وی پس از حدود یک سال اقامت در قم، درحالی که صاحب یک فرزند پسر به نام صدرالدین شده بود، همراه خانواده خود عازم کشور عراق گردید و ضمن شرکت در دروس حوزۀ علمیۀ نجف به تدریس فقه، اصول و فلسفه ادامه داد.
پیمان زندگی
او در همین سال (۱۳۳۴) شمسی به فکر تشکیل خانواده افتاد تا با انتخاب همسری همراه و شایسته، به زندگی سرتاسر تلاش خود جلوه دیگری بخشد.
زندگی و همراهی با طلبهای تلاشگر و فداکار، ایثار و بردباری بسیار میخواهد، زیرا روحانی متعهد و آگاه همیشه در مسیر حوادث تلخ روزگار قرار دارد و بیشتر اوقاتش در ستیز با جور جباران و ستم ستمپیشگان صرف میشود و زندانها، تبعیدها و صدها مظلومیت طاقتفرسای دیگر را به همراه دارد. کسی که قصد زندگی و همگامی با چنین شخصیتهایی را دارد باید از روح بلند وانگیزه والای الهی بهرهمند باشد.
سید موسی صدر مدتی به دنبال خانوادهای بود که چنین اوصافی را در همسر آینده او شکوفا کرده و وی را آماده نقشآفرینی در میدانهای: «تربیت فرزند»، «شوهرداری» و «مبارزات اجتماعی» نموده باشد.
او در سن ۲۸ سالگی به این آرزو تحقق بخشید و با دختر خانوادهای اصیل و مذهبی (نوۀ مرحوم آیتالله العظمی حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل) پیوند زناشویی و تعهد و تقوا بست که حاصل این وصلت مبارک در سالهای بعد، علاوه بر موفقیتهای بارز معنوی، سیاسی و اجتماعی، دو دختر و دو پسر به نامهای صدرالدین، حمید، حورا و ملیحه شد. وی پس از حدود یک سال اقامت در قم، درحالی که صاحب یک فرزند پسر به نام صدرالدین شده بود، همراه خانواده خود عازم کشور عراق گردید و ضمن شرکت در دروس حوزۀ علمیۀ نجف به تدریس فقه، اصول و فلسفه ادامه داد.
نامهای از زعیم حوزه
درخشش حیات بخش سید موسی صدر در ابعاد گوناگون علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، او را بسان گوهری گرانبها در چشمها نشانده بود.
این تنها عالم بزرگوار سید عبدالحسین شرف الدین نبود که شیفتۀ عظمت وجودی او گشته بود. شخصیت جامع و کامل سید موسی صدر بسیاری از مراکز علمی و دانشگاهی آن روز در ایران را نیز تحت تأثیر فراوان خود قرار داده بود.
در همین روزها فعالیتهای تبلیغی و ارشادی در خارج از کشور توسط مرجع دوراندیش آیت الله بروجردی (ره) جان تازهای میگرفت. بدین منظور فهرستی از شخصیتهای برجسته و جامع حوزه، برای عهدهدار شدن این مسئولیت خطیر تنظیم گردید که در آن میان نام سید موسی صدر نیز به چشم میخورد. [۱] پس از آن نامهای از طرف زعیم عالیقدر حوزه خطاب به سید موسی صدر نگارش یافت و به نجف ارسال شد، بدین مضمون که سید موسی نمایندۀ تام الاختیار مرجع جهان تشیع در کشور ایتالیا باشد و امور مذهبی، اجتماعی مسلمانان آنجا را به دست با کفایت خود اداره کند. اما زمانی که نامه به دست وی رسید بنا به دلایلی جواب مثبتی بدان نداد و از این جهت از ساحت مقدس آن رهبر بزرگ طلب عفو و اغماض نمود.
در این مورد آیت الله سید محمد علی موحد ابطحی اصفهانی که یکی از اساتید بزرگ حوزۀ علمیه قم به شمار میرود، و در حوزۀ علمیۀ نجف نیز با سید موسی بیش از دیگران مأنوس بوده است، چنین میگوید:
«سومین کسی که آقای بروجردی میخواست به خارج بفرستد، آقا موسی صدر بود. نامۀ آقای بروجردی به آقا موسی که آمد آن را به من نشان داد ولی من مانع از رفتن ایشان به ایتالیا شدم و گفتم: درست است که ایتالیا به تو احتیاج دارد ولی حوزههای علمیۀ جهان مخصوصاً حوزۀ نجف بیشتر از ایتالیا به تو محتاج است. زیرا آن کسی که امید میرفت شکوه استقلال حوزهها را حفظ کند، آقای موسی صدر بود من گفتم: آیندۀ نجف را باید امثال آقا موسی صدرها حفظ بکنند.»
«آقا موسی لیاقت مرجعیت عامۀ مسلمانان را داشت و کسی بود که میتوانست جهان اسلام را زنده کند. من با توجه به اینکه در حوزۀ اصفهان، قم و نجف بودم و شخصیتهای بزرگ و مراجع متعدد و نامدار را دیده بودم، میدانستم آقا موسی چه گوهری است! به خاطر این، بنده تلاش زیادی نمودم و او را از این سفر منصرف کردم و به هیچ قیمت حاضر به رفتن وی به ایتالیا نشدم و او نیز برخلاف نظر خود، پیشنهاد مرا پذیرفت و جواب منفی به نامۀ مرحوم آیت الله العظمی بروجردی داد.» [۲]
------
[۱] تعداد این افراد که از سه نفر تجاوز نمیکرد، عبارت بودند از: حجج اسلام مرحوم محمدی گلپایگانی برای اعزام به هامبورگ (آلمان) و آقای حاج مهدی حایری یزدی فرزند آیت الله مؤسس حوزه برای واشنگتن (پایتخت آمریکا) و سید موسی صدر برای کشور ایتالیا، که اعزام اخیر انجام نگرفت. بعد از محمدی گلپایگانی هم آقایان: مرحوم حاج شیخ محمد محققی لاهیجانی و شهید دکتر بهشتی به ترتیب به کشورآلمان اعزام شدند و منشأ خدمات درخشان گردیدند ر. ک. به؛ علی دوانی؛ زندگانی آیت الله بروجردی، ص۲۵۲و ۲۹۸.
[۲] مصاحبۀ آیت الله سید محمد علی موحد ابطحی.