در شرايطى که از سويى، بىتوجهى دولت نسبت به خواستههاى مطرحشده امام صدر ادامه داشت و از سوى ديگر، جريانهاى سياسى و مردمىبيش از گذشته به حمايت و تأييد مواضع ايشان برخاسته بودند، امام در پاسخ به دعوت معروف سعد، نماينده سابق صيدا در مجلس لبنان، در مراسمى حضور يافت که در تاريخ ۴/۴/۱۹۷۴ و به مناسبت بزرگداشت زادروز نبى مکرّم اسلامص در شهر صيدا برگزار شد.
جمعيت زيادى از اهالى صيدا و روستاهاى جنوب براى شرکت در مراسم مذکور از صبح زود به طرف مسجد بزرگ عمرى صيدا در حرکت بودند. همچنين شمار زيادى از اهالى صيدا با وجود بارش باران از ساعات اوليه صبح در مبادى ورودى شمال شهر صيدا براى استقبال از امام تجمع کرده بودند. در چنين وضعيتى، حضور نداشتن نيروهاى امنيتى و انتظامىدر محل استقبال و داخل شهر توجه برانگيز بود و فقط دو موتورسيکلت از يگان انتظامىصيدا پيشاپيش کاروان حامل امام حرکت مىکرد. بدينترتيب، جوانان سازمان ناصريستها -التنظيم الناصرى- حفظ نظم و امنيت در مسير و محل تجمع را عهدهدار بودند.
در ساعت نه و پانزده دقيقه کاروان حامل امام صدر به پل الاولى در ورودى شهر رسيد و جمعيت با سر دادن شعار از ايشان استقبال کردند. کاروان با عبور از خيابانهاى اصلى صيدا که دو طرف آنها مملو از جمعيت بود، خيابان رياضالصلح را نيز پشت سر گذاشت و به طرف مسجد بزرگ عمرى به راه افتاد که جمعيت کثيرى در آن براى استقبال از امام آمده بودند.
بام ساختمانها و خيابانهاى اطراف مسجد آکنده از افراد و گروههايى بود که براى تأمين امنيت و يا خوشامدگويى به امام ايستاده بودند. امام در ميان هلهله بانوان و شعارهاى پرشور طرفداران او و اقداماتش وارد مسجد شد. قطع ناگهانى برق مسجد که با هدف جلوگيرى از پخش سخنرانى امام از بلندگوها صورت گرفت، شور و خروش جمعيت را دوچندان کرد. امام که پس از قرار گرفتن پشت تريبون با قطع ناگهانى برق مواجه شده بود، سيل جمعيت حاضر را با صداى بلند خطاب قرار داد و فرمود: »برق نيست ...برق را قطع کردند تا صدايم را نشنويد ...من نيروگاه برق ندارم، تا حد امکان نزديک بياييد تا صدايم به شما برسد«.
سپس امام سخنان خود را با تأکيد بر وحدت مسلمانان، با وجود تفاوت ميان مذاهب، آغاز کرد و با اشاره به نخستين گفتار رسول خداص که فرمود: «قولوا لا إله إلاالله تفلحوا»، از حاضران خواست که جمله «لا إلا إلاالله فى السماء و فى الأرض» را همراه ايشان تکرار کنند. سپس سخنان خود را چنين ادامه داد:
»ما اهداف شخصى نداريم، ولى آنان از ما مىخواهند که ساکت شويم. اگر ما به نمازخواندن اکتفا مىکرديم و مشکلات مردم را ناديده مىگرفتيم، براى آنان عزيزترين بوديم. ما را روى سرشان مىگذاشتند، تصوير تزيينى روى ديوارشان مىشديم... تابلوهاى هنرى ...ولى روش و سيرهى رسول خداص اينگونه نيست. ما پيرو رسول خداص هستيم....
من هنوز سيلى نخوردهام، ولى منتظر آن لحظه هم هستم. هنوز مورد اصابت گلوله قرار نگرفتهام، اما منتظرم که آن لحظه هم فرا برسد. هنوز پيشانىام مجروح نشده، ولى منتظر آنم«.
ايشان در ادامه خطاب به حاضران گفت: »خداوند متعال در قرآن کريم مىفرمايد: خُذوا زينتکم عندَ کلّ مسجد و زينت مردان سلاح است و ما با اين زينت و حمل آن موافق هستيم«.
