مقاله علمی پژوهشی که در بهمن ماه ۱۳۸۳ به همت کارشناسان شرق آسیای موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و به قلم شیوای یکی از استادان اندیشمند و پرتلاش دانشگاههای چین به زبان چینی تهیه و تنظیم گردید، این مقاله تاکنون برای دهها نفر از شخصیتهای دانشگاهی، سیاسی، علمی، فرهنگی، رسانهای و مطبوعاتی مسلمان و غیر مسلمان کشور پهناور چین ارسال شده است. امام صدر آرزو داشت تا برای آشنایی با وضعیت جامعه ۶۵ میلیونی مسلمانان چین و مشاهده دستاوردهای انقلاب چین به آن کشور سفر نماید که متاسفانه به خاطر حادثه ربوده شدن ایشان در لیبی این خواسته متحقق نشد. آنچه در پی میآید متن کامل ترجمه فارسی مقاله یاد شده است که به مناسبت بیست و هفتمین سالروز غیبت آن عزیز عزیزان و جان جانان برای ملاحظه و بهره برداری بازدیدکنندگان و علاقمندان در سایت موسسه درج میشود. شایان ذکر است مقاله چینی یاد شده در سایت چینی «مسلم هرالد هنگ کنگ» نیز درج و منتشر شده است.
چکیده
موسی صدر فعالترین پیشوای ارشد دینی ایرانی تبار شیعیان لبنان در جهان سیاست لبنان و خاورمیانه معاصر و نیز مبتکر و پیش آهنگ واقعی نهضت صلح معاصر در لبنان و حتی خاورمیانه است. او در روز ۳۱ اوت ۱۹۷۸ میلادی در هنگام سفر به لیبی بصورت مرموز و اسرار آمیزی ناپدید شد و تاکنون به سختی میتوان پیش بینی کرد که آیا او زنده است یا خیر؟ ناپدید شدن وی دعوایی ۲۷ ساله را میان چندین کشور خاورمیانه موجب گردیده و به تازگی نیز به یک کانون اصلی در روابط دیپلماتیک میان سه کشور لبنان، لیبی و ایران تبدیل شده است. ما در این مقاله زندگانی، اندیشهها و جدال دیپلماتیک پس از ناپدید شدن ایشان و زمینههای بین المللی و سیاسی این حادثه را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
در عرصه سیاسی و بین المللی و روابط بین الملل در خاورمیانه معاصر، یک پیشوای دینی نقش آفرین و وزین متعلق به مسلمانان شیعه وجود دارد که رشتههای اصلی فکر و اندیشه در محافل سیاسی و دینی و تودههای مردم سه کشور لبنان، لیبی و ایران را به خود مشغول ساخته است. این شخص امام موسی صدر بنیانگذار مشهور «جنبش امل» و رهبر سابق مسلمانان شیعه لبنان است که در روز ۳۱ اوت ۱۹۷۸ میلادی در سفری رسمی به لیبی در آن سرزمین ناپدید شد و اکنون حدود ۲۷ سال از آن زمان میگذرد و تاکنون حیات و ممات وی قطعی و معلوم نیست.
در طول این ۲۷ سال پر فراز و فرود، یک سری حوادث مهم سیاسی مانند وقوع انقلاب اسلامی ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جنگ خلیج، نزاع دامنه دار میان مردم فلسطین و اسرائیل، ظهور و سقوط حکومت طالبان در افغانستان، تهاجم آمریکا به عراق و حوادث دیگر رخ داده است و خاورمیانه به کانون مهم امور سیاسی جهان در دوران پس از جنگ سرد تبدیل شده است؛ و در این میان، پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر برای چندمین بار به یکی از مسائل کلیدی در میان رویدادهای اصلی خاورمیانه مبدل گردیده است. دولتهای لبنان، ایران و لیبی و اقشار مختلف مسلمانان شیعه کشورهای خاورمیانه موضوع ناپدید شدن و کشف سرنوشت وی را پیگیری و دنبال میکنند، این مسئله همچنین به یک جدال بین المللی درازمدت دامن زده است و سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و حتی دربار پاپ واتیکان در رم را درگیر نموده است.
دولت لبنان در تاریخ ۲/۸/۲۰۰۴ میلادی بر اساس دلایل و مدارک بسیاری که در طول چندین سال تحقیق و تفحص دستگاه قضایی بدست آورده و پیرو شکایت صدرالدین صدر فرزند ارشد امام صدر و همسران دو نفر از دستیاران ناپدید شده وی، تصمیم گرفت که پرونده ناپدید شدن امام صدر را از مرحله مذاکرات و تماسهای دیپلماتیک به مرحله پیگیری قضایی و حقوقی منتقل سازد، و قاضی عدنان عضوم دادستان کل لبنان حکم احضار قذافی رهبر لیبی و ۱۷ تن دیگر از مقامات ارشد لیبی بری حضور در دادگاهی واقع در بیروت پایتخت لبنان را رسماً امضاء کرد، و از قذافی و سایرین درخواست نمود تا در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۰۵ میلادی برای تحقیق و بازجویی از سوی دادستانی کل لبنان در دادگاه حضور یابند.
پس از انتشار این خبر، بلافاصله تندبادی سیاسی دو کشور لیبی و لبنان و نیز سایر دول و محافل اجتماعی خاورمیانه را متلاطم ساخت. پس از ابلاغ حکم قضایی دادستان کل لبنان از مجاری دیپلماتیک و انتشار آن از سوی وسایط ارتباط جمعی، مناسبات دو کشور لیبی و لبنان ناگهان متشنج شد و لیبی همان روز قطع مناسبات سیاسی با لبنان را اعلام نمود، و روابط لبنان و لیبی به سرعت رو به وخامت و تیرگی نهاد.
همزمان مسئولان ایران، محافل اجتماعی و وسایط ارتباط جمعی یکی پس از دیگری با ایراد سخنرانی و انتشار مقالات از این اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی کردند. در سالهای اخیر، آیت الله خامنهای رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران نیز در دیدار با خانواده امام صدر بار دیگر و با جدیت از حکومت قذافی درخواست نمود که لیبی پاسخ روشنی به ایران و مردم جهان بدهد.
در حال حاضر، به دنبال نزدیک شدن انقضای تاریخ مندرج در حکم دادستانی کل لبنان و نزدیکی موعد برپایی دادگاه؛ اتحادیه عرب، کشورهای خاورمیانه و همه جهان اسلام توجه بیشتری به این پرونده نشان میدهند و امیدوارند که دولت لیبی و لبنان بتوانند بطور مسالمت آمیزی دعوای بر سر این پرونده را حل و فصل نمایند.
امام موسی صدر چرا و به چه دلیل از چنین نفوذ و کاریزمایی برخوردار است، که ناگهان احترام و توجه دولتها و جوامع کشورهای خاورمیانه را بر انگیخته است. دستاوردها و تجارب فوق العاده وی و طرفداری جدی او از صلح و آرامش در خاورمیانه، رفتار و سلوک معتدل و ملایم او، اندیشهها و افکار روشن و باز او، انجام میانجیگریهای دیپلماتیک میان ایران، لیبی و لبنان درخصوص پیگیری سرنوشت نامبرده و در پایان زمینههای سیاسی و بین المللی ناپدید شدن ایشان از موضوعاتی هستند که نیازمند معرفی و تبیین منظم است.
تولد نواده پیامبر اسلام (ص) در شهر قم
امام موسی صدر پیشوای دینی مشهور و ایرانی تبار مسلمانان شیعه لبنان و نام کامل وی «سید موسی الصدر» است که در روز ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ هجری شمسی در شهر مذهبی قم از نواحی مرکزی ایران چشم به جهان گشود. او رهبر دینی شیعیان و طرفدار جدی همزیستی مسالمت آمیز میان ادیان و مذاهب گوناگون مانند تسنن و تشیع، کاتولیک و ارتدوکس، دارای رفتار نرم و منش معتدل، بسیار فاضل و اندیشمند، صاحب افکار ژرف و اندیشههای ناب، روشن بین و روشن فکر و دارای سعه صدر، مسلط به چندین زبان خارجی، مهارت و استادی در سخنرانی، سرشار از جذابیت، دارای اخلاق خوش، قد رشید و قامت بلند ۹۸/۱ سانتیمتر، جذاب، خوش سیما و خوش هیکل بود. از کلمه «سید» در پیشوند نام خانوادگی او میتوان به روشنی فهمید که در خانواده سادات متصل به خاندان پیامبر اسلام (ص) متولد شده است. بطور مشخص باید گفت که او نواده امام حسین (ع) فرزند امام علی (ع) داماد حضرت محمد (ص) پیامبر گرامی اسلام است. خانواده او از خاندانهای مهم جهان تشیع هستند و اصالت و ریشه آنان به سید صالح شرف الدین واقع در قریه شحور در جنوب لبنان باز میگردد، که تبار آنان بر اساس شجره نامه به امام موسی کاظم (عا (مام هفتم شیعیان میرسد، افراد این خاندان بطور گسترده در لبنان، عراق و ایران پراکنده شدهاند. برپایه شجره نامه خانوادگی، چندین نسل از اجداد و پدر بزرگان او از علمای دینی مشهور شیعه بودهاند. پدرش سید صدرالدین صدر یکی از آیت اللههای معروف قم بود. سید محمد باقر صدر رهبر حزب الدعوه اسلامی شیعیان عراق نیز پسر عمو و شوهر خواهرش است که در سال ۱۹۸۰ توسط صدام رئیس جمهور سابق عراق به شهادت رسید.
امام صدر در ایران تحصیل کرده است. او در نوجوانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش قم به پایان رساند و سپس به دستور پدرش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد و آموزشهای دینی سنتی و جدید را بصورت منظم فراگرفت. در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، در محضر علمای متعددی از جمله امام خمینی استاد برجسته علوم اسلامی و عرفان تلمذ نمود و یکی از شاگردان ممتاز امام خمینی، و نیز بعدها یکی از حامیان جدی انقلاب اسلامی امام خمینی بود. آیت الله خامنهای رهبر ارشد کنونی انقلاب اسلامی ایران نیز از هم مدرسهای مام صدر محسوب میشود.
در سال ۱۹۵۰ میلادی، امام صدر وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران عالیترین پایگاه علم و دانش ایران شد و با کسب نمرات ممتاز و پس از گذشت حدود چهار سال موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته «حقوق در اقتصاد» گردید و او نخستین روحانی شیعه فارغ التحصیل از دانشگاه دولتی و دارنده درجه دانشگاهی بود. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به درخواست پدرش به قم مراجعت کرد و پیشه سنتی خود را بعنوان یک روحانی و عالم دینی آغاز نمود و مجلهای به نام «مکتب اسلام» راه اندازی کرد. در سال۱۹۵۳ میلادی پدرش در قم دار فانی را وداع گفت و امام صدر از ایران به شهر مذهبی نجف اشرف در عراق مهاجرت کرد و در محضر آیت الله محسن حکیم و آیت الله ابوالقاسم خویی به ادامه تحصیل علوم اسلامی مشغول گردید.
