تجمع صور با استقبال پرشور مردمى و حضور بزرگان و شخصيتهاى سياسى شيعه و مشارکت گسترده علما برگزار شد بهگونهاى که مىتوان گفت که در اين تجمع استوانهها و ارکان شيعيان گردهم آمده بودند.
این در حالی بود که دیگران در تلاش برای اثبات وجود خویش و کمرنگ جلوه دادن حمایت مردمی از نهضت امام صدر، با فتنهپراکنی در روستاهای شیعه و مسدود کردن راهها و جلوگیری از پخش تبلیغات مربوط به اعلام زمان تجمع، سعی در ممانعت از حضور و مشارکت مردم داشتند؛ حتی از پراکندن میخ در جادهها و راههای منتهی به محل تجمع فروگذار نکردند. امام نیز در سخنرانی خود در تجمع مذکور با اشاره به این افراد و اعتراض شدید به رفتارشان، آنان را «خفاشهای ترسوی شب» نامید که «برای فتنهانگیزی تلاش میکنند و جرئت ظاهر شدن در روشنایی روز را ندارند.»
امام صدر سخنرانی خود را با سخن گفتن از حضرت زهرا (س)، دختر گرامی پیامبر اکرم (ص)، و سالروز شهادت ایشان آغاز کرد و بر این نکته تأکید کرد آن حضرت به سبب اعمال صالح خود و نه به سبب نَسَب و خوشاوندیاش با رسول خدا (ص) به چنان جایگاه رفیعی دست یافت. در بخشی از سخنان خود تصریح کرد: «آنان که فکر میکنند با برگزاری مراسم در تالارها و حرف و وعده و برپایی جلسات در کاخها میتوان کشور را حفظ کرد و آنانی که گمان میکنند با وعده و سخنپراکنی مرزها حفظ میشود و با القاب و عبارات میتوان از کرامت میهن پاسداری کرد، بدانند که فاطمه (س) و محمد (ص) با آنان و باورهای آنان مخالف هستند و آنان را تکذیب میکنند، آنجا که رسول خدا (ص) میفرماید: «ای فاطمه، برای خود عمل صالح ذخیره کن و بدان که من در پیشگاه خدا نمیتوانم برایت کاری صورت دهم.»
امام، در ادامه، کیسهای را بالا برد که میخهای جمعآوری شده از سطح جادهها در آن بود، و فرمود: «این میخها دیروز در راه شما ریخته شده بود و جوانان نیمهشب آنها را جمع کردند و پیش من آوردند. دیروز روز میخ و گلوله و هجوم بود. شیشههای خودروها هدف گلوله قرار گرفت. دروغ گفتند و شایعهپراکنی و اغتشاش کردند و به هر کاری دست زدند، ولی شما آمدید. این گردهمایی نشان میدهد که شما از قید و بند و ترس رها شدهاید. از سلطۀ فئودالها و از پندارهای بیاساس رهایی یافتهاید.»
امام در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به حاضران فرمود:
درود همۀ ما به جنوب پایدار و قهرمان، به اهالی بقاع و بعلبک و هرمل که چهل روز پیش در کنار آنان گرد هم آمدیم و قول شرف دادیم و سوگند یاد کردیم که راه خود را ادامه دهیم. به مسئولان فرصت دادیم که اجرای طرحها را آغاز و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند، ولی تاکنون امیدهای ما بینتیجه بوده است و جز فرافکنی و تردید و دردسرآفرینی هیچ ندیدهایم. در گوشه و کنار عدهای با عقبنشینی از مواضع خود موجب شدند که طرحهای پیشنهادی نیمهکاره رها شود. این بود که مجبور شدیم تجمع امروز را با حضور اهالی بعلبک و هرمل، اهالی بیروت، اهالی بقاع غربی و اهالی شمال برگزار کنیم. اگر به خواستههای ما توجه نکنید و پاسداری از لبنان را ــ که جز با کاستن از درد و رنج میهن ممکن نخواهد بود ـ نپذیرید، آنگاه ناچار میشویم تجمع بزرگ دیگری را این بار در قلب پایتخت برگزار کنیم.
از زمان تشکیل مجلس اعلای شیعیان بحران کابینه پابرجا بوده است. هفت ماه کابینه نداشتیم. تلاشهای ما برای دفاع و مشارکت فعال ما در پاسداری از وحدت ملی زبانزد است. سال ۱۹۷۰ پس از تشکیل کابینه، دست به اعتصاب زدیم و دولت را تحت فشار قرار دادیم که تشکیل مجلس جنوب را در پی داشت. این مدرسهها که اکنون موجب افتخار است، این راهها و جادهها و پروژههای برقرسانی، حاصل تلاش مجلس جنوب و نتیجۀ اعتصاب عمومی لبنان در سال ۱۹۷۰ بوده است.
