مشخصات کتاب:
نام کتاب: سیره و سرگذشت امام موسی صدر
نویسنده: هیئت رییسه جنبش امل
مترجم: مهدی سرحدی
ویراستار: مهدی فرخیان
سال: ۱۳93، چاپ دوم
تیراژ: 3۰۰۰ نسخه
قیمت: ۲0۰۰۰۰ ریال
درباره کتاب:
این کتاب ترجمۀ کتاب السیرة و المسیرة است. در این کتاب تلاش شده است تا مجموع اقداماتِ امام صدر گردآوری شود.
جلد نخست کتاب شامل تاریخ فشرده و، در عین حال، مفیدی دربارۀ حضور تاریخی شیعیان در لبنان است. پس از این بررسی تاریخی زندگی امام صدر در ایران و نجف به صورت خلاصه آورده شده است و پس از آن مجموعۀ اقدامات امام صدر به ترتیبِ سال از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ میلادی تبیین شده است.
جلد دوم نیز دربردارندۀ فعالیتها و مواضع امام در میان سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸ است. در جلد دوم مجموعه تلاشهای قضایی برای بازگرداندن امام و نیز احکام قضایی پروندۀ ربودن امام تا سال ۲۰۰۷ به علاقهمندان عرضه شده است.
این دو جلد ما را با مواضع و فعالیتهای امام در سالهای حضورش در لبنان و نیز مسائل و مشکلات جامعۀ شیعه و مواضع مخالفان امام آشنا میکند.
یادداشت ناشر بر چاپ دوم
کتاب سیره و سرگذشت امام موسی صدر سیری است در زندگی و فعالیتهای اجتماعی امام موسی صدر در لبنان. علاقهمندان از چاپ نخستِ این کتاب استقبال کردند و پیشنهادهایی درخصوص ویرایش و مطالب کتاب دادند. به رسم سپاسگزاری کوشیدیم تا به این تذکرات در چاپ دوم توجه و تا حد امکان آنان را اعمال کنیم. همۀ متن کتاب یک بار دیگر ویرایش زبانی و فنی شد. افزون بر این، ترتیب برخی مطالب تغییر کرد تا روند تاریخی کتاب مخدوش نباشد. دیگر تغییرات کتاب اصلاحات تاریخی و نیز، مطالبی است که به کتاب افزوده شد. امید داریم که با این تغییرات، این چاپ رضایت علاقهمندان را جلب کند. باز هم از علاقهمندان و خوانندگان کتاب میخواهیم که ما را از نعمت نقد و تذکر و پیشنهاد محروم نکنند.
در پایان سپاسگزار سرکارخانم طیبه ولیبغدادی هستیم که با تلاش ایشان اینک چاپ و ویراست دوم این کتاب آماده شده است.
مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
مقدمه ناشربر چاپ اولاگر ریاضیات را، بنا به تعبیر افلاطون، الگوی خلقت و پایه و ما در علوم کار بستی بشناسیم، باید علم تاریخ آگاهی صحیح از رویدادهای گذشته و تجزیه و تحلیل واقع بینانه حوادث تاریخی را ما در توسعه به شمار آوریم.
در باب ضرورت مطالعه تاریخ و عملکرد و جایگاه آن در بررسی و شناختن وضعیت موجود و ساختن آینده بسیار سخن رفته است. آموزههای آسمانی و میراث مکتوب بشری و حتی گنجینه تجربیات فردی هر کدام از ما مؤید ضرورت مذکور است. انسان دارای عقل سلیم این مهم را باور دارد و به سبب برخورداری از موهبت فطری کمال طلبی همواره خالصانه سعی کرده است. آنچه امروز «متون تاریخی» نامیده میشود، نمیتواند منعکسکننده همه حقیقت ماجرا باشد، زیرا اینگونه منابع را یا حاکمان نوشتهاند و یا به دستور حکومتها و در حوزه دربارها و به قلم و روایت درباریان نوشته شدهاند، و طبیعتاً دیدگاهها و تحلیلهای هیئت حاکمه را منعکس کردهاند. این گونه روایت کردن تاریخ، از منظر نقد علمی، یک سو نگرانه و جانبدارانه و گزینشی است؛ و یا اینکه راویانی خارج از هیئت حاکمه تقریر کردهاند که باز هم کما بیش روایت آنان منبعث از حب و بعض و ذهنیت ایشان است. متون معدودی از قبیل سفرنامهها و تذکرهها و اعلام وجود دارد که محتوای آنها واقعبینانه و نزدیک به واقعیت است.
