سکولاریسم که این همه از آن سخن میگویند، چیست؟ میخواهند ما را از تاریخ و عقاید و اصول و ارزشهایی دور کنند که بدان پایبند خواهیم ماند. ولی ما آن ارزشها را پذیرفتهایم و آن را با چیز دیگری عوض نمیکنیم، زیرا جدا کردن جامعه از میراث و ارزشها و ایمان، هرگز به معنای رسیدن به سعادت موعود نیست
فعالیتها و دغدغههای متعدد امام در عرصۀ سیاست، ایشان را از توجه به دیگر عرصهها و پیگیری دیگر مشكلات جامعۀ لبنان بازنداشت و این امر بیانگر فراگیر بودن طرحهای اصلاحطلبانۀ امام است. ایشان به تمامی مسائل و پدیدههای مطرح در عرصۀ لبنان توجه میکرد و از هر فرصتی برای بیان دیدگاه خود دربارۀ مسائل مهم جامعۀ لبنان بهره میگرفت. از جملۀ این موارد، رویکرد علمی و بیطرفانۀ ایشان به مسئلۀ سکولاریسم است که در آن دوره در جامعۀ لبنان مطرحشده بود.
در مراسم «روز شهید» که جنبش محرومان بهمنظور بزرگداشت شهدای جنبش در تاریخ 1976/3/25 در تالار یونسکو و با حضور رشید کرامی، نخستوزیر، و یاسر عرفات و جمع کثیری از مسئولان و شخصیتها برگزار کرد، امام صدر دیدگاه خود را دربارۀ سکولاریسم تبیین کرد.
در آن مراسم، ابتدا رشید کرامی در سخنانی گفت:
سکولاریسم که این همه از آن سخن میگویند، چیست؟ میخواهند ما را از تاریخ و عقاید و اصول و ارزشهایی دور کنند که بدان پایبند خواهیم ماند. ولی ما آن ارزشها را پذیرفتهایم و آن را با چیز دیگری عوض نمیکنیم، زیرا جدا کردن جامعه از میراث و ارزشها و ایمان، هرگز به معنای رسیدن به سعادت موعود نیست. این نظامی الهی است که خداوند آن را برای بشر تشریع فرموده و قوانین خانواده و ارث و ازدواج را برای بشر تعیین کرده است و بر مبنای اندیشه و باور ما، انسان نمیتواند دربارۀ آنچه خداوند متعال تشریع فرموده و نازل کرده است، دیدگاه خود را اعمال کند. تجربیات بشر در این عرصه ناکام خواهد ماند و ما در برابر آنان و در برابر همۀ امتها افتخار میکنیم که به خداوند و به رسالت محمد(ص) و تمامی فرستادگان و پیامبران الهی ایمان داریم و میان آنان تفاوتی قائل نیستیم، بلکه آنان هستند که اکنون میان فرزندان خود هم تفاوت قائل شدهاند. این جنگ دیوانهوار که در آن افراد به برادر و هموطن خود، چه مسلمان و چه مسیحی، تعرض میکنند و او را به قتل میرسانند، چه معنایی دارد؟ ما خواهان همزیستی میان مسلمان و مسیحی و یهودی هستیم و این است معنای دموکراسی که همواره منادی آن بودهایم و به آن افتخار کردهایم. میخواهیم این اصل در فلسطین هم به اجرا درآید تا فلسطین بهطور برابر از آنِ همۀ اهالی آن باشد و مسلمان و مسیحی و یهودی با هم تفاوت نداشته باشند. چگونه ممکن است که ما در آنجا خواهان اجرای دموکراسی و همزيستی باشيم و آنگاه در كشور خود دموكراسی را زیر پا بگذاریم، همزیستی را نابود کنیم و وحدت خود را از دست بدهیم؟
امام صدر نیز در بخشی از سخنان خود دربارۀ سکولاریسم چنین گفت:
امروزه عدهای با اصرار درصدد هستند تلاشهای بسیاری را که در راه تحقق اهدافِ سیاسیِ حزبی یا فردی انجامشده است، بهگونهای جلوه دهند که گویی هدف از آن تلاشها سکولار کردن دولت و تشکیل ادارات محلی و منطقهای و، در نتیجه، برپایی نظامی بوده است که با جامعۀ دینی یا جایگاه تاریخی و کنونی امت ما تناسبی ندارد. چنین اقداماتی نه تنها مشکل اصلی را حل نمیکند، بلکه خطرهای بسیاری را هم دربردارد، زیرا موجب میشود برخی از« نیاران سلاح» در برابر تمامی جامعه طغیان و ملت با ایمان را از دستاورد پیکار و مجاهدت خود محروم کنند.