پس از آن، دورۀ جدید ریاستجمهوری از راه رسید. آرزوها در سر پروراندیم و به وعدهها اعتماد کردیم و منتظر ماندیم. گمان میکردیم که حقوق و عزت و کرامت خود را در جنوب به دست میآوریم و حقوق و خواستههای ما شیعیان برآورده میشود. گمان کردیم که ما محرومان به رفاه و زندگیِ در خور شأنِ خود دست خواهیم یافت.
مرزها حافظ میهن هستند و حومۀ پایتخت نیز پایتخت را محافظت میکند. این دو منطقه را آباد کنید، زیرا خطر رویارویی و درگیری میان چند منطقۀ مختلف وطن ما را تهدید میکند. این مسئلهای فرقهای نیست و فقط مسئلۀ شیعیان نیست. از بخت بد افراد این فرقه غالباً در مرز کشور و یا در حاشیۀ پایتخت زندگی میکنند. اگر مشکلات این دو منطقه را ـ که همچون سپری محافظ شما و همانند تیری در سینۀ دشمنان شما هستند ــ حل و فصل نکنید، چهبسا خود شما و کاخها و قلبها و سینههاتان را نشانه رود.
گفتیم مردم را طبقهبندی نکنید. همۀ شهروندان با هم برابرند. همۀ شهروندان صلاحیت آن را دارند که استخدام رسمی شوند و کارمند باشند. شهروندان را طبقهبندی نکنید، میان فرقهها و مذاهب تبعیض قائل نشوید، حقوق همۀ فرقهها را بدهید... گفتیم از جنوب دفاع کنید. نخستین شرط و اولین نشانۀ مسئولیتپذیریِ ملی دفاع است. تلاش کردند ارتش را متهم کنند. گفتیم ارتش آماده است. ای سیاستمداران ترسو، به ارتش فرمان دهید. فرمان دفاع صادر کنید تا ارتش از جانگذشتگی کند... کمیتهای نظامی ـ فرانسوی در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹ با تدوین استراتژی دفاعی اعلام کرد که لبنان در صورت داشتن موشکها و تانکهای کوچک قادر است از جنوب دفاع کند. گفتیم این افراد مسلح و دیگر اشخاص مسلح را کنار هم قرار دهید. آنان را در قالب نیروهای نظامیِ ملی به خدمت بگیرید. شِبهنظامیان ملی را در قالب یگانهای آموزشدیده ساماندهی کنید. ما را به جبههها بفرستید. به آنان گفتم من که پیرمردی بیش نیستم، حاضرم به مرزها بروم و کشته شوم تا عزت و کرامت ما محفوظ بماند. گفتیم: طرح اجباری شدن سربازی را تصویب کنید. امروز باخبر شدیم که این طرح را تصویب کردهاند. وقتی کابینۀ جدید آغاز به کار کرد، مسئلۀ خدمت سربازی تنها طرحی بود که برای آن مدت اجرا تعیین شد. گفتند دوماهه این طرح را برای تصویب ارائه میکنیم. اکنون یازده ماه گذشته و با تحولاتی که پدید آمده منطقه در آستانۀ انفجار قرار دارد. چانهزنیهای بینالمللی بر سر جنوب خطرهای بسیاری دربردارد. چه وقت میخواهید طرح را ارائه کنید؟ چه وقت پیشبینی میکنید؟ دیگر فایدهای ندارد.
در ادامه، امام با اشاره به مسئلۀ افراد فاقد شناسنامه در دهکدههای هفتگانه و با تأکید بر لبنانی بودن آنان و اینکه آنان در ادارۀ ثبت احوال صور دارای مدارک هویتی هستند، و نیز با اشاره به وضعیت برخی عشایر بقاع در وادی خالد و در شمال و عکّار بیان کرد: «چرا باید آنان فاقد شناسنامه باشند؟ ما نمیخواهیم توازن فرقهای را به هم بزنیم. به تعداد آنان هر کس را که میخواهید به فرقههای دیگر اضافه کنید.»