سؤال این است که چرا انسان در تلاش خود برای آموختن از تاریخ و تدوین سیستمی منسجم و توسعهبخش که تار و پودش از آموزههای تاریخی و نازهای امروزی بافته شده باشد، ناموفق بوده است؟ مطالعه نقاط ضعف و قوت و ویژگیهای شخصیتی انسان را وا میگذاریم و ریشههای ناکامی را صرفاً در قلمرو تاریخ جستجو میکنیم.
برای شناخت حوادث گذشته باید آثار و منابع به جای مانده از گذشته را مطالعه کنیم. در یک طبقهبندی کلی منابع موجود دوگونهاند؛ کتابها و سنگ نوشتهها و کتیبهها و آثاری که مستقیماً به ثبت و ضبط حوادث زمان خود یا قبل ازخود پرداختهاند. گروه دوم آثاری هستند که درباره موضوعات دیگر نوشته شدهاند، اما تکمیل یا تقویت اطلاعات محققان تاریخی مفید است. این دو نوع منبع به رغم نقصها و ضعفهایشان منطقیترین امکانات موجود ما برای شناخت ریشهها و سببهای شکلگیری حوادث و گذشته و تأثیرات آن بر اوضاع است. البته،گاه ضربالمثلها و قصههای نوتفکر میتواند به کمک بیاید. از این رو، پژوهشگر تاریخ میداند که برای درک کامل و درست واقعهای تاریخی و صدور حکم قطعی نمیتوان به یک یا دو مرجع تاریخی حتی معتبر اکتفا کرد، زیرا مؤلفان کتب تاریخ آنچه را روایت کردهاند که از منظر آنان مهم و صلاح و لازم بوده، نه همه حقیقت ماجرا را با جزئیات کامل آن و بیکم و کاست. سوبژکتیویته نویسنده همواره و هنگام مشاهده وقایع و هنگام ارزیابی و در حین نوشتن همراه اوست.
روایت ده نفر از مشاهده همزمان یک واقعه را بارها تجربه کردهایم و دریافتهایم که روایت شاهدان عینی از واقعهای خاص با یکدیگر تفاوت دارد. اما به میزانی که واقعه از لحاظ زمانی طولانیتر و از حیث گستره مکانی بزرگتر میشود، و معمولاً هم حوادث مهم تاریخ این گونه است، میزان تعدد و تنوع خصوصاً میان روایت تاریخنویسانی که همزمان با آن واقعه زندگی میکردهاند، و اختلافات و گاه تناقصها بیشتر میشود.
وجود اینگونه تناقصها در منابع تاریخی به هیچوجه صداقت و امانتداری مؤلفان کتب تاریخ را خدشهدار نمیکند، اما به ما میآموزد:
اولاً، برای شناخت حوادث گذشته، به ویژه آنهایی که با هویت و سرنوشت ملی ما پیوند خوردهاند، باید همه منابع و آثار تاریخی را مطالعه و از شتابزدگی و پیشداوری پرهیز کرد.
ثانیاً، باید وجدان کرد که به علت کمبود منابع تاریخی و ضعفهای طبیعی روایتهای موجود، نمیتوان درباره خوب یا بد بودن، خدمت یا خیانت، ایمان یا کفر و تقصیر یا برائت اکثر رجال تاریخساز ملتهای بزرگ کهنسال حکم قطعی داد، زیرا حکم باید بعد از جمعآوری و مطالعه همه ادله تا مرحله کفایت و بینیازی به ادله بیشتر و استماع کامل توضیحات و دفاعیات مخالف و موافق، و سرانجام حصول علم و اطمینان قاضی و حاکم بیطرف صادر شود. طی این مراحل در زمانهای گذشته و عبور از گذرگاههای پر فراز و نشیب جغرافیای تاریخ و مشاهده حقیقت وقایع، اگر نگوییم محال، بسیار دشوار است.