در سال ۱۹۵۷ میلادی برای نخستین بار به لبنان سفر کرد. در این مسافرت، وضع فقر و عقب ماندگی مسلمانان شیعه لبنان تأثیر عمیقی بر او نهاد، او از شهر ساحلی صور واقع در جنوب لبنان محل اقامت خویشاوندانش بویژه آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر دینی مسلمانان شیعه لبنان دیدار کرد. از طریق تماس و ارتباط عمیق و تبادل افکار و اندیشههای ژرف، شرف الدین به موسی صدر برای تقویت و نیرومند کردن شیعیان لبنان امید فراوانی بست. نسل سادات خاندان صدر از جایگاه و موقعیت ممتازی در جامعه مسلمانان شیعه خاورمیانه برخوردارند، استعداد و تواناییهای درخشان و برجسته شخص وی و تقدیر الهی مقدر نمود که او زندگی خود را وقف لبنان نماید، و او برگزیده و منتخب شایسته شرف الدین برای بدست گرفتن زمام رهبری شیعیان لبنان بود. پس از درگذشت شرف الدین در آن سالها، او دعوت مسئولان شهر صور برای عزیمت به آن شهر و بدست گرفتن زعامت دینی مسلمانان شیعه را دریافت کرد. او در ابتدا در پذیرش این دعوت برای سفر به لبنان تردیدهایی داشت، اما به توصیه آیت الله محسن حکیم استادش در عراق دعوت را قبول نمود و در ماه اکتبر ۱۹۵۹ میلادی به همراه همسر ایرانیاش به صور وارد شد، و در سال ۱۹۶۳ میلادی تابعیت لبنانی خود را از دست شهاب رئیس جمهور لبنان دریافت کرد. از این زمان به بعد پلههای رشد و ترقی را آغاز نمود و مسئولیت زعامت دینی شیعیان لبنان را برعهده گرفت و با سلوک سیاسی روشن، معتدل و نرم خویش همه مسلمانان و مسیحیان لبنان و پیروان ادیان گوناگون را به سوی عقیده سیاسی روشن همزیستی مسالمت آمیز هدایت کرد و به ستاره درخشان دینی و سیاسی برآمده درصحنه دینی و سیاسی لبنان مبدل گشت و نقش برجستهای در صحنه لبنان معاصر و سیاست بین الملل خاورمیانه ایفاء نمود.
بنیانگذار جنبش امل و پیشآهنگ نهضت صلح و آرامش در خاورمیانه
لبنان پس از خروج از زیر سیطره استعماری فرانسه در سال ۱۹۴۳ میلادی و کسب استقلال، کشوری متشکل از یک قومیت واحد اما دارای پیچیدگی ساختار دینی و مذهبی بوده است، که در آن پیروان چند دین و مذهب بزرگ شامل مسیحیان، مارونی و ارتدوکس، مسلمانان سنی و شیعه در کنار هم زندگی میکنند و مسلمانان از اکثریت بیشتری برخوردارند.
پس از استقلال لبنان، براساس موافقت نامه منعقده در آن سالها با مقامات فرانسوی برای تقسیم و توزیع قدرت برپایه اصول دینی و مذهبی، مقرر گردید که مقام ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا در اختیار مسیحیان مارونی، مقام نخست وزیری در اختیار مسلمانان سنی مذهب، مقام ریاست پارلمان در اختیار مسلمانان شیعه مذهب و مقام ریاست ستاد کل ارتش در اختیار دروزیها باشد و این ساختار همواره تاکنون رعایت شده است.
در مجلس تعداد کرسیهای مسیحیان و مسلمانان طبق سرشماری جمعیت در سال ۱۹۳۲ میلادی به نسبت ۶ به ۵ نفر توزیع و تقسیم شده بود. در آن زمان، کل جمعیت لبنان ۷۸۵۵۰۰ نفر بود و در این میان، تعداد شیعیان ۶/۱۹% از جمعیت را تشکیل میداد. براساس این بافت توزیع قدرت مسیحیان مارونی در مرکز حاکمیت و اقتدار قرار گرفتند و مسلمانان سنی از قدرت کمتر و شیعیان از قدرت حقیقتاً محدودتری برخوردار شدند. علاوه بر این، بیروت پایتخت لبنان پیش از استقلال و در دوران حاکمیت استعمار فرانسه مبتذلترین، غربیترین، و دارای منحطترین شیوه زندگی در منطقه خاورمیانه معاصر و معروف به بهشت خاورمیانه بود؛ کابارهها و فاحشه خانهها، بیکاری، فقر، عقب ماندگی، جهل و نادانی از مشکلات و عوارض اجتماعی متعدد ناشی از دوران استعمار بودند که بعنوان «میراث» ویژه استعارگران غربی برای دولت و ملت لبنان پس از کسب استقلال بر جای ماندند.
لبنان به خاطر هم مرزی با فلسطین و اسرائیل، پس از استقلال همواره در اوج زد و خوردها و نزاع اعراب و اسرائیل قرار داشته و خط مقدم کشمکش قومی و دینی خاورمیانه به شمار میرود.
امام صدر با قبول خطرات و مشکلات گوناگون پس از قبول مسئولیت زعامت و هدایت شیعیان لبنان با وضعیت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بیکاری، فقر و تنگدستی شیعیان لبنان و نیز سطح بسیار پایین آموزش و تحصیلات، موقعیت پایین سیاسی و اجتماعی آنان روبرو گردید و در ابتدا تصمیم گرفت یک سری اقدامات مهمی را پیگیری و اجرا نماید. این اقدامات عبارت بودند از: ایجاد مؤسسه خیریه و سرپرستی ایتام، پناه دادن به کودکان بیسرپرست، تأسیس بیمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشکی و بهداشتی اقشار فقیر و محروم، ایجاد جمعیت احسان و خیریه با مشارکت همه طوایف و مذاهب، تشویق و ترغیب ثروتمندان برای کمک به موسسات و صندوقهای خیریه، کمک به بیوه زنان برای رفع مشکلات معیشت و زندگی، تاسیس مراکز آموزش پرستاری و قالی بافی و خیاطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشویق زنان به قبول مسئولیتهای اجتماعی، ایجاد کارگاه هنرهای دستی سنتی، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان و بیکاران، راه اندازی مرکز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مرکز سوادآموزی برای دختران، تبلیغ و ترویج دستیابی به علوم و فنون جدید و تغییر افکار و اندیشههای خرافه و جاهلانه در میان توده مردم. امام صدر با تأسیس و راه اندازی این مراکز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذیرش محرومان مسلمان شیعه، همزمان از اقشار محروم سایر طوایف و مذاهب مثل سنیها و مسیحیها نیز برای تعلیم و آموزش در این مراکز و مدارس ثبت نام میکرد، و این فعالیتها در جهت بهبود وضعیت فرهنگی و اشتغال شیعیان لبنان و سایر اقشار محروم و تنگدست طوایف دیگر مفید و موثر بودند و نقش ارزندهای در کاهش منازعات دینی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی یک میراث دیگر هم برای آن کشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگیریهای طایفهای بود. توزیع و تقسیم حاکمیت سیاسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سیاسی میان طوایف و مذاهب گوناگون کشور وجود داشت، علاوه بر این اثرات مستقیم درگیری اعراب و اسرائیل وضع سیاسی داخلی لبنان را بیثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در یک ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
یافتن راه حلی برای کاستن و پایان بخشیدن به اختلافات سیاسی میان طوایف دینی و مذهبی موجود در داخل لبنان یکی از آزاردهندهترین مسائل پیش روی یک سیاستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاریخی، شیعیان لبنان همواره یک اقلیت مذهبی بودند، و بیش از ۵۰% آنان در مناطق بسیار فقیر جنوب و ارتفاعات کوهستانی سکونت دارند و کمتر وارد عرصه سیاست شدهاند. امام صدر پس از ورود به لبنان عمیقاً به اهمیت کاستن اختلافات فرقهای و دینی و پایان دادن به درگیریهای سیاسی داخلی پی برد، از این گذشته فوریت و ضرورت راه اندازی تشکیلات سیاسی ویژه شیعیان و تلاش در راه کسب جایگاه مناسب برای شیعیان در حیات سیاسی کشور را احساس کرد. به خاطر این، امام صدر شیوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شیعه در سیاست را تغییر داد، از یک سو شروع به ایجاد و راه اندازی مدارس، مراکز آموزشی و دارالایتام و بیمارستان و درمانگاه و سایر موسسات خیریه و عام المنفعه نمود و از سوی دیگر در مناطق شیعه نشین اقدام به سخنرانیهای سیاسی و بسیج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گامهای استوارش سراسر خاک لبنان را درنوردید.
امام صدر با ورود به لبنان و با انجام اقدامات ثمربخش قاطع و برنده برای بهبود وضعیت فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و بهداشتی شیعیان، توجه و عنایت اقشار محروم شیعیان لبنان را سریعاً به سوی خود جلب کرد، و تعداد زیادی از شیعیان خارج از کشور نیز پس از خبردار شدن از اوضاع دسته دسته به خانه و کاشانه خویش مراجعت کردند و بدین گونه جمعیت شیعیان لبنان به سرعت رو به افزایش نهاد و خیلی سریعاً به نیرویی عمده در حیات سیاسی و اجتماعی لبنان مبدل شدند.
سیاست در لبنان یک ویژگی مهم دارد، یعنی مطالبات و خواستههای سیاسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دینی و مذهبی تبلور مییابد. شیعیان لبنان برای کسب قدرت قانونی جهت مشارکت در امور سیاسی کشور بایستی سازمان سیاسی مخصوص خود را تاسیس کنند و امام صدر از شناخت و آشنایی کافی و عمیق درخصوص این موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقیقات اجتماعی گسترده و عمیق تصمیم گرفت در ابتدا یک سازمان سیاسی متعلق به شیعیان لبنان را شکل دهد و بر اثر تلاشهای مستمر و خستگی ناپذیر وی، دولت لبنان در ماه مه ۱۹۶۷ میلادی ایجاد «مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان» را تصویب کرد، اعضای این مجلس عمدتا متشکل و منتخب از علما و روحانیون شیعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه «مساوات و عدالت اجتماعی» برای شیعیان بود. در ماه مه ۱۹۶۹ میلادی امام صدر به مدت شش سال به ریاست این مجلس برگزیده شد. او از این هنگام در عرصه سیاسی لبنان با تمام توانایی و کیاست جلوه گر شد و شیعیان لبنان با احترام او را «امام موسی صدر» خطاب میکردند.
در سال ۱۹۷۳ میلادی، امام صدر بار دیگر به ریاست مجلس اعلا برگزیده شد و با توجه به آوازه و شهرت والای وی نزد مسلمانان شیعه لبنان، مجلس مذکور طی مصوبهای تصمیم گرفت که امام صدر منصب ریاست مجلس اعلا را تا پایان سن ۶۵ سالگی یعنی تا تاریخ ۴/۶/۱۹۹۳ بر عهده داشته باشد.