امام در ادامه افزود:
به شما گفته شد که سیّد موسی دلخور شده و قهر کرده است؟ قهر و دلخوری در کار نیست، آرام و آسودهام، اما نمیتوانم بپذیرم که من بزرگ باشم و میهنم خوار و ذلیل باشد. نمیپذیرم، قبول نمیکنم، حریم هوایی بیروت و شمال و بقاع، قبل از جنوب، هر روز با هجوم هواپیماهای اسرائیلی نقض میشود. برادران، این ذلت است، چگونه بپذیریم این وضع را، این هواپیماها که فضای میهن ما را میشکافند به کجا میروند؟ هیچکس نمیتواند این ذلت را تحمل کند. هواپیماها میآیند و میروند. مرزها مورد هجوم قرار میگیرد، آتش و گلوله، بمباران خانههای مسکونی، سوداگری، سوداگری و تجارت، بهاندازهای که در دو روز اخیر با برگزاری این گردهمایی مخالفت کردهاند، با اسرائیل مبارزه نکردهاند. چرا؟ زیرا این گردهمایی آنان را رسوا میکند و نشان میدهد که مردم جنوب آزادهاند و نمیتوان بر سر آنان معامله کرد. اجیر نمیشوند. گول نمیخورند.
در ادامه، امام با اشاره به تعطیل شدن پروژههای عمرانی و استفاده از روش تضعیف، سخنان مسئولان را وعدههای توخالیای نامید که برای اجرای آنها برنامهریزی نشده است. ایشان به عنوان نمونه به طرح لیطانی برای آبرسانی به منطقۀ جنوب و طرحهای آبرسانی منطقۀ بقاع و احداث بزرگراه صور ــ صیدا ــ شتوره و طرح توسعۀ حومۀ بیروت و مدارس هرمل اشاره کرد و نکاتی را نیز درخصوص وضعیت تنباکوکاران و اجحاف در حق کشاورزان متذکر شد و افزود: «در این گردهمایی، در این تجمع دوم، باز هم اعلام میکنیم که برای گفتوگو آمادهایم و تأکید میکنیم که اگر به این خواستهها پاسخ مثبت ندهید، نگرانیم که از جانب شما به میهن آسیبی برسد؛ یعنی حامیان و مدافعان میهن، خود، به تهدیدی بر ضد آن تبدیل شوند. در این صورت، دیگر چنین وضعی را تحمل نخواهیم کرد و با کمک همۀ شهروندان درصدد اصلاح امور برمیآییم... ابتدا با نرمی و مدارا و سپس با زور.»
در ادامه، امام از جمعیت حاضر در مراسم خواست سوگندی را تکرار کنند که در بعلبک ادا کرده بودند، و پس از ادای سوگند تصریح کرد:
زمان حرف و سخن به پایان رسیده است. سوگندمان راه را بر ما بسته است. هر که دل دارد، بفهمد؛ هرکه گوش دارد، بشنود؛ هرکه عقل دارد، بیندیشد. ما سوگند یاد کردهایم و همانطور که مشاهده کردید، سوگندمان شرعی است و اغماض شدنی و برگشتپذیر نیست. ما این راه را ادامه میدهیم. سربازان میهن سازندگان آیندهاند. هدف ما پاسداری از کشور و نجات میهن از سردمدارانی است که قدرت را در این کشور به دست گرفتهاند. همان کسانی که کشور را مزرعهای پنداشتهاند و آن را غارت و چپاول میکنند. ما خواهان حفظ سلامت میهن هستیم و به حکومت و منصب و مقام چشم طمع نداریم. افتخار من این است که در میان شما هستم. بزرگترین افتخار برای من آن است که در مسجد، در محرابِ رسول خدا (ص) قرار بگیرم و بر بالای منبر پیامبر بروم. اعتماد شما، پاسخ شما و تلاش شما بزرگترین افتخار من است. با وجود اینها دیگر چه میخواهم؟ پاسداری از میهن و جلوگیری از وقوع بحران تنها هدف من است. ما با کسی مخالف نیستیم. برای همه خیر و نیکی میخواهیم. ما یک دشمن بیشتر نداریم: شیطان و لشکر شیطان، یعنی طاغوت و طاغوتیان. آنان که میخواهند حکومت کنند، بیآنکه خدمتی ارائه دهند. آنان که دهها سال حکومت کردهاند، بیآنکه مدرسه یا مسجدی بسازند، یا برای ساخت خانه یا نوانخانهای آجری روی هم بگذارند، یا به دانشجویی بورس تحصیلی بدهند. آنان لشکر شیطان هستند. در اینجا، بار دیگر اعلام میکنیم که ما همچون گذشته ایستادهایم و چنانکه در سوگند خویش ذکر کردیم، در کنار مظلومان و ستمدیدگانِ همۀ فرقهها و همۀ مناطق میایستیم و یاور مردمی هستیم که در این کشور کرامتشان خدشهدار شده است و میخواهند کشوری آباد داشته باشند. ما خیر و نیکی را برای همه میخواهیم. همین و بس. [۱]
------
[۱]. نوار صوتی، آرشیو جنبش أمل، ۱۹۷۴/۵/۵.