این تلاشها موجب میشود صفوف همگرایی ملی که سنگ بنای آن برای سقوط کابینۀ نظامی و در نشست دارالفتوای اسلامی گذارده شد، متفرق شود. کسانی که در این اوضاع دشوار صفوف همگرایی ملی را متفرق میکنند، همان افرادی هستند که میخواهند توان و نیروی مقاومت فلسطین را هم در انحصار خود بگیرند و از این شرارۀ مقدس سوءاستفاده کنند تا در نزد مردم لبنان و امت جایگاه و اعتباری کسب کنند. آنان میخواهند ملت با ایمان را از همپیمان نیرومند خود و توانمندیهای او محروم کنند و تنها کسی که از ایجاد تفرقه در صوف همگراییِ ملی بهره میبرد، گروههای جداییطلب هستند و، در این میان، دشمن صهیونیستی بیش از همه سود خواهد برد.
از این رو، خطاب به آنان اعلام میکنیم که ما خواهان تفرقه و دودستگی در صفوف میهندوستان نیستیم و هر تلاشی را که در راه خدمت به مقاومت و همراهی با حقیقت و عدالت صورت گیرد، میپذیریم. ولی باید بدانند زمانی که برخی خواهان تشکیل ادارات محلی و منطقهای شوند، با طرفدارانِ تشکیل دولتِ سایه در آن منطقه تفاوتی ندارند. آنان با این کار خود در روند تجزیۀ لبنان سهیم هستند و ما همواره با تجزیه مبارزه کردهایم و با آنان نیز سر ستیز داریم، زیرا آنان روی دیگر سکۀ تجزیهطلبان هستند.
ما خواهان لغو فرقهگرایی سیاسی هستیم و حضور دین و مذهب در هدایت سیاستها و سازمانهای مختلف را نیز به شکلی پراکنده و متشتت که امروزه شاهد آن هستیم، نمیپذیریم. ما خود از این وضعیت گلایه داریم و در رنج هستیم و با تمام توان با آن مقابله میکنیم، اما دعوت به سکولاریسم را، به شکلی که امروزه مطرح میشود، به معنای سکولاریسم مطلق و بیرون راندن دین و ایمان و ملکوت الهی و ارزشهای دینی از عرصههای مختلف زندگی نیز نمیپذیریم و به آنان «نه» میگوییم، زیرا این به معنای الحاد و انحراف اجتماعی است و طرفداران این نظریه با ملحدان بیایمان و با اسرائیلیها تفاوتی ندارند. آنان با تجزیهطلبان هم فرقی ندارند.
کسانی که این رویکرد سکولار را ترویج میکنند، با ایجاد شکاف در صفوف ملی و میهنی فقط در خدمت اسرائیل قرار دارند، زیرا هدف اسرائیل نیز همین است. ما به حق و ایمان دعوت میکنیم. ما در بحث جدایی دین از حکومت، خواهان جدایی فرقهگرایی از حکومت هستیم، اما نمیخواهیم ارزشها و فضیلتهای مشترک اسلام و مسیحیت را از حکومت جدا کنیم. ما نمیتوانیم بپذیریم که نهادهای دولتی و قوانین و سازمانها جز بر مبنای فضیلت و نیکی و خیر و حقیقت و ایمان به خدا شکل گیرد.
آنان هرچه تلاش کنند که رسانهها را به سوی خود بکشانند یا حقیقت را پنهان کنند و عرصۀ جامعه را تیره و تار کنند، ما به مخالفت با آنان ادامه میدهیم. ما میراثدار باورهای مسیح و رسالت حسین هستیم و به آنچه در روزنامهها و سخنرانیها و اینجا و آنجا نوشته و گفته میشود، توجه نداریم.
