سفر سادات به اسرائیل
روز دوشنبه ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷، انور سادات، رئیسجمهور مصر، سفری دو روزه به اسرائیل را آغاز کرد و پس از سخنرانی در پارلمان این کشور، در ۲۱ نوامبر به مصر بازگشت. [۱]
سفر سادات به اسرائیل مشتی بر پیکرۀ جهان عرب بود. وی در سخنانی که در پارلمان اسرائیل و در حضور رهبران و سردمداران رژیم صهیونیستی ایراد کرد، اهداف خود را از آن سفر «جلوگیری از تکرار جنگ میان مصر و اسرائیل و سوق دادن روابط دو کشور به سوی صلح» عنوان کرد و، بدینترتیب، این راه را برای پیمودن دیگر کشورهای عربی گشود و اسرائیل را بهمثابۀ دولتی مشروع و نیازمند امنیت در منطقه به رسمیت شناخت. در سخنان سادات در پارلمان اسرائیل، بر سه مورد تأکید و با آنها موافقت شد:
· پذیرش همزیستی اعراب و اسرائیل؛
· پذیرش منطق اسرائیل مبنی بر برخورداری از امنیت در مرزهای خود و مصون ماندن از هرگونه تعدی؛
· پذیرش خواستۀ اسرائیل مبنی بر به دست آوردن تضمینهای بینالمللی برای تأمین صلح و امنیت.
در آن سخنرانی، سادات با سه اصل نیز مخالفت کرد:
· وضعیت جنگی میان مصر و اسرائیل پایاننیافته است؛
· فلسطینیها نباید تبعید و یا طرد شوند؛
· قدس نباید اسرائیلی شود.
در پی سفر سادات به اسرائیل، کشورهای سوریه و لیبی و عراق و الجزایر و یمنِ جنوبی در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۷۷ روابط خود را با مصر قطع کردند.
یک ماه پس از سفر سادات، مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، در روزهای ۲۵ و ۲۶ دسامبر ۱۹۷۷ در سفر به مصر با سادات دیدار و دربارۀ تدوین معاهدۀ صلح میان دو کشور گفتوگو کرد. مذاکرات صلح در روزهای پنجم تا سیزدهم سپتامبر ۱۹۷۸ در کمپ دیوید (استراحتگاه رؤسای جمهور آمریکا در نزدیکی واشنگتن) و با حضور جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا، و انور سادات رئیسجمهور مصر، و مناخیم بگین، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس، ادامه یافت که به توافق نهایی میان مصر و اسرائیل منجر نشد. اما پس از سلسله نشستهایی که در آن واشنگتن نقش بزرگتر را داشت، سادات و بگین پیمان صلح را در حضور کارتر، رئیسجمهور امریکا، در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ در واشنگتن امضا کردند.
در پی سفر سادات به اسرائیل و دیدارهای پس از آن، که موجب شد مصر بهتنهایی به صلح با اسرائیل تن دهد، کنفرانس سران عرب در روزهای دوم تا پنجم نوامبر ۱۹۷۸ در بغداد برگزار شد و پادشاهان و رؤسای جمهور کشورهای عربی ضمن درخواستن از مصر برای انصراف از امضای پیمان کمپدیوید، بر دستیابی به صلح عادلانه و مبتنی بر عقبنشینی اسرائیل از اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ تأکید کردند.
تأثیرات سوء سفر سادات بر اوضاع جنوب لبنان
سفر غیرمنتظرۀ انور سادات، رئیسجمهور مصر، به تلآویو و سخنرانی او در پارلمان اسرائیل معاهداتِ سیاسیِ جهانِ عرب را برهم زد و پرسشهای بسیاری را دربارۀ آن سفر مطرح کرد. سفری که از هم گسیختگی صفوف کشورهای عربی را در پی داشت. [۲]
سخنان سادات مبنی بر اینکه «وقوع کشتارهای خونین در لبنان و سوریه پیشبینی شدنی بوده است»، بیش از پیش به تفرقه و از هم گسیختگی میان سران عرب دامن زد، بهویژه آنکه رئیسجمهور سوریه در قبال این گفته موضعگیری کرد و مقاومت فلسطین هم اعلام کرد که مرحلۀ سوم از پیمان شتورا هرگز اجرا نخواهد شد. این مرحله از پیمان شتورا به جنوب لبنان مربوط میشد. علت این بود که به عقیدۀ رهبران مقاومت، عقبنشینی فلسطین از جنوب لبنان به معنای پایان انقلاب فلسطین و بایگانی شدن قضیۀ فلسطین خواهد بود.
