نخستین جلسه از چهل و نهمین درسگفتار اندیشه و عمل با موضوع «درآمدی بر قرآن شناسی امام موسی صدر» برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در چهل و نهمین درسگفتار اندیشه و عمل که دوشنبه 31 اردیبهشت 1397 و پنجمین روز ماه رمضان برگزار شد، دیدگاههای تفسیری امام صدر مورد بررسی قرار گرفت.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی مهریزی در این نشست از روش تفسیر رسالی و قرآن به قرآن با گرایش اجتماعی امام صدر سخن گفت و ویژگیهای تفسیر رسالی را با ذکر مثالهایی از تفسیر امام بازگو کرد. سخنان او در این نشست را در ادامه میخوانید. (فایل صوتی سخنرانی نیز از پیوست مطلب قابل دانلود و شنیدن است.)
روش امام صدر در تفسیر، روش رسالی است
نمیتوان گفت که امام موسی صدر مفسر رسمی قرآن است. او همچنین کار آکادمیک و پژوهشی نیز درباره قرآن انجام نداده است؛ اما باید گفت که امام صدر عالمی دینی است که به مرجعیت علمی و معنوی قرآن باور دارد و با کلام الله مجید در صحنه عمل و زندگی تعامل برقرار میکند.
مدل تفسیری امام موسی صدر مانند مدل نازل شدن قرآن است. در شرایط زندگی عصر بعثت گاهی جنگ پیش میآمد و گاهی گرفتاریهای اجتماعی و گاهی مسائل دیگر. در این شرایط برای هدایت مردم آیهای از آیات خداوند نازل میشد. امام صدر نیز تلاش میکرد تا برای حل مشکلات و مسالههای زندگی به تفسیر قرآن روی بیاورد و این تاثیرگذاری بیشتری دارد. من اسم این روش را روش رسالی میگذارم.
این تاثیرگذاری زمانی بیشتر میشود که مردم مشاهده میکردند همان کسی که تلاش میکند از تفسیر قرآن راه حلی برای مشکلات اجتماعی پیدا کند، خود قدمهای عملی برای رفع فقر، ساخت مدرسه و نهادهای اجتماعی برمیدارد. این مدل با روش پیامبر در صدر اسلام همخوانی دارد. پیامبر هم به فکر رفاه مردم و توسعه زندگی آنها بود و خداوند نیز با نزول آیاتی راه را برای پیامبر روشن میکرد.
قرآن نخستین منبع دینی ماست و ما اگر در تفسیر، این روش یا نگاه رسالی را در نظر نداشته باشیم، راه ما آکادمیک میشود. در تاریخ در حدود 500 دوره تفسیر قرآن نوشته شده است، اما این تفاسیر چقدر تاثیر گذاشتهاند؟ در ماه مبارک رمضان نیز معمولا دورههای ختم قرآن بسیاری گذاشته میشود، اما میزان تاثیرگذاری آنها معلوم نیست. در جوامع اسلامی نیز بسیاری کارهای علمی درباره قرآن صورت میگیرد، اما متاسفانه در این جوامع فرهنگ قرآنی حاکم نیست.
مدل تفسیری امام موسی صدر باعث میشود تا قرآن نقش خودش را در جامعه ایفا کند. آثار قرآنی امام صدر در دهمین جلد از مجموعه «
گام به گام با امام» جمع آوری شده است، اما در سایر مجلدات این مجموعه و در اصل در جای جای گفتارها و مقالات امام استناد به قرآن وجود دارد.
نهضت بازگشت به قرآن در جوامع معاصر
در تاریخ معاصر و در 150 سال اخیر، بحثی به نام بازگشت به قرآن در جوامع اسلامی شکل گرفت. در مصر محمد عبده این بحث را پیگیری کرد و در ایران نیز اندیشمندانی چون آیتالله طالقانی، محمدتقی شریعتی، مهدی بازرگان و دیگرانی از این دست این بحث را دنبال کردند.
