از نظر امام موسی صدر دین برای خدمت به انسان آمده است هر کجا که هست، مهم نیست کجا باشی بلکه مهم این است که تکلیفت را انجام دهی؛ بنابراین اندیشة ایشان، اندیشهای بود که همة انسانها را در سراسر جهان در برمیگرفت واین اندیشه از سیره امامان نشات می گرفت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، روز شنبه، پنجم دی ۱۳۹۴، میهمانانی از لبنان که برای شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی به ایران آمده بودند، در مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر حضور یافتند و با شرکت در جلسۀ آموزشی «شناخت لبنان معاصر» که دکتر محمدعلی مهتدی استادی آن را بر عهده دارد، به ذکر خاطرات و مطالبی دربارۀ امام موسی صدر و لبنان پرداختند و جلسۀ هفتم این دوره، به گونهای متفاوت برگزار شد.
این میهمانان، عبارت بودند از: ایوب حمیِّد، خلیل حمدان، خانم نهاد الحسینی، شیخ حسن مصری، عادل عون و صلاح فحص از جنبش امل لبنان و خانم ملیحه صدر دختر امام موسی صدر و مدیر مرکز اسیل در لبنان.
در بخش از این جلسه محمد علی مهتدی به معرفی دکتر ایوب حمیِّد پرداخت و گفت:«ایشان از کادرهای باسابقۀ جنبش امل هستند که همراه امام موسی صدر و شهید چمران در جنوب لبنان فعال بودند و امروز نیز نمایندة پارلمان و عضو دفتر سیاسی جنبش امل هستند.
سپس ایوب حمیِّد با مقایسه بین زمان حاضر و گذشته گفت: یکی از تفاوت های زمان حضور امام در لبنان و امروز این است که رسانهها به گسترش امروز نبود؛ گرچه ایشان به دنبال تبلیغات نبود وانگیزه او کار و تلاش برای لبنان و کل منطقه بود، ولی اگر رسانهها و شبکه های اجتماعی به صورت کنونی بود شاید حرکت و فکر عظیم ایشان بیشتر در جهان شناخته میشد. امروز با انفجار اطلاعات در سطح دنیا مواجهیم و با وجود شبکههای اجتماعی، اینترنت و ماهواره، جهان تبدیل به یک دهکده جهانی شده است. اگر در این شرایط امام موسی صدر حضور داشت طبیعتاً همة دنیا با اندیشه اش آشنا می شد؛ اما در آن زمان چون رسانهها محدود بود در گسترش و رساندن اندیشة بزرگ ایشان، مشکلات بسیاری وجود داشت.
وی افزود: ما به عنوان شیعه لبنان در خدمت امام موسی صدر بودیم و ایشان حدود دو دهه در لبنان فعالیت کرد. اما آنچه امام موسی صدر به آن فکر میکرد فقط شیعیان یا مسلمانان یا محرومان لبنان نبود، ایشان همه فرقههای مذهبی را در نظرداشت و به مفهوم انسان فکر میکرد. وی با گذر از تعصبات فرقهای و دینی یک اندیشة جهانی داشت که شاید آن را در آن شرایط درک نمیکردیم. در صحبتهای ایشان مطالب و اسمهایی بیان میشد که هرگز نشنیده بودیم و نمیشنیدیم؛ مثلاً ایشان از فلان اسقف در برزیل یا از امام خمینی (ره) در ایران که تا آن زمان هنوز اسم ایشان را نشنیده بودیم یا از سید محمد باقر صدر یا شیعیان در کشورهای عربی خلیج فارس و مسلمانان و شیعیان در پاکستان، شبه قارة هند و قارة آسیا صحبت میکرد و ما فقط مشکلات خود را در اطراف خودمان میدیدیم. بسیاری از این اسامی را به عنوان شخصیتها و گروههایی که در خارج هستند، میشنیدیم و ایشان در واقعیت های جهان خارج را برای ما بیان میکرد و ما متوجه شدیم که دید ایشان دید جهانی است و صرفاً مختص محیط کوچک ما نیست. امام موسی صدر درباره آنها و مسائل انسان چه مسلمانان و غیر مسلمانان برای ما می گفت.