امام در ادامه خطاب به یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، گفت: «ابا عمار، این را بدان که شرافت قدس اجازه نمیدهد که جز به دست مؤمنان و مجاهدان آزاد گردد.»[1]
هجوم تبلیغاتی بر ضد امام صدر
موضعگیریهای آشکار امام صدر بر ضد سکولاریسم و الحاد، ایشان را در معرض حملات تند ترویجکنندگان سکولاریسم در لبنان قرار داد و سخنرانان در مناسبتهای مختلف زبان به انتقاد از ایشان گشودند که مهمترین آنها عبارت بود از:
- همایشی که در تاریخ 1976/5/18، بهمنظور پاسخ به موضعگیریهای امام صدر بر ضد سکولاریسم در سالن اجتماعات دانشگاه عربی بیروت برگزار شد و در آن دکتر أسامه فاخوری، رئیس شورای سیاست منطقهای شهر بیروت (از تشکلهای عضو شورای احزاب و نیروهای ملی و ترقیخواه لبنان) در سخنانی گفت: «مگر طرفداران سکولاریسم چه کسانی هستند، جز احزاب ملی و تودههای مردمی که نمیخواهند علمای دین بر آنان سلطه داشته باشند؟ ما مردم با ایمان این کشور هستیم. اگر ایمان و میهندوستی از لبنان به ما نرسد، آیا از ایران خواهد رسید؟ برای اغلب آخوندها در مسئلۀ سکولاریسم فقط بحث سود و منافع مطرح است.[2]
- در تاریخ 1976/5/30، اتحادیۀ عربی سوسیالیسم (الإتحاد الإشتراکی العربی) همایشی در شهر صور برپا کرد که در آن سرهنگ ابوموسی به نمایندگی از مقاومت فلسطین سخنرانی کرد و در بخشی از سخنان خود با اشارۀ تلویحی به سخنان امام صدر گفت: «پاسداری از انقلاب فلسطین با عمامه و منبر و محراب ممکن نیست... با تحصن و روزهداری نمیتوان سرزمینی را آزاد کرد.»[3]
- در تاریخ 1976/8/8، تجمعی با عنوان «تجلیل از شهدای مبارزه با تهاجم سوریه به صیدا» در شهر صیدا برپا شد و مسئول یکی از تشکلهای منطقهای در سخنانی چنین گفت: «جنبش میهنی برای ضربه زدن به فئودالیسم سیاسی و دینی مبارزه میکند و هر نوع اقدام هواداران امام صدر در جنوب با مشت آهنین سرکوب خواهد شد.»[4]
علاوه بر موارد مذکور، برخی احزاب و جناحها به روشهای مختلف به جنبش محرومان تعرّض کردند و درگیریهایی در بیروت و صور و برخی روستاهای جنوب پیش آوردند که به شهادت برخی از اعضای جنبش و مجروح شدن بسیاری از آنان منجر شد.[5]
سوءقصد به امام صدر
امام صدر در تاریخ 1976/12/27، در مصاحبه با روزنامۀ الأنوار، دربارۀ اقدامات مخالفان که بارها جانایشان را درمعرض تهدید قرار داده بود، چنین گفت:
دربارۀ تهدیدات باید بگویم که از ده سال پیش تاکنون، این قبیل تهدیداتِ جانی با من همراه بوده است... از زمانی که ابتکار عمل سوریه به مرحلۀ اجرا درآمد و احساس کردم که روابط مقاومت فلسطین با سوریه تیره شده است، پنج بار از صبرا به دمشق رفتم و در آن سفرها با خطرهای متعددی مواجه شدم، از جمله آنکه در سفر چهارم که با هلیکوپتر نظامی سوریه و در ژوئن 1976 صورت گرفت، کاروان ما در معرض 86 گلولۀ تیربارِ سنگین قرار گرفت. [6]
------
[1]. النهار، 1976/5/24.
[2]. السفیر، 1976/5/28.
[3]. السفیر، 1976/5/31.
[4]. السفیر، 1976/8/9.
[5]. رضا، عادل، همان، ص 154.
[6]. الأنوار، 1976/12/27.