مهدی مهریزی میگوید: امام موسی صدر تفسیرهای رمزی را قابل قبول نمیداند مگر آنکه بین متکلم و شنونده نشانههایی گذاشته شده باشد. خدا با مخاطبانش چنین رمزگذاریهایی انجام نداده است، چرا که قرآن کلمه، کلام و کتاب است نه تابلوهای اشاره و نمادهای رمزی.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، دومین جلسه از نشستهای سهگانه چهلونهمین درسگفتار اندیشه و عمل با موضوع «درآمدی بر قرآن شناسی امام موسی صدر» عصر هفتم خرداد برگزار شد.
گزارش نخستین جلسه این درسگفتار در
این لینک منتشر شده است. مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی مهریزی در جلسه دوم را در ادامه میخوانید. (فایل صوتی سخنرانی نیز از پیوست مطلب قابل دانلود و شنیدن است.)
عمل امام صدر، عمل قرآنی است
در جلسه گذشته درباره مباحث قرآنی امام موسی صدر مسائلی مطرح و کلیاتی درباره داغ شدن بحثهای قرآنی در 150 سال اخیر در کشورهای اسلامی ارائه شد. همچنین اشاره کردیم که مصلحان اجتماعی با مداقه در عقبماندگی کشورهای مسلمان، اشکال را در فاصله گرفتن از قرآن دیده و بحث بازگشت به قرآن را مطرح کردند.
امام موسی صدر گرچه به صورت خاص یا به صورت تعلیمی و رسمی، مساله بازگشت به قرآن را مطرح نکرده، اما عملش، عملی قرآنی است و مساله بازگشت به قرآن را همین عمل مطرح میکند. مدل کار او در تعامل با قرآن، مدل متفاوتی است.
در جلد دهم مجموعه «
گام به گام با امام» امام صدر مباحثی درباره تفسیر قرآن و همچنین سرفصلی نیز به عنوان «معجزه جاویدان» مطرح کردهاند. در جلد نخست این مجموعه نیز مقدمه مهم امام صدر بر ترجمه عربی کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» هانری کربن منتشر شده است. در این مقدمه نیز امام صدر درباره تفسیر قرآن مسائلی را مطرح کرده و مینویسد که هانری کربن اعتقاد به تفسیر رمزی و باطنی از قرآن دارد که با تفاسیر رسمی مسلمانان سازگار نیست.
روش تعاملی امام صدر با قرآن
روش تعاملی امام موسی صدر با قرآن دو عنصر نهفته است: نخست فهم عصری از قرآن و دیگری اعتقاد به قرآن به عنوان کتاب عمل. اینکه قرآن کتاب عمل است بارها از سوی ائمه معصومین (ع) بر آن تاکید شده، امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب نیز در وصیت خود پس از ضربت خوردن بر این نکته تاکید کردند. ختم قرآن و پژوهش در قرآن کار خوبی است به شرطی که فراموش نکنیم قرآن کتاب عمل است. امام صدر شخصیتی است که با قرآن تعامل دارد و در زندگی و همچنین برنامهاش برای ساخت جامعه قرآن ساری و جاری است.
رقبای فهم عصری از قرآن
فهم عصری از قرآن سه رقیب دارد که این رقبا در اصل فهمها و خوانشهای دیگر از قرآن هستند. یکی از این رقبا، گروهی هستند که اعتقاد به قابل فهم نبودن قرآن برای عموم مردم، دارند. گروهی دیگر به فهم جامدانه از قرآن پایبند هستند و در نهایت گروه سوم به فهمهای رمزی از قرآن اعتقاد دارند.