این در حالی بود که دولت لبنان و رهبران مسلمان لبنان و بزرگان جنوب همگی بر این عقیده بودند که ادامۀ حضور فلسطینیان در جنوب و استمرار وضعیت بحرانی در این منطقه، در تمامی لبنان بازتاب منفی خواهد داشت و مانع از توجه و اهتمام دولت لبنان به اوضاع داخلی این کشور میشود و از ایجاد وفاق ملی و اتحاد و همبستگی در داخل لبنان جلوگیری میکند، بهویژه آنکه ادامۀ اختلاف میان کشورها و سران عرب، تنگتر شدن حلقۀ محاصرۀ سوریه و مقاومت فلسطین با هدف نابود کردن آنها را در پی دارد و اسرائیل درصدد است با وارد کردن ضربه به پهلوی خونین لبنان، یعنی جنوب، برای نیل به این هدف گام بردارد. [۳]
بر این اساس، تشکل اسلامی (التجمع الإسلامی) و جبهۀ پاسداری از جنوب (جبهة المحافظة علی الجنوب) بهمنظور پیگیری تلاشها برای پایان دادن به اوضاع ناگوار جنوب لبنان اقدام کردند، بهویژه آنکه «اوضاع منطقه ایجاب میکند که سوریه از موضع خود غافل نشود... چنانکه حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه، در این باره تصریح کرد: هر گروهی که بخواهد با امنیت لبنان بازی کند، حساب سختی در پیش خواهد داشت. [۴]
موضع امام صدر
در این میان، امام صدر در دیدارها و موضعگیریهای متعدد خود، با اشاره به وخامت اوضاع جهان عرب و بازتاب آن بر اوضاع جنوب لبنان و سراسر منطقه، بر ضرورت پایبندی به همبستگیِ ملیِ همهجانبه برای پاسداری از میهن و جنوب، و استفاده از تمامی امکانات برای مقابله با خطر پیش رو تأکید میکرد. او میگفت: «هدف ما حمایت از برادرانی است که جز به صلح عادلانه و شرافتمندانه راضی نمیشوند و صلح اسرائیلی و مشکوک را نمیپذیرند.» [۵] امام صدر بر این نکته تأکید کرد که سفر سادات به اسرائیل «موجب پدید آمدن شکستهای تاریخی خواهد بود، مگر آنکه سران عرب این خطا را جبران کنند.» ایشان خواستار برپایی نشستهای مسئولان عالیرتبۀ کشورهای عربی برای «بررسی ابعاد سفر سادات و تعیین راهکارهای مناسب برای جبران آن و جلوگیری از گسترش پیامدهای منفی آن» شد. [۶]
در ادامه و در موسم حج آن سال، امام صدر با ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، و امیر فهد، ولیعهد وی، و مسئولان بلندپایۀ سعودی و دیگر کشورهای عربی دیدار کرد. در آن دیدارها، ضمن بحث دربارۀ مسئلۀ جنوب لبنان، بر ضرورت وحدت و همبستگی جهان عرب و خودداری از تکروی و ایجاد شکاف در میان دولتهای عرب تأکید شد. [۷] امام صدر، پیش از سفر سادات به اسرائیل و زمانی که او در سال ۱۹۷۷ در سخنرانی خود در پارلمان مصر از آمادگیاش برای سفر به اسرائیل برای رسیدن به صلح سخن گفت، ضمن اعلام مخالفت قاطع خود با آن سفر، از وی انتقاد کرده بود.
با توجه به مطالب مطرحشده در مذاکرات صلح مصر و اسرائیل دربارۀ حل بحران پناهندگان فلسطینی و ایجاد موطنی برای آنان در داخل خاک فلسطین، و بر اساس اظهارات نخستوزیر اسرائیل مبنی بر تعیین شمار فلسطینیان ساکن کرانۀ باختری و ادامۀ اسکان بقیه در محلهای اقامت کنونی آنان در کشورهای عربی، امام صدر ضمن مخالفت با روند توطین یا اسکان دائم فلسطینیان [۸]، در کشورهای عربی و با فراخواندن همگان برای جلوگیری از تشدید خطرهای موجود، بر اجرای پیمان شتورا [۹] و بازگرداندن وفاق ملی و تحکیم وحدت در لبنان تأکید و تصریح کرد: «هر روزی که بدون دستیابی به وحدت و وفاق ملی در لبنان میگذرد، از عمر میهن و هممیهنان کاسته شده است.» امام، همچنین، هشدار داد که تندبادهایی در منطقه وزیدن گرفته است، زیرا بزرگان در حال بازی هستند. [۱۰]
به دنبال این وقایع، امام صدر به حافظ اسد تلگرافی زد که در آن چنین آمده بود: «برای بار چهارم و پنجم، تقدیر چنین رقم خورده است که شما در نقطۀ عطفی سرنوشتساز قرار بگیرید و امت با امید و اشتیاق به سوی شما چشم بدوزد و اعتماد کامل خویش را در شما متجلی ببینند.» [۱۱]
همچنین، امام صدر در دیدار با صائب سلام، نخستوزیر لبنان، با توجه به تأثیر اوضاع و تحولات جهان عرب بر جنوب لبنان، بحران جنوب را به جسم بیماری تشبیه کرد که هر رویداد کوچک و بزرگ آن را تحت تأثیر قرار میدهد. [۱۲]
------
[۱]. الرسالة، شمارۀ ۲۷، ۱۹۷۷/۱۱/۲۵.
[۲]. الرسالة، شمارۀ ۲۷، ۱۹۷۷/۱۱/۲۵.
[۳]. همان.
[۴]. أمل و رسالة، شمارۀ ۲۷، ۱۹۷۷/۱۱/۲۵.
[۵]. النهار، ۱۹۷۷/۱۲/۲۲.
[۶]. الشرق، ۱۹۷۷/۱۲/۱۴.
[۷]. النهار، ۱۹۷۷/۱۲/۲۸.
[۸]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۷.
[۹]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۲۰.
[۱۰]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۷.
[۱۱]. أمل و رسالة، شمارۀ ۱۶، دسامبر ۱۹۷۷
[۱۲]. النهار، ۱۹۷۸/۱۲/۲۴.