، تعامل با گروه های فلسطینی به منظور تقویت مقاومت و همچنین ایجاد سازمان امل با هدف سامان دهی مبارزان لبنانی در برابر تجاوز اسرائیل و ممانعت از اجرای طرح توطین فلسطینیان در لبنان و تلاش برای بازگرداندن آنها به سرزمین مادری، ازجمله اقدامات اساسی امام صدر است.
علاوه بر اینها وی به عنوان یک رهبر دینی و شخصیتی صاحب اندیشه، همواره از ظرفیتهای فکری و فرهنگی موجود در جامعه لبنان و جهان اسلام برای طرح موضوع فلسطین و ضرورت آزادی قدس شریف استفاده میکرد.
دربارۀ ابعاد و مراحل تاریخی اندیشه و روش امام صدر در موضوع فلسطین میتوان به تفصیل سخن گفت و حتی در پژوهشهای مختلف به آن پرداخت. اما بهانه این یادداشت، اشارهای کوتاه به نگرش قرآنی و تفسیری امام موسی صدر درباره موضوع قدس است که در نوع خود نگرشی بدیع و مترقیانه به شمار میآید. او به قرآن توجهی ویژه داشت و از آن به عنوان مهمترین متن دینی مسلمان برای تبیین نگاه دینی و اجتماعی خود بیشترین بهره را میبرد.
به نظر میرسد امام صدر با نگاه و شیوه مفسران دیگر (اعم از شیعه و سنی) به ویژه آنان که رویکردی اجتماعی دارند، آشناست اما تابع شیوه هیچ یک از آنان نیست و دراین کار اهل تقلید و توقف بر آنچه پیشینیان گفتهاند نیست. هدف امام صدر تحلیل آیات و بیان آثار و نتایج آن است تا مخاطب را بیش از گذشته به قرآن نزدیک و به او کمک کند تا پیامی برای زندگی امروز خود بگیرد. وی تأمل در قرآن را تنها دقت در نص نمیداند و در کنار آن بر توجه به واقعیتهای بیرونی هم تاکید دارد و با اتکا به فرهنگ اسلامی، پاسخ پرسشهای روز را با مراجعه به قرآن و سنت و عقل دریافت میکند.
امام موسی صدر در اواسط دهه هفتاد میلادی برای اولین بار از فرصتی که به ابتکار خود او برای شیعیان فراهم آمد، استفاده کرد و در سحرگاهان ماه رمضان از رادیو سراسری لبنان به تفسیر برخی آیات قرآن پرداخت. این مجموعه با عنوان «حدیث سحرگاهان» از سوی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر به چاپ رسیده، و در دسترس علاقمندان به مباحث قرآنی و تربیتی و اخلاقی است.
در این اثر پنج گفتار به تفسیر آیات نخست سوره اسراء اختصاص دارد که در آن ضمن تفسیر این آیات و تشریح نکات دینی و اخلاقی، به قدس و ضرورت آزادی آن نیز پرداخته شده است.