فهم عصری از قرآن این سه خوانش را به کناری میگذارد. فهم عصری در مقابل غیرقابل فهم بودن قرآن مقاومت میکند و همچنین نمیگذارد که قرآن را بر اساس ظواهرش بفهمیم. امام صدر در نقد فهم رمزی نیز در مقدمه خود بر ترجمه عربی کتاب هانری کربن مینویسد که عموم مفسران به شیوه رمز سخن نمیگویند، ما برای اینکه قرآن را بفهمیم، نخست اینکه نمیتوانیم به تفسیر کلمه بپردازیم و از چهارچوب معنایی متن خارج شویم. مدلول کلمه و معنایی است که در آن استعمال شده است، خواه حقیقت باشد، خواه مجاز و خواه کنایه. نمیتوان کلمه را تفسیر کرد مگر در حدود مضمون و مدلول آن، اما اگر از این حد تجاوز کردیم، کلمه به رمز تبدیل میشود و دلالت وضعی تغییر میکند و به دلالت عقلی بدل میشود.
رد تفسیرهای باطنی قرآن
بر اساس سخن امام موسی صدر، حد دوم تفسیر کلمه سطح شناخت متکلم و مقصود او از تکلم و کلام است. ما نمیتوانیم کلام شخص را به معنایی که نمیداند یا به حقیقتی که به آن دست نیافته است، تفسیر کنیم. پس قرآن را به صورت کلام میتوان فهمید نه به صورت تابلوهای اشاره. بنابراین تفسیرهای مارکسیستی، سوسیالیستی و باطنی از قرآن که با جریان عمومی فهم قرآن سازگاری ندارد، قابل قبول نیست.
امام موسی صدر تفسیرهای رمزی را قابل قبول نمیداند مگر آنکه بین متکلم و شنونده نشانههایی گذاشته شده باشد. خدا با مخاطبانش چنین رمزگذاریهایی انجام نداده است، چرا که قرآن کلمه، کلام و کتاب است نه تابلوهای اشاره و نمادهای رمزی.
مولفههای فهم عصری از قرآن
میتوان مولفههای زیر را به عنوان عناصر فهم عصری از قرآن در نظر گرفت: نخست اینکه برای رسیدن به فهم عصری باید فهمی مسالهمحور از قرآن داشته باشیم. تعریف اصلی تفسیر موضوعی قرآن همان تفسیر مسالهمحور است.
عنصر اصلی فهم عصری نیز در مساله محور بودن است. یعنی ما یک دغدغه اصلی داریم. مولفه دیگر اعتقاد به لایههای معنایی است و در نهایت اینکه فهم عصری آگاه به زمان و حاضر در زمان است.
در شاخصههای تفسیری امام موسی صدر به ساختار کتاب و همچنین شخصیت گوینده توجه میشود. در مقابل تفسیر به رای تفسیری است که از متن چیزی روایت میشود که با ساختار کتاب سازگاری ندارد. در تفسیر عصری اما ظرفیت و شخصیت گوینده و ساختار کتاب در نظر گرفته میشود.
فراموش کردهایم که قرآن کتاب عمل است
ختم قرآن، تحقیق درباره قرآن و... صرفا مقدمهای است برای عمل به قرآن. متاسفانه امروزه قرآن برای ما کتاب عمل و زندگی نیست. این همه پژوهش درباره قرآن منتشر شده و در طول هر سال نیز رسالههای دانشگاهی بسیاری درباره قرآن کار میشود، اما نشانهای از قرآن در عمل ما نیست.
ما جامعه پرحرفی هستیم. امام موسی صدر میگوید که اگر آدمها در جوامع انسانی کم اما دقیق حرف بزنند، کارهای جامعه درست میشود. حرف استوار زدن مقدمهای برای حل مشکلات است.
تفسیرهای امام موسی صدر بسیار جالب است، اما آنچه که به دل مینشیند، مدل تفسیری اوست. در مجلد دوازدهم از مجموعه «گام به گام با امام» امام موسی صدر به تفسیر آیات نخستین سوره مبارکه بقره میپردازد و میگوید که نخستین چیزی که در این آیات با آن مواجه هستیم ایمان به غیب است.
تفسیر عصری امام صدر از ایمان به غیب، نیاز داشتن انسانها به پناهگاه آرامش بخش است. در تفسیر امام صدر از چیزی که عامل ثبات است تعبیر به غیب شده و غیب پایگاهی آرامشبخش است. ما انسانها در عین اینکه باید به همه مسائل مربوط به دین پایبند باشیم، نباید فراموش کنیم که پایه اصلی دیدار با غیب است.