بنت الهدی صدر بانوی اندیشمند و دلسوز خاندان صدر است که چندین قصه و روایت و سفرنامه و نامه و مقاله در دهه های پنجاه و شصت و هفتاد قرن بیستم نگاشته است. متنی که در ادامه می خوانید با عنوان «جان های گرامی» برگرفته از کتاب «
جایگاه زن در اسلام» است. این کتاب نوشته شهید بنت الهدی صدر است که مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر آن را منتشر کرده است.
خواهرم،
سلام و درود و دعای خالصانه مرا پذیرا باش ...
امروز پیامی دارم. تنها برای تو خواهر عزیز، خواهری كه از دور او را میشناسم و افتخار آشنایی او را از نزدیك نیافتهام، و به گمانم هیچگاه از نزدیك با او آشنا نخواهم شد. چنانكه او نیز از نزدیك مرا نخواهد شناخت. خواهر باایمانی كه به زیر پرچم اسلام و در سایه كلمه لاالهالاالله، پیوندی میان من و او برقرار شده است و من بنا بر وظیفهای كه انجام آن را بر خود لازم میدانم، بر آن شدهام كه برایش بنویسم و این پیام را به او برسانم، و تمام قوانین و قواعدی را كه چهبسا چنین كاری را خوش نمی دارد زیر پا بگذارم و به نوشتن برای كسی كه دربارهاش چیزی نمی دانم ـجز آنكه مسلمان است و به تعالیم اسلام احترام می گذاردـ ادامه دهم.
خواهری كه از او آگاهی چندانی ندارم و فقط میدانم كه اهل كربلاست یا به خانوادهای از كربلا تعلق دارد. حتی از صحت این گفته نیز اطمینان ندارم اما می دانم كه باورها و عقاید من و او یكی است و او خواهر دینی و ایمانی من است. من نیز افتخار می كنم كه خواهر كوچك تمام زنان مسلمان باشم و همه آنان را عزیز بدارم و همین دلیل كافی است تا مرا بر آن دارد كه بنویسم و می دانم كه نوشتههایم به خواهران و برادران مسلمان می رسد. هرچند او چنین نوشتههایی را نپذیرد و اصلاً از وجود این نشریه دینی و اسلامی آگاه نباشد. به هر حال از تو می خواهم كه به من گوش سپاری و با جان و دل به گفتههایم توجه كنی...
شنیدهام كه حلقه بر درِ علمآموزی و دانشطلبی كوفتهای و می خواهی در مدارس و مراكز آموزش عالی ادامه تحصیل بدهی. نمیدانم انگیزه شخصی، تو را به این عرصه وارد كرده یا فضای جامعه و محیط پیرامون، تو را به این كار واداشته است. به هر حال، میدانم كه در پایان راه به دانشكده حقوق راه یافتهای تا بر والاترین جایگاه علم و فرهنگ تكیه زنی.
این موضوع به خودی خود چندان قابلتوجه نیست. چه بسیار دخترانی كه نمراتی بالا كسب كردند و درهای دانشگاه را پیش روی خود گشوده دیدند. نامشان در ردیف علمآموختگان به ثبت رسید و با قافله «فرهنگ معاصر» ـكه همراهی با آن مستلزم پیروی از تمامی جلوههای تمدن وارداتی استـ همگام شدند و از این لحاظ با هزاران دانشجوی دیگر كه مثل آنان هستند، تفاوتی ندارند. مانند دیگر دختران دانشجو برخی از آنان پیرو هستند و گروهی نیز پیشرو.
اما تو ـ ای كسی كه حتی اسمت را هم نمیدانمـ بله، با تو هستم. تو كه با سری افراشته و گامهایی استوار به دانشگاه قدم نهادهای، هدف خود را به خوبی می شناسی و راه پیش روی خود را آشكار و مشخص یافتهای. تو كه سستی و ضعف نشان ندادهای و در برابر جریانهای انحرافی و گمراه كننده عقبنشینی نكردهای و خود را نباختهای... تو با مقاومت و پایداریات به جامعه غفلتزده ثابت كردی كه هنوز هم هستند دخترانی كه علم و دانش را به مفهوم واقعی آن می جویند نه با پیروی از شرایط و مقدماتی كه دنیای به اصطلاح متمدن برای آموختن علم تعیین كرده است.