ثالثاً، دلسوزان آیندهنگر و معتقدان به نقش بیبدیل تاریخ همگان را به ثبت و ضبط بیطرفانه و کامل تاریخ امروز دعوت میکنند. سادهانگاری است اگر فکر کنیم که بر اثر گسترش قوانین آزادی بیان و توسعه ارتباطات و رشد کمی و کیفی وسایل اطلاعرسانی و دسترسی راحت به اطلاعات مورد نیاز و وفور خبر و مطلب درباره دورترین سرزمینهای کره زمین و جزئیترین رویدادهای جهان امروز، انسانهای آینده در مطالعه و شناخت حقیقت حوادث امروز، مشکلات و محدودیتهای ما را در شناخت حقیقت حوادث امروز، مشکلات و محدودیتهای ما را در شناخت وقایع نخواهند داشت.
رویدادهای امروز جهان از یک سو، از صافیهای حب و بغض حکومتها و گزینش حزبها و مکتبها با توجه به مصالح و منافع قدرتها و اتحادیههای سیاسی و اقتصادی میگذرد و، از سویی دیگر، منبعث از سوبژکتیویته افراد حقیقی است. این همه تناقض و تفاوت و اختلاف میان روایتهای خبرگزاریها و رسانههای گوناگون- دولتی و غیردولتی- از واقعهای واحد در جهان، شاهد و گواه وضعیت تاریخنویسی امروز ماست. حتی احزاب و جریانهای سیاسی و رجال متنفذ داخل کشورها دستاندرکار ثبت نادرست تاریخ کشور خود هستند.
آیندگان هم با همه حقیقت حوادث امروز ما آشنا نمیشوند و اگر عالمانه جستجو کنند، سرانجام از میان انبوه منابع، قطعاتی از تصور ناقص یک واقعه امروز را پیدا میکنند که وقتی آنها را کنار هم میگذراند، تازه بخشی از واقعیت را م نطقی و بخش دیگری را کج و معوج میبینند. این است خصلت منابع تاریخ بشر، از گذشته تا امروز و احتمال قریب به یقین از امروز تا فردا.
انسان از استمرار ضعفها و کاستیهای منابع تاریخی رنج میکشد و میبیند که حقیقتها و حسننیتها و جانبازیها و فضایل بسیاری در میدان ترکتازی منافع احزاب و مصالح حکومتها، خصوصاً در تاریخ پنجاه ساله اخیر لبنان قربانی شده است و حقایق بسیاری در کتاب تاریخ معاصر خاورمیانه یا واژگونه ثبت شده و یا مکتوم مانده است.
مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر تدوین و مکتوب کردن تاریخ معاصر لبنان و حوادث جنگهای داخلی و تجاوزات اسرائیل به این کشور و حضور و رهبری امام موسی صدر و تأسیس مقاومت و پیروزی آن در مواجهه با صهیونیستها و فرهنگ توسعهطلبانه صهیونیسم را فصلی مهم در تاریخ منطقه و تاریخ اسلام و تاریخ جهان میداند و انعکاس درست و امانتدارانه آن را به دور از افراط و تفریط و شعار و خرید و فروش سیاسی برای نسلهای آینده، وظیفه فرهنگی و اساسنامهای و تشکیلاتی خود میشناسد. اما میهراسد که در ثبت و ضبط حوادث بسیار و تحولات سریع تاریخ معاصر لبنان به همان ورطهای بلغزد که دیگر راویان تاریخ لغزیدهاند و از این مسئله نگران است.