با تشکیل مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، شرایط بیتشکیلاتی شیعیان لبنان دگرگون شد، و شالوده لازم برای مشارکت بعدی آنان در امور سیاسی کشور پایه ریزی گردید، و امام موسی صدر به این خاطر بنیانگذار نخستین تشکیلات سیاسی شیعیان لبنان شد.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی، زمانی که اسرائیل حملات پردامنهای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدایت و رهبری یک راهپیمایی بزرگ متشکل از شیعیان لبنان در اعتراض به بیتوجهی دولت لبنان به مشکلات کشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شیعیان لبنان، یک سازمان مردمی و سری شیعیان به نام «حرکة المحرومین» را تشکیل داد. حرکة المحرومین در آغاز یک سازمان سیاسی غیرنظامی با گرایش ناسیونالیستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شیعه برای کسب و اعاده جایگاه قانونی مناسب شیعیان در ترکیب سیاسی لبنان بود.
در تاریخ۱۸ مارس ۱۹۷۴ میلادی، «افواج المقاومة اللبنانیة» (گردانهای مقاومت لبنان) وابسته به حرکة المحرومین با نام «امل» شروع به فعالیت علنی نمود. کلمه «امل» متشکل از حروف نخستین کلمات عربی «افواج المقاومة اللبنانیة» است و کلمه «امل» در زبان عربی به معنای «امید و آرزو» میباشد. جنبش امل خواست نیرومند شیعیان برای برخورداری از یک نیروی مسلح را برآورده کرد، شیعیان لبنان آن را نماینده سیاسی و نیروی نظامی خود میدانستند و تعداد زیادی از شیعیان لبنان که توسط نیروهای اسرائیلی از خانه و کاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نیروهای مردمی امل پیوستند و هسته نیرومند آن را شکل دادند.
در چنین اوضاع و احوالی، امل با قدرتی سرزنده و نیرومند در صحنه سیاسی لبنان عرض اندام نمود و به یک نیروی مؤثر در میان احزاب و گروههای سیاسی گوناگون لبنان تبدیل شد، و توجه بسیار جهانیان را به خود جلب کرد. واژه امل از سوی رسانهها ی ارتباط جمعی در سراسر جهان منتشر گردید و به واژهای آشنا نزد همگان در عرصه سیاسی و بین الملی خاورمیانه معاصر مبدل گردید.
در مرامنامه سیاسی جنبش امل آمده است که: «جنبش امل یک حرکت فرقه گرا نیست و همچنین هدایتگر موسسات خیریه و دینی هم نیست. جنبش محرومان و مستضعفان است،...... در کنار ستمدیدگان قرار دارد و تا آخرین نفس به مبارزه خود ادامه خواهد داد».
عقاید و نظرات سیاسی مشخص جنبش هم عبارتند از: ایمان به خدا و پیامبر اسلام) ص)، تلاش در راه استقلال و آزادی مردم لبنان و مبارزه با فئودالیسم سیاسی، ایجاد اقتصاد ملی و منطبق با احکام و اصول اسلامی، ترویج میهن دوستی، ناسیونالیسم ملی و مخالفت با دخالت خارجی، حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی؛ مخالفت با تجزیه و تقسیم کشور، حراست از استقلال لبنان، موافقت با مشارکت همه احزاب و گروهها در امور سیاسی کشور، مخالفت با امپریالیسم و صهیونیسم. بدین ترتیب، امام صدر نیز بنیانگذار شایسته جنبش امل شیعیان لبنان شد.
در آغاز تأسیس جنبش امل، این جنبش در صحنه سیاسی لبنان همواره با استفاده از شیوههای صلح آمیز برای بهبود وضعیت زندگی و کسب جایگاه قانونی مناسب برای شیعیان تلاش و مبارزه میکرد. این گونه مبارزه صلح آمیز با رفتار و سلوک سیاسی معقول و معتدل امام صدر سنخیت زیادی داشت، او در سخنرانیهای متعدد در حضور شیعیان لبنان با تاکید گفته بود: «ما نه به راست و نه چپ منحرف نخواهیم شد و تنها صراط مستقیم را خواهیم پیمود.» اما بر اثر عدم بهبود یافتن وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان در مدتی طولانی، تجاوزات مکرر نیروهای اسرائیلی به مناطق مسکونی شیعیان در جنوب لبنان و تشدید وخامت اوضاع داخلی و بین المللی، سرانجام مواضع امام صدر به تدریج دچار تغییر و تحول گردید. در روز ۱۷ مارس ۱۹۷۴ میلادی، هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان لبنان در شهر بعلبک گردهم آمدند. در این مراسم ضمن تیراندازی به سوی آسمان، شور و احساسات شیعیان به اوج رسید و امام صدر نیز در سخنانی اعلام نمود: «ما به احساسات نیاز نداریم بلکه به حرکت و اقدام نیازمندیم... از امروز دیگر من ساکت نخواهم نشست».
در ماه آوریل ۱۹۷۵ میلادی، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چریکی متعلق به شیعیان اعتراف نمیکرد، تا اینکه در روز پنجم ژوئیه در یک اردوگاه آموزش نظامی شیعیان در منطقه بعلبک انفجاری رخ داد و در نتیجه ۲۷ نفر از نیروهای چریکی شیعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بیانیهای اظهار داشت که جان باختگان در این انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدین وسیله ولادت رسمی جنبش امل نخستین بازوی نظامی شیعیان لبنان را اعلام کرد. از این زمان به بعد، جنبش امل از یک سازمان سیاسی صلح آمیز تازه تأسیس شیعیان به تدریج به یک پایگاه شیعیان و نیز یک ساختار مرکب سیاسی و نظامی در راستای حمایت از امنیت و حاکمیت طایفه شیعه توسعه یافت و یک سری مبارزات مسلحانه برای پشتیبانی از حرکت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائیل به راه انداخت.
امام موسی صدر نه تنها بنیانگذار جنبش امل سازمان سیاسی نظامی شیعیان لبنان است، بلکه از نخستین پیشگامان جنبش صلح آمیز خاورمیانه به شمار میرود. بینش و بصیرت سیاسی امام صدر بعنوان یک سیاستمدار و عالم اندیشمند، آزاداندیش و تیزبین تنها به جامعه مسلمانان شیعه محدود نمیشد، بلکه به دنبال پیش بردن و حفاظت از همکاری، همبستگی و همزیستی میان همه طوایف و گروههای دینی و مذهبی داخل لبنان بود. پس از ورود امام صدر به سرزمین لبنان در سال ۱۹۶۰ میلادی، و همزمان با پیگیری و تلاش موثر برای ایجاد دو سازمان سیاسی و نظامی بزرگ پیش گفته برای شیعیان و نیز راه اندازی موسسات خیریه، مراکز آموزشی و مرکز اشتغال به کار، در قامت یک پیشوای روشن بین، معتدل و میانه رو اقدم به انجام سخنرانی و خطابههای عالی و رفت و آمدهای دایمی میان همه طوایف دینی و مذهبی لبنان نمود. در این میان، به برجستهترین و معروفترین فعالیتها و اقدامات وی در ادامه اشاره میکنیم. در سالهای آغازین رهبری عالی شیعیان لبنان و ریاست مجلس اعلا در سال ۱۹۶۰ میلادی، امام صدر به روشنی عقیده سیاسی روشنفکرانه و مترقیانه مشارکت مشترک مسیحیان و مسلمانان در امور سیاسی لبنان را مطرح کرد و در سال ۱۹۶۱ میلادی با همکاری مطران گریگوری حداد رهبر مسیحیان کاتولیک لبنان سازمان «جنبش حرکت اجتماعی «را بطور مشترک پایه ریزی کردند و در سال ۱۹۶۲ میلادی نیز فعالانه گفتگوی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان را مطرح و پیگیری نمود، و در مراسم روز رستاخیز مسیح (ع) در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلیسی کبوشیین بیروت پایتخت لبنان و در جمع مسیحیان حضور یافت و در آن گردهمایی دینی خطابه صلح آمیز شورانگیزی ایراد کرد؛ و در سال ۱۹۷۱ میلادی در پی پیشنهاد و تلاشهای بیوقفه او، برای نخستین بار در تاریخ لبنان» برای رهبران دینی طوایف گوناگون برای حمایت از جنوب لبنان» را با همکاری و همراهی مشترک رهبران معنوی همه طوایف مسلمان و مسیحی لبنان ایجاد کرد، اهداف اصلی این شورا ترویج و پیشبرد موثر همزیستی و تفاهم میان همه طوایف دینی و مذهبی داخل لبنان، حفاظت از ثبات و امنیت ملی لبنان، هماهنگ ساختن فعالیتهای اجتماعی در راه مشارکت همه گروهها و طوایف در سازندگی و امور سیاسی کشور بود. علاوه بر این اقدامات، امام صدر با انجام سخنرانیها و مصاحبههای گوناگون و برگزاری سمینارها و نشستهای متعدد از همه نمایندگان و رهبران دینی طوایف مختلف برای شرکت در امور اجتماعی دعوت میکرد. در همه این سخنرانیها و خطابهها و فعالیتهای اجتماعی فرا طایفهای، امام صدر نه تنها مبلغ و مروج اندیشههای سیاسی مبتنی بر آرامش، تفاهم و همزیستی و بنای مشترک کشور مدرن لبنان نوین برپایه نظم و صلح و آرامش بود، بلکه عمیقاً معتقد به یاری برای پایه ریزی صلح و سعادت و آرامش پایدار در منطقه خاورمیانه و حتی جهان بود.
در آوریل ۱۹۷۵ میلادی، بر اثر نفوذ و تحریک نیروهای سیاسی متعدد از سوی کشورهای غربی و همسایه، جنگ داخلی شدیدی در لبنان درگرفت، و کنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و کشور بیدرنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گردید، و امام صدر نیز از فرط نگرانی و اضطراب بیآرام و قرار بود. او بیاعتنا به سلامت و ایمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خویش در میان همه محافل سیاسی و دینی لبنان برای پایان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعالیت و دوندگی در داخل لبنان و کشورهای منطقه خاورمیانه نمود و به ترتیب به سوریه، مصر، اردن، عربستان سعودی، عراق و الجزایر سفر کرد تا از نیروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرمیانی در امر تفاهم میان طوایف گوناگون لبنان کمک بگیرد. در این گونه فعالیتهای اجتماعی امام صدر ذرهای از صبغه فرقه پرستی تنگ نظرانه شیعی وجود نداشت مواضع سیاسی وی میتوانست رشتههای توسعه سیاسی اجتماعی کشور لبنان را به یکدیگر متصل سازد، او نماینده مشترک خواست درونی همه طوایف و گروههای لبنانی برای برقراری صلح و آرامش، تفاهم و همزیستی، امنیت، شکوفایی و رفاه لبنان بود، و طرفداری و ستایش فراوان رهبران دینی همه طوایف مسلمان شیعه و سنی، مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس و پیروان آنان را در پی داشت و اکثر مسلمانان محترمانه او را «پیامبر صلح» مینامیدند.
