تعرض به منزل امام صدر
در برابر نقش مؤثر امام صدر در عرصههای ملیو میهنی و موضعگیری و اقدامات ایشان برای پایان دادن به جنگ و خونریزی، فتنهانگیزان موج گستردهای از حملات را بر ضد ایشان آغاز کردند و بارها متعرض امام شدند. در 1976/6/17، عناصری از احزاب چپگرای لبنان به منزل موقت[1] امام صدر واقع در خیابان فردان حمله کردند.
مردم این حادثه را به شدت محکوم کردند و گروههای مختلف با حضور در محل اقامت امام ناخشنودی خود را از این واقعه ابراز داشتند. [2] نهادها و شخصیتهای منطقۀ حازمیه خواستار بازگشت امام صدر به مقر مجلس اعلای شیعیان در حازمیه شدند و رهبران انقلاب فلسطین هم با اعلام تصمیم خود مبنی بر پیگرد و مجازات فوری عاملان حادثه، در تماس با امام مراتب تأسف خود را از وقوع حادثه ابراز کردند. [3]
گلولهباران ساختمان مجلس اعلای شیعیان
در تاریخ 1976/6/28، ساختمان مجلس اعلای شیعیان در حازمیه به شدت گلولهباران شد و به طبقات فوقانی آن آسیبها و خساراتی وارد آمد. گلولهباران در روزهای بعد نیز از همان نقطه استمرار یافت[4] و تا 1976/7/3 ادامه یافت. مجلۀ صوتالمحرومین با ذکر خبری در این باره نوشت:
پس از آنکه امام صدر و دیگر مسئولان مجلس اعلا و عموم شیعیان مخلص، مخالفت خود را با تندروی و فتنهانگیزی اعلام داشتند، افراد تندرو خشم و کینۀ خود را آشکار کردند. و ساختمان مجلس اعلای شیعیان در حازمیه در فاصلۀ روزهای 26 ژوئن تا 3 ژوئیه 1976 چندین نوبت گلولهباران شد و در اثر اصابت گلولههای توپ، به ساختمان و امکانات و اثاثیۀ موجود در آن، بهویژه به ضلع غربی ساختمان که به جنوب بیروت مشرف است، خسارت سنگینی وارد شد.[5]
نکتۀ توجهبرانگیز آنکه گلولهباران از سمت غرب بیروت صورت گرفت و ارتش عربی لبنان و همپیمانان آن در این باره مسئول و متهم شناخته شدند.
حمله به مرکز آموزش علوم اسلامی و مدرسۀصنعتی جبلعامل
بنا به گزارش مرکز آموزش علوم اسلامی شهر صور و مدرسۀصنعتی جبلعامل، واقع در برج شمالی، شصت تن از اعضای فرماندهی کل جبهۀ خلق (الجبهة الشعبیة) در شب 1976/6/30 با خمپاره و سلاحهای سنگین به ساختمان این دو مرکز حمله کردند که ضمن تخریب بخشهایی از این دو ساختمان، یکی از نگهبانان به نام حسین دبوق به شهادت رسید و پای یکی از داوطلبان به نام سید عباس احمد موسی قطع شد. مهاجمان پس از تخریب و انهدام اثاثیه و ملزومات مرکز، اقلام موجود در آن، از جمله مقادیری از مواد غذایی را به سرقت بردند که برای توزیع میان نیازمندان تهیه شده بود. [6]
در پی این حادثه، امام صدر در تاریخ 1976/7/2، ضمن بازدید از مدرسۀ صنعتی واقع در برج شمالی و مرکز آموزش علوم اسلامی شهر صور و آگاهی از میزان خسارتهای وارده، برای تسلیت به خانوادۀ شهید حسین دبوق عازم روستای خربۀسلم شد. [7]
تلاش برای ترور امام صدر و ادامۀ اقدامات تحریکآمیز
در سفر امام صدر به منطقۀ بقاع، بالگرد حامل ایشان در معرض بیش از هشتاد گلولۀ تیربار قرار گرفت. امام صدر که پیش از آن ریاست مجلس اعلا را در مدت غیاب خود به معاون اول خود، شیخ محمدمهدی شمسالدین، سپرده بود، در نامهای خطاب به وی، با اشاره به بحرانی بودن اوضاع یادآور شده بود که به چندین کشور عربی سفر خواهد کرد تا از مواضع و برنامههای آنان دربارۀ لبنان آگاه شود. [8]
امام صدر در سفر به بقاع در پاسخ به تهمتهایی که بر ضد ایشان مطرح میشد، گفت:[9]
رابطۀ ما با کشور برادر سوریه و با شخص رئیسجمهور، حافظ اسد، بر مبنای باورها و اعتماد متقابل بنا شده است و این مسئله نیازی به تأکید و توضیح ندارد. هیچکس در هیچ نقطه از لبنان نمیتواند بر سر این رابطه معامله و سوداگری یا از آن در بُعد منفی یا مثبت بهرهبرداری کند.
