معمر قذافی در مصاحبهاى با شبکۀ الجزیره قطر، در ۲۰۰۲/۳/۲۶ (۱۳۸۱/۴/۲) در پاسخ به پرسشی دربارۀ شرکت نکردن در اجلاس سران عرب که در لبنان برگزار شد، تلویحاً اشاره کرد که شرط حضور وی مختومه شدن پروندۀ پیگیری امام موسی صدر و دو همراهش بوده است؛ شرطی که از دولت لبنان آن را نپذیرفت.
در مصاحبهاى که سامى حداد، مجرى برنامۀ «لقاء خاص» شبکۀ الجزیره قطر، در ۲۰۰۲/۳/۲۶ (۱۳۸۱/۴/۲) با سرهنگ معمر قذافى انجام داد، موضوعاتى همچون اجلاس سران عرب و مسئلۀ ربودن امام موسى صدر و دو همراه او در لیبى مورد بحث قرار گرفت.
مجرى:... بازمى گردیم به پرسش اول. لطف کنید توضیح دهید که چرا به بیروت نرفتید؟
قذافى: اولاً ما در عمان قرار گذاشتیم که اجلاس سران در بیروت برگزار نشود، مگر اینکه برخى از پروندهها مختومه شده باشد. برادران سورى و لبنانى هم قول دادند که آن پروندهها را مختومه کنند اما اینطور نشد؛ شاید هم این کار از توان آنان خارج بود... به هر حال، یکى از شروطى که در این باره معین کرده بودیم محقق نشد چون ما بدون انجام آن تعهدات هرگز برگزارى اجلاس در بیروت را نپذیرفته بودیم و به عللى که شاید از اختیار برادران سورى و لبنانى هم خارج بود این شرایط محقق نشد و این یک موضوع حاشیهاى است.
مجرى: در مورد عدم حضور در بیروت گفتید که برادران لبنانى و سورى وعده داده بودند که پروندهها مختومه شود اما هیچ پرونده اى مختومه نشد و امیل لحود، رئیس جمهور لبنان، نیز، تأکید کرد که این مسئلهای امنیتى است... بدین معنا که اگر برخى از سران جنبش امل بخواهند در این باره صحبت کنند...
قذافى: ...نه نه نه! من از رفتن به بیروت و یا رفتن به جهنم هم نمىترسم. ممکن است همه بترسند اما من نه! اگر بحث ترسیدن در میان باشد من اولین کسى هستم که مى رود.
مجرى: بازمى گردیم به موضوع رفتن به بیروت... عدهاى معتقدند که نرفتن شما به بیروت به خاطر آن است که شما دولت لبنان را به نوعى یک حکومت بىاقتدار و غیرمستقل مىدانید و همۀ لبنان را «نبیه برى» و جنبش امل و مشکلات موجود در آن مىبینید. آنها هم مىخواهند کمیتهاى براى پیگیرى مسئله ربودن امام موسى صدر که در سال ۱۹۷۸ میلادی و در جریان سفر وى به لیبى اتفاق افتاد، تشکیل دهند.
قذافى: این حرفها از نظر من بیهوده و بى معناست. حتى این اشخاص یا اشیائى (!) را هم که نام بردید نمىشناسم و از آن بىخبرم. آنها را نمىشناسم و برایم هیچ اهمیتى ندارند. من در سطحى نیستم که دربارۀ موضوعات پیش پا افتاده و بىاهمیتى مثل اینها صحبت کنم...