یکی از رهبران ارتدوکس لبنان درباره او چنین میگوید: «امام موسی صدر یک شخصیت فوق العاده بود. هیبت و جذابیت او سبب احترام دوستان و دشمنانش به وی بود، و همه مجذوب و شیفته اخلاق، رفتار و جذبه وی میشدند.» در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی، بیشتر وسایط ارتباط جمعی و نشریات خاورمیانه با انتشار مقالاتی امام موسی صدر را از پیشگامان و مبتکران واقعی صلح و آرامش در خاورمیانه معاصر توصیف کردند، و حتی سید محمد خاتمی رئیس جمهور کنونی ایران چندین بار اعلام کرده که اندیشه «گفتگوی تمدنهی» وی نیز مستقیما از عقاید و اندیشههای همزیستی مسالمت آمیز امام صدر نشات گرفته است. این بخش از مطالب را با کلام امیر عبدالله ولیعهد عربستان سعودی ضمن دیدار با خانواده امام صدر در حاشیه برگزاری کنفرانس سران اسلامی در سال۱۹۹۷ میلادی در تهران به پایان میبریم که گفت: «من در تمام سالهای زندگی، شخصیتی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانیت و جذابیت امام موسی صدر ندیدم. »
جریان سفر و ناپدید شدن در لیبی و بروز جدال بین المللی
جریان ناپدید شدن اسرارآمیز در هنگام سفر به لیبی
سرهنگ معمر قذافی رهبر کنونی لیبی طی کودتایی در روز اول سپتامبر ۱۹۶۹ میلادی، سلسله پادشاهی ادریسی وابسته به غرب را سرنگون کرد و قدرت را در لیبی به دست گرفت. قذافی پس از به قدرت رسیدن، همواره خط و مشی سیاسی ایستادگی در برابر غرب و مخالفت با اسرائیل و صهیونیزم را در پیش گرفت و برای مدتی در میان کشورهای عربی معاصر بعنوان سرباز و مجاهد مخالف غرب و اسرائیل تلقی میشد. او همچنین فعالانه در امور داخلی لبنان مداخله میکرد و به نیروهای سیاسی طرفدار لیبی یاری و کمک میرساند و تلاش میکرد تا به کمک جنگ داخلی لبنان تمام مسیحیان را از لبنان بیرون براند، و لبنان را به یک کشور سرتاسر مسلمان با حاکمیت اهل سنت تبدیل نماید. این عقاید و عملکرد قذافی بدیهی است که با نظرات و مواضع امام صدر مبنی بر تفاهم و همزیستی همه احزاب و طوایف لبنانی اختلاف جدی و اصولی داشت، دو طرف حتی در بیشتر مسائل بین المللی منطقه خاورمیانه بحث و مشاجره حادی داشتهاند.
در سال ۱۹۷۸ میلادی، در برابر اوضاع جدی و رو به وخامت لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت که مصرانه از رهبران کشورهای عربی نگران اوضاع لبنان بخواهد برای حل و فصل این مسئله میانجیگری و اقدام کنند. به این خاطر، در ماه ژوئیه ۱۹۷۸ میلادی سفر خود به چهار کشور عربی را آغاز نمود و از سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر دیدن کرد در جریان این سفر، هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر پیشنهاد کرد که او به لیبی سفر کند و با قذافی برای تبادل نظر و مشورت و توضیح همه جانبه و صریح مسائل مورد نظر ملاقات نماید و اختلاف نظرهای سیاسی فیمابین را بطور کامل برطرف نمایند، زیرا رهبر لیبی از تاثیر و نفوذ زیادی بر اوضاع لبنان برخوردار است. امام صدر با در نظر گرفتن مصالح و اهمیت صلح و آرامش در لبنان، پیشنهاد رئیس جمهور الجزایر را پذیرفت و بلافاصله اظهار داشت در صورت دریافت دعوتنامه به لیبی سفر خواهد کرد. با هماهنگیهای مثبت و فعالانه رئیس جمهور الجزایر، قذافی با کمال میل وعده داد که از امام صدر برای حضور در مراسم جشن نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی دعوت خواهد کرد، و بعلاوه با امام صدر گفتوگوهای دوستانهای انجام خواهد داد. روز ۲۸ ژوئیه، کاردار سفارت لیبی در لبنان با امام موسی صدر دیدار کرد و دعوت نامه رسمی دولت لیبی را به وی تقدیم کرد و اظهار داشت که قذافی با او دیدار و گفتوگو خواهد نمود و از امام موسی صدر درخواست کرد که سفرش به لیبی را در روزهای ۱۹ یا ۲۱ اوت ۱۹۷۸ آغاز نماید. امام صدر روز ۲۰ اوت به طرف لیبیایی اعلام نمود که قصد دارد در روز ۲۵ اوت به لیبی سفر کند و روز اول ماه سپتامبر لیبی را به قصد فرانسه برای عیادت از همسر بیمارش ترک کند و سپس به کشورش مراجعت نماید.
روز جمعه ۲۵ اوت ۱۹۷۸ میلادی، امام موسی صدر به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمیاش به نامهای شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین مدیر خبرگزاری لبنان سوار بر هواپیمای شرکت هوایی الشرق الاوسط) خاورمیانه) عازم لیبی شدند. روزنامههای عمده لبنان خبر عزیمت امام صدر از بیروت به سوی طرابلس پایتخت لیبی را منتشر ساختند. اما محافل خبری و مطبوعاتی لیبی از هنگام ورود امام صدر به آن کشور سکوت عجیبی در پیش گرفتند، و همه وسایط ارتباط جمعی لیبی هیچ گونه خبری درباره ورود و فعالیتهای امام صدر منعکس نکردند. حتی نزار فرحات کاردار لبنان در لیبی روز ۲۸ اوت در تماس تلفنی عباس بدرالدین با وی خبر حضور امام صدر در طرابلس را دریافت کرد.
برپایه اسناد و مدارک ارائه شده از سوی دفتر مرکزی اطلاع رسانی و تبلیغات جنبش امل، امام صدر آخرین مرتبه روز ۳۱ اوت در طرابلس دیده شده است. بعدها یک شاهد لبنانی مقیم هتل محل اقامت امام صدر فاش ساخت که او در ظهر روز ۳۱ اوت به چشم خویش کاروان ماشینهای اختصاصی و مقامات تشریفاتی وزارت امور خارجه لیبی را دیده است که امام صدر و دو همراهش را با خود سوار کردند و فکر کرده است که آنان به دیدار با قذافی میروند. لیبی روز اول سپتامبر نهمین سالگرد انقلاب خود را جشن گرفت، اما امام موسی صدر در جایگاه میهمانان حضور نداشت.
روز ششم سپتامبر، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان فوراً با سفارت لیبی در لبنان تماس گرفت و جویای وضعیت امام صدر شدند، اما سفارت لیبی هیچ پاسخی ارایه نداد. روز ۱۰ سپتامبر مجلس اعلا موضوع را به سلیم الحص نخست وزیر لبنان گزارش و ارجاع داد. سلیم الحص بلافاصله کاردار لیبی در لبنان را احضار کرد و رسما خواستار توضیح لیبی درباره امام موسی صدر گردید. ظهر روز بعد، سفارت لیبی پاسخ داد: «امام موسی صدر و دو همراه ایشان عصر روز ۳۱ اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا (آلیتالیا) به شماره پرواز ۸۸۱ لیبی را به قصد رم ترک کردهاند».
دولت لبنان از شخصیتهای لبنانی حاضر در مراسم جشنهای نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی تحقیقاتی بعمل آورد و متوجه شدند که امام صدر در روزهای ۲۶ و ۲۷ اوت با احمد شحاتی رئیس دفتر روابط خارجی لیبی گفتوگوهایی انجام داده است. و در یکی از این جلسات، تیم گزارشگران تلویزیون لیبی تصویر و سخنان ایشان درباره اوضاع لبنان و جهان عرب را ضبط کرده، اما تصویر و سخنان ایشان هرگز از تلویزیون لیبی پخش نشد. ساعت یک بعد از ظهر روز ۳۱ ماه اوت، امام صدر و همراهانش میهمانسرای ساحلی محل اقامت خود را به قصد دیدار با قذافی ترک کردند. اما قذافی بعدها اعلام کرد که وی ساعت ۵/۱ بعد از ظهر را جهت دیدار با امام صدر تعیین کرده بود، ولی این دیدار صورت نگرفت، زیرا به وی خبر دادند که امام صدر لیبی را ترک کرده است. روز ۱۸ سپتامبر، لیبی رسماً اعلام کرد که امام موسی صدر عصر روز ۳۱ اوت لیبی را به مقصد رم ترک گفته است.
دولت لبنان، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و رهبران احزاب و طوایف دینی مسیحیان لبنان از دولت ایتالیا و دربار پاپ واتیکان درخواست کردند تا تحقیقاتی درباره ناپدید شدن امام موسی صدر انجام دهند، دربار واتیکان و دولت ایتالیا نیز موضوع را مهم و جدی تلقی نمودند و با کمک پلیس ایتالیا تحقیقات جدی انجام دادند و بعدها رسماً اعلام نمودند که امام صدر و دو همراه ایشان هرگز وارد خاک ایتالیا نشدهاند، و ماموران لیبیایی در هواپیمای یاد شده با تغییر قیافه و پاسپورت جعلی امام صدر و همراهانش وارد ایتالیا شدند، آنان به هنگام ورود به هتل نیز اسم امام صدر را اشتباه نوشتهاند. بدین گونه، امام موسی صدر ستاره درخشان سیاسی و دینی و محبوب همه شیعیان لبنان و شخصیتهای گوناگون آن سرزمین که بیش از ۱۸ سال در محافل سیاسی لبنان و خاورمیانه نقش ارزندهای ایفاء نموده بود، در جریان سفر رسمی به لیبی و به اتفاق دو همراهش در آن سرزمین بطور اسرارآمیزی ناپدید شد.
بروز جدال دیپلماتیک میان لبنان و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خبر ناپدید شدن امام صدر در جریان سفر رسمی به لیبی مانند بمب ترکید، غوغا و جنجال بزرگی در میان مردم و دولت لبنان پدید آمد، تنش و کشمکش روزافزونی میان دو کشور لبنان و لیبی بوجود آمد، و به مانعی بزرگ بر سر راه روابط دو کشور تبدیل شد. دولت و ملت لبنان و همه احزاب و طوایف مذهبی تحقیقات و جستجوهای درازمدتی را به این خاطر انجام دادند و ملت لبنان از احزاب و طوایف دینی و سیاسی گوناگون همه ساله در سالروز ناپدید شدن امام صدر در ۳۱ اوت مراسم بزرگداشت باشکوهی برگزار میکنند و از دولت لیبی و همه مطلعین میخواهند تا سرنوشت امام صدر را روشن کنند و حقیقت ناپدید شدن وی را به جهانیان اعلام کنند.