من نیز این عبارات را برای تو می نویسم و این پیام را برایت می فرستم و بسیار تأكید دارم كه به هر روش ممكن این پیام به گوش تو برسد اما هدفم از فرستادن این پیغام تنها تشویق یا اعلام پشتیبانی از تو نیست چراكه به حمدالله تو از تشویق بی نیاز هستی اما به پشتیبانی نیاز داری...
ولی در پس همه اینها، هدف من آن است كه حقیقتی را در گوش جان تو نجوا كنم و امیدوارم كه گفتههایم را با بینش حقیقتجوی خود دریابی. پس ای خواهر عزیز، بدان كه عدهای در كمین نشستهاند تا به هر وسیله ممكن تو و رفتار تو را مورد هجوم قرار دهند و اندیشه و عملت را منحرف كنند. آنان كه در غلبه بر هوای نفسشان موفقیتی نداشتهاند، حاضرند نیمی از عمرشان را بدهند تا تو را به بی حجابی و بی بند و باری بكشانند. كسانی كه یارای مقاومت در برابر جریانهای منحرف را نداشتهاند، آرزو می كنند كه مقاومت تو نیز دَرهم بشكند و روحیه بالای تو نیز ضعیف شود، تا مبادا گوی سبقت را از آنان بربایی. چراكه بی گمان فردا از آن توست.
«وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیاء.»
آری، به اراده خداوند، آینده از آن توست و به لطف خدا، نشانههای روشن این حقیقت در جهان پدیدار شده است، چه بسیار دختران نونهالی كه با حجاب اسلامی به مدرسه میروند و بسیاری از زنانی كه فریب غوغای فرنگ را خورده و بر اثر غفلت، حجاب از سر برداشته بودند، اكنون از كابوس غفلت برخاسته و به حجاب روی آوردهاند و نقشه استعمار را كه سرزمینهای ما را در نوردید و باارزشترین و پاكترین سرمایه ما، یعنی «زن» را تحت تاثیر قرار داد، نقش بر آب كردهاند.
آری، اینها همه بارقههای امید و نشانههای بازگشت جامعه به خیر و صلاح است. پس تو نیز بدون هراس و واهمه به راه خود ادامه بده و برای آنان كه در كمین نشستهاند، فرصتی مگذار كه به اهدافشان برسند. الگویی شایسته باش، نه بازیچهای تقلیدگر. چنان كن كه دیگران از تو پیروی كنند، نه آن كه خود، پیرو و تابع دیگران شوی. در برابر وسوسهها ایستادگی كن. در مقابل همهچیز مقاوم باش و بدان كه در راهی كه برگزیدهای، گردنههای سخت وجود دارد و مسیر تو از خار و خاشاك آكنده است. اما سست شدن و عقب نشینی كردن ننگ است و مرگ بهتر است از ننگ و ننگ بهتر است از داخل شدن در آتش.
نكته دیگری كه می خواهم آهسته با تو درمیان بگذارم ـو شاید خودت نیز آن را شنیده باشی این است كه عدهای می گویند حجاب و پوشش بیشتر از بی حجابی موجب جلب توجه می شود.
بدان كه اینها ادعاهای پوچ مردان حریص و تشنهای است كه میخواهند زیبایی های تو و همنوعان تو را آشكارا ببینند. بگذار هر چه میخواهند بگویند. تو با توكل بر خدا به راهت ادامه بده و سستی مكن كه فردا از آن توست و فردا چندان دور نیست.
نمی دانم آیا پیام مرا در ژرفای جان و فكرت، دریافتهای یا لااقل آن را شنیدهای؟ چنین باد. از خدا می خواهم كه تو را برای اسلام حفظ كند.