در اردیبهشت ۵۸ عبدالسلام جلود، نخست وزیر لیبی به ایران آمد و به دیدار امام خمینی نیز رفت. در این دیدار امام خمینی از دولت لیبی خواست هر چه سریعتر این پرونده را روشن کند.
در اردیبهشت ۵۸ عبدالسلام جلود، نخست وزیر لیبی، با وجود مخالفت دولت موقت، به دعوت محمد منتظری به ایران آمد و با برخی شخصیتهای ایران ملاقات کرد. از جمله، در ۲ اردیبهشت به دیدار امام خمینی رفت. در این دیدار امام خمینی با فاجعه خواندن ربوده شدن امام موسی صدر از دولت لیبی خواست هر چه سریعتر این پرونده را روشن کند.
مشروح سخنان امام خمینی به این شرح است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
خداوند را سپاس میکنم که اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستکبرین و زمین را از لَوْث مستکبرین پاک کند و مستضعفین را به حکومت زمین برساند. اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تَبَع تعالیم عالیۀ قرآن و آنچه از اسلام و سیرۀ رسول اکرم و ائمۀ مسلمین به دست آوردیم و از سیرۀ انبیا ـ چنانچه در قرآن نقل میفرماید ـ به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با این تعالیم پیشرفت کردیم و ملت ما شهادت را استقبال کرد برای این مقصد. و چون شهادت مورد هدف او بود، با مشت و خون بر تمام قوای جهنمی، بر دبّابات، بر مسلسلها، بر ابرقدرتها، که در پشت شاه سابق صف کشیده بودند، غلبه کرد. ما میخواهیم که این رمز در بین تمام حکومتها و ملتها باشد. حکومتها باید خدمتگزار ملتها باشند؛ چنانچه در اسلام این سیره بود که حکومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود.
حکومتها از مردم انشا میشدند و ارتش نیز از آنها. و اگر حکومتها و ملتها به سیرۀ رسول اکرم و ائمۀ مسلمین عمل میکردند، آرامش در همۀ جای ارض بود؛ این اختلافات و خونریزیها نبود.
ما از خداوند میخواهیم که این نهضت اسلامی و نهضت انسانی سرمشق باشد از برای تمام مستضعفین و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. مستضعفین حکومت را به عنوان حکومت نشناسند بلکه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادری که بر برادر دیگر خدمت میکند. هر دو پشتیبان هم باشند. اگر قوانین اسلام در ملتها، در حکومتها جریان پیدا بکند و آداب حکومتها و ملتها اسلامی باشد، نه حکومتها خیال تعدی بر ملتها دارند و نه ملتها با حکومتها مخالف خواهند بود.
من از شما که از طرف مُعمر آمدید و برای ما سلام او را آوردید تشکر میکنم و سلام من را نیز به ایشان و به ملت لیبی ابلاغ نمایید. من از خداوند تعالی میخواهم که تمام ملتها و دولتها بیدار شوند و همۀ ملتها و دولت های اسلامی به هم پیوند کنند تا ابرقدرتها نتوانند بر اینها غلبه کنند و مخازن آنها را ببرند.
مسلمین قریب یک میلیارد جمعیت دارند و معالأسف به واسطۀ تفرقه ای که بین آنها واقع است و به واسطۀ عدم رشدی که در حکومت هاست نتوانستند آن قدرتی را که اسلام برای آنها پیشبینی میکند به دست بیاورند. من از خداوند تعالی خواستارم که مستضعفین در هر جای ارض که هستند بر مستکبرین غلبه کنند، و مستکبرین به جای خود بنشینند، و دولتها و ملتها با هم برادر باشند. والسلام علیکم
[در این هنگام نخست وزیر لیبی به نمایندگی از هیئت لیبیایی سخنانی ایراد کرد، امام چنین پاسخ دادند:] چیزی که، قضیهای که برای ما و علمای ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعۀ آقای صدر است. من و علمای ایران برای این فاجعه بسیار متأثر هستیم، و این برای ما یک معمایی است که این معما حل نمیشود الا به دست دولت لیبی. ما این معما را میخواهیم که برادر ما «معمر» و دولت حل کنند و ناراحتی های ما را به اتمام برسانند. من کرارا به وسایطی این معنا را تذکر دادم لکن الآن نیز اکیدا تذکر میدهم که این معنا در شَعْب ما و در بین علمای ما انعکاس سوئی دارد و من میل ندارم که بین ملت ما و دولت شما یک سوءتفاهمی باشد. من از شما میخواهم که این معما را حل کنید و موجب راحتی ما را فراهم کنید.
[پس از بیانات امام، نمایندۀ هیئت توضیحاتی داد و امام پاسخ دادند:]
بگویید مقصود من این نبود که به شما یا به دولت شما تهمت بزنم. مقصود من این بود که شما قدرت دارید که در این ممالکی که نزدیک شماست و ایشان رفتهاند در آنجا ـ به قول شما ـ در آنجا فعالیت بکنید و این معما را برای ما حل کنید. ما هیچگاه به برادران خودمان تهمت نمیزنیم و خلاف اسلام نمیکنیم لکن از شما میخواهیم حلاین قضیه را، به [دلیل] اینکه شما قدرت این را دارید که این مسئله را حل کنید و از دولت هایی که ایشان رفتهاند آنجا یک طور تحقیقاتی بکنید و ما مطلع بشویم.
[امام خمینی پس از شنیدن سخنان نمایندۀ هیئت لیبیایی فرمودند:]
بله، من هم این معنی را میدانم لکن مهم این است که یک سوء تفاهمی بین ملتها و دولت های اسلامی نباشد، و وحدت اسلامی همیشه محفوظ باشد و همۀ مسلمین با هم برادر باشند. و اینکه در این معنا طرح کردم، برای این بود که همین سوءتفاهم به واسطۀ فعالیتی که شما برای تحقیق این مطلب بکنید، رفع بشود و بین دولتین و ملتین تفاهم صحیح حاصل بشود و این تهمتها را ـ اجانب که میخواهند بین دولتها و بین ملتها تفرقه بیندازند ـ آنها را خنثی کنید، تبلیغات آنها را. من همیشه سعیام بر این بوده است که مسلمین ید واحد باشند بر اعدا، چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند، چنانچه اسلام میخواهد. لکن [خواست] مهم ما این بود که رفع بشود این سوءتفاهم، و برادری ایران و لیبی محفوظ باشد، و دست اجانب که میخواهند تفرقه بیندازند بین دو برادر ـ دو دولت، دو ملت ـ کوتاه بشود. [۱]
.........
۱. صحیفه امام خمینی. جلد ۷