روز ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۸ میلادی، کنفرانس سران جبهه پایداری و مقاومت کشورهای عربی در دمشق پایتخت سوریه برگزار شد، و در این روز بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مسلمانان و مسیحیان و همه طوایف و احزاب لبنان راهپیمایی خودجوش بسیار بزرگی از بیروت تا دمشق برپا کردند و تظاهرکنندگان با همکاری و هماهنگی شخص حافظ اسد رئیس جمهور سوریه گروهی از نمایندگان خود متشکل از مسلمانان و مسیحیان را به هتل محل اقامت قذافی فرستادند تا با وی دیدار و گفتوگو کنند و در دیدار با قذافی خواستار ارائه پاسخی روشن از سوی وی شدند، اما این دیدار بدون هیچ گونه نتیجهای پایان یافت و حاضران با اختلاف نظر از یکدیگر جدا شدند. در سال ۱۹۸۱ میلادی دولت لبنان اعلام کرد که ناپدید شدن امام صدر و دو همراهش تجاوز به امنیت ملی لبنان محسوب میشود و دستگاه قضایی لبنان بلافاصله تحقیقات ویژهای را آغاز کرد. در نوامبر سال ۱۹۸۶ میلادی، دولت لبنان نتیجه تحقیقات خود را طی گزارشی علنی منتشر کرد و اعلام نمود که امام صدر و همراهانش در حقیقت در داخل خاک لیبی ناپدید شدهاند. اما لیبی همواره این موضوع را نفی و رد کرده و همیشه با قاطعیت گفته است که امام صدر و همراهانش لیبی را به مقصد رم پایتخت ایتالیا ترک کردهاند.
در سال ۲۰۰۲ میلادی، اجلاس سران کشورهای عربی در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با صدور بیانیهای اعلام کرد اگر قذافی میخواهد در این اجلاس شرکت نماید، باید امام صدر را «زنده یا مرده» با خود بیاورد. لیبی به همین خاطر با ارسال یادداشتی به دبیرخانه اجلاس سران خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس از بیروت به قاهره در مصر شد. اتحادیه عرب و دولت لبنان برای تضمین برپایی موفقیت آمیز اجلاس سران و آرامش اوضاع تلاشها و اقدامات زیادی بعمل آوردند، و رئیس جمهور لبنان فرستاده ویژهای برای تقدیم دعوتنامه به سرهنگ قذافی به لیبی اعزام کرد، اما قذافی در آخرین لحظات فقط نماینده خود را برای حضور در این اجلاس فرستاد.
در اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی، لیبی در پی تحریمهای اقتصادی درازمدت و فشارهای سیاسی نیرومند آمریکا و کشورهای غربی سرانجام بطور علنی مسئولیت حادثه انفجار هواپیمای پان امریکن بر فراز دهکده لاکربی انگلیس در سال ۱۹۸۸ میلادی را بر عهده گرفت. پس از انتشار این خبر بلافاصله توجه محافل مختلف لبنان به پرونده ناپدید شدن امام صدر معطوف گردید. روز ۳۰ اوت ۲۰۰۳ میلادی، نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس کنونی جنبش امل در مراسم یادبود بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر سخنانی ایراد کرد و از دولت لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر، تخریب وحدت و همبستگی دنیای عرب و انجام اقدامات تروریستی در سراسر جهان انتقاد نمود. رئیس مجلس لبنان خواستار مداخله سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در روند تحقیقات مربوط به پرونده ناپدید شدن امام صدر شد. سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نیز روز ۳۱ اوت ۲۰۰۳ در مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر طی سخنانی از سرهنگ قذافی خواست تا مسئولیت خود را در قبال ناپدید شدن امام صدر بپذیرد، او اضافه کرد قذافی باید مانند پذیرش مسئولیت حادثه لاکربی و با همان شجاعت و صراحت سرنوشت امام صدر را برای همگان روشن سازد و مسئولیت خود را قبول نماید. روزنامه لبنانی «النهار» همان روز حملات شدیدی را متوجه قذافی رهبر لیبی نمود. روز اول سپتامبر، کاردار سفارت لیبی در لبنان با انتشار بیانیهای اظهارات نبیه بری را «گستاخانه» خواند و آن سخنان را درشان رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل ندانست، و در ادامه افزود که نبیه بری همه تلاشها و کانالها برای بهبود مناسبات لیبی و لبنان را ویران کرده است، و به نمایندگی از طرف دولت لیبی رسما قطع کلیه روابط دیپلماتیک با لبنان را اعلام کرد، و بلافاصله در روز سوم سپتامبر سفارت لیبی در لبنان تعطیل شد. همزمان وزیر امور خارجه لبنان بار دیگر تأکید کرد که: «لیبی بایستی مسئولیت خود را در ناپدید شدن امام صدر قبول نماید، زیرا ایشان در خاک لیبی و نه در سرزمین دیگری ناپدید شده است.» اما لیبی بار دیگر با قاطعیت گفت که امام صدر لیبی را ترک کرده است.
البته پیگیریها و مذاکرات فوق الذکر، اکثراً از مجاری مذاکرات و تماسهای دیپلماتیک دولتی و غیر دولتی انجام شده است. در ژوئیه سال ۲۰۰۴ میلادی، صدرالدین فرزند ارشد امام صدر و همسران دو همراه ناپدید شده رسماً دادخواستی به دادستانی کل کشور لبنان ارائه دادند و از سرهنگ قذافی رهبر ارشد لیبی، عبدالسلام جلود نخست وزیر وقت لیبی، عاشور فرطاس سفیر سابق لیبی در لبنان و ۱۵ نفر دیگر از مسئولان بلندپایه لیبی شکایت کردند. دولت لبنان براساس شواهد، دلایل و مستندات ناشی از تحقیقات قضایی چندین ساله معتقد است که در جریان سفر امام صدر به لیبی و دیدار نامبرده با قذافی میان آن دو مجادلهای اتفاق افتاده و امام صدر به سرنوشت ناگواری دچار شده است، و قذافی درخصوص ناپدید شدن امام صدر مسئولیت غیرقابل انکاری برعهده دارد. روز دوم اوت ۲۰۰۴ میلادی، قاضی عدنان عضوم دادستان کل لبنان رسما حکم احضار قذافی رهبر لیبی و ۱۷ تن دیگر از مسئولان لیبیایی به دادگاه را امضاء کرد و از قذافی و آن ۱۷ تن دیگر خواست که در روز ۱۶ مارس ۲۰۰۵ میلادی در دادستانی کل لبنان حاضر شوند و به سوالات دادگاه درباره ناپدید شدن امام صدر در ۲۷ سال قبل پاسخ دهند، و حکم احضار نیز از طریق مجاری دیپلماتیک برای آنان فرستاده شد. قاضی عضوم در حکم خود گفته است که بایستی همه مراحل قضایی از جمله صدور حکم جلب متهمان و مظنونان این پرونده پیگیری و اجرا گردد. این درخواست لبنان برای حضور قذافی در دادگاه موجب تیرهتر شدن روابط بحرانی دو کشور گردید.
شیخ عبدالامیر قبلان نایب رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان که پس از ناپدید شدن امام صدر تلاشهای گسترده و بیوقفهای برای یافتن اثری از امام صدر انجام داده و در همه جا دوندگی نموده است، در مصاحبهای مفصل در تاریخ ۳۱ اوت ۲۰۰۴ میلادی با تلویزیون لبنان در پاسخ به سوالی درخصوص تازهترین دستاوردها در پرونده امام صدر اظهار داشت:» در حقیقت قذافی در سالهای گذشته هرگز به وجود امام صدر در لیبی اعتراف نمیکرد و مصرانه میگفت که امام صدر پس از ترک لیبی ناپدید شده است. اما در چند سال اخیر به نمایندگان دولت ایران اعتراف کرده که آقا موسی زنده یا مرده در لیبی است. این اعتراف قذافی، وضعیت تازهای را در برابر تحقیقات ما بوجود آورده است و در حال حاضر ما مشغول گفتوگو با افراد مطلع از سرنوشت امام صدر و دو همراه ایشان هستیم ».
خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خاورمیانه و شمال آفریقای دولت انگلستان روز ۱۳ اکتبر ۲۰۰۴ میلادی در طرابلس غرب پایتخت لیبی با سیف الاسلام قذافی فرزند رهبر لیبی و رئیس موسسه جهانی انجمنهای خیریه قذافی دیدار و گفتوگو کرده است. به نظر میرسد که طرفین در این دیدار درخصوص وضعیت حقوق بشر، وضع زندانیان لیبیایی و پرونده امام صدر گفتوگو و تبادل نظر کرده باشند.
خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر روز ۲۰ نوامبر ۲۰۰۴ میلادی بنا به دعوت قبلی در سفری محرمانه به لندن رفت و با خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خارجی دولت انگلستان دیدار و گفتوگو کرد. طرفین در این ملاقات درخصوص ناپدید شدن امام صدر در سال ۱۹۷۸ میلادی در خاک لیبی و نقش دستگاه امنیتی لیبی در این حادثه گفتوگو و تبادل نظر نمودند. در این ملاقات که بیش از یک ساعت بطول انجامید، خانم سایمونز مراتب همدردی انسانی خود و دولت انگلیس با خانواده و شیعیان لبنان را به خانم رباب صدر ابراز داشت و قول داد که این موضوع را در هفتههای آتی پیگیری خواهد کرد.
بروز جدال دیپلماتیک میان ایران و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خاندان صدر نه تنها در میان شیعیان از جایگاه و موقعیت برجستهای برخوردارند، بلکه امام صدر قبل از ناپدید شدنش از شهرت و آوازه والایی در جامعه شیعیان خاورمیانه پس از امام خمینی برخوردار بود. علاوه بر این، امام صدر با بیشتر رهبران و مسئولان اصلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز رابطه خویشاوندی، استاد و شاگردی و همکلاسی داشته است. پدر امام صدر با آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران نسبت خویشاوندی داشت، و امام موسی صدر شخصاً از شاگردان و مریدان ممتاز امام خمینی به شمار میرود، و این استاد و شاگرد در زمینه جانبداری از انقلاب اسلامی از نقاط اشتراک و پیوندهای درونی بسیاری برخوردار بودند. امام صدر از هم مدرسه ایهای آیت الله خامنهای رهبر کنونی انقلاب اسلامی ایران در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم محسوب میشود، و همسر آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور کنونی ایران نیز خواهرزاده امام صدر است. بنابر این، پیوندهی فراوان خویشاوندی و همکلاسی میان امام صدر و سه نسل سالخورده، میانسال و جوان از رهبران و مسئولان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود دارد، و ناپدید شدن امام صدر بیتردید بر اعصاب و افکار شخصیتها و رهبران و مسئولان حکومت انقلاب اسلامی ایران تاثیر گذاشته است، و ایران و لیبی به این خاطر نیز یک سری تماسها و مذاکرات دیپلماتیک جدی و درازمدتی با یکدیگر انجام دادهاند.
به هنگام ناپدید شدن امام صدر در اوت ۱۹۷۸ میلادی، امام خمینی در شهر مقدس نجف اشرف در عراق اقامت داشتند، ایشان همان موقع با نوشتن نامههایی خطاب به یاسر عرفات رهبر فلسطینیان، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه و تماس با اکثر رهبران و مراجع دینی ایران و خاورمیانه از آنان خواست تا همگی از لیبی خواستار ارائه پاسخی روشن به این حادثه شوند. پس از هجرت امام خمینی به فرانسه، ایشان در دیدار با سفیر لیبی در فرانسه از دولت لیبی خواست تا پاسخی روشن در قبال ناپدید شدن امام صدر ارائه کند. در سال ۱۹۷۹ و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرهنگ قذافی خواهان سفر به ایران شد، اما امام خمینی در پاسخ گفت که میتواند به ایران سفر کند، اما باید به همراه امام صدر بیاید.