میان عمل به وظیفه و پرتگاههایی که آدمی را از خلقت دور میکند، پلی باریک و طولانی است، اما خلوص نیت در عمل به وطیفه یاری و نصرت خداوندی را به همراه دارد و ایمان و اعتماد به خداوند عمل آدمی را از خطا و لغزش مصون و محفوظ میدارد. کتابی که پیش رو دارید اولین مصداق از ثمر دادن باورها و نیتهای مذکور است. و بخشی از حوادث دو دهه از برهههای مهم تاریخ لبنان را عیناً منعکس میکند.
مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
مقدمه نبیه بری، رئیس جنبش امل
به نام او
تاریخ باغی است برای حافظهای که نه خود چیزی از یاد میبرد و نه به فراموشی سپرده میشود. تاریخ گذر رویدادهاست؛ در متن ایام و بیرون ایام.
تاریخ بازتاب داستانهای مردمان و تصویر صحنههای زندگی آنان و تپش احساسات آنان است. تاریخ کتابی است که نه روزها در آن گم میشود و نه شبها؛ کتابی که علتها و پیامدها، دادگری و بیداد، تجاوز و پایداری، و رنج و امید در سراسر آن هویداست، و از همین روست که این کتاب برای تاریخ «أمل» نگاشته شد:
جنبش محرومان
أفواج مقاومت لبنان (أمل)
این کتاب تاریخنگاری تاریخسازان این بخش از مشرق زمین است، آنان که با خورشید و حق و حقیقت پیمان بستند و گام در راه سفر نهادند... برخی بازگشتند و برخی ربوده شدند، «و عهد و پیمان خود دگرگون نکردند.» [۱]
این کتاب دربردارنده سرفصلهایی است درباره آن مکتبیان که زندگی سازد. آنان که تفاوت نکند مرگ به سراغشان بیاید یا خود به پیشواز مرگ بروند.
این کتاب کسانی است که از سر ذلت و خواری دست سازش دراز نمیکنند، همانان که هیچگاه از اصلاح دین جد بزرگوار خویش فروگذار نکردند.
این کتاب پیشوا و رهبر، امام موسی صدر، است؛ سرگذشتنامهای که اذعان دارد که نیاز ما به انسان، نیازی اولیه و اجتنابناپذیر است. کتاب محرومانی که برای ایفای نقش و مشارکت تلاش میکنند، کتاب کسانی که برای پاسداری از مرزهای میهن و جامعه سوگند یاد کردهاند، و کتاب مؤمنانی که شرف قدس ابا دارد که آن سرزمین جز به دست آنان رهایی یابد.
این کتاب تاریخچه فرزندان «امل» است، آنان که همچون موج لحظهای از حرکت باز نمیایستند. آنان که با رفتار خود از دیگران بازشناخته میشوند؛ نه گرفتار عقدههای فقر و نوکیسهگی هستند و نه دل در هوای قدرتطلبی و جاهطلبی دارند. آنان که نه دروغ میگویند و نه فریب میدهند؛ و در راه حق و هدایت، از کمی رهپویان به هراس نمیافتند.
این کتاب تاریخ «امل» است، تاریخ جنبش مؤمن ملی، جنبش مردم لبنان به سوی آیندهای بهتر.
این کتاب تاریخ میهنسازان، پرچمداران فرهنگ، صادرکنندگان تمدن و تاریخ سازان سرزمینهای مهاجرنشین است.
این کتاب تاریخ یاران صدر است، آنان که سرزمین و ملت لبنان را متحد و یکپارچه میخواهند. لبنان را سرزمین عربی میخواهند، نه پیکری بیگانه در منطقه. لبنان را کشوری میخواهند که با برادران خود در تعامل است و بار رسالت و مسئولیتهای خود را در میهن عربی به دوش میکشد، در سرنوشت جهان عرب مشارکت دارد و از همه امتیازات خود برخوردار است.
این کتاب تاریخ یاران صدر است، آنان که لبنان را میهنی پیشرفته میخواهند، میهن عدالت و فرصتهای برابر که در آن همگان در پیشگاه قانون برابرند؛ کتاب آنان که لبنان را رها از فرقهگرایی و کشوری امروزین میخواهند؛ آنان که میهنی و نظامی میخواهند برآمده از تاریخ و سرزمین خویش، و برآنند که با بهرهبرداری از همه ثروتهای وطن آن را به خودکفایی و توسعه اقتصادی و اجتماعی برسانند.