در اين لحظه، امام به محراب مسجد که در آن ايستاده بود رو کرد و ادامه داد:
«محلى که اکنون در آن ايستادهام، محراب –رزمگاه- نام دارد. راستى، رزم و جنگ چه ارتباطى با مسجد دارد؟ ...علت اين نامگذارى آن است که اينجا محل نبرد با شيطان است و شيطان ياران و سربازانى دارد. هر فرد طاغوتى شيطان است. هر ستمگرى شيطان است. هر مستبد و خودکامهاى شيطان است. هرکس بيهوده نق بزند، شيطان است. هر کس از گفتن حق خاموش مانَد، شيطان گنگ است، و ما با طاغوتيان و مستبدان مبارزه خواهيم کرد....
اگر در برابر ظلم و ستم رنجديدگان جنوب که در زير حملات اسرائيل هستند، سکوت کنيم، اگر در قبال توطئهها سکوت کنيم و اگر در قبال بلعيدن اموال مردم و گرانى و رشوه و غير اينها سکوت کنيم، در دل مسئولان از همه عزيزتر خواهيم شد. ولى ما پيروان راه محمد پيامبرص و راه مبارزه با ظلم و ستم هستيم، زيرا کسى که از گفتن حق سکوت کند، شيطان گنگ است و من شيطان نيستم«.
امام در ادامه خطاب به علماى دين فرمودند: »برادران روحانىام، هر وقت احساس کرديد که حاکمان و سردمداران بر شما خشم گرفتهاند، بدانيد که در راه صحيح قرار داريد، محمدص که عبادت خداوند را از خدمت به انسانها جدا نمىدانست ...از پرستش خدايان زمينى و طاغوتيان ـ در هر لباس و منصبى که باشند ـ بپرهيزيد و در کنار انسان، در کنار ملت و در کنار رنجکشيدگان زمين و رنجديدگان جنوب قرار گيريد.
از ما مىخواهند سر فرود آوريم، من نمىتوانم چنين کنم. از ما مىخواهند تسليم شويم، من تسليم نمىشوم، مىخواهند چاپلوسى کنيم، چاپلوسى کار من نيست. به جاى آن فرياد برمىآورم و سخن مىگويم. خيرخواه لبنان هستم ...لبنان آينده ...با من مىجنگند. چرا؟ من که نخواستم لبنان تجزيه شود. من که نخواستم لبنان زيان ببيند. مدام در شعرها و آوازهايشان مىخوانند »بيا تا لبنان را بسازيم ...«ما هم مىگوييم همين کار را بکنيد و براى محققکردن اين شعار اقدام کنيد.
چهارصد ميليون ليره براى امور ادارى طرح ليطانى هزينه کردهاند. يکى از مسئولان در بيروت از من پرسيد: مىدانيد جنوب چقدر ماليات مىدهد؟ فقط ۱۴۰ هزار ليره. گفتم: کمىِ ماليات جنوب نشان مىدهد که در جنوب درآمدى وجود ندارد. ما ماليات غيرمستقيم بهاى شکر و گندم و برنج و تنباکو را مىپردازيم. جنوب و بقاع و شمال و عکّار همگى اين ماليات را مىپردازند. بهعلاوه، جنوب با خون خود و با ويرانى خانههاى خود ماليات مىدهد. اهالى جنوب شب را تا به صبح در حال آمادهباش و نگرانى و هراس از اسرائيل مىگذرانند. آيا مالياتى سنگينتر از ترس و هراس وجود دارد؟ ما مىخواهيم جنوب را به سراسر لبنان پيوند دهيم. مىخواهيم بقاع را به همه لبنان مرتبط سازيم. مىخواهيم عکّار و شمال لبنان را به سراسر لبنان پيوند دهيم. به نظر ما معناى حقيقى بزرگداشت زادروز پيامبرص همين است.
اسوه حسنهى ما رسول خداص است و ما بايد از اين راه و روش پيروى کنيم ...راه رسيدن به لبنان آينده، وطنى که در آن شهروندان احساس مسئوليت کنند، کرامت و عزتشان محفوظ باشد و در برابر ظلم سکوت نکنند.
سلامتى سربازان و حفظ لبنان و سربلندى اعراب جز با حفظ کرامت انسان و حقوق او و با برقرارى عدالت اجتماعى در روابط ميان مردم تحقق نخواهد يافت. اين عيد و اين روز بزرگ نيز پس از جنگ رمضان به ما رو کرده است تا برکت و ميمنت آن بيش از پيش نمايان شود و ما را بيشتر به سوى پيمودن راه محمدىص هدايت و راهنمايى کند، تا در کنار محرومان بايستيم و با دفاع از حقوق ستمديدگانْ جنوب را در جايگاهى رفيعتر قرار دهيم تا به نوک پيکان و سرنيزه ايستاده پيش روى دشمن تبديل گردد.