امام خمینی در تاریخ ۸ مارس ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷/۱۲/۱۷) خطاب به هیات لیبیایی راجع سرنوشت امام موسی صدر گفت: «ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و میخواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.» از طرف هیات نمایندگی لیبی از امام خمینی خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافی بری عرض تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بیاید. امام خمینی پاسخ داد: «من فعلا به قم میروم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید».
در آوریل ۱۹۷۹ میلادی (اردیبهشت) ۱۳۵۸، سرهنگ قذافی رهبر لیبی سرگرد عبدالسلام جلود نخست وزیرش را به ایران فرستاد. امام خمینی سرگرد جلود رادر قم به حضور پذیرفت و در این ملاقات به وی گفت»: ما معتقدیم که کلید حل معمای آقای صدر به دست دولت لیبی و سرهنگ قذافی است. «امام خمینی در این دیدار بار دیگر بر لزوم پاسخگویی و حل این موضوع از سوی دولت لیبی تاکید کردند. شوری انقلاب اسلامی ایران نیز پیش شرط برقراری روابط سیاسی میان ایران و لیبی را تشکیل یک کمیته مشترک تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر و انجام تحقیقات گستردهای در این باره اعلام کرد. امام خمینی بعدها در پاسخ به اصرار برخی افراد که خواستار سفر قذافی به ایران بودند، نیز گفت: «قذافی اگر هم به ایران میآید نزد من نیاید زیرا هنوز مسئله آقا موسی روشن نشده است».
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال ۱۹۸۰ میلادی، توجه امام خمینی به موضوع پرونده امام موسی صدر بطور موقت قطع گردید، اما ایشان در هنگام عزیمت نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران به واتیکان، ضمن ارسال پیامی بری پاپ خواستار انجام تحقیقاتی از سوی واتیکان درخصوص موضوع ناپدید شدن امام صدر شدند. واتیکان پس از انجام بررسی و تحقیقات لازم بار دیگر به روشنی به دولت ایران اعلام کرد که امام صدر هرگز وارد خاک ایتالیا نشده است. پس از ارتحال امام خمینی (ره)، اگر چه دولت ایران به این موضوع عنایت داشت، اما دامنه پیگیری و اثربخشی آن اندک و ضعیف بود. دولت ایران در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی از سرهنگ قذافی برای سفر به ایران دعوت کرد، اما قذافی به سبب تاثیر موضوع پرونده امام صدر هرگز نتوانست به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند.
در ماه اوت ۱۹۹۷ میلادی، پس از آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی، موضوع ناپدید شدن امام صدر بار دیگر در رأس توجه و اهتمام ایشان قرار گرفت. در آخرین ماه سال ۱۹۹۷ میلادی، زمانی که ایران میزبان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران بود، رئیس جمهور خاتمی از سرهنگ قذافی بری شرکت در این اجلاس دعوت بعمل نیاورد، و در نتیجه لیبی تنها مصطفی المنتصر وزیر خارجه خود را به این کنفرانس گسیل داشت. علاوه بر روابط خویشاوندی، ایده معروف گفتگوی تمدنهای رئیس جمهور خاتمی نیز مستقیماً از افکار و اندیشههای امام صدر نشات گرفته است، و آقای خاتمی احترام و علاقه فراوانی بری شخص امام صدر قائل است. به این دلیل، آقای خاتمی در ماه دسامبر ۱۹۹۷ میلادی دستور تشکیل کمیته ویژهای برای تحقیق و تفحص درباره سرنوشت امام موسی صدر صادر کرد و آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری را بعنوان رئیس کمیته یاد شده و مسئول پیگیری پرونده امام صدر منصوب نمود و بیش از شش سال مذاکرات و تحقیقات تخصصی درخصوص سرنوشت امام صدر بعمل آورد. در این مدت، آقی ابطحی چندین مرتبه در لیبی با قذافی، فرزند وی و سایر مقامات لیبیایی دیدار و گفتوگو نمود، هر چند بعدها دولت لیبی همکاری خود را در این باره با ایران متوقف کرد، اما دولت ایران با صبر و شکیبایی منتظر پاسخ نهایی مقامات لیبیایی است، و همچنان از طریق مجاری دیپلماتیک به تماس و گفتوگو هی خود با مقامات لیبی ادامه میدهد.
در تابستان سال ۱۹۹۹ میلادی، آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خانواده امام صدر را به حضور پذیرفت و در این دیدار بر لزوم پیگیری سرنوشت امام صدر حتی به قیمت قطع مناسبات با دولت لیبی تاکید کرد. آیت الله خامنهای در این ملاقات گفت: «این وظیفه جمهوری اسلامی است که با جدیت مسئله را پیگیری کند، در این سالها غفلت شده است، باید جبران کنیم. حال که آقای خاتمی رئیس جمهور هستند، با جدیت پیگیری کنند. باید تمامی راهها را تا آخر برویم حتی اگر به قطع رابطه با لیبی بینجامد.»
در پی درخواست آقای خاتمی رئیس جمهور ایران و بر اثر فشار افکار عمومی، لیبی در سال ۲۰۰۰ میلادی مجدداً با تشکیل یک کمیته ایرانی- لیبیایی بری انجام تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر موافقت نمود، مستندات گردآوری شده از سوی این کمیته بار دیگر نشان داد که امام صدر واقعا در داخل خاک لیبی ناپدید شده است. انتشار نتایج این تحقیقات، خشم و نارضایتی افکار عمومی علیه لیبی را در پی داشت.
رژیم قذافی در زمستان سال ۲۰۰۱ میلادی تعداد ۱۱۷ تن از زندانیان سیاسی را که بین ۱۸ تا ۳۰ سال در زندان بودند و ادارات دولتی لیبی در تمام مدت نسبت به سرنوشت آنها اظهار بیاطلاعی میکرد، ناگهان آزادنمود. این قضیه بار دیگر سوءظن و شک دولت و ملت لبنان و ایران پیرامون بازداشت و حبس محرمانه امام صدر توسط لیبی را برانگیخت.
محمد علی ابطحی، رئیس سابق دفتر ریاست جمهوری و معاون کنونی رئیس جمهور ایران در ماه ژوئیه ۲۰۰۲ میلادی (تیرماه ۱۳۸۱) در گفتوگو با روزنامه «الشرق الاوسط» اظهار داشت: همه مسلمانان وظیفه دارند سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری کنند. وی افزود: ما مذاکرات متعددی در طرابلس و تهران در مورد موضوع امام موسی صدر با مقامات لیبی داشتیم، آن هم به این دلیل که امام موسی صدر یک شخصیت جهانی است و به کشور خاصی تعلق ندارد. ابطحی تصریح کرد: مذاکرات ما با مسئولان لیبی پیشرفت کرده بود و ما امیدوار بودیم که به نتیجه برسیم، ما انتظار داشتیم که بتوانیم در قالب یک همکاری ایرانی – لیبیایی به نتیجه برسیم، اما متاسفانه برغم وعدههایی که لیبیائیها در مورد همکاری بیشتر با ما دادند، این قضیه تا امروز به طول انجامیده است، ما هنوز در مورد موضوعی که با لیبیائیها توافق کرده بودیم پاسخی از آنان دریافت نکردهایم، ما امیدواریم که دولت لیبی به جهان، مسلمانان و بخصوص دو ملت ایران و لبنان کمک کند تا سرنوشت امام موسی صدر را روشن کنند، ما مثل گذشته آماده هستیم برای رسیدن به این هدف با دولت لیبی همکاری کنیم. ابطحی گفت: ما در مذاکرات با مقامات لیبی و به واسطه همکاری آنها توانستیم به نقاط خوب و روشنی درخصوص سرنوشت امام موسی صدر دست پیدا کنیم، امیدواریم که این همکاری ادامه پیدا کند تا بتوانیم به نتیجه قطعی برسیم. در این گفتوگو خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط این پرسش را طرح کرد که شما مسئول پیگیری پرونده امام صدر در ایران هستید، آیا جلساتتان با مقامات لیبی هنوز ادامه دارد و ابطحی پاسخ داد: ما فعلاً منتظر پاسخ برادران لیبیایی هستیم.
در اوایل سال ۲۰۰۴ میلادی، حدود ۲۰۰ تن از شخصیتها و بزرگان دینی، فعالان فرهنگی و سیاسی، رؤسی دانشگاهها و حقوقدانان ایران با نوشتن نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور خاتمی خواستار ادامه فشار دولت ایران بر لیبی و اتخاذ تدابیر شایسته جهت کشف کامل حقایق ماجرای ناپدید شدن امام موسی صدر و ضرورت ارائه پاسخی کامل از سوی لیبی به همه دوستداران صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه شدند. انتشار این نامه سرگشاده در جراید و مطبوعات، باردیگر توجه فراوان مردم و دولتهای خاورمیانه را به دنبال داشت.
برگزاری همایش «امام موسی صدر؛ اندیشه ربوده شده» در دانشگاه شهید بهشتی تهران در تاریخ ۱۸ ماه مه ۲۰۰۴ میلادی نیز مسئله امام موسی صدر را در راس اخبار ایران و جهان قرار داد. در این همایش آقای خاتمی رئیس جمهور مستقیماً دولت لیبی را مخاطب قرار داد و خواستار روشن شدن این پرونده شد. رئیس جمهور خاتمی گفت: «ساده اندیشی است اگر ناپدیدی امام موسی صدر را یک اتفاق و حادثه ساده تلقی کنیم و بدون تردید با هر زاویهای که به این مسئله نگاه کنیم ربوده شدن وی ناشی از یک توطئه بزرگ است؛ توطئهٔ عظیم که بعد از ۲۶ سال همان دستهایی که وی را ربودند مانع از این میشود که از این معمی پر رمز و راز پرده برداری شود و نمیتوان در برابر سرنوشت این عزیز که با سرنوشت کلی جامعه، منطقه و امت اسلامی و جامعه بشری پیوند خورده است، بیتفاوت بود؛ همچنان که بیتفاوت هم نبودهایم. گامهایی به جلو رفتهایم ولی عظمت حادثه و آثاری که این حادثه دارد، مانع پیشرفت سریعتر برای حل مشکل است و امیدواریم با تامل و واقع بینی باز هم بتوانیم گام به جلو برداریم.»
پس از ارائه شکایت و به جریان افتادن سیر قضایی پرونده امام صدر توسط دولت و دستگاه قضایی لبنان، مقامات و شخصیتهای اجتماعی ایران قاطعانه از اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی نمودند، و در اواخر سال ۲۰۰۴ میلادی، مجلس شورای اسلامی ایران پس از بحث و مشورتهای مکرر و با حمایت دولت اقدام به تشکیل کمیته ویژه پیگیری سرنوشت امام موسی صدر نمود.