این کتاب تاریخ مردان مقاومت پیشتاز در عرصه دفاع از خاک است؛ آنان که در برابر تجاوز به جنوب، به سکوت و توجیه تن ندادند، کوتاهی و بیتوجهی را ناروا دانستند و أفواج مقاومت را تشکیل دادند و پیشگامان مقاومت شدند.
این کتاب تاریخ شهروندان میهن دوست است، آنان که خواستار ارتشی یکپارچه و رها از فرقهگرایی شدند؛ ارتشی با توانمندیها و سلاحهای پیشرفتهای که توان مقابله با خطرهای تهدیدکننده را داشته باشد. کتاب تاریخ این شهروندان میهن دوست است که امنیت همهجانبه را میخواهند، نه سلاح و شبه نظامیان؛ کسانی که حمایت دولت را فقط برای شهروندان میخواهند.
این کتاب تاریخ جنبش «امل» است، جنبشی که این همه را خواهان است و با پایبندی به ادیان و ارزشها و میراث ما، برای رسیدن به آن هدف اهداف تلاش میکند.
این کتاب با کوشش برادرانی پدید آمده است که در راه راست گام نهادند و در آن ثابت قدم ماندند و تاریخ را برای خود و برای ما و برای میهن حفظ کردند و، از این رو، لیاقت به انجام رساندن این وظیفه مهم را پیدا کردند.
[۱]. «وَ ما بَدّلوا تَبدِیلاً.» احزاب (۳۳)، ۲۳
مقدمه مؤلفان
«این چنین خبرهای گذشته را برای تو حکایت میکنیم و به تو از جانب خود قرآن را عطا کردیم.» [۱]
مشرق زمین آرام نمیگیرد...
دهها قرن میگذرد و مشرق عربی همچنان عرصه نزاع و نبرد میان قبایل و ملتها و دولتها بوده است.
مشرق زمین از آغاز حضور آدمی بر پهنه گیتی با او همراه بوده و او را در مراحل مختلف تحول و توسعه همراهی کرده است؛ مشرق زمین جایگاه حرکت و پویایی آدمی در تمامی رویکردها و وظایف و تدبیرهای خیرخواهانه یا کینهتوزانه خویش بوده است و انسان، برای نخستینبار، حقوق و تکالیف و رازهای زندگی خویش را در این سرزمین دریافته است.
ادیان آسمانی در این سرزمین ظهور کردند. پیامآوران الهی برای دمیدن روح ایمان در انسان دشواریها متحمل شدند و از جانب عوامل و نیروهای حاکم بر زندگی بشر، رنجها کشیدند. از گذشته تاکنون، نبرد و درگیری میان اصلاحطلبان و خیرخواهان از یک سو، و زورگویان و سرمداران زر و زور از سوی دیگر، ادامه داشته است... نبردهایی میان مدافعان حقوق مظلومان و محرومان و ستمدیدگان و مستضعفان، با مظاهبر کبر و ظلم و ستم و سرکوب. ملتها و ارتشها و امتهای بسیاری در این سرزمین زندگی کردهاند؛ برخی به سرعت گذر کردند و شماری نیز دیرزمانی پاییدند و، بدینسان، مهمترین تمدنهای تاریخ... که تأثیرات ماندگاری بر تاریخ اندیشه و عمران و آبادانی منطقه داشتند، در این سرزمین پدید آمد.
مسیحیت، دین تسامح، در فلسطینزاده شد و از آنجا به سراسر جهان گسترش یافت. ادیان آسمانی در این سرزمین با یکدیگر روبرو شدند و انسانها در نبردهایی پیایی میان حکومتها، به جنگ و درگیری با یکدیگر ادامه دادند و همهچیز خود را در این راه هزینه کردند. بدینسان، مشرقزمین هیچگاه آرام نگرفت و روی آرامش را ندید.