دغدغه فکری دلسوزان در این عصر این بود که چرا کشورهای مسلمان در جهل، فقر و ستم به سر میبرند این در صورتی است که در دورههای گذشته تمدن درخشانی داشتند. تاملات این دلسوزان به این نکته رسید که یکی از عوامل مهم در عقبماندگی مسلمانان، دوری از قرآن است. در آیاتی از سوره مبارکه فرقان نیز داریم که پیامبر به درگاه خدا این گلایه را میکند که امتش قرآن را به کناری میگذارند.
علامه طباطبایی نیز در جلد پنجم تفسیر ارزشمند خود «المیزان» میگوید که «وضعیت علوم اسلامی به گونهای طراحی شده که هرکسی میتواند در حوزهها درس خوانده و حتی مرجع شود بودن آنکه یک دوره کامل قرآن بخواند.» بنابراین در این شرایط بازگشت به قرآن مطرح شد و یک روش آن بود که قرآن را از روش تفاسیر گذاشته پالایش کرده و خود قرآن به صورت مصدر بررسی شود. در این دههها نیز بر مبنای این روشها بحث جریانشناسی تفسیری نیز باب شد. البته نخستین کسی که در کتابی به دستهبندی مکاتب تفسیری پرداخت ایگناز گلدزیهر بود.
تقسیمبندی تفاسیر قرآنی
فارغ از تمام تقسیمبندیهای مکاتب تفسیری خود من هم یک تقسیمبندی از مکاتب ارائه دادهام. به نظر من تفاسیر قرآن بر اساس پایگاه معرفتی قابل دستهبندی است: برخی به استناد عقل، برخی به استناد کشف و شهود عرفانی و رمزی و برخی نیز به استناد علوم تجربی دست به تفسیر قران زدهاند. پس از این مرحله این نکته مطرح میشود که خود مفسر قرآن چه گرایشی دارد؟ گاهی گرایش مفسر فقهی است، گاهی اجتماعی و گاهی گرایشهای دیگر. اهی این دو نکته باهم خلط میشود. بخش اول روش تفسیری است و بخش دوم گرایشهای تفسیری مفسر.
روش امام صدر تفسیر قرآن به قرآن است
اما سوال اینجاست که امام صدر در کدامیک از این تقسیمبندیهای قرار میگیرد؟ به عبارتی امام صدر با چه روش و بعد با چه گرایشی به تفسیر قرآن اقدام کرده است؟ به نظرم تلاش امام صدر برای فهم قرآن به خود قرآن باز میگردد؛ یعنی همان مدلی که علامه طباطبایی برای تفسیر قرآن پیگیری کرد. یعنی روش تفسیر امام صدر به تفسیر قرآن با قرآن نزدیک است. او گاهی هم از روایات استفاده میکرد، اما این بهره بردن از روایات بیشتر نقش مصداقی دارند.
از نظر گرایش نیز، امام صدر در تفسیر گرایش اجتماعی دارد. او آیاتی را برای تفسیر انتخاب میکند که آن آیات به زندگی روزمره توجه بیشتری داشتهاند. من اسم این مدل را تفسیر رسالی، یا تفسیر هدایت یا تفسیر زنده میگذارم. مرحوم آیتالله طالقانی، محمدتقی شریعتی، آیتالله مشکینی و از اهل سنت نیز سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن» اینگونه بودهاند.
ویژگیهای تفسیر رسالی
نخستین ویژگی و عنصر در مدل تفسیری امام صدر «فهم پذیری همگانی قرآن» است. امام خود درباره این ویژگی میگوید که همگان میتوانند برای فهم قرآن اقدام کنند، اما این اقدام یکسری مقدمات طبیعی دارد و به عنوان مثال باید با زبان عربی و همچنین فضای نزول همخوانی داشته باشد. بنابراین از نظر امام صدر فهم قرآن منحصر به فهم مفسران نخستین نیست.
