خانواده امام موسی صدردر آستانه نهم شهریور پیامی صادر کرد که صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام، آن را در مراسم ویژه این روز، در دانشگاه اسلامی شهر صور قرائت کرد.
متن کامل پیام:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين سيدنا محمد بن عبد الله وعلى آله الطاهرين
عالیجناب نبیه بری
فرهیختگان و سروران گرامی
دانشمندان و پژوهشگران ارجمند
برادر فاضل، جناب مهندس چمران؛ برادرِ معلم و برادر عزیزم دکتر مصطفی چمران
برادران و خواهرانی که در نشست فرهنگی امام صدر حضور دارید
دوستان و دوستداران امام
السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
اکنون ما به دعوت همایش گرانقدری گرد آمدهایم که بر دیدار مجدد ما اصرار میورزد؛ دیداری که در گسترۀ انسان و در زیر لوای امامی است که بهترین معلم انسانیت و برادری است. از این همایش ارجمند که امسال با عنوان: «انسان: سرمایۀ میهن، سازندۀ تمدن و رقمزنندۀ تاریخ» برگزار م یشود، عمیقاً سپاسگزاریم که هر سال خانوادۀ امام صدر و همۀ کسانی را که اندیشه و خط او را دنبال می کنند، به این نشست دعوت می کند.
خداوند متعال فرموده است: «ان الأرض یرثها عبادی الصالحون» (انبیا، 105)
منظور از بندۀ صالح و جانشین خدا در روی زمین، شهروند مخلص و مهروزی است که کار خود را نیک و استوار و نظام مند انجام دهد، یعنی همان انسانی که امام صدر می طلبید و به آن ایمان داشت تا با او میهنی توانمند و تأثیرگذار بسازد. امام دربارۀ چنین انسانی می گوید: «و تنها انسان باقی می مانَد، با لطافتش، با مهارتش، با موجودیتش، با توانایی هایش، با روحش، با تندرستی اش، با زندگی فردیاش، با روابط انسانی اش و با نیروها و روابطی که خداوند به هر فرد ارزانی داشته است؛ تنها انسان باقی می مانَد و تنها انسان است که سرمایۀ لبنان است. او مانده است تا وارد میدان شود.»
من به نام خانوادۀ امام، خود را معذور می دانم که بحث دربارۀ انسان در اندیشه امام را به اساتید بزرگوار واگذارم، زیرا یقین دارم که آنان در مباحث خود دربارۀ اهمیت انسان از دیدگاه امام صدر، حق مطلب را ادا خواهند کرد.
اما میتوانم عزیزان را به خواندن سخنان و کلمات امام دعوت کنم، زیرا تشخیص و راهحل و داروی بسیاری از چالش ها و مشکلات و دشواری ها و فتنه هایی که امروزه با آنها روبهرو هستیم، در آنها وجود دارد. به همین اندازه بسنده می کنم.
اما پیام دوبارۀ خانواده امام صدر به همایش شما:
اولاً، آزادی، حق امام صدر و دو همراهش، آقایان شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین است و منتی نیست که بر آنان بگذاریم. هدف اول و آخر ما، خانوادۀ امام صدر، آزاد کردن این سه عزیز و بازگرداندن آنان به میهن و صحنۀ فعالیتشان و نزد خانواده و دوستارانشان است.
ثانیاً، درخواست ما از مقامات و مسئولان لیبی به اجرا درآوردن توافقنامه همکاری میان لبنان و لیبی است. در این توافقنامه علاوه بر اینکه دولت انقلابی لیبی تأکید کرده است که امام و دو یار همراهش در لیبی به دست قذافی ربوده و زندانی شدهاند، بر همکاری جدی و برنامهریزیشده و فعال برای جستوجوی میدانی زندانهای مخفی کشف نشده تأکید شده است. همچنین تحقیق از مقامات درجۀ یک نظام سابق لیبی و تکمیل اطلاعات طرف لبنانی و حضور دبیر کمیتۀ پیگیری در جلسات بازجویی و عمل به پیشنهادات او از دیگر مفاد این توافقنامه است.