در ابتدای قرن شانزدهم میلادی، حکومت عثمانی بر خلافت اسلامی احاطه یافت و ساحل شرقی دریای مدیترانه نیز تحت سیطره آن درآمد. در اواخر قرن هجدهم، ناپلئون بناپارت مصر را در نوردید و برای اشغال سرزمین شام نیز تلاش کرد. اما در پس دروازههای عکا متوقف شد و ناکام بازگشت. پس از وقایع مذکور، منطقه به مرحلهای جدید گام نهاد و گفتمانی مطرح شد که آن را «مسئله شرق» نامیدند و در آن دوره بود که قلمرو حکومت عثمانی مورد توجه غربیان و اروپاییان قرار گرفت.
محمدعلی پاشا در تشکیل امپراطوری جدید عربی ناکام ماند و کشورهای اروپایی به تدریح به قلب منطقه نفوذ کردند.، اما مهمترین پیامدهای آن وقایع عبارت بود از دخالتهای مستقیم اروپاییان. نخستین نشانههای حضور سیاسی اروپاییان در سرزمین شام با تشکیل حکومت «قائم مقامیها» در منطقه جبل لبنان در سال ۱۸۴۰ م آشکار شد که در ادامه، گسترش یافت و حکومت «متصرفیه» در ۱۸۶۱ از آن به وجود آمد. در فاصله میان تشکیل این دو سلسله، بسیاری از بزرگان اندیشه و اصلاحطلبان جهان اسلامی و عربی، خطرهای ناشی از آن سیاستها را دریافته بودند و به سردمداران حکومت عثمانی درباره پیامدهای آن هشدار میدادند. در رأس آنان میتوان سید جمالالدین اسدآبادی (افغانی) و سپس شیخ محمد عبده و دیگر رجال مبارز آن دوره را نام برد.
در پایان جنگ جهانی اول به سال ۱۹۱۸ م همهچیز برای تقسیم منطقه بر مبنای معاهده «سایکس پیکو» مهیا شده بود و کشورهای جدیدی را در منطقه پدید آمد؛ فرانسه، دو کشور لبنان و سوریه را پدید آورد و انگلستان نیز کشورهای عراق و اردن و فلسطین را ایجاد کرد و، بدین ترتیب، تاریخ جدید اعراب آغاز شد. کشور لبنان در مدت نزدیک به ربع قرن (۱۹۲۰-۱۹۴۳م.) زیر سیطره نیروهای فرانسوی اداره میشد و در سال ۱۹۴۶، نیروهای فرانسه به طور کامل از خاک لبنان خارج شدند.
لبنان از یک ساختار «چندگانه» مذهبی (متشکل از هفده مذهب و طایفه) تشکیل شد. چندین اقلیت از قبیل ارمنیها و کرد و سریانیها و کلدانیها نیز در سایه این دولت حضور داشتند؛ دولتی که بسیار از صاحبنظران نظام سیاسی آن را «عجیب و غریب، یگانه و منحصر به فرد، و شگفتآور و غیرمعمول» نامیدهاند، به گونهای که «در هیچ نوع طبقهبندی نمیگنجد و هیچ نوع بررسی و تحلیلی آن را به درستی وصف کند.» [۲]
نظام اقتصادی آن را نیز کارشناسان هیئت اعزامی ایرفد (IRFED) [۳] در اوایل دهه ۱۹۶۰، با تعابیری همچون «منحصر به فرد» و «بیگانه با تمامی قواعد و نظریات اقتصادی» توصیف کردهاند.
فئودالیسم سیاسی بر نظام حکومتی لبنان احاطه یافت و اقلیتی از بورژواهای مذهبی و طایفهای (برابر با ۴ درصد از جمعیت کشور) کنترل اوضاع اقتصادی را در دست گرفت و اکثریت اقشار جامعه لبنان از مشارکت سیاسی بازماند و بیشتر مناطق کشور از رشد و توسعه بیبهره ماندند. اقلیتی کم تعداد از منابع کشور بهرهمند شدند و اکثریت مردم از ابتداییترین حقوق خود محروم گشتند و لبنان دروازههای خود را به روی وقایع و عوامل خارجی گشوده دید.