مواضع سرهنگ قذافی رهبر لیبی در قبال سرنوشت امام صدر
درباره سرنوشت امام صدر همواره نظرات و سخنان متفاوتی ابراز شده استد. ر سالهای نخستین حادثه، مطبوعات عربی گزارش دادند که عزیز عمر شنیب سفیر سابق لیبی در اردن که در سال ۱۹۸۳ به جرم خیانت به کشورش فراری گردید، گفته است: امام صدر توسط قذافی به قتل رسیده است. اما عمر شنیب در یک مصاحبه مفصل تلویزیونی در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۲ میلادی اظهارات نوزده سال قبل خودش را پس گرفت و گفت: «یک سال و نیم قبل در نامههایی جداگانه خطاب به محمد خاتمی رئیس جمهور ایران، عبدالحلیم خدام معاون رئیس جمهور سوریه و نبیه بری رئیس مجلس لبنان این موضوع را توضیح دادم و آنچه درباره امام صدر میدانستم برایشان شرح دادم، اما تاکنون پاسخی از آنان دریافت نکردهام.»
در سپتامبر ۱۹۹۹ میلادی، خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر اعلام کرد اخبار و گزارشهای موثق امنیتی در اختیار دارد که نشان دهنده زنده بودن برادرش امام صدر و زندانی بودن وی در لیبی است. روز سه شنبه ۴ نوامبر ۲۰۰۳ میلادی آقی سید صدرالدین صدر فرزند ارشد امام موسی صدر در شهر مقدس قم در دیدار با علما و مراجع دینی ایران اظهار داشت: «زندانهای طویل المدت و مجهول یک روش جاری و متعارف رژیم قذافی است، و تازهترین اخبار و اطلاعات دریافتی از زندانی بودن پدرم در خانهای حکایت میکند که به شدت مراقبت و محافظت میشود، و پدرم همچنان زنده و سلامت است.»
با این توصیف، آیا دولت لیبی امام صدر را ربوده و ایشان را در بازداشت و حبس محرمانه نگهداشته است؟ بیتردید مواضع دولت لیبی و مقامات ارشدش بسیار کلیدی و سرنوشت ساز است.
در اظهارات و سخنان قذافی رهبر لیبی درخصوص علت ناپدید شدن امام موسی صدر از ابتدا تاکنون پریشان گویی و تناقضات فراوانی به چشم میخورد. قذافی در یک سخنرانی تلویزیونی در روز اول ژانویه ۱۹۸۴ میلادی گفت: «موسی صدر به دستور شاه ایران به لبنان رفت تا شیعیان لبنان را با اسرائیل متحد گرداند.»
قذافی افزود: «شیعیان لبنان جماعتی هستند که سالیان درازی همواره در فقر و تنگدستی به سر میبردند. آنان را مجبور کردند تا با اسرائیل همکاری و ائتلاف کنند. موسی صدر که شیعیان لبنان این همه درباره او حرف میزنند، اولین هم پیمان با اسرائیل به فرمان شاه ایران بود، و شاه ایران او را به رهبری شیعیان لبنان منصوب کرده بود. صدر اصلا تابع و پیرو دستورات ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ایران بود. او شیعیان لبنان را به زور به سوی همکاری با اسرائیل و دشمنی با اعراب سوق میداد.»
سرهنگ قذافی در یک مصاحبه تلویزیونی با ماغی فرح خبرنگار شبکه تلویزیونی عربی MTV در تاریخ ۴ فوریه ۱۹۹۷ میلادی شرکت کرد. در این مصاحبه یک چرخش بزرگ در مواضع و رفتار قذافی در قبال پرونده ناپدیدی امام صدر به چشم میخورد. قذافی در این مصاحبه گفت: «شیعیان لبنان مرا دوست دارند و من نیز آنان را دوست دارم. موسی صدر دوست صمیمیام بود. ما او را بری حضور در جشنهای انقلاب لیبی دعوت کردیم، او آمد، اما ناپدید شد، من او را ندیدم. در ایام برگزاری جشنهای انقلاب هیئتها و شخصیت هی زیادی شرکت داشتند. گویا در دیدار وی با من تاخیری روی داد، و او با ناراحتی و عجله به مسافرت رفت. در آن هنگام من بسیار ناراحت شدم و پرسیدم چرا موسی صدر رفته است؟ به من گفتند او سفر کرده است، و بعد از آن ناپدید شد، و ناپدید شدن او را با سفر به لیبی مرتبط کردند.» قذافی خواستار تشکیل یک کمیته تحقیقاتی لیبیایی- لبنانی بری تحقیق و بررسی درخصوص ناپدید شدن امام صدر شد. خبرنگار گفت: گفته میشود او به رم رفته است و لباسهای وی و دو همراهش در رم پیدا شده است، اما مردم باور نمیکنند که امام صدر در یک هتل در شهر رم ناپدید شود، و بر این باورند که برخی افراد خود را به شکل امام صدر درآوردهاند و با استفاده از گذرنامه وی به رم رفتهاند. قذافی در این باره گفت: «ما هیچ نفع و مصلحتی در پنهان کردن موسی صدر نداریم، ما هیچ نزاع و درگیری با لبنان نداریم.» قذافی افزود: «هیچ اختلافی بین من و موسی صدر نبود، اما برخی افراد در پنهان کردن وی منافع و مصالحی دارند، زیرا میخواهند جایگاه و مقام او را تصاحب کنند. برخی از شیعیان از ناپدید شدن او خوشحال هستند، تا بتوانند جای او را بگیرند».
بعدها، براثر فشار سیاسی نیرومند دو کشور لبنان و ایران و مقاومت مخلصانه دوستداران امام صدر در سراسر خاورمیانه و جهان، تحول آشکاری در طرز برخورد و رویه قذافی نمودار شد.
قذافی در روز ۳۱ اوت ۲۰۰۲ میلادی در یک سخنرانی عمومی در مراسم بزرگداشت سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی در شهر سبها با اشاره به موضوع ناپدید شدن امام صدر گفت: «صدر از یاران و انصار لیبی است، او یک مجاهد بزرگ و شخصیت انقلابی است، ما از او حمایت و پشتیبانی میکنیم، ناپدید شدن او یک خسارت و زیان بزرگ بری لیبی به شمار میرود.» قذافی افزود: «صدر و همراهانش پس از ورود به رم ناپدید شدند، در آن زمان، میان شیعیان و اهل سنت، مسلمانان و مسیحیان و فلسطینیها و لبنانیها درگیری و نزاع وجود داشت «قذافی تاکید کرد: «صدر یکی از رهبران برجسته مقاومت لبنان در برابر اشغالگری) اسرائیل) است، او گردان هی مقاومت (ضد صهیونیستی) را در لبنان بنیان نهاد. ناپدید شدن او یک خسارت تلخ و دردناک به شمار میرود. صدر سمبل جنبش مقاومت ملی لبنان، و یکی از شخصیت هی برجسته امت اسلامی است.» قذافی رهبر لیبی همه علاقمندان و افراد مطلع از سرنوشت صدر را به جستجوی مشترک بری روشن ساختن ردپایی از امام صدر فراخواند. قذافی تاکید کرد که موسی صدر پس از سفر به لیبی ناپدید شده، و این موضوع همه ما را نگران و مضطرب ساخته است، و بایستی هر چه زودتر این موضوع را بررسی و حل نماییم، تا حقایق ماجری ناپدید شدن او و همراهانش آشکار گردد.»
در یک اقدام بیسابقه دیگر و در آستانه بیست و ششمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر، وزارت امور خارجه لیبی با صدور بیانیهای در ۳۱ اوت ۲۰۰۴ میلادی برای نخستین بار اعلام کرد:» ناپدید شدن امام موسی صدر حلقهای در زنجیره به هم پیوسته از حوادث آدم ربایی و ترور و تصفیه حسابهای شخصی میان احزاب گوناگون سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیک درگیر با هم در صحنه مشرق عربی (لبنان) و در دهه هفتاد از قرن گذشته است.» بیانیه میافزاید: «لیبی هرگز در قبال این حادثه سکوت نخواهد کرد و ما به پرونده امام موسی صدر اهتمام نشان خواهیم داد. زیرا امام صدر پیش از ناپدید شدن میهمان ما بود و یکی از سران مقاومت بر ضد استعمار و صهیونیزم بود. لیبی به نیروهای درگیر در مشرق عربی اجازه نخواهد داد که بخواهند به زیان لیبی تسویه حسابهای خود را انجام دهند و آنگاه از پی مسئولیت نجات پیدا کنند. سرانجام روزی باید حقایق ماجری ناپدید شدن امام صدر آشکار و فاش گردد».
سرهنگ قذافی رهبر لیبی روز ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ میلادی در یک گفتوگوی مستقیم و مفصل با شبکه تلویزیونی «الجزیره»، توضیحاتی درباره امام موسی صدر ارائه کرد. مجری الجزیره ابتدا از معمر قذافی پرسید، لیبی بری حل بحران لاکربی تلاش کرده است اما درباره پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر منفی برخورد کرده است؛ از سوی دیگر شیعیان لبنان هم بر این باورند که امام موسی صدر همچنان زنده است، نظر جنابعالی چیست؟
معمر قذافی در پاسخ گفت: «ای کاش او زنده باشد و اگر کسی میداند که او زنده است به ما اطلاع دهد تا مراسم جشنی برگزار کنیم و همچون بازگشت امام غایب از او استقبال کنیم، ای کاش این اتفاق بیفتد.»
قذافی افزود: «هیچ اختلافی بین من و امام صدر نبود. امام صدر دوست من است و از او حمایت و پشتیبانی میکنیم. در آغاز دهه هفتاد نیز هنگامی که انقلاب لیبی در آغاز راه بود چند بار با من دیدار کرد، او شخص مجاهد و مبارزی بود. شیعیان در آن زمان بیش از دیگران به من نزدیک بودند.» معمر قذافی گفت: «لیبی از ناپدید شدن این مرد مقاوم متاسف است. او در زمینه دینی و عرصه رزم نادر و بینظیر بود. با ناپدید شدن او، ما در میدان نبرد متحمل زیان بزرگی شدهایم. ای کاش زنده باشد و اگر بگویند صدر در مکانی زنده است به آن مکان حمله میکنیم و رهبری حمله را خودم به عهده میگیرم تا او را نجات دهم و این بسیار مهم است تا لیبی از این اتهام مبرا شود و ثابت کنیم که لیبی با ناپدید شدن صدر ارتباطی ندارد.»
قذافی گفت: «لیبی با کشتن موسی صدر چه منفعتی به دست میآورد؟ لیبی در هیچ نزاعی درباره موسی صدر طرف قضیه نیست و همگی میدانند که آن زمان نزاعها و درگیریهایی در لبنان بود. شیعه، سنی، مسیحی، سوریها، اردنیها، لبنانیها و عربها و فلسطینیان و گروههای فلسطینی و لبنانی با یکدیگر درگیر بودند و او قربانی این درگیری شده است. متاسفانه این مسئله هنگام سفر او به لیبی پیش آمد.» قذافی افزود: «اندک امیدی که در این تونل تاریک بوجود آمد پیدا شدن گذرنامه و لباس و کیف او در ایتالیا بود و دولت ایتالیا اخیرا به دولت لبنان تحویل داد».