برای هزارمین بار تکرار می کنیم که ما، هرچند اوضاع امنیتی و سیاسی لیبی را درک می کنیم، از سطح همکاری این کشور راضی نیستیم. بهویژه آنکه مقامات لیبی فرصت چهارسالۀ پس از انقلاب را برای پیشرفت و همکاری جدی در این پرونده غنیمت نشمردند، به طوری که گویا اوضاع تغییری نکرده و دیوار قذافی در برابر پیگیری پرونده همچنان پابرجاست. این در حالی است که گذشت زمان در پرونده های آدم ربایی و سلب آزادی خطری بزرگ است.
ثالثاً، درخواست ما از کمیتۀ رسمی پیگیری که سفرهای مکرری به لیبی و کشورهای دیگر با هدف جمعآوری اطلاعات و پیگیری داشته است، این است که اولاً تلاش خود را در داخل مرزهای لیبی افزایش دهد و سپس به دیگر کشورها بپردازد و ثانیاً از هیچ وسیله یا فشاری فروگذار نکند. ما به اعضای این کمیته که بهترین قضات و افسران و دیپلماتها و متخصصان هستند، اعتماد داریم و میدانیم که آنان فعالیتهای خود را به طور سری انجام میدهند تا تلاشهایشان موفقیتآمیز باشد.
رابعاً، همان طور که در گذشته گفتیم، دستگاه های اجرایی و قضایی و امنیتی لبنان نیز باید در این میان نقش خود را ادا کنند، زیرا قضیۀ امام، قضیۀ میهن و دولت و اقدام علیه امنیت ملی لبنان است و تنها قضیۀ یک خانواده و یا یک طایفه و مذهب نیست. این قضیه نباید در چند خطی در بیانیه کابینههای دولت تبدیل شود. از جناب نخست وزیر و وزیران مربوط و فرماندهان دستگاه های امنیتی تقاضا میک نیم به گونه ای که سزاوار امام و برادرانش است و به شکلی که مسئلۀ آدم ربایی اقتضا می کند، به این مسئله اهتمام بورزند و اولویت و سرعت را در آن در نظر بگیرند.
برای توضیح بیشتر اضافه می کنیم:
1. باید از کمیتۀ رسمی پیگیری که از سوی کابینۀ لبنان شکل گرفته است به هر نحوی حمایت شود؛
2. بارها هشدار دادهایم که عادیسازی روابط با لیبی از چند جهت به این مسئله آسیب می رساند. با این حال گاه گاه شاهد تلاش هایی برای زیر پا گذاشتن این اصل هستیم. از این رو، بر مطالبۀ خود از همۀ طر فهای ذیربط لبنانی، از مقامات رسمی و محلی و اقتصادی و تبلیغاتی، تأکید میکنیم، چراکه حرکت در جهت عادیسازی روابط، ظلم مضاعف به امام و برادرانش را به دنبال دارد و به تلاش ها در جهت آزادسازی آنها آسیب می رساند.
3. باید تماس ها برای انجام اقدامات امنیتی و دیپلماتیک و قضایی با همکاری اینترپل (پلیس بینالملل) و کشورهای متعددی که با این مسئله در ارتباطاند و نیز با دستگاه های متخصص در این کشورها افزایش یابد و در این راستا با کمیتۀ رسمی پیگیری هماهنگی شود.
4. ایجاد فوری ابزار فشار بر طرف لیبیایی با هماهنگی کمیتۀ رسمی، برای اجرای یادداشت تفاهم با هدف دستیابی به گسترده ترین سطح همکاری قبل از وخی متر شدن اوضاع در لیبی.
خامساً، همواره از رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی خواسته ایم و می خواهیم که در همراهی با تحولات، مسئولیت پذیر باشند و خواسته یا ناخواسته به این پرونده آسیب نرسانند، نه فقط به خاطر مراعات عواطف ما که سخت آزرده است، بلکه به خاطر ترس بر سر جان این عزیزان و روند این پرونده. هر سخن حسابنشده ای، خطری بزرگ برای آنان است و از این رو دستانتان را می فشاریم و تقاضا داریم که کمیتۀ رسمی را تنها مرجع برای دریافت اطلاعات بدانند تا اخبار، به گونه ای که به سود این مسئله است، منتشر شود نه به زیان آن. ما بر پایبند بودن به ادبیات این مسئله اصرار داریم و از همه می خواهیم که به اصول آن پایبند باشند تا همگان عمق این فاجعۀ هولناک را درک کنند.
