پس از اعلامِ خبرِ تشکیلِ أفواج مقاومت لبنان (أمل)، واکنشها به این خبر افزایش یافت تا جایی که برخی از جناحها تا حد متهم کردن جنبش محرومان به فرقهگرایی پیش رفتند. در رأس آنها میتوان به روزنامۀ العمل وابسته به حزب کتائب اشاره کرد که در بیانیهای مطبوعاتی به أمل حمله و امام صدر را متهم کرد که این حرکت را برای ضربه زدن به وحدت لبنانیان آغاز کرده است. [۱]
به دنبال وقوع این تحولات، ۱۹۰ شخصیت فرهنگی از فرقههای مختلف برای دیدار با امام صدر گرد هم آمدند و بیانیهای در حمایت از جنبش محرومان به امضا رساندند. در آن دیدار، همچنین، امام در سخنانی خطاب به حاضران، با اشاره به دیدارهای متعدد برپا شده در نهاد هماندیشی لبنان و منشور تدوینشده برای جنبش محرومان، آن دیدار را تلاشی برای زدودن صبغۀ فرقهای از جنبش محرومان دانست، زیرا اقدامات فرقهای در لبنان هرگز با موفقیت همراه نخواهد بود، هرچند که هزینههای بسیاری برای آن صرف شود. امام در ادامه و در بیان توضیحی دربارۀ جنبش أمل، خاطرنشان کرد که با شدت یافتن تب سلاح و زمانی که اسلحه در اختیار عدهای قرار میگرفت و دیگران آن را در اختیار نداشتند، تمامی محرومان با اصرار سعی داشتند که اسلحه به دست گیرند و مسلح شوند و من از این کار ممانعت میکردم. اما هنگامی که سازمان أمل تشکیل شد، من از تشکیل آن برای دفاع از جنوب استقبال کردم.
در پایان آن گردهمایی، حاضران با انتشار بیانیهای درخصوص جلوگیری از درگیریهای احتمالی در کشور و برقراری صلح پایدار و برگزاری همایشی دو روزه بهمنظور تدوین راهکارهای اصلی رسیدن به آشتی ملی به توافق رسیدند. [۲]
موج گستردۀ انتقادات
پس از اعلام خبر تشکیل أمل و در حالی که امام صدر از تاریخ ۷/۱۵ تا ۱۹۷۵/۸/۲۴ در سفر به چندین کشور خارجی، از جمله الجزایر و فرانسه و لیبی، سرگرم دیدار با شخصیتهای عالیرتبۀ این کشورها از جمله هواری بومدین، رئیسجمهور الجزایر، و ژاک شیراک، نخستوزیر فرانسه، بود، موج گستردۀ انتقادات از ایشان به سبب تشکیل أفواج مقاومت لبنان (أمل) همچنان ادامه داشت. [۳] این بار صبری حماده، رئیس اسبق پارلمان ـ که روابط نزدیک او با امام همواره زبانزد بود ـ نیز یکی از منتقدان بود و با اشاره به انفجار عینالبنیه، مسئولیت این انفجار را متوجه امام دانست و به شدت از ایشان انتقاد کرد. صاحبنظران و منابع آگاه این تغییرِ موضعِ ناگهانیِ صبری حماده را سیاسی خواندند و آن را با موضوع رهبری گروه شیعیان لبنان مرتبط دانستند، چراکه در آن دوره تمامی توجه شیعیان به امام صدر معطوف شده بود و به عقیدۀ اکثر صاحبنظران امام از رهبری دینی فراتر رفته و به تدریج به رهبری سیاسی تبدیل میشد، و این ارتقا برای سردمداران سیاسی شیعه، بهویژه رهبران سنتی بقاع و جنوب، چندان خوشایند نبود.
به دنبال انتقادات مطرحشده، شاخۀ شمال جنبش محرومان با صدور بیانیهای تصریح کرد که علت انتقاد و حملۀ برخی افراد و جناحها به امام صدر، آن هم در این برهۀ حساس، آن است که فئودالهای جنوب و بقاع در برابر بانگ حقطلبیای که از زبان امام صدر در گوششان طنینانداز شده، به عزلت و انفعال کشیده شدهاند. [۴] اما موضعگیری شخص امام صدر در برابر اظهارات منتقدان، بهویژه گفتههای صبری حماده فقط در تکرار این بیت خلاصه میشد:
وَ صِرتُ إذا ما أصابَتنِی سِهامٌ
تَکَسَّرت النِّصالُ عَلَی النّصالِ [۵]
پاسخ امام به شایعاتِ بر ضد أمل
امام صدر در مصاحبهای مطبوعاتی که در تاریخ ۱۹۷۵/۹/۱۱ در مقر مجلس اعلای شیعیان برگزار شد، در پاسخ به پرسشهایی دربارۀ جنبش محرومان و افواج مقاومت لبنان (أمل) گفت که ایجاد تغییر و تحول در لبنان به خواستهای ملی و همگانی تبدیل شده است و این تحول اعتلای اخلاق و رفتار شهروندان را نیز شامل میشود، و لزوم دستیابی به آشتی ملی با مشارکت گروهها و جناحهای لبنان بخشی از این هدف را تشکیل میدهد. امام، همچنین، با اشاره به اینکه از ده سال پیش از آن خواهان تشکیل جنبش مقاومت لبنان بوده است، خاطرنشان کرد:
یک سال و هفت ماه پیش هم در روز عاشورا [۶] از اهالی جنوب خواستم که مسلح شوند و فنون نظامی را فراگیرند. چهل روز بعد از آن [۷] نیز اهالی بعلبک را به این کار و ایستادگی در کنار اهالی جنوب تشویق کردم.