ایوب حمیِّد ادامه داد: امام موسی صدر به تمام معنا یک انسانگرا بود و این نگاه بر اساس فهم ایشان از اسلام حنیف بود؛ ایشان معتقد به وحدت ادیان بود و اینکه خدا ادیان را برای خدمت به انسان آفریده است. فهمی که امام صدر از اسلام داشت به دور از هرگونه تعصب فرقهای بود و میان انسانها، نژادها، رنگ پوست و زبان تفاوتی نمیگذاشت. این اسلام، اسلامی است که مورد رضایت خداست و در خدمت به انسان خلاصه میشود؛ چون دین از نظر امام موسی صدر برای خدمت به انسان آمده است. هر کجا که هست، مهم نیست کجا باشی، مهم این است که تکلیفت را انجام دهی؛ بنابراین اندیشة ایشان، اندیشهای بود که همه انسانها را در سراسر جهان در برمیگرفت واین اندیشه از سیره امامان نشات می گرفت.
وی افزود:لذا جنگ و دشمنی با امام موسی صدر تبلیغاتی نبود به خصوص که در آن دوره همه مشکلات منطقه به لبنان سرازیر و منتقل می شد. لبنان صحنه ای بسیار مناسب برای فعالیت سازمان های امنیتی و جاسوسی بین المللی بود. در لبنان نظام فرقهای است و هر فرقه دنبال منافع خود است و در همه فرقهها فئودالیسم سیاسی وجود دارد، این موضوع با اندیشه و حرکت امام موسی صدر تضاد دارد. به ویژه هنگامی که امام موسی صدر مسئله محرومیت را مطرح میکند صرفاً مقصودش از محرومیت، تنها شیعیان نیستند؛ او خواستار رفع محرومیت از همه محرومان بود گرچه شیعیان بیشتر از همه محروم بودند؛ اما محرومیت از نظر ایشان فقط خاص یک فرقه یا مذهب نبود؛ بلکه شامل گروههای بسیار گستردهای میشد که خون جامعه را از داخل میمکیدند.
ایوب حمیِّد ادامه داد:امام صدر در آن دوران غریب بود. او از وضعیت در لبنان و کشورهای عربی و اسلامی راضی نبود. بی توجهی به مسئله فلسطین را روا نمی دانست. او به نقش اعراب و به نقش روحانیون و سیاستمداران تأکید می کرد. او بر توسعه نظام کشور تأکید می کرد تا این نظام بتواند آرزوهای هموطنان را برآورده کند. ایشان لحظهای آرام نداشت و مرتب از شهری به شهری و از دهی به دهی میرفت و با مردم جلسه برگزار میکرد. امام موسی صدر چیزی به نام آرامش نمیشناخت؛ بین کشورها در حرکت بود، به کشورهای عربی آفریقایی اروپایی می رفت تا صدای این انسان مظلوم را برساند.
وی با اشاره به دستاور های امام موسی صدر گفت: میتوانم بگویم که اگر دستاوردهای امام موسی صدر را در این مدت در لبنان مقایسه کنیم با آنچه او می توانست در صورت فراهم بودن شرایط مناسبتر انجام دهد، به او ظلم کرده ایم.
وی سپس با ذکر خاطره ای از امام موسی صدر سخن خود را به پایان برد. سخن درباره امام بسیار است اما اکتفا می کنم و خاطرهای از رفتار عملی ایشان برایتان تعریف میکنم که نشان میدهد که ایشان با آن مقام عالی چقدر متواضع بود و چقدر اصرار داشت که رفتار ما الگو باشد. ما در ساختمانی به نام مدینةالزهرا در چند کیلومتری جنوب بیروت فعالیت میکردیم. روزی امام موسی صدر از پلههای ساختمان پایین میآمد که چشمش به ته سیگاری روی یکی از پلهها افتاد خم شد و ته سیگار را برداشت و در مشت خود نگه داشت. ما جلو آمدیم که ته سیگار را بگیریم؛ ولی ایشان گفت نه و خودشان آن را به سطل آشغال انداخت. عملاً میخواست به ما یاد بدهد که نباید ته سیگار را زمین انداخت و همچنین میخواست به ما یاد بدهد که حتی یک ته سیگار که برمیدارید و نمیگذارید که یک آشغال کوچک در اینجا بماند خدمتی کردهاید به انسانها؛ یعنی نباید هیچ خدمتی ولو کوچک به انسانهای دیگر کوچک شمرده شود هر خدمتی را باید انجام داد چه خدمت کوچک و چه خدمت بزرگ.