در سال ۱۹۴۸ م صهیونیستها فلسطین را غصب کردند و مسئله فلسطین به همراه شعارهای آزادیخواهانه آن به عرصه آمد. سپس، اندیشههای ملی گرایانه عربی هم زمان با دوره عبدالناصر به آن راه یافت و این عرصه هیچگاه از نبرد میان شرق و غرب تهی نبوده و همواره شعارهای حزبی (از راستگرایی افراطی تا چپ افراطی) بر آن سایه افکنده است.
در کشاکش آن رویدادها، امام صدر به لبنان آمد و از روز نخست، حرکت ملت به سوی اصلاحات را رهبری کرد و گفتمان خود را بر دو پایه اصلی بنا نهاد: نخست، مقابله با دشمن صهیونیستی و دیگری، مبارزه با کمکاری و بیتوجهیهایی که موجب پیدایش فقر و ناآگاهی میگردد.
بسیاری از مردان اندیشه و اصلاح در لبنان، با امام صدر همراه شدند و هدف آنان ارتقای انسان و اصلاح نظام حکومتی لبنان بود. امام صدر در بخشی از فعالیتهای خود به اصلاح و بهبود وضعیت شیعیان لبنان توجه کرد تا آنان نیز در عرصه سیاسی ایفای نقش کنند، ولی رویکرد امام تمامی ملت لبنان را بدون توجه به مذهب آنان و به عنوان یک انسان و یک شهروند مدنظر داشت. از این رو، امام جنبش محرومان را بهگونهای ساماندهی کرد که ساختار سیاسی و ملی آن، ابعاد انسانی و ملی داشته باشد و به صورت تجربه جدیدی در رهبری حرکت و خیزش مردمی تجلی کند. امام در برابر جنگ داخلی لبنان قد علم کرد و با جدیت برای خاموش کردن شعله جنگ تلاش کرد. از سوی دیگر، ایشان در صدد بود از طریق ارتباط دائمی و منسجم با رهبران عربی، پایههای همکاری و همبستگی کشورهای عربی را مستحکم کند، اما در اوج تلاش و مبارزه در سال ۱۹۷۸ م ربوده و از عرصه پیکار و جهاد ناپدید شد.
جنبش محرومان- به عنوان استمرار حقیقی نهضت پیامبران الهی در تاریخ- از دل نهضت خستگیناپذیر امام صدر و از رنج و محنت اهل لبنان و از دل مسئله فلسطین و از متن حقوق بشرزاده شد و چنانکه بنیانگذار آن خواسته بود، ادامه مسیر داد و به دریای حوادث لبنان گام نهاد. این جنبش از ابتدا تاکنون، همواره با تمایم طرحهای تقسیم و تجزیه میهن مبارزه و شرافتمندانه برای اصلاح نظام سیاسی لبنان تلاش کرده و بیش و پیش از اینها، با افتخار و صلابت در برابر حضور و هجوم دشمن صهیونیستی مقاومت کرده است؛ مقاومتی که سرانجام در سال ۲۰۰۰ م (۱۳۷۹ ش) به اخراج دشمن اشغالگر منجر شد.
جنبش امل در این راه پرافتخار، هزاران شهید و چندین برابر آن مجروح و اسیر در اه بقای ملت لبنان و جاودانگی آن در دل لبنانیان تقدیم کرده است.
