کاردینال نصر گفت: در واقع غیبت علامه سید موسی صدر از صحنه لبنان یک فاجعه ملی به شمار میرود، چرا که وی بیش از دیگران برای متحد کردن مردم شایستگی دارد، خصوصاً در شرایط سخت و ناگواری که امروز لبنان در آن به سر میبرد.
درباره رابطه علامه سیدموسی صدر با کلیسای مخلصیه سخنان زیادی میتوان گفت. مناسبتهای متعددی پیش آمد که در آن با چهره نورانی ایشان مواجه شدیم. از جمله، سخنرانی ایشان را در خانه جوانان، نزدیک کلیسای مخلصیه و نیز یک گفتگوی روحانی را در صومعه راهبههای مخلصیه، و شرکت در یک میزگرد فرهنگی در انجمن فرهنگی جونیه درباره مشکلات جوانان را به یاد میآورم. من شخصاً این میزگرد را اداره کردم. پرسشهای حاضران را دریافت میکردم و برای پاسخ دادن به ایشان ارائه میدادم. برای تبریک یکی از اعیاد دینی به خانه ایشان در شهر صور رفتم. هنگامی که به خانه یکی از دوستانش در جون برای شرکت در ضیافتی دعوت شده بودم برای نخستین بار با او آشنا شدم.
اگر از تأثیر این دیدارها، نه تنها بر من، بلکه بر بیشتر پدران و کشیشان کلیسای مخلصیه بپرسید، در پاسخ باید بگوییم: درهمان نخستین برخورد چنین دریافتیم، این مرد بزرگ، یک روحانی راستین است، که در تمام زندگیش و در همه رفتارهایش از دین خود مدد میگیرد. به همین دلیل ما به ایشان اعتماد کامل داشتیم. احساس میکردیم تنها در برابر یک روحانی مسلمان قرار نداریم، بلکه امام صدر یک مرد روشنفکر است که نسبت به همه ادیان، با ویژه مسیحیت دیدگاهی روشن دارد.
گفتم که وی یک بار در صومعه راهبهها سخنرانی کرد؛ یک سخنرانی روحانی. همه راهبه ها پس از شنیدن سخنان امام صدر، احساس خوشایندی داشتند. گویی به سخنان یک روحانی مسیحی گوش فراداده اند. چرا که امام صدر دیدگاهی وسیع و روشن دارد، و یک سخنران برجسته به شمار می رود که نزد همه طبقهها مورد پذیرش است.
برداشت دیگر از امام صدر این است، که او مردی راست کردار، با اخلاقی نیکو و دستانی پاک است. هیچگاه از دیدار با وی واهمه یا تردیدی نداشتیم. ما مسیحیان رهنمودها و سخنانش را حق میدانستیم، و به عنوان دستورالعملی برای زندگیمان، میپذیرفتیم.
در مورد موضعگیریهای سیاسیش باید بگویم که ما به عنوان یک سیاست مدار با ایشان آشنایی نیافتیم. از این رو از پرداختن به این موضوع پوزش میخواهم.
ما کشیشان کلیسای مخلصیه به خود میبالیم که با همه لبنانیها و خصوصاً برادران شیعه در یادبود ربودن وی شرکت داریم و امیدواریم که این چهره نورانی برای مدتی طولانی از دیدگان پنهان نماند، بلکه همچون خورشید پس از یک غروب طولانی طلوع کند و امید و رهایی را نوید دهد.
ما هیچکدام نباید از زنده بودن امام ناامید شویم. امیدوارم این امید به ما انگیزه بدهد و خداوند چشم ما را به چهره ایشان و چهرههایی که می دانند چگونه لبنانیها را متحد کنند روشن سازد، زیرا اتحاد تنها راه رهایی لبنان است.