اينک که در قلب جنوب و در صيدا هستيم، مىخواهيم که جنوب سربلند باشد. صخره ستبرى باشد که پندارهاى اسرائيل در برخورد با آن نقش بر آب گردد. مقدمه آزادى فلسطين و طلايهدار مبارزه برضد اسرائيل باشد. جنوب نوک پيکان مبارزه با اسرائيل و زمينهساز آزادى سرزمين مقدس است. نمىخواهيم که جنوب اينگونه ناتوان و بحرانزده باشد، يا به سرزمينى جدا افتاده و خودمختار تبديل شود. جنوبى مىخواهيم که به لبنان پيوسته و پايبند باشد و با اين امت پيوند داشته باشد. متحد و يکصدا با امت عرب، چون سرنيزهاى در دست آنان گردد. نه ناتوان و از هم گسيخته، بلکه سربلند و پرتوان باشد. تلاش مىکنيم که سيره رسول خداص را در جنوب اجرا کنيم«.
پس از سخنان امام صدر، جمعيت حاضر که گمان کردند مراسم به پايان رسيده مىخواستند از مسجد خارج شوند، ولى امام از آنان خواست که در جاى خود باقى بمانند و به سخنان شيخ فهيم ابوعبيه، نماينده الأزهر در لبنان، گوش فرادهند، و او در سخنان خود چنين گفت:
عمامه سياه سيّد موسى صدر و عمامه سفيد من همچون سياهى و سفيدى چشم هستند که با هم درآميختهاند و مکمل يکديگرند. همه ما پيروان محمدص هستيم و ميان مذاهب تفرقه و گسستگى وجود ندارد. همه ما با اين سخن امام صدر موافقيم که فرمود مسلمان نبايد مثل يک تابلوى تزيينى و چشمنواز باشد و نبايدآخرترا به متاع دنيا بفروشد، که در اين صورت قادر نخواهد بود انسانها را از قيد و بند رها سازد يا ستمگران را رسوا کند«.
پيش از شيخ فهيم ابوعبيه، شيخ احمد الزين، قاضىالقضات منطقه حاصبيا، در سخنان خود با اعتراض به تفرقه و اختلاف ميان مذاهب اسلامىو با اشاره به حضور دو تن از سلاله پيامبرص يعنى امام سيّد موسى صدر و شيخ محمد سليم جلالالدين قاضى شرع صيدا، در آن مجلس تصريح کرد: «حضور اين دو نواده رسول خداص در کنار هم تأکيدى است بر معناى وحدت اسلامىکه تقسيم فرقهاى و مذهبى در اسلام را نفى مىکند».
در آغاز مراسم نيز شيخ سليم سوسان، رئيس اداره اوقاف اسلامى شهر صيدا، در سخنانى درباره سيره نبوىص با اشاره به قطع برق در مسجد گفت:
چه برق باشد و چه قطع شود، ما ميلاد پيامبر اکرمص را جشن مىگيريم، زيرا نور محمدص موجب روشنايى محفل ماست و ما از پرتو انوار محمدى روشنايى مىجوييم، نه با نور برق دولت صداى ما که بانگ حقيقت است، نهتنها به بيرون از مسجد مىرسد، بلکه تا بلنداى آسمان طنينانداز مىشود.
در پايان مراسم، نمازگزاران درحالىکه امام صدر و ديگر علما پيشاپيش آنان در حرکت بودند، از مسجد خارج شدند و به طرف داراليتيم العربى-خانه ايتام عرب- و خيابان رياضالصلح به راه افتادند. در آنجا امام با بدرقه حاضران صيدا را ترک کرد و جمعيت درحالىکه تيراندازى هوايى مىکردند و معروف سعد را بر روى دست مىبردند، راهپيمايى خود را به طرف ميدان جمال عبدالناصر ادامه دادند. معروف سعد، نماينده سابق پارلمان لبنان، نيز در مقابل اتحاديه ماهيگيران صيدا طى سخنانى خطاب به حاضران گفت: »ما تا پايان از تلاشهاى امام صدر و خواستههاى ايشان درباره جنوب حمايت خواهيم کرد و در اين مناسبت خجسته بار ديگر خواستههايى را که براى توسعه جنوب مطرح کرده بوديم تکرار مىکنيم، زيرا از اين پس، ديگر سکوت در اين باره جايز نيست».