در ادامۀ سلسله تجمعهای صیدا صور و بعلبک، قرار بر این بود که مراسمی نیز در بیروت برگزار شود، اما بنا به دلایلی این تصمیم ملغا شد. امام صدر در سخنان خود در نخستین مجمع عمومی تأسیس جنبش أمل، در این باره چنین فرمودند:
قرار بر این بود که در چهارم شوال... پس از تعطیلات عید سعید فطر و در حالی که همۀ اوضاع و احوال مهیا و آماده بود، تجمعی در بیروت برپا کنیم و در مسجد العُمَری، نه در مسجد شیعیان، تحصن کنیم، زیرا روند وقایع نشان میداد که محرومان همگی یک گروه هستند، در حالی که از طرف شیعیانِ غیرمحروم هیچ همکاری و همدردیای ندیدهایم. کسانی که به مسائل محرومان توجهی ندارند، حتی اگر پدر و مادرشان هم شیعه باشد و پسرعموی ما و اهل روستای ما هم باشند، ما را با آنان کاری نیست و رابطهای میان خود و آنان نمیبینیم. مسیحیان محروم و مسلمانان محروم و همۀ انسانهای محروم مورد توجه ما هستند و تلاش برای رفع محرومیت آنان هدف ماست.
قرار بود تجمع در چهارم شوال برگزار شود و همهچیز آماده بود. اما در ماه رمضان و در مراسم افطاری در عشقوت به ناگاه دریافتیم که تلاش گستردهای برای مسلح کردن مسیحیان و آموزش نظامی به آنان صورت میگیرد. این جریان به اوج خود رسیده بود و تهاجم به حداکثر، و سیل حملات تبلیغاتی از هر سو ادامه داشت. بدینترتیب، مشخص بود که اگر ما در مسجد العمری تحصن کنیم و صدهزار نفر یا بیش از این عده نیز به همراه ما در خیابانها تحصن کنند و روند کار دولت مختل شود و اگر دولت از ما بخواهد که به تحصن پایان دهیم و ما هم نپذیریم؛ در چنین حالتی، دولت ما را سرکوب خواهد کرد. از طرفی، ما مطمئنیم که فرزندان ما در ارتش و نیروهای امنیتی ما را سرکوب نمیکنند و در برابر ما نمیایستند و رمز پیروزی انقلاب همین است. در نتیجه، پیشبینی میکردیم که تحصن ما زندگی روزمره را در بیروت مختل کند و سلیمان فرنجیه (رئیسجمهور) هم نمیتواند ما را با شمشیر سرکوب کند، زیرا شمشیر در دست ملت خواهد بود، در دست محرومان. حتی مسیحیان مارونی که عضو ارتش هستند، اهالی عکّار و جنوب و مناطق محروم هستند و نمیتوانند ما را هدف قرار دهند.
ولی در آن روز بود که دریافتیم باید در تصمیم خود تجدیدنظر کنیم، زیرا اگر تحصن میکردیم، به جای پلیس و ارتش شهروندان مسیحیِ مسلح را پیش روی خود میدیدیم، گروههایی مانند کتائب و حزب ببرهای آزاد و حزب پاسداران سداروس و این قبیل تشکلها را مقابل خود میدیدیم و این آغاز فتنه و نبرد فرقهای بود، پیش از آنکه دیگران برای آغاز آن اقدام کنند. به همین سبب در موضع خود تجدیدنظر کردیم.