مجری «الجزیره» از قذافی درباره حل مسئله لاکربی و دادن غرامت بری حل این مسئله و احتمال دادن غرامت بری حل مسئله امام موسی صدر پرسید، قذافی گفت: «گمان نمیکنم خانواده امام صدر بری حل مشکل او غرامت بپذیرند. ما درباره مشکل لاکربی که به کشتن صدها آمریکایی متهم شده بودیم پول دادیم. نمیتوان موسی صدر را با پول مقایسه کرد. خانواده موسی صدر و شیعیان نخواهند پذیرفت که بابت موسی صدر غرامت داده شود و مسئله حل شود و خود لیبی هم این اهانت را به موسی صدر نخواهد پذیرفت، ناگزیر باید جستجو کرد که موسی صدر چگونه ناپدید شده است».
روز ۱۰ ژانویه ۲۰۰۵ میلادی یعنی ده روز پس از انجام گفتوگوی مستقیم قذافی با شبکه الجزیره، خبرگزاری رسمی لیبی گزارش داد که دکتر علی ربیعی مشاور امنیت ملی و فرستاده ویژه آقای خاتمی رئیس جمهور ایران در طرابلس با قذافی رهبر لیبی دیدار و گفتوگو نمود و پیام کتبی رئیس جمهور خاتمی را به وی تسلیم کرد. هر چند محتوی این پیام منتشر نشده است، اما ناظران حدس میزنند که موضوع این پیام به احتمال فراوان با پرونده ناپدید شدن امام صدر ارتباط دارد.
در حال حاضر همه چشم انتظار به سر میبرند تا رژیم قذافی پاسخ روشنی در این خصوص ارائه نماید. در مواضع و نظرات فوق الذکر دولت لیبی و شخص قذافی از ابتدا تا کنون پریشان گویی و تناقضاتی وجود دارد، و بدیهی است که این مطالب سوءظن و تردید دو کشور لبنان و ایران و سایر شیعیان خاورمیانه به دولت لیبی به خاطر حبس محرمانه صدر را برانگیخته است.
تجزیه و تحلیل زمینه هی سیاسی و بین المللی ناپدید شدن اسرار آمیز امام صدر
امام موسی صدر برای پیشبرد روند صلح و آرامش در لبنان و بهبود شرایط زندگی مردم، نه تنها در میان طوایف و احزاب سیاسی و دینی متعدد لبنان برای تبلیغ و ترویج آن فعالیت و دوندگی میکرد، بلکه گامهایش سراسر لبنان و خاورمیانه را بری انجام سخنرانیهای آرامبخش و اقدامات هماهنگ کننده سیاسی در نوردیده است، و سرانجام بعنوان پیشوی دینی شیعیان لبنان مرتبا در صحنه سیاسی لبنان و کشورهای خاورمیانه و نیز مصاحبه با جراید و رسانههای گروهی نمایان بود. نه تنها از پشتیبانی صمیمانه تمام اقشار، احزاب و طوایف سیاسی و دینی مسلمانان شیعه و سنی و مسیحیان، جایگاه و موقعیت رفیع، آوازه و شهرت بسیار برخوردار بود، بلکه به ستارهای درخشان با اقبال بسیار و بخت بلند در صحنه سیاسی خاورمیانه معاصر تبدیل گردید. تاثیر و نفوذ فوق العاده امام صدر که از مرزهای فردی و کشوری فراتر رفته بود، خیلی سریع توجه و حتی حسادت اسرائیل، کشورهای غربی و برخی کشورهای خاورمیانه را که مدت درازی در امور داخلی کشور لبنان دخالت داشتند را برانگیخت. به این دلیل، باید گفت که علت ناپدید شدن امام موسی صدر از شرایط و زمینههای سیاسی و بین المللی پیچیدهای برخوردار است. ما در اینجا سه تحلیل ابتکاری و اولیه را مطرح میکنیم، و دست کم سه احتمال زیر در این حادثه قابل تصور است:
اولا: امام صدر در ایران متولد شده، در ایران تحصیلات منظم خود را تکمیل کرده، و از شرایط و زمینههای اجتماعی ویژه همچون ارتباط فامیلی و استادی و شاگردی با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران برخوردار بوده است. این شرایط و زمینههای منحصر به فرد در فردی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشیاری و حسادت اسرائیل، آمریکا و غربیهای مخالف صدور انقلاب اسلامی ایران را به سادگی و آسانی برانگیخت، زیرا تصور میکردند که او نماینده انقلاب اسلامی ایران در لبنان خواهدبود. آنان به فکر افتادند تا هر چه زودتر او را از صحنه خارج نمایند، در نتیجه با استفاده از اختلافات آشکار وی با قذافی نقشه و توطئهای بسیار دقیق طراحی کردند و با انتخاب زمان سفرش به لیبی او را ازمیان برداشتند. دلیل ما این است که در هنگام وقوع جنگ هی داخلی لبنان و هجوم نیروهای اسرائیلی به جنوب لبنان، چندین مرتبه تلاش کردند تا امام صدر را به قتل برسانند اما موفق به انجام این نیت شوم نشدند.
ثانیاً: پس از انجام کودتا و به قدرت رسیدن قذافی در لیبی، این کشور با طراحی دقیق تلاش کرد تا نیروهای طرفدار و متمایل به لیبی را در لبنان پر و بال داده و از آنها حمایت کند، و نیروهای مسیحی داخل لبنان را با زور بیرون نمایند، و از مسلمانان سنی مذهب لبنان بری به دست گرفتن قدرت و حاکمیت در لبنان پشتیبانی کند، و قصد داشت سراسر لبنان را به کشوری کاملاً مسلمان نشین با حاکمیت مطلق اهل سنت تبدیل کند، تا در مقابل اسرائیل مقاومت و ایستادگی کند. اما هنگامی که امام موسی صدر در سال ۱۹۶۰ میلادی زعامت سیاسی و دینی شیعیان لبنان را بر عهده گرفت، با تمام توان از تفاهم و صلح و همزیستی میان احزاب و طوایف گوناگون لبنان جانبداری کرد و همگان را به حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی لبنان فراخواند، و از حمایت فعال سوریه برخوردار شد. او بطور طبیعی به بزرگترین مانع بر سر راه تحقق اهداف و مقاصد سیاسی لیبی در لبنان مبدل شده بود، و امام صدر قبل از ناپدید شدنش در صحنههای متعدد بین المللی به مخالفت آشکار با قذافی پرداخته بود که این مطالب نیز خود دلیل و علت دیگری برای ربودن امام صدر به شمار میرود. این موضوع نه تنها مهمترین علت و دلیل برای ناپدید شدن اسرار آمیز امام موسی صدر در خلال سفر رسمی به لیبی است که تردید و سوءظن درازمدت دولت لبنان و ایران و علاقمندان و دوستداران امام صدر در خاورمیانه را نسبت به بازداشت و زندانی کردن محرمانه امام صدر توسط لیبی موجب شده است، بلکه این علت به نظر بزرگترین احتمال در این اوضاع و شرایط محسوب میشود.
ثالثاً: امام موسی صدر در طول سالیان کوتاه حضور در لبنان توانست با کمک اندیشههای روشن مسالمت آمیز و رفتار و سلوک سیاسی معتدل و میانه روی خود به سرعت حمایت و پشتیبانی صمیمانه اقشار گوناگون مردم لبنان را به دست آورد، و در میان طبقات مختلف طوایف و ملت لبنان هم از نفوذ و تاثیر زیاد و تعیین کنندهای برخوردار شود، این نفوذ و محبوبیت بالطبع عداوت و حسادت نیروهای مخالف را برانگیخته است. از این رو، نمیتوان یک توطئه به دقت طراحی شده از سوی نیروهای مخالف در ناپدید شدن او را منتفی دانست، بنا بر این از روی عمد از اختلافات آشکار میان او و قذافی استفاده کردند، و با در پیش گرفتن روش انداختن تقصیر به گردن دیگری، عملیات ربودن و اختفاء او را در زمان حساس سفر رسمی وی به لیبی برنامه ریزی و اجرا نمودند.
البته تحلیل و نظریه هی فوق الذکر صرفاً حدسیات منطقی و معقولی هستند، هرچند حقیقت امر به درستی معلوم نیست، اما باید منتظر بمانیم تا تنها حقایق تاریخی پاسخ نهایی را روشن سازد.
علاوه بر این، در حال حاضر با توجه به صدور کیفر خواست علنی دادستانی کل لبنان علیه قذافی رهبر لیبی و ۱۷ تن دیگر از مسئولان لیبی، باید ببینیم آیا متهمان لیبیایی به حکم احضار قضایی دولت لبنان توجه و اعتنایی خواهند کرد، و آیا پیشنهاد در دست بررسی مجلس شوری اسلامی ایران درخصوص انتقاد از لیبی به خاطر ربودن امام صدر بعنوان اقدام علیه امنیت ملی ایران تصویب خواهد شد؟ ما فعلاً اطلاعی از نتیجه این اقدامات نداریم. اما با مروری بر پیشرفت اوضاع در این پرونده، و صرف نظر از حضور یا عدم حضور قذافی و دیگر متهمان در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۰۵ در دادگاه مربوطه و نیز صرف نظر از نتیجه دادرسی و محاکمهای که در دادستانی کل لبنان انجام خواهد شد؛ این پرونده بیتردید همچنان بر روند عادی سازی مناسبات و روابط میان سه کشور اصلی خاورمیانه یعنی لبنان، ایران و لیبی تاثیر خواهد گذاشت.
منابع و مآخذ:
۱- The Imam Musa Sadr، Text Courtesy of Al Manar Television، ۱۹۹۷.
۲- http: //www. middleeastnews. com/rabab. htm.
۳- Augustus Richard Norton ed. «musa Al-Sadr»، pp. ۴۵۳-۴۵۷، «Encyclopedia of Islam».
۴- http: //www.mamsadrnewsnet.net.
۵- دایره المعارف اسلامی چین، شهر چنگ دو، انتشارات دایره المعارف هی استان سی چوان، سال ۱۹۹۴ میلادی، صفحه ۴۰۲. (به زبان چینی ).
۶- آقای وانگ یو هائو، «عنصر شیعی در سیاست لبنان» (مقاله)، منتشره در مجله «تریبون بین المللی»، شماره ۵، سال ۲۰۰۰ میلادی، پکن. (به زبان چینی).
۷- آقای دکتر وو بینگ بینگ، «دعوا و مشاجره دو کشور عربی به خاطر او، ناپدید شدن اسرار آمیز شاگرد ممتاز (امام) خمینی در ۲۵ سال قبل» (مقاله)، منتشره در مجله «عصر جهان» مورخ ۱۰/۹/۲۰۰۳ میلادی. به زبان چینی.
۸- دکتر وو بینگ بینگ، «موسی صدر و شیعیان لبنان» (مقاله)، منتشره در مجله «جهان عرب»، موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه زبانهای خارجی شانگهای، شماره ۵، سال ۲۰۰۳ میلادی. به زبان چینی.
۹- دکتر وو بینگ بینگ، کتاب «ظهور اسلام گرایی معاصر شیعه» (فصل پنجم: فعالیت هی سیاسی و اندیشه هی امام موسی صدر، صفحه ۲۵۳ تا ۲۹۹)، پکن، انتشارات علوم اجتماعی چین، چاپ اول، ژانویه ۲۰۰۴ میلادی. به زبان چینی.
۱۰- اخبار خبرگزاری رسمی لیبی.