دومین نکته اعتقاد به مرجعیت قرآن است که از بحثهای کلیدی و اعتقادی است. به گمان من امام صدر مانند بسیاری از عالمان به درستی اعتقاد دارد که مرجع اصلی قرآن است و مسائل دیگر باید در پرتو قرآن مطرح شوند. امام صدر برای اثبات این مدعا روایات بسیاری را هم به عنوان شاهد مثال آورده است. اصولا اصل اول در دینشناسی نیز در همین نکته نهفته است.
سومین عنصر و ویژگی فهم اصلی از قرآن است. ما باید قرآن را با توجه به شرایط و اوضاع زندگی و زمانه خودمان بفهمیم بدون آنکه آن را از قالب زبان عربیاش خارج کنیم. متون مقدس مانند منابع زیرزمینی میمانند. هرچه آگاهی ما از این منابع بیشتر شود، برداشت ما از آنها نیز بیشتر خواهد بود. در قدیم از نفت صرفا چهار ماده برداشت میشد، اما امروزه به مدد تکنولوژی دهها ماده از نفت استخراج میشود؛ این در صورتی است که نفت همان است که در قدیم بود. در اینجا صرفا آگاهی ما از نفت بیشتر شده است.
فهم اصلی قرآن یعنی اینکه ما مشکلات و گرفتاریهای زمانه خود را با استفاده از قرآن حل کنیم. به عنوان مثال امام صدر در تفسیر آیات هشتم و نهم سوره مبارکه «التکویر» یعنی «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ* بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» بر اساس شرایط روز، میگوید که اگر دختران را از حضور در اجتماع محروم کرده یا حق انتخاب و آزادی را از آنها سلب کنیم، در اصل همان زنده بهگور کردن را انجام دادهایم. در زمان فعالیت امام صدر در لبنان بحث رای زنان نیز مطرح بود.
مثال دوم درباره آیات انفاق است. در قرآن کریم داریم که اگر انفاق کنید خداوند پاداش آن را به شما باز میگرداند. امام صدر در تفسیر خود میگوید که اگر ثروتمندان انفاق کنند، پاداش این عمل در همین دنیا به آنها باز خواهد گشت؛ چرا که با انفاق، عدهای در دام فقر نخواهند افتاد. فقر اگر شیوع پیدا کند، گرفتاریهای اجتماعی درست میشود که در قدم نخست این گرفتاریها و مشکلات دامن خود ثروتمندان و خانوادههای آنها را خواهد گرفت. این گونه تفسیر کردن نشان میدهد که متن زنده است.
چهارمین عنصر تفسیر رسالی در تفاوت میان واژههای «قرائت» و «تلاوت» خلاصه میشود. قرآن برای ارتباط با خودش چند واژه را به کار برده که یکی از آنها «قرائت» و دیگری «تلاوت» است. معنای تلاوت در قرآن با مفهومی که ما در زبان فارسی از آن استنباط میکنیم، تفاوت دارد. قرائت برای همه مردم است، اما تلاوت خیر. به نظر من تلاوت انتخاب آیات قرآن از سوی رهبران دینی است. انتخابی که رهبر یا عالمی برای جامعه و اجتماع خودش انجام میدهد. در قرآن نیز هیچگاه به مردم گفته نشده که قرآن را تلاوت کنند. تلاوت در قرآن یا مخصوص پیامبر است یا اگر در موارد دیگری به کار رفته با فعل مجهول درج شده است.
کار امام صدر تلاوت قرآن است
کار عمده امام صدر تلاوت قرآن است و آیات را بر اساس مشکلات جامعه برای تفسیر انتخاب میکند. بنابراین تفسیر او ترتیبی نیست. او در صدد ساختن مخاطب و رشد دانشش است.
در نهایت پنجمین عنصر و ویژگی تفسیر رسالی اعتقاد به لایههای مختلف معنایی است. یعنی قرآن سطحهای مختلف معنایی دارد و هرکسی متناسب با نوع فکر خود با آن آشنا میشود. راز نو بودن قرآن نیز در دارا بودن لایههای مختلف معنایی است. بنابراین هرکس که داناتر، باسوادتر و آگاهتر باشد، بهتر میتواند از قرآن بهرهبرداری کند.