امام صدر در آغاز بحث با اشاره به آیات اول سوره اسراء، رویکرد کلی خود را در تفسیر این آیات روشن کرده و با اشاره غیر مستقیم به حوادث فلسطین میگوید: «این آیات... شامل معانی عمیق تربیتی و حماسی بسیاری است و... امشب در بحبوحه وقایع خونینی که وجدانها را زنده و چشمها را بیدار میکند، درباره این آیات و چارچوب کلی آن و ارتباط شگفت آوری که میان این آیات وجود دارد. چند نکته را بیان میکنیم.» (ص ۱۹۸)
او در ادامه به تشریح چگونگی معراج و تببین نظر قرآن در این موضوع و هدف خداوند از معراج میپردازد و سپس آیه اول سوره اسراء - سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله - را پندی برای مسلمانان دانسته و سرنوشت قدس را مصیبتی میداند که برای آن باید آیه استرجاع خواند: «حقیقت این است که انسان هنگامی که این آیه را میخواند. خاشع و پند پذیر و دردمند میشود؛ زیرا انسان کلمه مسجد الاقصی را در قرآن کریم و در اسلام مشاهده میکند و بعد میبیند که این مسجد از دست مسلمانان خارج شده و به دست دشمنانشان (قوم یهود) افتاده؛ دشمنانی که قرآن آنها را اشدالناس عداوه للذین آمنوا (مائده ۸۲) - دشمن ترین دشمنان علیه کسانی که آیمان آوردهاند - خوانده است. انالله و اناالیه راجعون» (ص ۲۱۰-۲۰۹)
امام موسی صدر فلسطین، لبنان، سوریه و اردن را مصادیق حوالی قدس ارزیابی کرده و با استناد به تصریح قرآن - بارکنا حوله - این منطقه را سرشار از برکات مادی و معنوی میداند. برکاتی که از جغرافیای طبیعی تا جغرافیای انسانی را شامل میشود. و تاریخ تمدن های دینی و انسانی گواه صادقی بر آن است. (ص۲۱۱)
نکته حائز اهمیت در این بخش آن است که امام صدر موضوع معراج را وجه جهانی رسالت پیامبر معرفی می-کند و قدس را پیوند همه رسالتهای آسمانی و سرچشمه اصیل همه تمدنهای جهانی میداند و معراج را تاکیدی بر جهانی بودن اسلام دانسته و میافزاید: «دین اسلام بر پیامبر (ص) در شبه جزیره عربستان نازل شد، اما برای اینکه این دین تنها برای اهل آن سرزمین و رسالتی برای مردم مکه و مدینه نماند، خداوند او را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر داد زیرا... مسجد الاقصی و سرزمینهای اطراف آن، خاستگاه ادیان و تمدنهای جهانی بودهاند بنابراین، انتقال پیامبر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی به مثابه ارتباط و هماهنگی با این حلقه تمدنی و دینی و جهانی و نیز کامل شدن آن حلقه است. پیونداسلام با تمدنها و با ادیان، تاکیدی بر جهانی بودن اسلام است و اینکه خداوند محمد (ص) را فرستاد تا رحمتی برای همه جهانیان باشد. پس مسجد الاقصی رمزی برای جهانی بودن اسلام است و خارج شدن آن از دست مسلمانان به معنای انزوا و عقب نشینی اسلام است.
به همین سبب این مسجد نقشی اساسی در اسلام دارد. بلکه از ارکان اسلام است و هیچ انسان مسلمان و مومنی جایز نیست که لحظهای ساکت بماند و برای بازگرداندن این مسجد مبارک و دور داشتن آن از یهودی شدن تلاش و کوششی نکند» (ص۲۱۲)
امام موسی صدر در قسمت دیگری از همین مباحث در تفسیر آیات بعدی سوره اسراء (آیات ۲ تا ۸) که درباره سرکشی قوم یهود و جزای آنها از سوی خداست میافزاید: «خداوند درنتیجه این سرکشی و توکلشان بر غیر خداوند، دوبار برتری جویی آنها را در زمین و زمین خوردنشان را یادآوری میکند. سپس قاعدهای را در هستی بیان میکند و آن اینکه هرگاه آنان سرکشی و انحرافشان را تکرار کنند، خداوند نیز تأدیب و تعذیب آنان را تکرار خواهد کرد... در اینجا ما ارتباطی میان انتقال پیامبر (ص) و رسالت، با قدس میبینیم و نیز تعلیل تقدم قوم یهود و فرو افتادنشان. گویی این آیات درسی عملی است برای این موضع الهی که مسلمانان باید آن را به کار برند، جهانی کردن رسالت، صیانت از قدس تا ردنژاد پرستی که علت انحراف یهود است، نفرت نداشتن از انسان بماهو انسان مگر در صورت سرکشی که قانون خدایی است که قدرتش برتر از قدرت آنان است و در نهایت مشخص شدن مسئولیت مسلمانان در برابر این سرکشی» (ص۲۰۰)
او در این بخش ضمن تبیین نگاه خود به انسان و حیات او دراین جهان بدون توجه به رنگ ونژاد و مذهب، ضرورت جهانی اندیشیدن و جهانی ساختن رسالت اسلام را مورد تاکید قرار داده و همه آنها را مبنای دیدگاه خویش درباره صیانت از قدس قرار میدهد.