اما هنگامی که با وجود تمامی پیامها و تأکیدها و فشارها مسئولان از شنیدن گلایههای ما امتناع کردند و جنوب و اهالی آن را تنها و بیدفاع و لرزان از تجاوزات اسرائیل به حال خود رها کردند، و به چشم خود دیدیم که اهالی جنوب در معرض قتل و کشتار و کوچ اجباری و تحقیری که کمتر از تحقیر خیانت نیست، قرار گرفتهاند، آنگاه جوانان مؤمن به خداوند و میهن را به آموزش نظامی تشویق کردم و دولتمردان و فرماندهان نیروهای مسلح نیز با روشهای خاص خود از این امر آگاه شدند.
ابتدا تصمیم داشتیم جز در برخی موضعگیریهای عملی ـ مانند آنچه در طیبه و کفرکلا اتفاق افتاد ـ در این مرحله خبر دیگری از تشکیل مقاومت لبنان منتشر نشود. اما پس از فاجعۀ عینالبنیه، چارهای جز اعلامِ رسمیِ خبرِ تشکیلِ مقاومت ندیدیم. اکنون آیا از نظر عدهای اشکالی وجود دارد که لبنان نیز فداییان جان برکفی داشته باشد که در راه دفاع از آن آمادۀ کشته شدن هستند؟ مگر نه اینکه دفاع از بوتۀ تنباکو در بلندیهای جبلعامل، هم ارزِ دفاع از تاک و درخت سیب در متن و شوف و جونیه است؟
در ادامه، امام دربارۀ ابعاد و اهداف تشکیل مقاومت نکات ذیل را یادآور شد:
۱. هیچیک از جوانانِ مؤمنِ مقاومت تاکنون در هیچکدام از نبردهای داخلی حضور نیافته و مشاهده نشدهاند، چراکه آنان فداییان خاک مقدس لبنان هستند.
۲. راه ورود و مشارکت در مقاومت به روی هیچیک از هموطنان ارجمند مسیحی بسته نیست و اطمینان داریم که هریک از آنان که قدم در این راه گذارند، همچون دیگر اعضای مقاومت با صلابت و پایداری، بلکه استوارتر از آنان، در دفاع از خاک میهن میکوشد.
۳. در صورت تشکیل سازمانی رسمی که با احساس مسئولیت در راه دفاع از کشور گام بردارد، اعضای أمل در پیوستن به آن لحظهای درنگ نخواهند کرد.
۴. مواضع انسانی و منطقی جوانانِ عضوِ مقاومت در مناطق زحله و حومۀ آن بهترین گواه بر اهداف والای آن است. جا دارد تمامی کسانی که با ترویج اخبار نادرست و کمک به دلالان سیاستهای بیمحتوا ارزشها را به قهقرا بردهاند، این نکته را دریابند و به خود آیند. [۸]
۵. اعضا و مبارزان أمل تنها برای تحقق سه هدف سلاح به دست میگیرند. دفاع از جنوب در برابر تجاوزات اسرائیل و دفاع از انقلاب فلسطین و جلوگیری از تجزیۀ لبنان. [۹]
ــــــ
[۱]. العمل، ۱۹۷۵/۷/۸؛ المحرر، ۱۹۷۵/۷/۹.
[۲]. الانوار، ۱۹۷۵/۷/۱۲.
[۳]. مسیرة الإمام السید موسی الصدر، ج ۶، صص ۳۸، ۴۰، ۴۲ و ۴۳.
[۴]. النهار، ۲۳ و ۱۹۷۵/۸/۲۴.
[۵]. «آنگاه که در معرض اصابت تیرها قرار گرفتم، چنان تیر بر بدن داشتم که تیر بر روی تیر دیگری فرود میآمد.»
[۶]. مراسم بزرگداشت عاشورای حسینی) ع (در روستای مرزی یاطر، ۱۹۷۴/۲/۲.
[۷]. تجمع بعلبک، ۱۹۷۴/۳/۱۷.
[۸]. اللواء، ۱۹۷۵/۹/۱۱.
[۹]. آرشیو سیدعلی الحسینی (از رهبران اسبق جنبش أمل).