این مسئله هیچ گاه «روشن شدن سرنوشت» یا «حل معما» نبوده، نیست و نخواهد بود، بلکه از آغاز و در بین راه و تا پایان، آزادسازی عزیزان ربوده شده است. این چیزی است که ما سالهاست تکرار می کنیم تا حقانیت این مسئله از یادها نرود. ما در همۀ اظهارات رسمی و بیانیه های کابینه های پی در پی و در شورای اتحادیۀ کشورهای عرب و کنفرانس های آن و در دیگر محفل ها و تریبون ها بر این امر تأکید کرده ایم.
دوستان وفادار
ما خانوادۀ امام از تلاش های دولت لبنان و هیچ یک از دستگاه هایش راضی نیستیم. ما اظهارات و تأکیدهای مسئولان را م یشنویم و اعتماد میکنیم، ولی مانند دیگر وعده ها به مرحلۀ اجرا نمی رسد. از این رو، چاره ای نداریم جز اینکه از امید سخن بگوییم و آرزو کنیم که به فرجام مورد انتظار برسیم و در این میان، جز بردباری و پیگیری راهی نداریم ولی در سی و هفتمین سالگرد این ماجرا، بیشترین هزینه را امام و دو برادرش میپردازند که در زندان لیبی به سر می برند و راهبرد آزادسازی آنان با مانع روبهرو می شود. واقعاً چرا؟ زیرا ما برای هزارمین بار می بینیم این مسئله هیچ اولویتی نزد سران کشور ندارد.
با این حال، امید ما به خداوند عزوجل و به تلاش ها و پیگیری هایی است که از سوی جناب نبیه بری انجام میگیرد. خواستۀ ما این است که تلاش ها و فعالیت های دولت لبنان برای آزادی امام و برادرانش در کنار تلاشهای ایشان تکمیل شود.
اما انتظار و درخواست ما از کشوری که ابرقدرتهای جهان را به زانو درآورد، یعنی جمهوری اسلامی ایران، مثنوی بلندی است که بیان آن در این مجال اندک نمیگنجد.
از خداوند میخواهیم که این کشور را حفظ و حمایت کند تا ما و آنان بتوانیم به وظیفۀ خود در قبال این مسئله عمل کنیم.
از طولانی و تکراری شدن سخن پوزش می طلبم...
ای سرور من، ای امام! ما مسافت طولانی غیبت تو را کوتاه می کنیم و دوباره به ندای تو، خطاب به عقل لبنانی گوش فرا می دهیم و سخن تو دربارۀ پاسداری از انسان را می خوانیم و با دیدگاه تو دربارۀ تمدن لبنان، این پنجرۀ نور به سوی دنیا و انسانیت، زندگی می کنیم. این گونه است که امید، ما را به این نتیجه می رساند که راهی برای نجات میهن نیست، جز اتحادی که تو سر می دادی و به خاطر آن ربوده شدی.
برادر عزیز شیخ محمد یعقوب و استاد گرانقدر سید عباس بدرالدین، آزاد کردن شما امانت و عهدی است که باید آن را ادا کنیم.
ما بر سر مسئلۀ مقدسِ شما سازش نخواهیم کرد و از اصول آن عقب نخواهیم نشست. بر خدا توکل میکنیم که او بهترین سرپرست و بهترین یاریرسان است.
و در پایان
دوستان و دوستاران امام در این اجتماع گرانقدر و در سرتاسر لبنان و خارج آن،
ما تنها میتوانیم از شما به خاطر وفاداری و مهرورزی صادقانه و خالصانه نسبت به امام صدر و اندیشه و خط او سپاسگزاری کنیم.
از خداوند میخواهیم که این نشست برای شما سودمند و ثمربخش باشد. از توجه شما متشکرم.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.