امام موسی صدر رفتار رژیم اسرائیل را مصداق دیگری از طغیان در مقابل خدا و پیامبر او دانسته وسرنوشت پیشینیان آنها را برایشان نزدیک میداند و میگوید: «حال ما با پدیده طغیان و تکبر مواجه هستیم که سبب دور شدن از هر دو رکن عبادت (عمل و نیت) است. آزار و بدرفتاری و نیت بدرفتاری. نتایج آن را هم در کسانی که مسجدالاقصی را اشغال کرده و ساکن آنجا شدهاند میبینیم. نتایج دراز مدت اعمال آنان و طغیان آنها هم چندان دور نیست... عقب نشینی و بازگشت به خودخواهیها و تنگ نظری است» (ص۲۰۶)
امام صدر از فرصت به دست آمده در رادیو لبنان به همین مقدار نیز بسنده نکرده و در پایان سخنان خود در این چند جلسه به دفعات دعا میکند که: «خداوند تلاشهای لشکر مسلمانان و جنگجویان و مجاهدان در سرزمینهای اشغالی و خارج آن را به نتیجه رساند و خداوند این مسجد را به دست ما به امت بازگرداند.» (ص۲۱۰)
یکی از نکات مهم در تحلیل اندیشه و روش برجستگان فکری و صاحبان اندیشه این است که به سوابق همان فرد و یا سیر تحول اندیشه او نیز توجه شود. از ویژگیهای برجستۀ امام صدر این است که او همین نظر را چند سال قبل نیز در برخی نشستهای خود مطرح کرده است. وی درمصاحبه با روزنامه الجریده لبنان مورخ ۲۶/ ۸/ ۱۹۶۹در پی به آتش کشیده شدن مسجد الاقصی میگوید: «مسجدالأقصی خود در نگاه مسلمانان نماد و رمزی بزرگ به حساب میآید. چرا که اسلام در مکه متولد شد و اسراء یعنی انتقال پیامبر (ص ) به قدس، تعبیری کنایی از گسترش و انتشار اسلام بهشمار میرود. تجاوز به این نماد به معنای ایستاییِ اسلام در یک منطقه معین و شبیه به تخریب خانه کعبه است. نابودی کعبه به معنای مرگ نمادین اسلام است و همچنین، نابودی مسجدالأقصی نشانی است که معنایش مرگِ انتشار و گسترش اسلام است.»
امام صدر همچنین در نشست مطبوعاتی مورخ دهم آگوست ۱۹۷۰ در دانشگاه عربی بن در آلمان نیز میگوید: «اما از بُعد اسلامی، قدس نماد همگرایی اسلام با ادیان دیگر و اسراء تعامل دین با فرهنگها و تمدنها و اشتمال اسلام بر همۀ ملتها و فراتر رفتن آن از مرز عربی است. و این به معنای آن است که یهودیسازی قدس و اهانت به مسجدالأقصی و کلیسای قیامت و شیوع فساد در قدس با ژرفای اسلام تعارض دارد و تلاش جانانۀ دایمی را میطلبد و از اینرو، تا زمانی که یک مسلمان متعهد در روی زمین وجود دارد، تحقق صلح محال است.»
بدیهی است هر بخشی از سخنانی نکه از امام نقل کردیم، از منظرهای مختلف، مباحث جداگانهای را میطلبد. چه به لحاظ قرآنی و چه به لحاظ سیاسی و تاریخی. اما روشن است که این نگاه همچنان نگرشی نو و مترقیانه به شمار میآید.
در پایان مایلم توجه مخاطبان را به این نکته به صورت ویژه جلب کنم که بر اساس آنچه که امام صدر چهل و پنج سال پیش در دانشگاه عربی بن آلمان با استناد به قرآن بیان میکند، سرنوشت صلح نه در دستان فلسطینیان و یا اعراب که در دستان آحاد مسلمانان جهان است و تا زمانی که یک مسلمان متعهد در روی زمین وجود دارد، تحقق صلح با اسرائیل محال است.
به امید آنکه در زمانی هر چه زودتر دعای امام صدر اجابت شده و مسجد الاقصی به دست او و یاران و فرزندانش به امت اسلامی باز گردد.