اما برخی از رسانههای وابسته به خارج از اقدامات تحریکآمیز خود بر ضد امام دست برنداشتند و یکی از آنها مدعی شد که «امام صدر که در روستای جنتا در نزدیکی بعلبک اقامت دارد، نیروهای سوریه را به اشغال نظامیِ منطقۀ بقاع تشویق میکند و شماری از شخصیتهای سیاسی و علمای دین و در رأس آنان شیخ محمد یعقوب، امام را در این کار یاری میکنند» و اینکه «امام صدر آشکارا همگان را به همکاری با اشغالگران سوری فرامیخواند.»
از جمله اتهاماتی که در آن روزنامه مطرح شد، این بود که «نمایندگی جنبش أمل در منطقۀ بعلبک و هرمل به برخی از افراد مورد اعتماد خود برگههایی اعطا کرده است که در منطقه به گشتزنی بپردازند.»
این اتهامات در حالی مطرح شد که امام صدر با اعزام نمایندگان خود و در دیدار با مسئولان اوضاع منطقۀ محاصرهشدۀ نبعه و رنج و محنت ساکنان تلزعتر و برجحمود را برای آنان تشریح میکرد و برای درمان مجروحان و تأمین مواد غذایی و ملزومات اهالی در تلاش بود. امام، همچنین، با سفر به دمشق و تشریح اوضاع نبعه و تلزعتر و بیاقوت خواستار اعمال فشار بر نیروهای مسلح عضو کتائب و احزاب همسو با آن برای توقف درگیریها شد. [10]
برای چه و برای که مبارزه میکنیم؟!
این عبارت عنوان مقالهای بود که به قلم امام صدر در شمارۀ دوم مجلۀ صوتالمحرومین منتشر شد. در بخشهایی از آن مقاله چنین آمده بود:
در راه خدا (مبارزه کنیم) ... و ارزشمندترین سرمایه و همۀ داشتههای خود را جز در راه مهمترین هدف و والاترین مقصود نباید تقدیم کنیم... و خدمت به انسان راه و روشی است که خداوند متعال آن را برتری داده و آن را هدف و رسالتِ انسان در زندگی برگزیده است. آری، خدمت به انسان، نه خدمت به شخص، نه کسب منافع برای دیگران، نه پندارهایی پوچ در قالب شعارها و نه غرایز و کینهها و غضبها.
ما برای انسان در میهن مبارزه میکنیم که همان انسانِ عضوِ جامعه است. مبارزه میکنیم تا آدمی را از شر تجاوز در امان بداریم و میهن را و جنوب را، که مظهر حق است، در برابر تجاوز اسرائیل، که مظهر باطل است، حمایت کنیم.
برای وحدت لبنان و برای جلوگیری از ایجاد اسرائیلی دیگر یا اسرائیلهای کوچک و حامی اسرائیل بزرگ مبارزه میکنیم، تا از طبقهبندی انسانها و تحقیر و توهین به آدمی در سایۀ کابوسِ شومِ تفکرِ نژادپرستِ اسرائیل، که در گوشه و کنار در قالب تجزیهطلبیها تجلی یافته است، جلوگیری کنیم.
مبارزه میکنیم، برای حمایت از مقاومت فلسطین بر ضد شر مطلق: اسرائیل.
ما در لبنان و در اوضاع کنونی، برای تحقق این اهداف سهگانه مبارزه میکنیم، زیرا این هدف تجلیِ ارادۀ انسان است و حقی است که جز به سلاح محقق شدنی نیست.» [11]
------
[1]. در زمان وقوع حادثه، امام صدر بهمنظور میانجیگری و بهبود روابط فلسطین و سوریه برای ایجاد آشتی ملی و عربی در سوریه به سر میبرد و خانوادۀ امام بدون حضور ایشان در منزل بودند. شایان ذکر است که امام صدر چندین بار ناگزیر به تغییر محل اقامت خود شده بود: ابتدا از صور به حازمیه. سپس، به خیابان وردان و از آنجا به عرمون و، سرانجام، به هتل لالووِت در بقاع نقل مکان کرد.
[2]. البعث، 19/6/1976.
[3]. النهار، 20و 21/6/1976.
[4]. النهار، 29/6/1976، رضا، عادل مع الإعتذار للإمام الصدر، ص 155.
[5]. صوتالمحرومین، شمارۀ 2، 28 جولای 1976، ص 27.
[6]. النهار، 1/7/1976.
[7]. النهار، 3/7/1976.
[8]. متن صورتجلسات مجلس اعلای شیعیان، 20/7/1976.
[9]. النهار، 26/7/1976.
[10]. آرشیو اسناد مجلس اعلای شیعیان، 27/7/1976.
[11]. صوتالمحرومین، شمارۀ 2، 1976/7/28.