در این کتاب، پرسشهایی را پاسخ خواهیم گفت که برخی از آنها عبارتند از:
- زمینههای پیدایش جنبش أمل چه بوده است؟
- نقش بنیانگذار جنبش أمل در حیات سیاسی لبنان و دنیای عرب و جهان اسلام چه بوده است؟
- مهمترین اصول و مبانی جنبش امل کدام است؟
- نقش این جنبش در جنگ داخلی لبنان چه بوده است؟
- جنبش امل چگونه توانست «عصر مقاومت در برابر اسرائیل» را آغاز کند و تا اخراج دشمن در سال ۲۰۰۰ م چه مراحلی را پشت سر گذاشت؟ نقش این جنبش در دفع تجاوز اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ م و پس از آنچه بوده است؟
- جنبش امل چگونه در حیات سیاسی لبنان مشارکت داشته و نقش آن در وقایع سیاسی و حکومت چه بوده است؟
- جنبش امل در دفاع از حقوق محرومان و در رشد و توسعه کشور چگونه ایفای نقش کرده است؟
در مجموعه حاضر نخستین مرحله از تاریخ جنبش در قالب یک مجموعه دو جلدی منتشر شده است. در این مرحله، به زمینههای پیدایش جنبش تا ربودن امام موسی صدر و همراهانش، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین، در ۳۱ آگوست ۱۹۷۸ م به دست عامل صهیونیسم جهانی، قذافی جنایتکار، خواهیم پرداخت.
نگارش و تدوین تاریخ، به طور کلی، امری دشوار و پیچیده است، چه رسد به زمانی که روند شکلگیری و تحولات نهضتی چون جنبش محرومان (امل) در کشوری چون لبنان مدنظر باشد؛ جنبشی که بنا بر میثاقنامه آن عبارت است از «نهضت تمامی بشر در طول تاریخ که پیامبران و اولیا و مصلحان آن را رهبری کردهاند و مجاهدان سلحشور آن را به پیش بردهاند و شهیدان جاوید بر ارزش و غنای آن افزودهاند.»
آری، وظیفهای دشوار و خطیر را به عهده گرفتیم، بدان امید که بخشی از آن را به انجام رسانیم؛ و برای کاستیها و کوتاهیهای عذر تقصیر میخواهیم.
این کوشش ناچیز که اینک به اعضای جنبش و تمامی علاقهمندان تقدیم میگردد، در پی تصمیم شورای ریاست جنبش امل در تاریخ ۱۸/۲/۲۰۰۲ مبنی بر تشکیل ستاد تدوین تاریخ جنبش امل [۴] پدید آمده است. این ستاد از بدو تشکیل با تلاش پیگیر و یاری جستن از متخصصان و کارشناسان اهل فن و گفتگو و تبادل نظر با یاران و همراهان امام صدر در سالهای آغاز نهضت، این تلاش را به نتیجه رسانده است. در اینجا لازم میدانیم از تمامی کسانی که در مراحل مختلف پژوهش، تدوین، ویرایش، نظارت و امور اداری ما را یاری دادند. تشکر و قدردانی کنیم. سپاس ویژه خود را به فرزند امام صدر، جناب آقای سید صدرالدین صدر و آقای حسین شرفالدین و طارق شمس و علی مرتضی و سمیع هیدوس و حسن قبلان و حسن الحسینی و محمد رومیه تقدیم میداریم.
چنانکه گفتیم مجموعه دو جلدی حاضر به نخستین مرحله از تاریخ جنبش میپردازد. مرحله دوم که دوران پس از ربودن امام و ادامه جنبش به ریاست جناب آقای نبیهبری را در بر دارد. به یاری خداوند متعال به زودی منتشر خواهد شد.
امید آن داریم که عمده مطالب مدنظر خویش را گرد آورده و به شکلی مناسب تقدیم کرده باشیم، که کمال و دوری از کاستی، تنها از آن خداوند متعال است و هر توفیقی حاصل عنایت اوست. از درگاه او مسئله داریم که امام و پیشوایمان و دو همراهشان و هر چه زودتر به سوی ما بازگرداند.
تول- نبطیه
۳ سپتامبر ۲۰۰۶
خلیل علی حمدان
[۱] طه، (۲۰) ۹۹.
[۲]. المجذوب، محمد، دراسات فی السیاسة و الأحزاب، انتشارات عویدات، بیروت، ۱۹۷۲، ص۷۶.
[۳]. مؤسسۀ تحقیقات و برنامهریزی توسعه
[۴]. اعضای ستاد عبارتاند از: خلیل حمدان (رئیس ستاد)، جهاد نبوت (دبیر ستاد)، عاطف عون، عبدالله موسی، عبدالمجید صالح و علی سلیمان.