چند نکته از تفسیر آیت الله سیدرضا صدر بر آیۀ نبأء سورۀ حجرات _ بخش دوم
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن جَآءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبِإٍ فَتَبَيَّنُواْ أَن تُصِيبُواْ قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِين (آیۀ ۶، سوره حجرات)
اى كسانى كه ایمان آورده اید! اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد تحقیق كنید، مبادا (از روى زودباورى و شتابزدگى تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهى آسیب رسانید، سپس از كردۀ خود پشیمان شوید.
راه دفع خطرقرآن میگوید: اگر فاسقی خبری آورد، به زودی باور نکنید، گول نخورید، بیگدار به آب نزنید، مبادا پشیمان شوید که پشیمانی سودی ندارد، بلکه تحقیق کنید، جستوجو کنید، تا راستی آن بر شما روشن شود، سپس روی آن اقدام کنید.
پس راه نجات از خطر دروغگو، تحقیق و جستوجو کردن در صحت گفتههای اوست و بس. البته موقعی که عمل کردن بر طبق خبر او مورد نیاز است.
اگر مسلمانان فریب
سخن ولید[1] را خورده بودند و فوری طبق آن عمل میکردند و با سپاهی به سوی بنی مصطلق میشتافتند، آیا میدانید چه میشد؟ بسیاری از بنی مصطلق به هلاکت میرسیدند. در برابر عدهای از مسلمانان نیز کشته میشدند. بسیاری زنان بیوه میشدند و کوکان زیادی یتیم و خساراتی به طرفین وارد میآمد و دودمانهایی بر باد میرفت.آیا در نظر دیگران برای اسلام و مسلمانان ارزشی باقی میماند؟
آیا مردمی که یکتن گولشان زد و به جان یکدیگرشان انداخت، در نظر خردمندان بهایی داشتند؟
آیا ولید دروغگو به ریش مسلمانان نمیخندید؟
آیا اطمینان مردم از اسلام و مسلمانان سلب نمیشد؟
آیا پس از این کافران ، دیگر کسی مسلمان میشد؟
آیا عدهای از مسلمانان از اسلام رو گردان نمیشدند؟
آیا طمع کفار بر نابود کردن اسلامیان نمیافزود؟
آیا خطر نابودی اسلام در پیش نبود؟
آیا حیثیت و آبرویی برای پیغمبر اسلام باقی میماند؟
با توجه به این نکات و نکات دیگر، ارزش راهنمایی قرآن به وسیلۀ این دستور بزرگ اجتماعی آشکارا میگردد.
نخست تحقیق، وانگه اقدام
زیبایی و فوق العادگی این دستور در اینجاست که نمیگوید سخن فاسق را به فوری باطل شمارید، بلکه میگوید: اگر خواستید بر طبق آن عمل کنید تحقیق و جستوجو را مقدم بدارید، نه بدون تحقیق تکذیب کنید، شاید فاسق راست گفته و نه بدون تحقیق تصدیق کنید و برطبق آن عمل کنید، شاید سخنش دروغ باشد و شما از کرده پشیمان شوید.
نکته اینجاست که قرآن تحقیقکردن در صدق و کذب سخن را وقتی اجازه داده که عمل کردن بر طبق آن مورد احتیاج باشد، وگرنه تحقیق و جستوجو دربارۀ راستگویی و دروغگویی دیگران هنگانی که عمل کردن بر طبق آن مورد احتیاج نباشد، ناپسند و مورد نهی قرآن است، چنانکه در بحث از آیه دوازده همین سوره [حجرات] خواهد آمد.
.......................................
[1] داستان نزول: رسول خدا(ص) ولید بن عقبه را در سال نهم هجرت به سوی عشیرب بنی مصطلق فرستاد تا بدهی آنها را تعیین کند و از آنها زکات بستاند. هنگامی که بنی مصطلق از آمدن فرستادۀ رسول خدا آگاه شدند سوار شده به استقبال وی شتافتند. ولید که از بنی مصطلق کینهای در دل داشت، گمان برد که ایشان خیال کشتن او را دارند. به زودی برگشت و گزارش داد که بنی مصطلق از دین برگشته و از دادن زکات امتناع دارند. رسول خدا (ص) در خشم شد و عزم سرکوبی آنان کرد. این خبر به بنی مصطلق رسید. به خدمتش شرفیاب شدند و عرض کردند که از غضب خدا و رسول به خدا پناه می بریم. آیۀ شریفه دربارۀ این گزارش ولید و تکذیب او و تصدیق بنی مصطلق نازل شد.